بررسی ضرورتها و جنبههای مثبت و منفی ازدواج سالمندان
در دورانی به سر میبریم که با افزایش امید به زندگی و تغییرات ساختار هرم سنی هم جمعیت سالمندان و هم طول دوره سالمندی افزایش یافته و این موضوع لزوم توجه و سیاستگذاری در زمینه رفع نیازهای سالمندان را بیش از گذشته نمایان میکند. یکی از مهمترین نیازهای این عزیزان توجه به سلامت روان، پرکردن خلأ تنهایی و پیشگیری از افسردگی آنهاست. به زعم کارشناسان ازدواج سالمندان یکی از مهمترین تـمهیدات در این شرایط است. «فریفته هدایتی» در پژوهش خبری صدا و سیما به موضوع «ازدواج سالمندان و اهمیت آن در بهبود سلامت جسمی و روانی سالمندان و جنبههای مثبت و منفی آن» پرداخته است.
سالمندی در ایران
با نگاهی به آینده
با افزایش شاخصهای بهداشتی و درمانی، اقتصادی و اجتماعی در کشور، شاخص امید زندگی به 74 سال رسیده و پیشبینی میشود جمعیت بالای 60 سال ایران در سال 2021 به بیش از 10درصد جمعیت کل کشور و در سال 2050 به بیش از 20درصد این جمعیت بالغ شود. جمعیت بالای 60 سال کشورمان از 3/2درصد در سال 1335 به حدود 7درصد (یعنی پنج میلیون نفر از جمعیت 70 میلیونی) در سال1385 رسید و پیشبینی میشود تا سال 2020 میلادی به حدود 10 میلیون نفر برسد.
برآوردهای سازمان ملل حاکی از آن است که تا سال ۲۰۵۰ میلادی جمعیت سالمندان کشور به بیش از ۲۶ میلیون نفر افزایش مییابد. شدت سالمندی جمعیت کشور ایران از سال ۱۴۱۵ به بعد خودنمایی خواهد کرد. در این مورد افزایش نسبت سالمندان ۶۰ سال و بالاتر از حدود 7 درصد در حال حاضر، به ۱۴درصد در سال ۱۴۱۵ و ۲۲درصد در سال ۱۴۲۵ خواهد رسید. (گزارش سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 1385). برآوردها نشان میدهد رشد جمعیت سالمندی ایران تا سال 1404 سه برابر رشد جمعیت کشور میشود.
همچنین بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، 9 درصد مردان سالمند و 49درصد زنان سالمند بدون همسر و تنها زندگی میکنند. این درحالی است که بیش از 70 درصد مردان و 30 درصد زنان تنهای سالمند، احساس نیاز به ازدواج مجدد را به فرزندان خود ابراز میکنند. تقریبا یک چهارم افراد بالای ۶۵ سال از افسردگی رنج میبرند و افسردگی یکی از مهمترین دلایل کاهش کیفیت زندگی سالمندان است.
بر اساس آمارهای جهانی درصد تنهایی زنان سالمند بیش از مردان است و مردان بالای ۶۵ سال هفت درصد و زنان، بیش از ۵۰ درصد در تنهایی سالمندی به سر میبرند.
حال که به سمت سالمندی پیش میرویم لزوم توجه به تمهیدات لازم برای رفع نیازهای سالمندان بیش از گذشته ضرورت دارد.
آمارها حاکی از افزایش سهم جمعیت سالمند با سن بیش از 65 سال از 7/5 درصد در سال 90 به 1/6 در سال جاری است. این افزایش جمعیت در گروه میانسالان (30 تا 64 سال) نیز مشهود است به نحوی که سهم آنها از کل جمعیت کشور به 8/44 درصد رسیده و در مجموع نشان میدهد بیش از نیمی از جمعیت کنونی کشور (51 درصد)را افراد میانسال و سالمند تشکیل میدهد.
ازدواج سالمندان و اهمیت آن
در بهبود سلامت جسمی و روانی
دکتر عبدالرحیم تاجالدین، مشاور وزیر و مدیرکل سابق دفتر حمایتی و توانمندسازی وزارت تعاون کار و امور اجتماعی در این باره میگوید: اولین چالش سالمندان، تنهایی است. نیاز سالمندان به کنار هم بودن بسیار بیشتر از بقیه است. سالمندان به دلیل این که تحرکشان و ارتباطشان با محیطهای کاری و همکاران کمتر شده، کمتر بیرون میروند و ارتباطات اجتماعیشان کمتر شده، بیشتر نیاز به همدم و همخانه و هم صحبت دارند. در شرایط کنونی خانوادهها مخصوصا در شهرهای بزرگ و به ویژه در تهران این امکان که فرزندان و سایر اطرافیان بتوانند این نیاز سالمندان را بر طرف کنند کمتر شده است. در این شرایط ازدواج بهترین تجویز و یک کار شرعی و انسانی و اخلاقی است. تنهایی برایشان سخت است، چون سینهشان صندوقچه اسرار است دوست دارند حرف بزنند و تجربههایشان را منتقل کنند. اینها حرف که میزنند آرام میشوند متاسفانه نسل جوان گوش شنوایی ندارند. زندگی ماشینی باعث شده است که اعضای خانواده خیلی کنار هم ننشینند و برای سالمندان هم وقت نمیگذارند.
