نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
پیچیدن نسخه ذلت به بهانه سایه جنگ!
سرویس سیاسی ـ
مدعیان اصلاحات پس از یاوهگوییهای اخیر ترامپ، بار دیگر دوگانه جعلی جنگ و صلح را پیش کشیده و مانند زمان انتخابات قصد دارند با ترساندن مردم از جنگ، مسیر ذلت و رسیدن به برجامهای بعدی را هموار کنند!
روزنامه آرمان دیروز در مطلبی نوشت: «خروج آمریکا از برجام اگر منجر به از سرگیری شدیدتر فعالیتهای هستهای ایران شود و آمریکا بخواهد با آتشافروزی جلو ایران را بگیرد، امکان بروز جنگ هم در چشماندازهای تیره وجود دارد. چون دیگر مستمسک حقوقی برای جلوگیری از فعالیتهای هستهای ایران ندارند و فقط از طریق اهرم جنگ میتوانند نسبت به اهدافشان خوشبین باشند. ولی جنگ احتمالی یک جنگ عادی نخواهد بود بلکه پیچیدگی و گستردگی آن، دامان کل منطقه را خواهد گرفت که ترکشهای آن حتی به جنوب اروپا و یا شمال آفریقا نیز خواهد رسید و ممکن است جنگ جهانی جدیدی شروع شود که دامنه آن در نیمکره شرقی به شبهجزیره کره و در نیمکره دیگر به سواحل غربی ایالات متحده و آلاسکا برسد.»
مدعیان اصلاحات این روزها همسو با آمریکاییها و اروپاییها بر دیوانه بودن ترامپ اصرار دارند. همان جریانی که ملت را از «سایه جنگ» میترساند و در مقابل این پرسش که چرا بعد از آن همه تعریف و تمجید اغراقآمیز درباره برجام و دستاوردهایی که برای آن برشمرده بودید، دستخالی از این میدان بازگشتهاید، پاسخ میدادند، برجام «سایهجنگ» را از سر ملت رفع کرده است! یعنی اگر امتیازات فراوانی دادهایم و در برابر آن فقط چند وعده نسیه تحویل گرفتهایم، غیر از آن چارهای نداشتهایم و در عوض، سایه جنگ را از سر ملت دور کردهایم!
در حال حاضر این نگرانی جدی وجود دارد که مبادا جریان یاد شده با دمیدن در شیپور دیوانگی ترامپ و یا باور کردن ادعای حریف درباره دیوانگی او و احتمال وقوع جنگ، زمینه وادادگی دیگری نظیر آنچه در برجام شاهد آن بودیم را رقم بزنند و با این توجیه که طرف مقابل یک دیوانه تمام عیار است به باجخواهیها و زورگوییهای پیدرپی آمریکا تن بدهند و در یک کلمه به بهانه «دیوانگی ترامپ»! ملت را با همان فاجعه و خسارت بزرگی روبرو کنند که به بهانه «سایه جنگ» روبرو کردند.
دو قطبی جعلی و همیشگی؛ جنگ تا سرحد مرگ یا مذاکره و عقبنشینی!
در همین زمینه روزنامه زنجیرهای شرق در سرمقاله شماره دیروز خود به مواضع ترامپ درباره برجام پرداخت و این رویکرد را در نهایت به ضرر ایران دانست.
در بخشی از این یادداشت آمده است: «ترامپ هرچه هست، نتیجه عملکردش چندان به نفع ایران نیست. رئیسجمهور آمریکا با تهدیدهای واقعی و غیرواقعی شرایط اقتصادی ایران را ناامن میکند و فرایند پیوستن ایران به بازارهای جهانی را به تأخیر میاندازد. این جنگ تجارت از مسلک تجارتپیشگی ترامپ نشأت میگیرد. او میداند دولتهای اروپایی با همه امتناعها و سرپیچیها در برابر فرمانش، بالاخره پای منافعشان که به میان بیاید، کنار آمریکا خواهند ایستاد. جنگ در میدان بازار، دستمایهای است که ترامپ با آن بر «برتری» آمریکا در جهان صحه میگذارد.»
