گزارش یک فتح
فتح خرمشهر(سوم خرداد 1361) در تاريخ جنگ ايران و عراق از اهميت ويژهاي برخوردار است. خبر آزادي خرمشهر آن چنان شگفتآور بود كه در سراسر ميهن اسلامي ما مردم را به وجد آورد. با اعلام خبر فتح خرمشهر مردم ايران همچون خانوادهاي بزرگ كه فرزند از دست رفته خود را بازيافته است اشكهاي شادي و شعف خود را نثار روح شهداي حماسهآفرين صحنههاي شورانگيز اين نبرد كردند. براي پي بردن به عظمت اين نبرد حماسي كافي است بدانيم كه نيروهاي متجاوز عراق پيش از نبرد سرنوشت ساز رزمندگان ما براي آزادي خرمشهر در اطلاعيهاي به نيروهاي خود دستور داده بودند كه دفاع از خرمشهر را به منزله دفاع از بصره، بغداد و تمام شهرهاي عراق محسوب کنند. همچنين تجهيزات و امكانات دفاعي دشمن در اين منطقه نشان ميداد كه عراق خرمشهر را به عنوان نماد پيروزي خود در جنگ به حساب آورده و قصد داشته است به هر قيمت، اين شهر را در تصرف نيروهاي خويش نگهدارد.
از اوایل مهر سال 60 به دنبال حذف عامل مزاحمی به نام بنیصدر ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پس از سر و سامان دادن به نيروهای خود، سلسله عملياتهاي آزادسازي را آغاز کردند. مثلا عمليات ثامنالائمه(ع) در پنج مهر 1360 که منجر به شكست حصر آبادان و آزادسازی حدود150کیلومتر مربع شد، عمليات طريقالقدس در آذر60 به آزادسازي شهر بستان و حدود 600 كيلومتر مربع از خاك ايران انجامید، عمليات فتحالمبين دوم فروردين ماه 1360آزادسازي دو هزار و 200 كيلومترمربع از خاك كشور و رفع تهدید اشغال دزفول و اندیمشک را در پی داشت.
شرح حماسه آزادسازی:
عراق پس از تمهيدات سياسي – نظامي و با 563 مورد تجاوز زميني، 221 مورد تجاوز هوايي و 24 مورد تجاوز دريايي، در ساعت 14:15 بعدازظهر 31 شهريور 59،تعدادی از شهرهای ایران را به تقليد از حمله نيروي هوايي رژیم غاصب صهیونیستی در جنگ شش روزه عليه اعراب، مورد تجاوز قرار داد و به اين ترتيب خوي توسعهطلبانه و تجاوزگري خود را آشكار كرد و جنگ تحميلي عراق عليه ايران رسماً آغاز شد. صدام در اين روز به مركز فرماندهي ارتش آمد تا در اتاق ويژه عمليات از نزديك در جريان اولين روز جنگ با ايران قرار گيرد. او در حالي كه چفيه قرمز رنگي بر سر داشت و نوار فشنگي به دور كمرش بسته بود، وارد اتاق اصلي هدايت عمليات ميشود. ژنرال عدنان خيرالله، وزير دفاع عراق به استقبال صدام آمده و به او ميگويد: «سرورم! جوانان ما 20 دقيقه قبل به پرواز درآمدند».
صدام در پاسخ به او ميگويد:«نيم ساعت ديگر كمر ايران را خواهند شكست».
مقاومت در برابر هجوم ارتش عراق و تلاش برای آزادسازی خرمشهر، مدیون فرزندانی بود که عاشقانه برای میهن خود ایثار میکردند. اینان نه تنها برای دفاع از زادبوم خود در برابر متجاوز، بلکه برای اعلام و حفظ اعتبار و اقتدار و حیات مجدد اسلام میجنگیدند. حماسه خرمشهر شامل دو بخش بود: یکی حماسه مقاومت خرمشهر و دیگری حماسه آزاد سازی خرمشهر.
