kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۰۸۶۳
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۲۲
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

ورود ماجرای سلفی حقارت به فاز ماله‌کشی


 سرویس سیاسی ـ
سوژه تلخ سلفی برخی از نمایندگان در خانه ملت با فدریکا موگرینی که به «سلفی حقارت» مشهور شد، بعد از گذشت چند روز همچنان در کانون توجه رسانه‌ها قرار دارد. اغلب روزنامه‌های کشور بعد از این اتفاق به این رفتار تحقیرآمیز و دور از شأن نمایندگان ملت ایران به درستی واکنش دادند و البته برخی روزنامه‌های عمدتا زنجیره‌ای که اتفاقا خود نقش بسزایی در زمینه‌سازی این ماجرای حقارت‌آمیز داشتند، با تیترهای فرعی و خنثی درصدد توجیه و ماله‌کشی این تحقیر ملی برآمدند.
روزنامه آفتاب یزد دیروز در مطلبی با عنوان «صید ماهی از آب گل‌آلود توسط اصولگرایان» نوشت: «ماجرای یک سلفی، تمام مراسم تحلیف را که هیچ(!) تمام اخبار این چند روزه را تحت‌الشعاع قرار داد. حالا به جای آن‌که روی جلد رسانه‌های داخلی و خارجی از حسن روحانی تصویری باشد و از آغاز به کار دولت دوازدهم تحلیل و نوشته‌ای، دو سه عکس که یکی از آنها را اتفاقا حسن قشقاوی دیپلمات ایران گرفته، دائما دست به دست می‌چرخد و تکرار می‌شود».
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت: «نخست آنکه نباید فراموش کرد، این هیئت‌رئیسه و دست‌اندرکاران مراسم تحلیف بودند که نمایندگان مجلس را تحقیر و زیر سؤال بردند(!) آن‌هم به این دلیل که میان آنها‌ و هیئت خارجی یک ردیف صندلی چیدند و مانع خوش و بش معمول سیاسی نمایندگان با هیئت خارجی و موگرینی شدند».
آفتاب یزد تصریح کرد: «نکته دوم در این ماجرا، بهانه‌ای است که این روزها، جناح اصولگرا به دست آورده، تا به حمله علیه نمایندگان اصلاح‌طلب بپردازد».
البته این نوع واکنش روزنامه‌های زنجیره‌ای به رفتار عجیب و تاسف‌بار نمایندگان لیست امید چندان عجیب نیست چرا که این روزنامه‌ها خود نقش تبلیغاتچی را برای «لیست امید» ایفا می‌کردند و افرادی را که با اتخاذ ملاک «هم‌قبیله بودن» درکنار هم و در قالب لیست امید گردآوری شده بودند، به مردم توصیه می‌کردند و حالا که سلفی حقارت در پرونده نمایندگانی درج شده که با پروژه تکرار می‌کنم اصلاح‌طلبان وارد مجلس شده‌اند، چاره‌ای جز توجیه یا ماله‌کشی بر آن ندارند.

آتش‌بيار معركه «هشتگ حقارت» نشوید!
روزنامه شرق نیز در یادداشتی درباره سلفی برخی نمایندگان مجلس با فدریکا موگرینی نوشت: «من نيز البته چون بسياراني ديگر، چنين رفتاري را نمي‌پسندم، با اين وجود براي همراهي با موج شرمساري همگاني، دليلي نمي‌بينم. حتي مي‌خواهم گامي فراتر بگذارم. مي‌خواهم بپرسم تكليف آنها كه به دنبال دوختن كلاهي سياسي از اين نمد براي خود بوده و هستند روشن، ديگراني كه ماييم چرا بايد آتش‌بيار معركه «هشتگ حقارت» شويم»؟
باید از شرق که در این یادداشت ژست اخلاق و تقوای سیاسی به خود گرفته پرسید سلفی حقارت‌بار نمایندگان مجلس با یک مقام اروپایی اگر یک موضوع و رخداد سیاسی نیست، پس چیست؟ یک مسئله پزشکی یا صنعتی است؟! شوق و ذوق این نمایندگان برای این عکس آنقدر مذموم بود که حتی شرق هم آن را نمی‌پسندد اما چون قاطبه آنان اصلاح‌طلب بودند، برای جلب رضایت باند خود، موضوع سیاسی بازی را دستمایه‌ای برای‎ حمله به جناح مقابل قرار داده است.
البته ادبیات متناقض این یادداشت هم جالب است؛ از طرفی چنین رفتاری را ناپسند می‌داند و از طرف دیگر دلیلی برای شرمساری از سلفی نمایندگان مجلس با نماینده تحریم‌کنندگان ملت ایران نمی‌بیند!