در بسیاری از موارد که سالمندان به دلیل فوت همسر تنها میشوند و فرزندان شرایط نگهداری از سالمند را ندارند یا به دلیل مشغلههای زندگی امکان اینکه در طول روز با پدر یا مادر سالمندشان باشند و از آنها مراقبت کنند را ندارند ناچار آنها را به خانه سالمندان میسپارند اما اینها در این شرایط اکثرا دچار افسردگی میشوند و احساس انزوا و طردشدگی دارند و همین ناشاد بودن مشکلات جسمی که مقتضای سن و سالشان است را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. در این موارد نیز یکی از بهترین گزینهها، ازدواج سالمندان با یکدیگر و خروج از سرای سالمندان است.
آیا ازدواج سالمندان
دردسرها را مضاعف میکند؟
به گفته تاجالدین، اگر سالمندان سرپا هستند و از هوشیاری و توانایی قابل قبولی برخوردارند و میتوانند از پس هم بربیایند و یکدیگر را مراقبت و کمک کنند ازدواجشان بسیار خوب است، اگر نه میشود مراقب گذاشت. ازدواج چه اشکالی دارد؟ یک خانواده شکل میگیرد یک عاطفه و عشقی ایجاد میشود دو نفر ترخیص میشوند یک همبستگی و احساس مثبت، در کنار هم هستند و میشود از طریق بهزیستی برای اینها مراقب اعزام کرد تا به آنها کمک کنند، بسیار کار قشنگی است. حتی دیده شده این زوجها پس از خروج از سرای سالمندان و بازگشت به منزل به این صورت بسیاری از مشکلاتشان کمتر شده و وضعیت روحی و جسمیشان رو به بهبود نهاده است. اما حقیقت این است که در مورد ازدواج سالمندان در بعضی خانوادهها این یک تابو است که مثلا پدر بزرگ و مادربزرگها ازدواج کنند. نگرشها را باید تغییر داد. متاسفانه افراد سالمندی که با فوت همسرشان تنها شدهاند به دلیل برخی باورهای غلط برای ازدواج مجدد از سوی خانوادهها تحت فشار هستند فرزندان معمولا رویکرد مثبتی به این موضوع ندارند و سالمندان مجبورند برای اثبات وفاداریشان به همسر از دست رفتهشان تا پایان عمر مجرد بمانند. این موضوع به ویژه برای زنان سالمند شدت بیشتری دارد. این در حالی است که در دین ما تجرد در چنین مواقعی ارزش محسوب نمیشود. سالمندان اغلب تمایل به ازدواج مجدد را به دلیل این شرایط ابراز نمیکنند و منتظر میمانند تا فرزندان و اطرافیان این موضوع را مطرح کنند.
ازدواج مجدد در سنین پیری، نیروی نشاط را به آنان باز گردانیده و از خمودگی و تنهایی و انزوانشینی به درمیآورد، حس اینکه فرد بداند که غمخواری دارد که او را در زندگی تنها نمیگذارد، میتواند به او تکیه کند و با پشتوانه و دلگرمی او مشکلات را دور کند و به او عشق بورزد هرچند که ممکن است گاهی جر و بحث هم داشته باشند.
برای مردان سالمند بیشتر از زنان سالمند حق ازدواج مجدد قائلند و معتقدند زن سالمند باید از ازدواج مجدد احساس گناه کند و باید تا پایان عمر نسبت به همسر فوت شده خود وفادار بماند. برای ازدواج مجدد زنان سالمند شرایط، محدودیتها و ناظران بیشتری وجود دارد که مسئله ازدواج مجددشان را تحتالشعاع قرار میدهد ولی برای مردان وضع متفاوت است. شرایط آنها بسیار راحتتر و محدودیتهایشان بسیار کمتر است. فرزندان معمولا نسبت به ازدواج مجدد والدین سالمند خود واکنش مناسبی نشان نمیدهند و به ویژه زنان سالمند در هنگام طرح موضوع ازدواج مجدد در مظان اتهامهای فراوان قرار میگیرند و تصمیم آنها به سخره گرفته شده یا واکنش بدی از طرف اطرافیان خود دریافت میکنند. فرد سالمند با ازدواج مجدد خود به ثبات روحی میرسد و از ترسهایی مانند عدم تامین نیازهای عاطفی، مرگ در تنهایی و عدم امکان رسیدگی و مراقبت به دلیل گرفتاری فرزندان رهایی مییابد. این عوامل مهمترین علل گرایش سالمندان به ازدواج مجدد است.