مقاومت مردم خرمشهر و سربازان و رزمندگان ایرانی در مقابل متجاوزی که تقریباً همه قدرتهای مطرح و برتر جهان از آن حمایت میکردند، به قدری ستودنی بود که پس از گذشت سالیان متمادی از آن، رهبر معظم انقلاب،حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) در مقایسه با سقوط رژیم صدام در مقابل حملات ارتش آمریکا، فرمودند: «بغداد با بیش از ۱۲۰ هزار نیروی نظامی، سه روزه سقوط کرد اما رزمندگان دلاور ما بدون هیچ امکانات نظامی، ۳۵ روز در برابر هجوم عراقیها مقاومت کردند که ملت ایران باید به آن افتخار کنند».
مقاومت خرمشهر موجب استقرار ناپایدار نیروهای عراقی در خطوط پدافندی و موجب آسیب پذیری آنها شد، که به عنوان یک نقص جدی استراتژیک، تعرض ظاهراً موفق عراق را در موقعیتی قرار داد که هیچ گاه نتوانست حضور در مناطق اشغالی را به یک حضور قطعی قابل دفاع تبدیل کند. از این رو اراده جنگ را در نظامیان عراقی متزلزل کرد و آنها را که در ابتدا تصور برخورد با یک وضعیت ساده و متلاشی شده را داشتند، متوجه کرد اشغال، آسان نیست و در هر قدم، باید متحمل خسارات سنگینی شوند. مقاومت خرمشهر سنت مبارزه نابرابر، پایداری با امکاناتی اندک و با احتمال کم پیروزی را پایهگذاری کرد و به رزمندگانی که بعد از آن هشت سال جنگ را پیش بردند، آموخت که دشمن را در هر وجب از پیشروی باید درگیر کرد و برای هر وجب پیشروی باید جنگید و این تنها راه جنگ با دشمنی است که تقریباً همه قدرتهای جهانی، به طور کامل آن را تجهیز و تدارک مالی، روحی، سیاسی و نظامی میکنند.
اهمیت استراتژیکی منطقه موجب شده بود تا عمیقاً هدف توجه فرماندهان ارتش عراق قرار گیرد. استعداد و آرایش نیروهای عراقی نشان میداد که عراق مصمم است با تمام توان در این منطقه مقاومت کند، ضمن این که عمق و عرض منطقه و نبودن ناهمواری امتیاز بزرگی برای پدافند متحرک نیروهای زرهی عراق به شمار میرفت، تا با اتکا به یگانهای زرهی و پیاده مکانیزه، بتواند در این منطقه به خوبی مانور دهد. در تدبیر پدافندی ارتش عراق بیش از همه به حفظ شهرهای بندری خرمشهر و بصره اهمیت داده شده بود.
پس از شکستن حصر آبادان و بیرون راندن نیروهای عراقی از شرق کارون و آزادسازی حدود 150کیلومتر مربع، عملاً زمینه انتخاب منطقه عملیات آزادسازی خرمشهر از شرق کارون برای عملیات بیتالمقدس و آزادی خرمشهر فراهم آمد و نتایج مهم این عملیاتها امکان دسترسی به اهداف ذیل را فراهم آورد:
یک- کشته و مجروح کردن بخش قابل توجهی از نیروهای متجاوز عراقی در این سه عملیات؛
دو- آزاد سازی حدود دو هزار و950کیلومتر مربع از مناطق اشغالی توسط نیروهای متجاوز عراقی در جنوب کشور؛
سه- صرفه جویی در قوا در مناطق عملیات ثامن الائمه(ع)، طریق القدس و فتح المبین و تمرکز در شرق کارون جهت اجرای عملیات بیتالمقدس و آزاد سازی خرمشهر؛
چهار- توانمندی بیشتر در طرحریزی عملیات بیت المقدس؛
پنج- کاهش شدید روحیه فرماندهان و نیروهای متجاوز عراقی و وحشت صدام حسین متجاوز از پیشروی نیروهای ایرانی؛
شش- افزایش روحیه فرماندهان، رزمندگان و ملت ایران.
