نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
مدعیان اصلاحات در رویای ماه عسل مذاکره این بار با اروپا
سرویس سیاسی-
در شرایطی که پس از خوشبینی و اعتماد بلاوجه دولت به آمریکا در توافق هستهای و تلاش موثر بزککنندگان برجام در قالب کردن این خسارت محض و هزینه سنگین به ملت به عنوان فتح الفتوح و توافق قرن، کمتر کسی مانده که معتقد باشد، راهحل مشکلات کشور همچنان در قربانی کردن دستاوردها و منافع ملت به پای اعتماد به غربیهاست، روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب با بیشرمی تمام در تقلا هستند که با سرپوش گذاشتن بر سکوت عملی اروپا در قبال پیمانشکنی آمریکا و همزمان دادن هشدار درباره موشکهای دفاعی ایران، اینگونه القا کنند که 3 دولت اروپایی رفیق دزد نیست و شریک قافله است!
در همین رابطه روزنامه بهار در گزارشی با عنوان «اروپا، آمریکا نیست» مدعی شده « با نگاهی به واکنشها نسبت به نطق اخیر رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا و افزایش سیاستهای خصمانه این کشور نسبت به ایران شاهد آن هستیم که برخی به دنبال همسانسازی کشورهای اروپایی و آمریکایترامپ هستند. این خط تبلیغی که در صداوسیما و خطبههای نماز جمعه این هفته شهرهای گوناگون کشور روشن بود میکوشد به جای برجستهسازی اختلافات واقعی به وجود آمده بین کشورهای غربی در موضوع برجام با نگاهی ساده انگارانه غرب را به شکل یک کل یکپارچه نمایش داده و درصدد آن است که به جامعه این مطلب را القا کند که سیاستهای تندروانهترامپ مورد قبول کشورهای اروپایی نیز قرار گرفته است.»
این روزنامه زنجیرهای در شرایطی که وزیر امور خارجه کشورمان صراحتا از خوش بینی و اعتماد به آمریکا در جریان توافق هستهای ابراز ندامت کرده مینویسد :«هنوز زمان زیادی از دورانی نمیگذرد که بسیاری همچون محمدجواد ظریف تلاش کردند تا تصویر ایجاد شده برای برخی تصمیمگیران که آمریکا را «ید واحده» میدانستند را در هم شکنند که حالا با پدیدهای جدید روبرو شدیم و باید اثبات کنیم که اروپا، آمریکا نیست! در ادامه به این بهانه به چند نکتهاشاره میشود.»
اما نکته قابل تامل و البته تاسفآور آنجاست که این روزنامه زنجیرهای در شرایطی که عایدی ملت از اعتماد بلاوجه دولت به آمریکا 150 مورد تحریم جدید، اعمال تحریمهای ایسا و کاتسا و عدم امکان باز کردن حتی یک حساب بانکی در اروپا برغم اعطای امتیازات هنگفت نقدی نتیجه میگیرد: «جمهوری اسلامی ایران میتواند برای خنثی کردن تهدیدات و فشارهای احتمالی آمریکا مذاکراتی را بر اساس الگوی برجام که مبتنی بر سیاست «برد – برد» بوده است را با کشورهای اروپایی آغاز کرده و با توجه به توانمندیهای دیپلماتهای کشور موانعی را در مسیر دولت ترامپ که در پی افزایش فشارها به کشورمان است ایجاد کند. »
این در حالی است که در وضع تحریمهای ظالمانه علیه جمهوری اسلامی ایران، اروپاییها کاملا با آمریکا همکاری کردند و باهماهنگى در مذاکرات تقسیم کار کرده و به دنبال زیادهطلبی بودند و در گذشته نیز نشان دادهاند که هرکجا آمریکا تهدیدی کرده آنها نیز پشت سر او و در حمایتش قرار گرفتهاند.
بدون تردید جریانی که غرب اميد بسته تا بتواند با کمک آنها دوران جديدي از فشار را آغاز و دوباره كشور را به موافقان سازش و امتيازدهي بيشتر و مخالف آن دو تکه کند همین جریانند. جریانی که غربیها در تلاشند با کمک آنها تسليم را در ایران تئوريزه كنند و بدرستی سرمایههای آمریکا و غرب در داخل ایران محسوب میشوند.
اروپا، آمریکا را به ایران نمیفروشد
روزنامه آرمان در یادداشتی نوشت: «اختلافی که بین اروپا و آمریکا بر سر ایران به وجود آمده، در مرحله اول بهنفع ایران است، اما این بحران بهدلیل اینکه موجب اختلاف دو قطب در جامعه جهانی است، میتواند بهزودی فروکش کند. در نتیجه ایران باید سعیکند روابط سنتی خود را با اروپا بیشتر نماید، اما باید بهاین نکته توجه کرد که اروپا آمریکا را به ایران نمیفروشد».
