مدارا و همراهی جهتدار با مردم(حکایت خوبان)
عقبهًْبن ابی معیط و ابیبن خلف با یکدیگر دوست بودند و عقبه با پیامبر گرامی(ص) نیز پیوند خوبی داشت. او هرگاه به مسافرت میرفت، در بازگشت مجلس میهمانی ترتیب میداد و اشراف قبیلهاش را به آن فرا میخواند. در یکی از این سفرها، پس از بازگشت، مردم را به یک میهمانی فراخواند و از محمد(ص) نیز دعوت کرد. پیامبر(ص) در آن مجلس حضور یافت و چون غذا حاضر شد، آن حضرت به عقبه فرمود: تا به یگانگی خدا و نبوت من گواهی ندهی از این غذا نمیخورم. عقبه شهادت داد و پیامبر نیز از آن طعام خورد. وقتی این خبر به گوش ابی رسید به سراغ عقبه آمد و او را به شدت سرزنش کرد و گفت: از دین خود خارج شدی و به انحراف گراییدی! او در پاسخ گفت: من از راه خود منحرف نشدهام. محمد بر من وارد شد و بر سر سفره من نشست، ولی از خوردن غذا سر باز زد و آن را به پذیرش آیین خود مشروط کرد. من هم از اینکه او غذا نخورده از خانهام بیرون رود شرم کردم و شهادتین گفتم. (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
1- مجمعالبیان، ج7، ص 166