بدعتگذاری از دیدگاه قرآن
* مرتضی شرفخانی
بدعت، نوآوری بدون طرح و نقشه، از صفات الهی است؛ زیرا خداوند خود را بدیع و نوآوری میداند که بدون طرح و نقشه یا موادخام به آفرینش دست مییازد؛ اما انسانها در بیشتر موارد با طرح و برنامه و بهره گیری از مواد خام یا آماده موجود دست به نوآوری میزنند و چیزهایی را به مجموعه قوانین، آداب، فرهنگ عام، سنتها و حتی به دین میافزایند که در گذشته هیچ پیشینه و نمونهای نداشته است. از نظر قرآن برخی از این بدعتها همچون بدعت در دین و نسبت دادن چیزی که دینی نیست به دین از گناهان کبیره و دارای عذاب دوزخ است. بدعتهای اقتصادی چون رباخواری نیز از جمله آنها است. کسانی هستند که فراتر از تغییر مثبت در عرصهای، به سمت هرگونه تغییر میروند و به نظرشان اصولا تغییر خوب است هر چند که این تغییر همراه با بدعتهای بد و رفتارهای زشت و ناپسند باشد. بدعتهای بد اجتماعی از جمله گرفتاریهای جامعه است که نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزههای قرآن در صدد تبیین آن بر آمده است.
بهینه کردن رفتار و روابط اجتماعی
شاید شما همانند بسیاری از مردم، از این همه پرده آویخته بر دیوارها برای بیان تسلیت و تعزیت متعجب شده و با خود بگویید: عجب اسرافی؟! حالا لازم است این همه پرده؟!! این پرده نویسیها چه فایده و تاثیر مثبتی دارد؟!!
به نظر میرسد سنت پرده نویسی برای عزیز از سفر آمده یا سفر کرده، یک سنت نیک و خوبی است و باید آن را جزو سنتهای نیک بر شمرد؛ زیرا نوعی اطلاعرسانی و نیز همدردی و همدلی است؛ اما این سنت به شکل کنونی آن نه تنها بدعت خوبی به شمار نمیآید، بلکه یک بدعت بد اجتماعی است که اگر بهینهسازی رفتاری انجام نشود خود عاملی برای انبوه مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نیز تنشها در روابط اجتماعی میشود و خانه و خانواده را درگیر برخی از امور میکند که دعوای زن و شوهری از آن جمله است. اصولا چشم پرکنی به معنای چشم برکنی نقش اساسی در این امور دارد و هر کسی بر آن است تا پرتر دیده شود تا دیگری یا دیده نشود یا کمتر دیده شود.
آنچه بیان شد تنها یک نمونه کوچک از بدعتهای بد اجتماعی است که اگر جلوی آن گرفته نشود، به معضل و مشکل تبدیل میشود. شما همین امر را در اموری چون بدعتها در عروسیها و عزاها و جشن طلاق و مهمانی و ولیمه حجاج و جشن تولد کودک و یا پیروزی و موفقیت در دانشگاه و مانند آنها میبینید که هم موجب اسراف بلکه تبذیر و ریخت و پاش است و هم موجب دلسردی برای برخی و دلنگرانی دایمی برای برخی دیگر.
لازم است مسئولان مهندسی فرهنگی جامعه به فکر شناسایی بدعتهای بد اجتماعی و بهینهسازی رفتارهای اجتماعی باشند. البته نقش رسانههای دیداری و نوشتاری و شنیداری به عنوان مهمترین ابزارهای رسانهای در عرصه تغییر اجتماعی و فرهنگی نباید نادیده گرفته شود؛ زیرا این رسانهها همانند شمشیر دو لبه عمل میکنند و گاه موجب ایجاد بدعتهای نیک و گاه بدعتهای بد اجتماعی میشوند.