در همین رابطه کارشناسان معتقدند که به لحاظ راهبردی، منافع بلندمدت کشورهای اروپایی طرف برجام بیش از ایران به آمریکا گره خورده است و لفاظیهای آنها در دفاع از برجام، خیلی زود
رنگ میبازد.
«حسین راغفر» کارشناس اقتصادی حامی دولت- 23 مهر 96- در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «اروپاییها نشان دادند با یک تهدید آمریکا به سهولت راضی میشوند تمام شرکتهای خود را از ایران جمع کنند و بروند. این امر طبیعی نیز هست، آمریکا همواره همه شرکتها را در مقابل دوراهی انتخاب میان همکاری با خود یا ایران میگذارد. هر چند اقتصاد آمریکا آینده روشنی ندارد، اما حداقل تا چند دهه آینده یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان خواهد بود و بازار مصرف سودآور و باثباتتر این کشور، میتواند برای هر فعال اقتصادی جذاب باشد. اروپاییها نیز با آگاهی از این ماجرا به شکل باجگیرانهای با ایران برخورد میکنند.»
ادامه سیاست کهنه دوقطبی کاذب جنگ و صلح!
روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی به قلم سردبیر این روزنامه به صراحت تنها دستاورد روحانی را برجامی دانست که در آستانه انحلال و شکست است.
در ابتدای این یادداشت آمده است : شاید روحانی انتظار چنین روزهایی را نداشت؛ انتظار روزهایی که تنها دستاوردش، برجام، در آستانه انحلال قرار گیرد.
نویسنده در ادامه اما برجام را باعث موفقیتهای رشکبرانگیزی خوانده و نوشته است: «روزهای مذاکرات هستهای با همه فرازونشیبهایش همچون ماهعسلی طولانی گذشت؛ ماهعسلی که به واسطه آن، تحریمها لغو و جایگاه دولت روحانی نزد مردم ایران و جهان ارتقا پیدا کرد؛ ارتقایی رشکبرانگیز که مخالفان را برانگیخت تا بیمحابا به او و دولتش حمله کنند و آنان را به باد انتقادات منصفانه و غیرمنصفانه بگیرند.»
سردبیر روزنامه زنجیرهای شرق در ادامه به دوگانهسازی جنگ و صلح پرداخته و نوشته است: «روحانی شرایط دشواری پیشرو دارد؛ او ناگزیر است در کنار اتحاد، وحدت و وفاق ملی، از وعدهای که به ملت داده، صیانت کند؛ پرهیز از جنگ. مخالفان روحانی تلاش میکنند در وضعیت موجود او را بیشازپیش به مواضعی قهرآمیز سوق دهند؛ مواضعی که مغایر با منش و روش سیاسی اوست. از همین نقطه، راه دشوار روحانی آغاز میشود. اگر تسلیم مواضع منتقدان شود از مردم فاصله خواهد گرفت و اگر بیاعتنا به خطراتی باشد که کشور را احاطه کردهاند، گزک دست مخالفانش داده تا از او چهرهای ديگر خلق کنند. »
درباره با این نوشتار گفتنیهایی است که به اختصار بدان میپردازیم؛ نخست آنکه نویسنده به صراحت برجام را تنهاترین دستاورد روحانی میخواند که در آستانه انحلال و نابودی قرار گرفته است، روزنامه زنجیرهای شرق به این سؤال پاسخ نمیدهد که این دستاورد روحانی چه آوردهای در سفره مردم داشته است؟ آیا تحریمهایی که ادعا میشد در روز اول برداشته خواهد شد واقعا از بین رفتهاند و یا هر روز و در دو سال گذشته بر میزان آن افزوده شده است؟ از سوی دیگر آمد و رفت هیئتهای تجاری خارجی و اروپایی علیرغم تبلیغات رسانهای فراوان سودی عاید ملت کرده و دردی را درمان نموده است؟
نکته دوم اینکه دوگانه جنگ و صلح دوگانه کاذبی است که مدعیان اصلاحات همواره از آن برای جلب محبوبیت و رای بهره بردهاند، جایگزین برجام در صورت شکست آن جنگ نبود و امروز نیز در صورتی که آمریکا و حتی اروپا از برجام خارج شوند که نخواهند شد به جای آن جنگی پیش روی نیست، برجام دستاوردهای فراوانی برای غرب به ویژه آمریکا داشته است، آنان به اذعان مقامات سابق آمریکا بدون شلیک حتی یک گلوله توانستهاند دستاوردهای هستهای ایران را به موزه بفرستند و امروز بدیلی برای این موفقیت ندارند.