سردبیر شرق در ادامه به دوگانه جعلی جنگ و دیپلماسی روی آورده و نوشته است: «تا اینجا همه پازلها باهم جور درمیآید، بهجز واكنش ایران به آمریکا. دولت و مردم ایران نشان دادهاند بهراحتی قابلپیشبینی نیستند. آنان در بسیاری از بنبستهای تاریخی، با مذاكره و معامله از خطر جستهاند و در شرایطی كه هیچكس انتظار جانفشانی را از آنان نداشته، تا سرحد مرگ برای دفاع از كشورشان جنگیدهاند. اینكه مردم ایران چه تصمیمی خواهند گرفت، چندان در اختیار ترامپ نیست و این تنها جای خالی پازل اوست كه نمیداند ایرانیها بر دیپلماسی پافشاری خواهند كرد یا در اقدامی ناباورانه با اینكه تمایل به جنگیدن ندارند، وادار به جنگ تا سرحد مرگ خواهند شد. آيا خليجفارس را با نام جعلي خواندن گامبرداشتن در همين مسيراشتباه فاحش نيست؟»
گفتنی است روزنامههای زنجیرهای که تا دیروز به بزک کردن برجام مشغول بودند و این وظیفه ذاتی آنان محسوب میشد، امروز مدعی هستند که با مواضع جدید ترامپ شرایط اقتصادی ایران ناامن شده و به ضرر ایران تمام خواهد شد. مدعیان اصلاحات میگفتند ابتدا بایستی با کدخدا بست تا اروپا نیز مجبور شود اطاعت کند اما بعد از اظهارات و مواضع یک سال گذشته ترامپ آنها به یاری و همراهی اروپا دل بسته بودند و امروز نیز میگویند اروپا در نهایت از ترامپ و آمریکا تبعیت خواهد کرد. زنجیرهایها در میانه سطور قائل به وجود حقایق دیگری نیستند، واقعیت برای آنان یا در مذاکره توام با عقبنشینی دائم و یا جنگ خانمانسوز و به گفته سردبیر شرق تا حد مرگ خلاصه میشود، آنان در برهههای مختلفی این دو قطبیسازی را آزموده و نتیجه گرفتهاند و این روزها نیز به دنبال ایجاد رعب و وحشت هستند تا مذاکرات نه در حوزه هستهای که به مسائل دیگری نیز تسری یابد.»
اعتراف به همراهی اروپا با آمریکا در برجام
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «کشورهای اروپایی به رغم مخالفتهایی که با مواضع ترامپ در مورد برجام داشتهاند، سرانجام با رویکرد آمریکا علیه ایران همراهی خواهند کرد. زیرا اروپاییها مسلما روابط با آمریکا را به روابط با ایران ترجیح میدهند».
اعتراف به همراهی اروپا با آمریکا در برجام از سوی این روزنامه زنجیرهای در حالی است که در ماههای اخیر، روزنامههای زنجیرهای مدعی بودند که به واسطه برجام میان اروپا و آمریکا شکاف ایجاد شده است. در حال حاضر یکی از علتهای دستاورد تقریبا هیچ برجام، عهدشکنی آمریکا و لغو نشدن تحریمها و در نهایت ترس بانکها و مؤسسات اروپایی از عواقب همکاری اقتصادی با ایران و واهمه از جریمههای سنگین وزارت خزانهداری آمریکاست.
کشورهای اروپایی عضو 1+5 تاکنون نهتنها بههیچعنوان اعتراض ایران نسبت به نقض برجام از سوی آمریکا را نپذیرفتهاند، بلکه صریحا از تحریمهای ضدایرانی هم حمایت کردهاند. برای نمونه، «زیگمار گابریل» وزیر امور خارجه آلمان-بهمن ۹۵- در اظهار نظری گستاخانه از رویکرد آمریکا در قبال ایران حمایت کرده و تحریمهای جدید تصویب شده علیه تهران از طرف واشنگتن را قابل درک ارزیابی کرد. در آخرین اقدام نیز سه کشور اروپایی- انگلیس، فرانسه و آلمان- همراستا با آمریکا، آزمایش موشک ماهوارهبر سیمرغ توسط ایران را محکوم کردند.
ریچارد نفیو - معمار شبکه تحریمهای آمریکا - شهریور 96- در یادداشتی در نشریه فارین پالیسی نوشت: «اظهارنظر صالحی درباره پایبندی ایران و اروپا به برجام علیرغم خروج آمریکا از برجام نادرست است. زیرا در اتحادیه اروپا هیچ زیر بنای قانونی برای اینکه دولتها بتوانند این اقدام را عملی کنند وجود ندارد.»
بزککنندگان دستبردار نیستند!
روزنامه زنجیرهای بهار دیروز در سرمقاله خود درباره اظهارات ضدایرانی جمعه شب ترامپ نوشت: «با نگاهی به آنچه ترامپ در پی آن است، میتوان به این نتیجه رسید که برجام به قدری با دقت و وسواس تدوین شده است که حتی فردی مانند ترامپ نیز که این توافق را بدترین توافق در دنیای سیاست و تجارت میداند هم نمیتواند خللی در آن وارد آورد.»
