غصه برای آخرت مردم (زلال بصیرت)
قرآن علت هرگونه فساد و جنایت و حتی عناد و لجاج را انکار آخرت و عدم امید به آن ذکر میکند. قرآن کریم حتی بیشتر بودن محبت انسان به دنیا نسبت به آخرت را عامل کفر میداند.
زندگی دنیا محدود به صد سال- اندکی کم یا بیش - است، در حالی که زندگی اخروی بینهایت است، نسبت دنیا به آخرت حتی به اندازه چشم بر هم زدنی هم نیست؛ با این اعتقاد، آیا هیچ عقلی تأیید میکند که انسان تنها به فکر دنیا باشد و نسبت به آخرت بیتوجه بوده، یا به آخرت کمتر بها دهد؟
ضرورت کارکردن برای زندگی آخرت
باید از نعمتهای عظیم خداوند مانند نعمت اسلام، تشیع و زمینه آشنایی با معارف اهل بیت(ع) استفاده کنیم؛ در واقع خداوند به انسان نه عمر محدود، بلکه عمر بینهایت داده است که تنها مدت کوتاهی از آن در این دنیاست؛ لذا عاقلانهترین کار این است که انسان به دنبال کار برای زندگی ابدی و بینهایت باشد؛ اما اهل دنیا تنها توجهشان به همین چند سال دنیاست.
قرآن خبر میدهد که روز قیامت عدهای میگویندای کاش برای زندگی و حیاتم، چیزی پیش فرستاده بودم؛ در واقع آن زمان است که میفهمد اصلا زندگی دنیا، زندگی نبوده، بلکه حیات و زندگی حقیقی، همین آخرت است.
با اعتقاد به زندگی جاودانی، باید تنها برای رضای الهی قدم برداشت، البته در این مسیر نیز نباید از کاستیها و نقصها و کثرت دشمنان و امکانات آنها ترسید؛ لذا خلیفه دوم وقتی برای مشورت نزد امیرالمؤمنین(ع) آمد و از کثرت جمعیت و امکانات دشمن و کمبود نیروهای خودی گفت، حضرت در پاسخ گفتند: نه پیشرفت اسلام تابع کثرت افراد بوده و نه شکست آن به دلیل کمبود جمعیت بوده است.
لزوم تلاش برای حفظ اصل اسلام
اگر شاگرد مکتب علی(ع) هستیم، امروز هم که دشمنان با پیچیدهترین امکانات و شگردها به سراغ ما میآیند ، نباید خوفی داشته باشیم؛ چرا که خدا ما را کفایت میکند و بدون اذن او هیچ زیانی به ما نمیرسد.
حضرت امیر(ع) وقتی دیدند اگر به میدان نیایند، اسلام به خطر میافتد و عدهای مرتد میشوند، وارد میدان شدند و به قدری صادقانه با خلفا همکاری کردند که خلفا از ایشان مشورت میگرفتند و برای حل مشکلات به ایشان رجوع میکردند.
جایی که مصالح اسلام در خطر است، نباید اختلافات مذهبی مطرح شود؛ همان گونه که دشمن نیز در حال کاشتن تخم نفاق است؛ لذا ابتدا باید اصل اسلام حفظ شود تا فرصت برای سخن در زمینههای دیگر مذهب فراهم شود.
عمده مسلمانان خواهان سربلندی و پیروزی اسلام هستند و البته همیشه منافقانی هم وجود دارند، همیشه افرادی هستند که برای حفظ قدرت و سلطنت خود، عالما و عامدا به ضرر اسلام کار میکنند و در واقع اسلام و کفر برای آنها مساوی است؛ اما توده مسلمانان دنیا چنین نیستند و خواهان اسلام هستند.
میتوان مواردی یافت که شیعه و سنی هدف مشترک دینی و خداپسند داشته باشند. شهید ماموستا شیخالاسلام که رسما و صادقانه از ولایت فقیه و نظام اسلامی حمایت میکرد، در جلسهای به بنده گفت: «من معتقدم اگر کسی به حضرت زهرا(س) جسارت کند، کافر است». این امر نشاندهنده آن است که بسیاری از اهل سنت نه از روی نفاق و عناد، بلکه از روی عدم علم، شیعه نشدهاند و از آنجا که حقانیت شیعه برای آنها ثابت نشده و به بزرگانشان حسن ظن دارند و از طرفی اکثریت مسلمانان را اهلسنت و اقلیت را شیعه میبینند و لذا گمان میکنند بعید است که اکثریت بهاشتباه رفته باشند.
باید امیدمان تنها به خدا باشد و از ساز و برگ و جمعیت دشمنان نهراسیم، هر کجا پیروز شدیم کمک الهی بوده است و اگر هم جایی شکستی بوده به خاطر نقصی در خود ما بوده است؛ چرا که وعده خدا حق و همیشگی است و او فرموده که: ولینصرنالله من ینصر. (حج/40). خداوند کسانی را که یاری او کنند ( و از آیینش دفاع نمایند ) یاری میکند.
آنچه باید همواره به یکدیگر توصیه کنیم، درک درست از زندگی دنیا و آخرت و نسبت بین آن دو است، تا با این اعتقاد فقط کار را برای خدا انجام دهیم؛ وقتی خودمان باور کردیم و این اعتقاد در عملمان جلوه پیدا کرد، میتوانیم به دیگران هم منتقل کنیم.
اگر کسی تنها به دنبال دنیا باشد، باید بداند که خداوند دنیا را به هر کسی خواست و به اندازهای که میخواهد میبخشد؛ اما اگر کسی زندگی اخروی را بخواهد و در این مسیر تلاش کند، خداوند نعمتهای بهشتی را به او میبخشد؛ اما آنچه فوق بهشت و نعمتهای آن است، این است که خداوند از بندهاش تشکر میکند؛ و بر کسی پوشیده نیست که اگر خدا از کسی تشکر کند، کم نخواهد گذاشت.
آیا اگر کسی به این مسئله (اهمیت آخرت به عنوان زندگی حقیقی انسان و بیارزش بودن دنیا نسبت به آخرت) ایمان داشته باشد، میتواند بگوید که نباید غصه آخرت مردم را خورد و آنچه مهم است این است که تحریمها برداشته شود؟! البته دیدیم که چگونه همه تحریمها هم برداشته شد!
اگر آخرت را فراموش کنیم، تفاوت ما با کفار چیست؟ تفاوت در این است که مسلمانان میجنگند «لتکون کلمهًْ الله هی العلیا». اگر ملاک، دفاع از آب و خاک و خانه باشد که با کفار تفاوتی نداریم. دفاع از آب و خاک، وظیفه طبیعی انسان است که اگر دفاع نکند، از حیوانات نیز پستتر است؛ ولی هنر آن است که انسانهایی جان خود را برای دفاع از دین خداوند و هدایت انسانها فدا کنند.
بیانات آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) در دیدار با جمعی از روحانیون؛ قم؛ 11/4/96
زلال بصیرت روزهای پنجشنبه منتشر میشود.