انتخاب منطقه عملیات بیتالمقدس برای آزادسازی خونین شهر و مراکز مهم و حیاتی آن طی یک سیر تکاملی صورت پذیرفت، در این عملیات، دشمن در مدت 10 روز به تدریج منهدم شد و از نظر روحیه و توانایی رزمی در وضعیت به شدت بحرانی قرار گرفت.
همانگونه که پیشتر اشاره شد، خرمشهر استراتژیکترین نقطه در مناطق درگیری محسوب میشد، که اشغال آن از یک طرف برای عراق متجاوز به عنوان نقطه اتکای استراتژیک به حساب میآمد و از طرف دیگرآزادسازی آن برای ایران، به منزله بستن راه نفوذ عراق به خوزستان بود.
در تدبیر پدافندی ارتش عراق، بیش از همه به حفظ شهرهای بندری خرمشهر و بصره اهمیت داده شده بود.
منطقه عمومی غرب کارون - از جمله خرمشهر- آخرین منطقه مهمی بود که همچنان در اشغال عراق بود. بنابراین، از یک سو فرماندهان نظامی ایران برای اجرای عملیات در این منطقه اشتراک نظر داشتند، از سوی دیگر عراق نیز که طراحی عملیات برای آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح المبین حتمی میدانست، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و تأثیر آن در روحیه ارتش خود و خللناپذیر نشان دادن اراده فرماندهی نظامی و نیز جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود.
عملیات آزادسازی خرمشهر، بلافاصله پس از پایان عملیات فتح المبین، در 1361 در جلسه مشترکی با حضور فرماندهان ارتش و سپاه تشکیل شد در دستور کار قرار گرفت و به کلیه یگانها ابلاغ شد که طی دو هفته بازسازی یگانها و طرحریزی عملیات را انجام داده و نتیجه را اعلام کنند.
اهداف این عملیات عبارت بودند از:
یک- انهدام نیروی دشمن، حداقل با استعدادی بیش از سه لشکر؛
دو- آزادسازی شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید؛
سه- آزادسازی حدود شش هزار کیلومتر مربع از سرزمینهای ایران اسلامی با بیرون راندن نیروهای دشمن.
به دنبال ۲۵ روز تلاش پیگیر و مداوم برای آماده سازی مقدمات عملیات بیت المقدس، سرانجام با آغاز اردیبهشت ۱۳۶۱، قرارگاهها و یگانها آخرین جلسات بررسی مانور عملیات را برگزار کردند و امکانات مورد نیاز عملیات از جمله: پل، ماشینآلات مهندسی، تانک، نفربر،مهمات توپخانه و غیره به تدریج و با حجم تردد چشمگیری به مناطق سرازیر شد. دشمن که از مدتها قبل تهاجم رزمندگان اسلام برای آزاد سازی خرمشهر را پیش بینی کرده بود، به انتظار عملیات نشسته بود.
اندیشههای اعتقادی و فرهنگی حاکم بر فرماندهان عملیاتی ارتش و سپاه موجب شده بود تا سیزدهم ماه رجب، روز میلاد مولای متقیان علی(ع) به عنوان روز شروع عملیات انتخاب شود. به همین منظور رمز مقدس یا علی ابن ابیطالب(ع) نیز برای عملیات انتخاب شد. شور و نشاط زاید الوصفی، وجود نیروهای رزمنده ایران زمین را فرا گرفته بود.
