جستاری پیرامون بحث اسلامی شدن دانشگاه ها
یک تکلیف ، چند برداشت!
ضرورت اسلامی شدن دانشگاهها را شاید بارها شنيده باشيم و هر يک از ما برداشت و تلقی خاصی از اين موضوع داشته باشيم اما آنچه که تقريبا قريب به اتفاق کسانی که با فضای دانشگاههای امروز کشور آشنا هستند به آن اذعان دارند، اسلامی نبودن فضای دانشگاههاست، فضايی که هم به لحاظ ظاهری با ملاکها و موازين اسلامی فاصله دارد و مهمتر به لحاظ محتوايی و سمتوسوی حرکت.
متاسفانه در طول ساليان اخير، پيگيری موضوع اسلامي شدن دانشگاهها به عنوان يکی از دغدغههای مقام معظم رهبری با برخی برداشتهای سطحی و دمدستی همراه بوده وبهنظر میرسد عده ای با تلاشی حساب شده سعی در تنزل این موضوع حیاتی ومهم به اموری نازل و دم دستی داشته ودارند!
طوری که مقام معظم رهبری طی ديداری با تاکيد بر برخی برداشتهای ناقص از اسلامی شدن دانشگاهها متذکر شدند:
"البته من هم ميتوانم اين را احساس کنم که منظور از اسلامی شدن دانشگاهها، هميشه و همه جا و نزد همه درست فهميده نشده باشد، بعضیها آن را خيلی محدود، کوچک و ضعيف فهميده اند."
از سوی ديگر شايد تصور شود موضوع اسلامی شدن دانشگاهها برای نخستين بار پس از پيروزی انقلاب اسلامی طرح و در دستور کار قرار گرفته اما در واقع پيشينه اين موضوع به لحاظ تاريخی به پيش از انقلاب باز میگردد چرا که اين عنوان برای اولين بار در اواخر دهه توسط حضرت امام خمينی(ره) به کار برده شد.
با پيروزی انقلاب اسلامی، اين مسئله به صورت جدی در دستور کار انقلاب قرار گرفت و به دليل فضای خاص سياسی و حاکميت برخی عناصر وابسته در دانشگاهها در نهايت منجر به حضور نيروهای انقلاب در دانشگاهها و آغاز جنبشی شد که بعدها به "انقلاب فرهنگی" موسوم شد.
در سال 59 با صدور پيام انقلاب فرهنگی از سوی امام(ره)، دانشگاه ها به مدت 3 سال تعطيل شدند و شورای انقلاب فرهنگی تشکيل شد. در نتيجه اصلاحات انجام شده، چند واحد معارف به درسها اضافه و تعدادی از اساتيد حذف شدند اما روح سکولار علوم وارداتی همچنان در دانشگاه ها باقی ماند.
در نتيجه همين روح سکولار، در بعد علمی تنها شاهد بازخوانی و تمرين مبانی مقدس! علوم انسانی و جامعه شناسی غرب بوده ايم که با فرهنگ و ويژگی های جامعه ما کاملا بيگانه است؛ در بعد سياسی حوادثی چون فتنه 78 و 88 را رقم خورده و در بعد فرهنگی هم اوضاع نامطلوب و در برخی حوزه ها اسفبار است.
اما حرکت بعدی در اين زمينه مربوط به چند سال بعد است که در اين سال نخستين مصوبه به نام "آئيننامه حفظ و حدود آداب اسلامی" که بخش عمدهاي از آن مربوط به دانشگاهها بود به تصويب رسيد و در سال نيز شورای عالی انقلاب فرهنگی "سند دانشگاه اسلامی" را به تصويب رساند.