چرا به اینها رای دادیم؟
در همین زمینه، روزنامه اعتماد اما نظر متفاوتی داشت. این روزنامه در شماره دیروز طی یادداشتی نوشت: «همه اهالي رسانه و مردم، طلبكارند. انگشت اتهام آنها، به سمت نمايندگان اميد و اصلاح‌طلب‌شان است. اما هيچ‌گاه از خود نمي‌پرسند كه، بر چه اساسي، به افرادي راي دادند كه اينقدر از رفتارهاي ناخودآگاه و بدون روتوش آنها منزجرند.»
نویسنده در ادامه تاکید می‌کند: «گويي اين نمايندگان، انتصابي‌اند؛ انگار نه انگار كه خود ما مردم، آنها را روانه صحن مجلس كرده‌ايم. هيچ‌وقت ما مقصر نيستيم. هرگز از خود نمي‌پرسيم كه «راستي! چرا من به اينها رأي دادم؟ اصلا درست راي دادم يا غلط؟ اصلا صرف اين رفتار غلط‌شان، آيا سنگ محك درستي است كه بتوانم تشخيص دهم كه رأيم به اينها درست بوده؟ اصلا چرا ما اينقدر تحت تاثير امواج هستيم؟ چرا اين‌قدر موجي رفتار مي‌كنيم؟ كلا با خود خيلي آشنا نيستيم. آنها هم نمايندگان ما هستند. مثل خود ما، همان‌طور كه ديروز به گروهي رأي مي‌دهيم و فردا، به هر دليل معقول يا نامعقولي، پشيمان مي‌شويم...»
گفتنی است، همین مدعیان اصلاحات در فصل انتخابات مجلس، هنگامی که می‌خواستند امثال افرادی مانند برخی از همین سلفی‌بگیران را به مردم قالب کنند، آنان را اصلاح‌طلب و عضو بنیاد بارانِ رئیس‌دولت اصلاحات معرفی می‌کردند.

سهم‌خواهی اصلاح‌طلبان از دولت، منطقی و معمول است!
روزنامه آرمان روز گذشته در مطلبی نوشت: «جریان اصلاحات خود را در رأی 24 میلیونی در سال 96 و رأی به او در سال 92 صاحب نقش بزرگی می‌داند و انتظار استفاده از افراد این طیف در کابینه خواسته‌ای منطقی و معمول در سیاست است اما ظاهرا کسانی که در چیدن لیست وزرای کابینه نقش داشته‌اند به آن توجه کافی نداشته‌اند و هر روز که زمان معرفی کابینه نزدیک می‌شود نگرانی فراموش شدن حامیان اصلی روحانی شدت می‌گیرد.»
در هفته‌های اخیر، سهم‌خواهی و منفعت‌طلبی مدعیان اصلاحات در پیشنهادات و حتی تحمیل وزرا به دولت، جایگزین کمک به حسن روحانی برای شکل دادن به کابینه‌ای کارآمد شده است.  این طیف در فشار خود به حسن روحانی برای شکل‌دهی کابینه مطلوب آنها تا آنجا پیش رفتند که برخی منابع خبری از خروج قهرگونه اسحاق جهانگیری از دولت در اعتراض به چینش کابینه خبر دادند و محمدعلی ابطحی، مشاور رئیس‌دولت اصلاحات نیز در حساب کاربری خود در توئیتر روحانی را تهدید کرد که اگر کابینه آن طور که آنها می‌خواهند نباشد پشت او را خالی می‌کنند!
در روزهای گذشته احمد شیرزاد، عضو فراکسيون افراطيون اصلاح‌طلبان مجلس ششم نیز گفته بود که پيروزي روحاني معجزه او نبوده و ما درويشانه و کريمانه بدون گرفتن سهم کنار نمي‌رويم.
این اظهارات سهم‌خواهانه و منفعت‌طلبی شخصی و حزبی مدعیان اصلاحات در شرایطی است که رکود اقتصادی همچنان کسب و کار و مراکز تولیدی را با چالش جدی مواجه کرده و از طرفی در پی بیکاری فزاینده کارگران در کارخانه‌ها مشکلات عدیده‌ای در حوزه اقتصاد ایجاد شده است.