البته مشکل زمانی ایجاد میشود که سالمندان به ویژه مردان سالمند تمایل دارند با دختران کم سن مجرد ازدواج کنند. این موضوع علاوه بر این که شانس ازدواج زنان سالمند را کاهش میدهد و به تنهایی بیشتر زنان سالمند منجر میشود، مشکلاتی را هم برای خانوادهها پیش میآورد. چه بسا فرزندانی در این قبیل ازدواجها متولد میشوند که با فوت زودهنگام پدر سالمندشان مواجه میشوند و درآیندهای نه چندان دور با مشکل افزایش زنان سرپرست خانوار و فرزندان پدر از دست داده مواجه شویم.
ازدواج مردان سالمند
4 برابر زنان سالمند
فرید براتی سده، رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان؛ در همین ارتباط میگوید: در حال حاضر ازدواج مردان سالمند در کشور بیش از چهار برابر ازدواج زنان سالمند است. به ویژه در استانهای محروم که دارای شاخص محرومیت بالا هستند همچون سیستان و بلوچستان، بخشهایی از خراسان رضوی و خوزستان، نیز تعداد زنان سالمند تنها بیشتر از مردان سالمند تنها است.
به گفته وی، در صورت ازدواج مردان سالمند با زنان و دختران جوان که دارای اختلاف سنی زیادی با آنها هستند، شاهد نتایج بسیار منفی آن در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و... خواهیم بود. براساس آمار رسمی سازمان ثبت احوال کشور در سال گذشته میزان زاد و ولد سالمندان بالای 60 سال بین 800 تا 900 نوزاد و افراد بالای 70 سال نیز حدود 100 نوزاد بوده است. این رقم فرزندآوری سالمندان تاملبرانگیز است، زیرا به هرحال نرخ مرگ و میر در میان افراد بالای 60 سال بسیار بیشتر از جوانان است و هرلحظه امکان فوت آنها وجود دارد به همین دلیل در صورت ادامه این روند شاهد افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار و ایتام در کشور خواهیم بود.
جنبههای مثبت ازدواج سالمندان
1- مقابله با چالش تنهایی سالمندان. 2- کاهش مراجعات به سرای سالمندان. 3- کاهش افسردگی و افزایش امید و شادابی در زندگی. 4- کاهش احساس انزوا و طرد اجتماعی. 5- افزایش ضریب امنیت روانی سالمندان.
6- کاهش مشکلات جسمی سالمندان. 7- پیشگیری از عوارضی چون فراموشی که از پیامدهای سکوت دوره سالمندی است.
برخی باورهای غلط
درباره ازدواج سالمندان
1-زیر سوال رفتن وفاداری به همسر از دست رفته در انظار دیگران. 2- نگاه نامناسب فرزندان به ازدواج مجدد والدین سالمند. 3- مردان سالمند بیش از زنان سالمند حق ازدواج مجدد دارند. 4- وجود محدودیتهای عرفی بیشتر برای ازدواج زنان سالمند. 5- افزایش مشکلات، چون هر دو پیر و کمتوان هستند. 6- تمایل مردان سالمند به ازدواج با دختران جوان.
رسانه چگونه میتواند
به این موضوع بپردازد؟
- وارد شدن عمقی و جدی رسانه برای بسترسازی ازدواج سالمندان در قالبهای هنری، میزگرد، سریال و فیلم و مجموعههای مرتبط با ازدواج زنان و مردان سالمند و تبیین پیامدهای مثبت ازدواج سالمندان.
- تابوشکنی از ازدواج سالمندان و به ویژه ازدواج زنان سالمند.
- برنامهسازی جهت اصلاح نگرشها و رفع موانع عرفی ازدواج سالمندان و جلب حمایت اجتماعی، عاطفی، اقتصادی و اخلاقی جامعه نسبت به پدیده ازدواج سالمندی.
- ترویج و ترغیب و معرفی سمنهای مرتبط با ازدواج سالمندان و فراهم آوردن تسهیلات لازم برای این کار.
- ترویج خدمات پرستاری و مراقبت از زوجهای سالمند در خانه از طریق سازمانهای رفاهی و بهزیستی و سازمانهای خیریه و مردمنهاد.
- آسیبشناسی ازدواج سالمندان مرد با زنان و دختران مجرد با اختلاف سنی زیاد، به شیوههای غیرمستقیم و مستقیم از طریق برنامههای نمایشی، گزارشی و گفتوگو محور.
سخن آخر
از آن جایی که شاید بتوان با ازدواج مجدد در دوران سالمندی، جلوی بسیاری از مشکلات آتی سالمندان شامل احساس طرد شدگی از جامعه، احساس تنهایی، انزواطلبی، پایین آمدن اعتماد به نفس، افسردگی و ... را گرفت؛ باید برای بهبود شرایط و رفع موانع این مسئله کوشید. باید رنگ و بوی تابو را از ازدواج مجدد این قشر اجتماعی زدود. باید وضعیت اجتماعی به گونهای باشد که آنان بتوانند بدون دغدغه و ترس از طردشدگی تصمیم بگیرند. از سوی دیگر ترویج و ترغیب ازدواج سالمندان باید به سمت متناسبسازی ازدواج سالمندان به لحاظ تفاوتهای سنی زوجین همراه باشد.