آغاز عملیات بیت المقدس
مرحله اول عملیات:آغاز آزاد سازی خرمشهر از غرب کارون
در حالی که قوای عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت میشد، عملیات بیت المقدس در ساعت 00:55 بامداد 10/2/1361 با قرائت رمز مبارک یا علی ابن ابیطالب(ع) برای آزادسازی خرمشهر آغاز شد. نیروهای رزمنده - که از ساعتها قبل در انتظار فرمان حمله بودند - در تمام محورهای عملیات(نصر- فتح –قدس) به دشمن حمله ور شدند. در محور قرارگاه قدس، هوشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، موجب شد نیروها تنها قسمتی از منطقه جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان سرپل تصرف کنند. در محور قرارگاه فتح، یگانها پس از عبور از کارون خود را به جاده اهواز - خرمشهر رساندند و سرپل به عرض 25کیلومتر را تصرف کردند و به ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقال و تحرک دشمن در این جاده پرداختند. نیروهای قرارگاه نصر نیز اگر چه پیشروی کردند، اما در اثر مقاومت شدید دشمن و موانع ایجاد شده نتوانستند به نیروهای قرارگاه فتح ملحق شوند. دشمن با درک محورهای عملیات قوای ایران و اهداف آنان، پس از ساماندهی نیروهایش، اقدام به پاتک کرد. اولین پاتک سنگین دشمن در محور قرارگاه قدس و از جنوب رودخانه کرخه کور شروع شد که پس از ساعتها درگیری، این پاتک خنثی شد. در محور قرارگاه فتح نیز، در حالی که نیروها در حاشیه جاده خرمشهر -اهواز مستقر بودند، دشمن از عدم الحاق بین دو قرارگاه فتح و نصر استفاده کرد و با رخنه در شکاف میان قرارگاهها، فشار شدیدی بر نیروهای ایران وارد آورد.
دشمن نیروهایش را در غرب جاده اهواز - خرمشهر و در نزدیکی مرز و حوالی شلمچه سازمان داد و کوشید نیروهای ایران را از پشت جاده عقب براند. این جاده تنها موضعی بود که رزمندگان میتوانستند با استقرار در پشت آن، با پاتکهای دشمن مقابله کنند.
در ادامه، پاتک دشمن برای تصرف جاده شروع شد و نبردی سخت درگرفت و رزمندگان به نبرد با تانکها پرداختند. در این درگیری اگر چه تانکهای عراقی توانستند قسمتی از جاده را تصرف کنند و روی آن مستقر شوند، لیکن با مقاومت رزمندگان این استقرار دوام نیاورد و دشمن با شکست این پاتک، ناچار به عقب گریخت.
در پایان روز اول، وضعیت کلی عملیات به این ترتیب بود که قرارگاههای نصر و فتح، سرپل به مساحت 800 کیلومتر مربع را تصرف کرده بودند. قرارگاه قدس نیز به غیر از دو محور، در بقیه محورها به علت برخورد با مواضع مستحکم نتوانسته بود از رودخانه کرخه کور عبور کند.
ترمیم رخنهای که به طول 25 کیلومتر روی جاده اهواز - خرمشهر وجود داشت، میتوانست به الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح انجامد. همچنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار شب دوم عملیات قرار گرفت که با انجام آن، در برخی محورها رخنههای موجود ترمیم شد، اما تا 48 ساعت بعد همچنان برخی از رخنهها باقی بود تا اینکه سرانجام پس از پنج روز، خط سرپل از کیلومتر 68 تا کیلومتر 103 تثبیت و کلیه رخنهها ترمیم شد.
مرحله دوم عملیات: استقرار
در شمال خرمشهر
در این مرحله از عملیات مقرر شد که، قرارگاههای فتح و نصر از جاده اهواز - خرمشهر به سمت نوار مرزی پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز به صورت محدود برای تصرف نقطهای به عنوان سرپل در جنوب رودخانه کرخه کور و درگیر کردن لشکرهای پنج و شش عراق در آن منطقه اقدام کنند و سپس آن نقطه را گسترش دهد. عملیات در ساعت 22:30 روز 16/2/1361 آغاز شد.
نیروهای قرارگاه فتح، در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگانهای قرارگاه نصر نیز با اندکی تاخیر و تحمل فشارهای شدید دشمن، به مرز رسیدند و با قرارگاه فتح، الحاق کردند.