در جامعه امروز ما بدعتهایی کسلکننده، بیدلیل و پایه، بیارزش و بیفایدهای در فرهنگ ما رخنه کرده و ماندگار شده است و کسی هم به فکر آنها نیست؛ زیرا همچنان نسل به نسل منتقل میشود و گاه بر دامنه و عمق آن افزوده میشود و به عنوان یک سنت دیرینه شفاهی غیر قابل خدشه هیچگونه اما و اگری را بر نمیتابد و در صورت مخالفت، مخالف طرد اجتماعی شده و از چشم میافتد. شما میتوانید با نگاهی گذرا به محیط اجتماعی – فرهنگی خود، این بدعتهای زشت و ناپسند را شناسایی کرده و با بهره گیری از نفوذ اجتماعی و دانش خود راه چارهای برای آنها بیندیشید؛ چرا که کسی به فکر اینگونه مولفههای فرهنگی و ادبی و اجتماعی نیست. جا دارد مسئولان عالی نظام و شورای انقلاب فرهنگی و سایر نهادهای متولی فرهنگ چارهای جدی برای ولنگاری فرهنگی جامعه و مبارزه با بدعتها و سنتهای غلط حاکم بر رفتارهای اجتماعی بیابند.
تأثیر زیانبار بدعتهای بد اجتماعی
در آیات قرآن همانطوری که از بدعت در دین نهی شده است، از هرگونه بدعت و نوآوری بد که سنتهای زشتی را در جامعه ایجاد و سرمشق سبک زندگی دیگران میکند، نهی شده است.
از نظر قرآن، کسانی که اقدام به ایجاد بدعتهای ناروا و ناپسند میکنند کار زشتی را انجام میدهند؛ زیرا شخص گاهی چیزی که از دین نیست به دین نسبت میدهد و گاه رفتاری همچون لواط را ایجاد و ترویج میکند که هر دو زشت و گناه است. چنین افرادی گمراه ، دور از هدایت، زیانکار، ستمکار، محروم از محبت خدا و رستگاری هستند.(بقره، آیه ۷۹؛ انعام، آیات ۱۳۹ تا ۱۴۴؛ آل عمران، آیات ۹۳ و ۹۴؛ نحل، آیه ۱۱۶؛ مائده، آیه ۸۷؛)
پیامبرگرامی(ص) میفرماید: مَنْ سَنَّ فِى الاِسْلامِ سُنَّهً حَسَنَهً فَلَهُ اَجْرُها وَ اَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِها بَعْدَهُ مِنْ غَیْرِ اَنْ یَنْقُصَ مِنْ اُجُورِهِمْ شَىْءٌ وَ مَنْ سَنَّ فِى الاِسْلامِ سُنَّهً سَیِّئَهً کانَ عَلَیْهِ وِزْرُها وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِها مِنْ بَعْدِهِ مِنْ غَیْرِ اَنْ یَنْقُصَ مِنْ اَوْزارِهِمْ شَىْءٌ؛»؛ کسى که سنت خوبی ایجاد کند و از آن پیروى شود، همانند پاداش کسانى را که به آن عمل مىکنند خواهد داشت، بىآنکه از پاداش آنها کم شود؛ و کسى که سنت بدی بگذارد و از آن پیروى شود همانند گناه کسانى که به آن عمل مى کنند خواهد داشت، بى آنکه چیزى از گناهان آنها کاسته شود. (کافی، ج5، ص9)
انگیزهها، اهداف و عوامل بدعتگذاران
بدعتگذاران با اهداف و انگیزههای گوناگون اقدام به این عمل میکنند. بدعتگذاران کارهای نیک، به هدف اصلاح جامعه، این عمل را انجام میدهند. از این منظر، خدا و پیامبران الهی، بزرگترین و برترین بدعتگذاران کارهای نیک و حسنات هستند. مومنان امت بر اساس اصول و موازین نقلی و عقلی نیز این گونه هستند و بدعتها و نوآوریهای خوبی دارند.