طرح چنین ادعایی از سوی این روزنامه در حالی است که غارت ۲ میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید قانون تحریمی آیسا، تصویب قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از ۸۰ طرح ضدایرانی در کنگره آمریکا، پابرجا ماندن تحریم سوئیفت، تمدید وضعیت اضطراری علیه ایران و در نهایت تصویب طرح سیاه چاله تحریم (تحریمی که کارشناسان آن را جامعترین بسته تحریمی آمریکا علیه ایران در طول تاریخ نامیدند) در پسابرجام به خوبی نشان میدهد عدم اعلام خروج از برجام از سوی ترامپ به خاطر دقت در تدوین این سند خسارتبار بوده یا برای حفظ این ابزار بسیار مهم برای تحمیل همزمان فشار و امتیازگیری بیشتر از ایران.
خودشان نوشتند و به نام مردم چاپ کردند!
روزنامه همدلی دیروز گزارشی را با عنوان «شب آبستن است، فردا چه زاید» را منتشر کرد. در گزارش این روزنامه که علیالظاهر به بازتاب نظرات مردم درباره یاوهگوییهای اخیر ترامپ میپردازد، آمده است: «یک زن خانهدار است؛ تقریبا 60 ساله؛ میگوید حرفهای ترامپ را قبول ندارد چون بیحساب و کتاب حرف زده و حرف میزند؛ پا روی حق میگذارد و عدالت را پایمال میکند. کمی عصبانی میشود و میگوید:«به ایران گفته دیکتاتور؛ شما دیکتاتور هستید و بودهاید؛ مگر از زمان مصدق تا حالا کم به ایران بدی کردهاید؟»
همدلی در بخش دیگری از این گزارش نوشت: «دو نفر آدماند؛ زن و شوهر؛ دارند در تعطیلات یک روز جمعه در فضای بیرونی مغازه دل و جگری، غذا میخورند و تعریف میکنند؛ میگویند که صحبتهای ترامپ را نشنیدهاند و مگر قبلیها چه غلطی کردند که این بخواهد بکند؛ از ریگان بگیر و قبل و بعدش تا همین ترامپ. آنها معتقدند که صحبتهای ترامپ هیچ تاثیری ندارد و بگذار هرچه دلش میخواهد بگوید؛ بعد که میپرسی اگر تحریمها علیه ایران اعمال شوند، چه اتفاقی خواهد افتاد، میگویند که «نه وضع ما تغییری نمیکند؛ شاید هم از این بدتر نشود.»
گفتنی است، سخنرانی ترامپ از حدود ساعت 20:15 جمعه آغاز شد، از این رو نکته سؤالبرانگیز درباره این گزارش آنجاست که این روزنامه چطور از پایان سخنرانی ترامپ تا بستن صفحات روزنامه فرصت کرده خبرنگارش را به میان مردم بفرستد، نظرات آنان را جویا شود، ثبت و ضبط کند و سپس به روزنامه برگشته و پس از تنظیم گزارش، آن را راهی مراحل نهایی چاپ کند؟! بدین ترتیب، واقعی بودن گزارش فوق زیر سؤال و ابهام قرار میگیرد. شاهد دیگر برای غیر واقعی بودن این گزارش آنجاست که خبرنگار در بخشی از گزارش نظر یک شهروند در خیابان زرتشت و نظر شهروند دیگری را در یکی از مناطق جنوبی تهران منعکس میکند. در این زمان کوتاه، خبرنگار چطور توانسته خود را به جنوب تهران برساند و پس از نظرخواهی، دیگر مراحل تولید گزارش را انجام دهد؟
این رویکرد غیر حرفهای یادآور انتشار گزارش انتقادی به «سخنرانی انجام نشده» رئیسدولتهای نهم و دهم در روزنامههای اصلاحطلب است.
25 فروردین 1387 قرار بود رئیسجمهور وقت بهطور زنده با مردم سخن بگوید اما در حالیکه این مصاحبه انجام نشد، فردای آن شب یعنی روز 26 فروردین دو روزنامه اصلاحطلب مردمسالاری و صدای عدالت این مصاحبه انجام نشده را نقد کردند! در واقع این دو روزنامه بدون اینکه منتظر پخش این برنامه بمانند و پس از شنیدن سخنان رئیسجمهور به بیان نظرات خود بپردازند، انتقادات صوری خود را منتشر کردند.