تربيت در اسلام
قرآن كريم از هنگام نزول تا هم اكنون، سرچشمه پيدايش و سرمايه پرورش بزرگترين و پاكترين روحها، بلندترين همتها و استوارترين ارادهها، عميق ترين افكار، عاليترين معارف، نغزترين ادبيات و دل انگيزترين هنرها در عرصههاي گسترده و حوزههاي گوناگون حيات فكري و فرهنگي و علمي و اجتماعي و ادبي و هنري مسلمانان در همه اكناف عالم و در پهنه تاريخ پرافتخار فرهنگ و تمدن اسلامي بوده است.
چیستی تعلیم و تربیت
تعليم در لغت به معناي، ياد دادن و آموزش است و در نظر ابتدائي، عبارت است از القاء موضوعي به ذهن شاگرد توسط استاد، تا شاگرد به تقليد از استاد، آن را ياد گرفته و تكرار کند. اما حقيقت تعليم ژرفتر از اين است و اگر دقت كنيم در مي يابيم كه تعليم ايجاد دگرگوني در متعلم و متحول ساختن او از حالت جهل به حالتي است كه موجب رشد عقلي و استقلال فكري شود.
مسئله تعليم در اسلام از چنان اهميتي برخوردار است كه خداوند در اولين آيات وحي ميفرمايد: «اِقرَأ باسم... يعني قرآن را به نام پروردگارت كه خداي آفرينندة عالم است بخوان؛ آن خدائي كه آدم را از خون بسته خلق كرد، پروردگار تو كريمترين كريمان عالم است، آن خدائي كه بشر را علم نوشتن با قلم آموخت و به آدم آنچه را كه نميدانست به الهام خود تعليم داد».[1]
در جائي ديگر ميفرمايد: «آيا مردم دانا يا مردم نادان برابرند».[2] و «آيا كسي كه روان مردهاي داشت و ما او را زنده كرديم و برايش چراغي از معرفت و دانش ساختيم كه با روشنايي آن، ميان مردم زندگي ميكند، مانند كسي است كه با رواني مرده براي هميشه در تاريكي جهل و ناداني فرو رفته است؟»[3] «در حقيقت کوري است كه از علم و فهم بيبهره است نه آن كس كه چشمش نميبيند».[4] و حضرت علي ـ عـ ميفرمايد: دانش، زنده كننده جان آدمي و نوربخش خود و كشنده جهل و ناداني است.[5]
تعريف تربيت
تربيت در لغت، به معني پروردن، پروراندن، آداب و اخلاق را به كسي آموختن و نيز به معني پرورش بدن به وسيله انواع ورزش است[6] معني عام تربيت، پروراندن هر چيزي است به نحوي كه شايسته آن است و اين معنا شامل جمادات، گياهان، حيوانات و انسانها ميشود و نيز در مورد پرورش جسم و روح بكار مي رود.
تربيت از ديدگاه اسلام
با توجه به هدفهاي اسلام، تربيت عبارت از: به فعليت رساندن قواي انسان و استعدادهاي او و ايجاد تعادل و هماهنگي در آنها در جهت رسيدن به كمال مطلوب است. به عبارت ديگر، تربيت متخلّق شدن به اخلاق الهي و مؤدب شدن به آداب الله است. از نظر اسلام ابتدا بايد انسان و ابعاد وجودي و نيروها و استعدادهاي او را شناخت و آنگاه به تربيت او پرداخت و چون شناخت حقيقت ژرف و نامتناهي وجود انسان و ابعاد آن به طور كامل، براي انسانها مشكل است و نيز از سوي ديگر عقل و تشخيص آدمي توسط پردههاي غرايز و ماديات احاطه شده و خود قادر به برنامه ريزي و تهيه قانون کامل و جامع و تامين كننده صلاح و سعادتش نيست، بنابراين، خداي متعال برنامههاي تربيتي او را تعيين و توسط پيامبرش به انسانها ابلاغ کرده است.
قرآن مجيد ميفرمايد:« وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها ، فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها ، قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها ،
وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها؛ [7] قسم به نفس و به خدائي كه آن را آفريده و پس از آن بديها و خوبيها را به او فهمانيده، رستگار كسي است كه خود را از زشتيها پاكيزه كند؛ و كسي كه در تربيت خويش كوتاهي كند از رستگاري بازمانده است».
در جايي ديگر مي فرمايد: «و لا تمدن عينيك الي ما متعنابه ازواجاً» [8] به آنچه اصنافي از كفّار را به آن بهرهمند ساختيم چشم مدوز».
پيامبر اکرم ـ ص ـ فرمان داد ندا كنندهاي ميان مردم ندا كند: «من لم يتأدب باداب الله تقطعت نفسه علي الدنيا حسرات؛[9] كسي كه به آداب الهي تربيت نشود و پرورش نيابد با غصه و حسرت بر دنيا جان ميدهد و از اين عالم ميرود».
*مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
پي نوشت ها:
[1].علق/ 1 تا 5.
[2]. زمر/ 9.
[3] . انعام/ 122.
[4] .حج/ 46.
[5] .غرر الحكم، حرف الالف، ص 54 و 68.
[6] .فرهنگ فارسي دكتر معين.
[7] .شمس/ 7 ـ 10.
[8] .طه/ 131.
[9] بحار الانوار، بيروت، موسسه الوفاء، ج 11، ص 348.