حفظ یکپارچگی در سال 88 نیاز کشور نبود؟
یکی از نمایندههای اصلاحطلب مجلس که معمولا در صفحه نخست روزنامه اعتماد یادداشتهایی در مدح دولت مینویسد در شماره دیروز این روزنامه یادداشتی را منتشر کرد که این بار به موضوع راههای مقابله با تهدیدهای خارجی اختصاص داشت.
محمد کاظمی نماینده ملایر در یادداشتش نوشت: «كشوري كه از درون دچار ضعف و چنددستگي و خودمحوري و آسيب و چالش و افراطيگرايي باشد، در مقابل فشار خارجي توان خود را از دست ميدهد و گاهي تا اضمحلال هم پيش ميرود. در واقع جامعه زنده و پويا و متعادل و مستحكم همه اركان مقاومت را در خود ميبيند و از خود آغاز ميكند. رواداري، درك متقابل ميان مردم و حكومت، رضايت واقعي و عميق مردم از ساختار سياسي، رفاه نسبي و عدالت قضايي و اداري از جمله مولفههاي اصلي استحكام داخلي هستند كه اگر حاصل آيند بدترين و شديدترين فشارها و حتي تهاجم خارجي را خنثي ميكنند و جامعه را به اقتدار و بالندگي ميرسانند.»
باید از مدعیان اصلاحطلبی پرسید که چرا پیش از این و در ایام فتنه 88 که طیفهای مختلف مدعیان اصلاحطلبان هر کدام به روشی به این انسجام تیشه زدند، در جهت حفظ وحدت و یکپارچگی چنین شعارهایی زیبایی را سر نمیدادند ؟ دورهای که در آن مدعیان اصلاحطلبی حتی با دولتهای غربی رابطه گرفتند و خواستار تحریم بیشتر ملت ایران شدند. کاش این نماینده مجلس که در محافل رسانهای به وکیلالدوله نیز مشهور است مینوشت که هم مسلکانش در دورهای که نتیجه انتخابات باب میلشان نبود با وحدت و یکپارچگی ملت چه کردند.
ارگان دولت یا تبلیغاتچی اروپاییها!؟
روزنامه ایران ارگان دولت همراه با روزنامههای زنجیرهای و تبلیغاتچیهای دشمن و همصدا با اتحادیه اروپا که توخالی بودن حمایتش از برجام با ادعاهای جدیدش عیان شده، طرح خائنانه مذاکره بر سر مسائل منطقه را تبلیغ میکند.
روزنامه ایران دیروز در یادداشتی نوشت: «یک ایران کارآزموده در عرصه مذاکرات برجامی که ترامپ بارها هراس شیطانی خود را در قبال سطح مهارت ارتباطی و تعاملی او با جهان، برزبان آورده میتواند در کنار جامعه جهانی، پیشتاز یک سلسله مذاکرات وگفتوگوهای وسیع درون منطقه و بینا-فرهنگی و بینا-قارهای باشد ونقش بیبدیل خود را در رهایی همگانی ملتهای مظلوم این حوزه تمدنی از باتلاق جنگهای خانگی ایفا نماید.»
از این جماعت غربزده باید پرسید مستکبرانی که در حمایت تسلیحاتی و اطلاعاتی از تروریستهای خونآشام تکفیری سنگ تمام گذاشتهاند، حاضرند با مذاکره از غصب سرزمینهای اسلامی و ظلم و تجاوز به «ملتهای مظلوم» دست بردارند؟ حلب و موصل را مذاکره آزاد کرد یا مقاومت؟
این در حالی است که سه کشور اروپایی که حامیان دولت و مدعیان اصلاحات برای ادامه برجام به آن خوشبین بودند، به تازگی با اعلام آمادگی برای تحت فشار قراردادن ایران در زمینه موشکی و فعالیتهای منطقهای، ثابت کردند حمایت لفظیاش از برجام تنها برای دستیابی به برجامهای بعدی بوده است. با وجود این مسائل ترویج و تبلیغ مذاکره با این عهدشکنان دیگر از روی سادهلوحی و نداشتن تجربه نیست.
همین برجام اکنون به اهرم اصلی و ابزاری کارآمد برای افزایش فشار و تهدید و و خباثتورزی علیه کشورمان تبدیل شده است. نتیجه مذاکرات هستهای غول بیکاری و رکود و بیکاری هزاران هزار کارگر، گسترش و زیادهخواهیهای دشمنان بوده، در چنین شرایطی کوبیدن بر طبل مذاکره و برجامهای بعدی چیزی جز بیتوجهی به توانمندیهای درونی و خیانت به منافع و مصالح ملی است؟