ابر بحران؛ عنوان تازه مدعیان اصلاحات برای تهران!
شرق در یادداشت دیگری با عنوان «شهردار برنامه‌ریز» نوشت: «... آنچه در اين ميان مهم است، عبور کامل از مسير گذشته شهرداري تهران است. شهردار بعدي تهران با هر ابتکاري که به خرج مي‌دهد، بايد مسير ‌اشتباه گذشته را کنار بگذارد تا باخاصيت برنامه‌ريزي مؤثر که در محمدعلي نجفي وجود دارد، امکان اصلاحات تدريجي را فراهم کند.»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «توجه نجفي به نظر بدنه کارشناسي، از ويژگي‌هاي ممتاز اوست. نگارنده مي‌تواند اميدوار باشد وي داراي سطح مناسبي از صلاحيت و توانايي باشد که يک برنامه‌ريز اقتصادي لقب بگيرد.»
سر و دست شکستن اصلاح‌طلبان برای محمد علی نجفی که این روزها نام وی برای تصدی شهرداری تهران مطرح است، در حالی است که نجفی در نامه استعفای خود از ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خطاب به روحانی نوشته بود: «متاسفانه از حدود دو ماه قبل مشکلات ناشی از بیماری قلبی و برخی فشارهای کاری تدریجا شدت یافته و عرصه را بر اینجانب تنگ نموده است. در طول این مدت بنده تلاش کردم که این امر بر روند انجام امور تأثیر منفی ایجاد نکند و بر مدیریت سازمان خللی وارد نسازد، اما اکنون بیم آن دارم که با ادامه این وضع و به علت ضعف جسمانی نتوانم مسئولیت‌های مربوط را به نحو شایسته‌ای به انجام برسانم و امانتی را که بر دوش گرفته‌ام به سلامت به سرمنزل مقصود برسانم و نهایتا به مجموعه فعالیت‌ها و برنامه‌های سازمان لطمه وارد آید.»
شرق همچنین نوشت: «...همان‌طور که درباره برخي معضلات ايران از واژه «ابربحران» استفاده مي‌شود، در شهر تهران نيز با اين ابربحران‌ها مواجه هستيم که مي‌توان از طريق سياست‌هاي اقتصادي، آن را چاره کرد.»
عزم مدعیان اصلاحات برای باندبازی و استفاده جناجی از امکانات به حدی است که در آستانه تحویل شورای شهر پنجم و همچنین شهرداری تهران برای جبران کم‌کاری‌های حاصل از این رویکرد ناشایست، جار می‌زنند که در حال تحویل گرفتن «شهر سوخته» هستند که البته ابر بحران هم به آن افزوده شد! طیفی که به روش کاسبکارانه و منفعت‌طلبانه لیست می‌بندد و از متقاضیان حضور در لیست، هرکدام 2 میلیارد تومان طلب می‌کند، طبعا شهرداری را لقمه چربی می‌بیند که برای رسیدن به آن از هر دروغ و تهمتی دریغ نمی‌ورزد.

رشد 11/6 درصدی؛ با نفت یا بدون نفت؟!
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «مقایسه تطبیقی شاخص‌های اقتصادی در روز نخست دولت‌های یازدهم و دوازدهم» نوشت: «طبق آمار رسمی رشد اقتصادی سه ماهه نخست سال 1392 معادل منفی 3/9 درصد و با نفت منفی 1/2 درصد بوده است. این در حالی است که تازه‌ترین آمارهای بانک مرکزی نشان می‌دهد که در 9 ماه سال گذشته نرخ رشد اقتصادی به 11/6 درصد رسیده است. این نرخ برای سه ماهه سوم این سال نیز 15/7 درصد و برای کل سال گذشته 12/5 درصد بوده است که به طور قطع این روند در سه ماهه و مابقی سال‌جاری نیز ادامه خواهد داشت.»
ایران البته این مطلب را سانسور کرده که دلیل رشد اقتصادی سال 95 افزایش فروش نفت بوده است نه رشد عرصه‌های دیگر اقتصادی مانند صنعت و معدن و کشاورزی. موضوعی که معاون اقتصادی بانک مرکزی هم در نشست خبری خود در همین زمینه به آن‌ اشاره داشت. به گزارش ایرنا، پیمان قربانی گفته بود: «رشد اقتصادی امسال ناشی از بخش نفت بود و نرخ رشد اقتصادی کشور بدون نفت 1/9 درصد است.»
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «تورم یکی از شاخص‌هایی است که در چهار سال گذشته با بهبود قابل توجهی مواجه شده است. در تیرماه سال 1392 نرخ تورم براساس گزارش رسمی بانک مرکزی 37/5 درصد بوده است که این نرخ در مردادماه همان سال به 39 درصد افزایش می‌یابد. اما پس از گذشت چهار سال در ابتدای دولت دوازدهم شاهد افت چشمگیر این شاخص حیاتی هستیم به طوری که در تیرماه امسال نرخ تورم پس از یک رشد دوباره به 10/3 درصد رسیده است. بدین ترتیب نرخ تورم در این مدت 27/2 درصد کمتر شده است.»
یادآور می‌شود، اقتصاددانان حتی از طیف اصلاح‌طلب، کاهش تورم را به دلیل «رکود مطلق» حاکم بر کشور در دوره دولت یازدهم دانستند. چراکه وقتی 60 درصد ظرفیت تولید کشور تعطیل شد و کسب و کارها از رونق افتاد، طبیعی است که تورم هم کاهش پیدا می‌کند.

دود ناکارآمدی کابینه به چشم مقامات عالیه دولت خواهد رفت
ایران همچنین در یادداشتی به قلم محمدرضا تابش، نایب‌رئیس فراکسیون امید با عنوان «کارآمدی کابینه، محور مطالبات مردم» نوشت: «دولت اگر در سطح قابل قبولی از کارآمدی تشکیل نشود، دود آن بعد از این چهار سال قبل از هر کسی به چشم مقامات عالیه همین دولت و بزرگان حامی آن خواهد رفت. مانند وضعیتی که چندین بار تجربه کرده‌ایم.»
مساوی دانستن «گرایش سیاسی» با «کارآمدی» پنداشت غلط عده‌‎ای از مدعیان اصلاحات است که تحقق آن در چینش کابینه، افرادی از همین طیف را نگران کرده است.