گذشته از تلاشهايی که تا به امروز در اين خصوص صورت گرفته، فضايی که امروز در دانشگاههای کشور حاکم است، حکايت از آن دارد که با وضع مطلوب و نيل به آنچه از آن به عنوان اسلامی شدن دانشگاهها نام برده میشود، فاصله زيادی داريم. البته مقام معظم رهبری طی ديداری با اعضای نمايندگی رهبری در دانشگاهها در تير ماه 89 در عين اشاره به لزوم اسلامي شدن دانشگاهها متذکر شدند:
"بعضی فقط روی نقاط منفی نگاه میکنند؛ گاهی هم که ما از دانشگاه و دانشجو و جوان تعريف میکنيم، به خودشان میگويند که لابد اينها از فلان مفسده و فلان اشکالی که وجود دارد، خبر ندارند؛ نه، اين مسئله بیخبری نيست؛ ما از بخشهای منفی و از قسمتهای تاريک خيلی هم بیخبر نيستيم ... شما نگاه کنيد به واقعيتهای درخشانی که در محيط دانشجویی از لحاظ دينی هست؛ انسان ميفهمد که خيلی مهم است. همين مواردی که بيان کردند - اين اعتکافها، اين نماز جماعتها، اين حضورهای فعال در مواقع حساس و در مراکز حساس، اين اردوهای جهادی، اين فعاليتهای سازندگی - اينها خيلی مهم است."
اما در عين حال موضوع اسلامی شدن دانشگاهها همواره در صدر مطالبات مقام معظم رهبری از مسئولان و متوليان امر قرار داشته و ايشان طی ديداری با مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت علوم در سال 75 به صراحت از اينکه "دانشگاه امروز ما اسلامی نيست" گلايه کردند و خواستار اسلامی شدن دانشگاهها شده و فرمودند: "اسلامی کردن دانشگاهها به مفهوم يک تحول بنيادين است که در تاريخ اين کشور، ماندگار خواهد شد".
اما تاکيد رهبری بر اين مسئله برخاسته از اشرافی بوده که ايشان بر فضای حاکم بر دانشگاههای کشور داشتهاند به گونهای که معظمله در اين خصوص اظهار داشتهاند:
"اينجانب از راههای گوناگون از حقايق محيطهای علمی و دانشگاهی کسب اطلاع میکنم و با طبيعت دانشگاه نيز آشنايی دارم و بر همين اساس با همه وجود معتقدم که در ايران اسلامی، دانشگاهها به لحاظ علمی، روشنبينی دينی و عمق ايمان مذهبی، رشد زيادی کرده، اما در عين حال هنوز دانشگاههايمان، اسلامی نشده است."
مقام معظم رهبري در عين حال هرگونه سستی و کمکاری در اين زمينه را باعث عقب ماندن شديد ملت دانسته و متذکر شدهاند: "اکنون زمان عمل است و بايد با حکمت و تدبير حرکت کرد، اگر چنين نکنيد ملت چندسال به عقب خواهد افتاد و خسارت خواهد ديد و افتخار انجام اين کار از شما سلب خواهد شد."
مقام معظم رهبری در همين ديدار تکليف اسلامی کردن دانشگاهها را متوجه مسئولان و دستاندرکاران وزارت فرهنگ و آموزش عالی دانسته و فرمودند: اسلامی کردن دانشگاهها به مفهوم يک تحول بنيادين است که در تاريخ اين کشور، ماندگار خواهد شد و تحقق اين مهم مستلزم يک تصميمگيری کلان و عملی و نيز اجرای يک روش صحيح، مدون، قانونی، منطقی و حساب شده است. دانشگاه امروز ما اسلامی نيست و بايد اسلامی شود و برای اين منظور يک تحول عميق، بنيادين، دلسوزانه، بلند مدت، برنامهريزی شده و همهجانبه، ضروری و اجتنابناپذير است.
اما متاسفانه در طول اين سالها، اقدام درخور و بنيادی برای اسلامی شدن دانشگاهها که مصداق "تحول بنيادين" که همواره مورد نظر و تاکيد مقام معظم رهبری بوده، صورت نگرفته است.