اگر چه دشمن با اجرای پاتکی شدید و سنگین توانست شش کیلومتر از مواضع از دست داده را بازپس گیرد، لیکن با مشاهده مسیر پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکرهای پنج و شش را به عقب کشاند تا ضمن جلوگیری از محاصره و انهدام آنها، خطوط پدافندی بصره و خرمشهر را هر چه بیشتر تقویت کند. در پی این عقب نشینی، که از ساعات اولیه روز 18/2/1361 آغاز شد، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آنها را که از قافله فرار عقب مانده بودند، به اسارت خود درآورند و در نتیجه، جاده اهواز – خرمشهر(تا انتهای جنوب منطقهای که قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف کرده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.
مرحله سوم عملیات: در آستانه
ورود به خرمشهر
با پیدایش اوضاع جدید و آگاهی از آشفتگی دشمن، تصمیم گرفته شد با وجود خستگی مفرط رزمندگان، که بر اثر چند مرحله پیشروی توأم با نبردهای شدید شبانه روزی با دشمن ایجاد شده بود، در اجرای مرحله سوم عملیات شتاب شود. در این مرحله از عملیات، مقرر شد قرارگاه فتح در عمق شش کیلومتری نوار مرزی نیروهای دشمن را منهدم کند و قرارگاه نصر نیز ضمن پاک سازی منطقه حد فاصل جاده خرمشهر - اهواز تا نهر عرایض از وجود دشمن، در منطقه شلمچه پیشروی کند. قرارگاه قدس هم مأموریت یافت در منطقه کوشک و طلاییه، دشمن را تا پشت مرز عقب براند. عملیات در ساعت 22 روز 19/2/1361 آغاز شد و هر چند تلفات و خسارات سنگین بر دشمن وارد آمد، اما هوشیاری و تمرکز نیروهای عراقی در خطوط پدافندی موجب شد، رزمندگان اسلام نتوانند به اهداف تعیین شده در این مرحله از عملیات دست یابند.
مرحله چهارم عملیات: آزادسازی خرمشهر
پس از مرحله سوم عملیات، بی درنگ فرصت لازم در اختیار یگانها قرار گرفت تا به بازسازی و تجدید سازمان نیروهای خود بپردازند. در این میان قرارگاه فجر نیز با سه تیپ پیاده وارد منطقه شد. سپس در جلسات متعددی عملیات مرحله چهارم به این شکل طراحی شد که قرارگاه نصر با حرکت در امتداد مرز به سمت جنوب، ضمن بستن جاده شلمچه، خود را در محور نهر خین به اروندرود برساند. قرارگاه فجر در جناح میانی و در امتداد نهر عرایض به سمت اروندرود پیشروی کند و قرارگاه فتح نیز در امتداد جاده اهواز - خرمشهر و برای آزادسازی خرمشهر وارد عمل شود.
عملیات در این مرحله از ساعت 22:30 روز 1/3/1361 آغاز شد. قرارگاه نصر در امتداد مرز پیشروی کرد و موفق شد جاده شلمچه را مسدود کند. قرارگاه فجر نیز توانست ضمن تأمین پل نو، نیروهایش را به اروندرود برساند. همچنین قرارگاه فتح با قسمتی از قرارگاه نصر جاده خرمشهر –شلمچه را تصرف و شلمچه کاملاً تصرف شد. قرارگاه نصر نیز به دلیل حساسیت و هوشیاری دشمن نتوانست به اهداف مورد نظر دست یابد و با روشن شدن آسمان، در منطقه پلیس راه جاده خرمشهر - اهواز متوقف شد. به این ترتیب، محاصره خرمشهر کامل شد، اما نیروهای دشمن همچنان در داخل شهر مقاومت میکردند. دشمن برای خارج کردن نیروهایش از محاصره در محدوده پل نو و نهر عرایض از سمت غرب(شلمچه) و شرق(خرمشهر) چندین بار اقدام به پاتک کرد، لیکن با مقاومت یگانهای ایرانی مستقر در منطقه یاد شده، این پاتکها به شکست انجامید. سپس دشمن نیروهای خود را از شمال شرقی خرمشهر به درون شهر آورد تا توان خود را برای حفظ اشغال خرمشهر تقویت کند.
