به یاد شهید هاشم رضوان مدنی
مدتهاست که در انتظار شهادت نشستهام(حدیث دشت عشق)
هاشم رضوان مدنی در سال 1342 در خانوادهای فقیر در شهر باختران(کرمانشاه) به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در باختران(کرمانشاه) به پایان رسانید. در سال 57 همگام با امت حزبالله در تظاهرات و پخش اعلامیه شرکت نمود و در اوائل سال 58 آموزش نظامی را فرا گرفت. اوائل جنگ در پدافند هوایی شهر و عملیات سپاه بود و در سال 1360 به عضویت سپاه در آمد و در یک ماموریت تصادف نمود و پایش شکست، هنوز پایش خوب نشده بود و درست نمیتوانست راه برود که به جبهه رفت.
پس از سه ماه حضور در جبهه در مدت بیست روز درس خواندن دیپلم گرفت، وی علیرغم اصرار دوستانش که در استانداری و یا ادارات دیگر مشغول کار شود دوباره راهی جبهه و این بار به عضویت اطلاعات عملیات غرب در آمد و پس از یکسال حضور مستمر در خطوط مقدم و دو بار مجروح شدن، در بعد از ظهر روز 28 دیماه ۱۳۶۲ که همراه چند تن از همرزمانش در منطقه دشمن مشغول گشتزنی بودند درگیر میشوند و او بهخاطر نجات دادن همرزمانش از محاصره دشمن، ایثارگونه مقابل بعثیون میایستد و خود آماج گلولههای از خدا بیخبران قرار میگیرد و شهید میشود که هنوز پیکر مطهرش در منطقه بهجای مانده است.
بخشی از وصیتنامه شهید:
مدتهاست که در انتظار شهادت نشستهام و از شهرم هجرت میکنم و میروم به جایی که یاران امام حسین(ع) عاشقانه و با نیتی پاک و خالصانه جان خود را فدای الله و قرآن و اسلام میکنند، من که با زندگیم نتوانستم خدمتی انجام دهم میروم تا شاید با قطرهای از خونم خدمت کوچکی به اسلام و دینم کرده باشم.