ايشان در فرازی از بيانات خود با تاکيد بر اين نکته که نبايد فضای دانشگاهها بهگونهای باشد که نسبت به حجاب اسلامی بیاحترامی صورت گيرد، فرمودند:
"محيط دانشگاهها بسيار مهم است. در محيط دانشگاهها، خانمهای دانشجو و استاد بايد بکوشند روحيه و فرهنگ اسلامی را ترويج کنند. اجازه ندهيد به کسانی - اگر خدای نکرده در دانشگاههای کشور هستند - که نسبت به حجاب اسلامی يا زنان و دانشجويان دختر مسلمان بیاحترامی کنند. اجازه ندهيد که اينها بتوانند افکار فاسد را منتشر کنند. محيط دانشگاه بايد محيط اسلامی باشد؛ محيطی برای رشد انسان طراز اسلام؛ انسانی که الگويش فاطمه زهرا سلاماللَّهعليه است و اين، براي آينده کشور فوقالعاده مهم است."
اما معظم له در تعريف خود از "دانشگاه اسلامی" طی يکی از ديدارهای خود تاکيد داشتهاند:
"من به طور خلاصه دانشگاه اسلامی را دانشگاهی ميدانم که در آن، علم يک ارزش حقيقی است… شما بايد علم را دوست بداريد، ارزش بدانيد، آن را برای خدا و با نيّت خالص دنبال کنيد… علم را اسلام قدسيت بخشيده، علم يک امر مقدس است؛ دنبال علم رفتن دارای قدسيت است. اينطور نيست که علم مثل هر ابزار ديگری، فقط وسيلهای برای پول در آوردن باشد- حالا پول هم از آن در ميآيد- اما قدسيت علم بايد حفظ شود؛ «العلم نور»؛ نور بودن علم بايد مورد نظر باشد و از جمله شئون دانشگاه اسلامی، يکی همين است."
همچنين ايشان برقراری رابطه دانشگاه با علمای دينی را از ديگر شاخصههاي دانشگاه اسلامی دانسته و متذکر شدهاند:
"شک نيست که رابطه دانشگاه با علمای دينی که معلّمان دين و اخلاق و امنای معارف اسلامی مي باشند، تأثير شايستهای در صلاح دانشگاه و سَمتگيری اسلامی و رشد معنوی آن خواهد داشت و اين چيزی است که برای آينده کشور و نظام جمهوری اسلامی، دارای اهميتی حياتی است."
از سوی ديگر مقام معظم رهبری درخصوص لزوم اجرای احکام اسلامی در دانشگاههانيز فرمودهاند:
"نکته مهم در دانشگاهها، روش حاکم بر دانشگاه است. در دانشگاهها، روشها و روابط، بايد صددرصد اسلامی بشود که البته تا حدود زيادی شده است و مديريتها بايد برای اسلام در دانشگاهها، اصالت قائل بشوند … يعنی مدير و دانشجويان و استادان، اصالت را به اسلام بدهند و رعايت احکام اسلام را بکنند. ارزشهاي اسلامی در دانشگاه بايد مورد مسابقه قرار بگيرد، اسلام در دانشگاه غريب نباشد عمل و تعهد اسلامی يک چيز انگشتنما نباشد، نماز، امانت، صدق گفتار، صفا، برادری، عمل جهادی، درس خواندن از روی علاقه و صميميت، کمک به يکديگر در فراگيری، تلاش برای تعمق در معلومات و دانشهای مختلف رايج باشد."
با وجود همه اين تاکيدات کم کاری و کم توجهی مسئولان بويژه وزارت علوم در راستای تحقق دغدغه ديرينه اسلامی کردن دانشگاه ها، کاملا مشهود بوده است.
از زمان دستور صريحی که رهبر معظم انقلاب به مسئولان وزارت علوم دولت آقای هاشمی دادند، تاکنون 16 سال می گذرد و چهار دولت ديگر روی کار آمده است، اما هيچ اقدام درخور و روبه جلويی از مسئولان امر ديده نشده است.
به نظر میرسد اکنون انتظار افکار عمومی از مسئولان برای دادن توضيح در اين باره انتظاری بجا باشد. به واقع وقت آن رسيده که مسئولان دولت و ديگر نهادهای علمی و حوزوی مسئول توضيح دهند تاکنون در اين باره چه کردهاند و علت اين همه کوتاهی در اين باره چيست؟
برگرفته از : پایگاه مقاومت
دانشگاه محقق اردبیلی