صبح روز 3/3/1361 حلقه محاصره خرمشهر تنگتر شد و انبوه نیروهای دشمن که دو روز محاصره در هوایی گرم طاقتشان را به سر آورده بود، مقاومت را بی تأثیر دانستند و با خروج از مواضع خود در تمام شهر، در چند ستون طولانی و کنار هم به سوی پلیس راه آمدند و در حالی که تکبیر میگفتند و شعار الموت لصدام و دخیل الخمینی سر میدادند، خود را تسلیم کردند.
به این ترتیب، خرمشهر که پس از 34 روز مقاومت در برابر دشمن در تاریخ 4/8/1359 اشغال شده بود، بعد از 575 روز و طی 25 روز عملیات در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد 1361 آزاد شد. همچنین، در این عملیات که به آزادسازی پنج هزار 38 کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده انجامید، هویزه، پادگان حمید و جاده اهواز - خرمشهر نیز آزاد و در اختیار رزمندگان ایران قرار گرفت.
فتح خرمشهر چند پیامد عمده داشت:
-تغییر توازن سیاسی- نظامی به سود جمهوری اسلامی ایران: فتح خرمشهر از دیدگاه حامیان عراق به منزله سقوط رژیم عراق و فروپاشی کشورهای منطقه بود. به دنبال موقعیت برتر ایران پس از فتح خرمشهر، در میان آمریکاییها دو دیدگاه کلی در مورد برخورد با ایران و عراق و مسئله جنگ وجود داشت:
نخست: کیسینجر و برخی دیگر بر این نظر بودند که با توجه به تبعات ناشی از پیروزیهای ایران و تأثیرات آن بر تغییر موازنه در منطقه، حتما میباید با دادن امتیاز به ایران، هر چه زودتر در این منطقه آتش بس برقرار کنیم.
دوم: برخی دیگر از صاحبنظران آمریکایی عقیده داشتند در حالی که ایران نسبت به عراق در موضع برتری قرار گرفته و نوعی اضطراب و نگرانی در سراسر منطقه مستولی شده است و همچنین با توجه به وضعیت نامطلوب روحی و روانی ارتش عراق، برقراری هر گونه آتش بس همراه با دادن امتیاز به ایران منجر به تشدید بیثباتی در منطقه و عراق و به عبارتی گسترش انقلاب اسلامی خواهد شد و این مسئله چیزی نیست که آمریکا نسبت به آن بی تفاوت باشد.
روی هم رفته احتمال فروپاشی رژیم عراق و تبعات ناشی از آن در سطح منطقه خلیج فارس، چنان ابعاد گستردهای به خود گرفت که جلوگیری از آن، محور همه تلاشها و اقدامات نظامی و دیپلماتیک کشورهای حامی عراق قرار گرفت.
به طور کلی آنچه که رسانههای خارجی و کارشناسان و تحلیلگران نظامی درباره وضعیت جدید عراق و ضعف و ناتوانی این کشور مورد توجه قرار دادند، عمدتا شامل محورهای زیر بوده است:
یک- شکست سیاسی- نظامی عراق از نظر استراتژی و تاکتیک؛
دو- از دست دادن برگ برنده برای مذاکرات صلح؛
سه- ضعف روحی نیروهای عراقی و تحقیرهای ناشی از شکستها و عقبنشینیهای پی درپی؛
چهار- فزونی یافتن مشکلات اقتصادی عراق به ویژه پس از مسدود شدن خط لوله صدور نفت از این کشور توسط سوریه؛
پنج- تردید کشورهای عربی در مورد توانایی نظامی عراق، علی رغم کمکهای همه جانبه مالی، سیاسی، تبلیغاتی و نظامی؛
شش- تردید حامیان عراق در مورد سرنوشت رژیم این کشور و حیات سیاسی صدام.
سرتیپ دوم بازنشسته مروت آزادبخت