اما بدعتگذاران کارهای بد و زشت با اهداف و انگیزههای متنوع این کارها را انجام میدهند. مهمترین اهدافی که قرآن بیان کرده عبارتند از:
1- دنیاطلبی: دستیابی به مادیات، مهمترین انگیزه و اهداف بدعتگذاران در کارهای زشت از جمله بدعت در دین است. از نظر قرآن بزرگترین بدعتگذاران در این امور عالمان دنیا طلبی هستند که برای کسب ثروت و قدرت و تفاخر و نفوذ اجتماعی و مانند آنها اقدام به بدعتگذاری کرده و رفتارهای نابهجنار را ساخته و ترویج میدهند. جالب اینکه این گروه، اهل تزویر هم هستند و نسبتهای دروغین میدهند تا سنت خویش را محکم و استوار کنند. توجیهات و یافتن وجوه عقلی و نقلی رویهای است که آنها برای رسیدن به اهداف خود به کار میگیرند. (بقره، آیه ۷۹؛ نحل، آیات ۱۱۶ و ۱۱۷) این عالمان با سوءاستفاده از جهل مردم آنان را به سنتهای بدعتآمیز خود سوق میدهند و آن را به عنوان یک فرهنگ در جامعه نهادینه میکنند. البته از نظر قرآن بسیاری از بدعتهای بد اجتماعی ریشه در جهالت و نادانی مردم دارد. (انعام، آیه ۱۰۳) از همینرو، بهترین شیوه مقابله و مبارزه با بدعتهای بد اجتماعی ترویج عقلانیت و تفکر و تعلیم وتعلم است؛ زیرا علم و تعقل میتواند مانع جدی در سر راه بدعتگذاران باشد.(همان)
2- نقض تعهدات اجتماعی: برخی از مردم برای اینکه بتوانند تعهدات اجتماعی خود را نقض کنند، با بدعتهای ناروا و زشت کاری میکنند تا بتوانند تعهدات خویش را نقض کنند. به عنوان نمونه برای آنکه بتوانند در امانت خیانت کنند میگویند که تعهدات مالی و امانتداری تنها نسبت به برخی از مردمان هم کیش و آیین است تا اینگونه بتوانند نسبت به اموال دیگران خیانت ورزند و در آن تصرفات مالکانه داشته باشند. (آلعمران، آیه ۷۵)
3- هنجارشکنی: افرادی که خود گرفتار هنجارشکنی هستند، برای توجیه اعمال خود و همراهی دیگران اقدام به ایجاد سنتها و بدعتهای ناروا و زشت میکنند. مثلا برای اینکه قبح طلاق را بشکنند و خود را از سرزنش دیگران در امان نگه دارند جشن طلاق میگیرند تا این گونه کارخود را توجیه کنند. از سوی دیگر افزایش عاملان به این نابهنجارها و بدعتها موجب میشود تا دیگر نابهنجاری و زشتی کارشان دیده نشود. (همان) جالب این است که این هنجارشکنی در بسیاری از موارد چنان از نوآوری برخوردار است که گویا یک امر بدیع و جذاب و بیسابقه است؛ چنانکه قوم لوط، هم جنس بازی را ابداع کردند و به کار بردند که هیچگونه پیشینه حتی در میان جانوران نداشته است. در مسئله هنجار شکنی جشن طلاق نیز باید گفت بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده در هیچ جای دنیا مراسم جشن طلاق وجود ندارد و این یک بدعتی است که در جامعه ایرانی – اسلامی در حال رخ دادن است. پایهگذاران این بدعت ناروا بر آن هستند تا منفورترین و مبغوضترین حلال خدا یعنی طلاق را به عنوان یک امر عادی جلوه داده و بنیاد خانه و خانواده را این گونه سست کنند و زمینه را برای نابودی خانواده و تشکیل آن فراهم کنند به طوری که بدترین و زشتترین کار به عنوان یک امر عادی تلقی و بلکه جشن گرفته شود. به نظر میرسد که اگر جلوی آن گرفته نشود تبدیل به یک مد و رسم میشود و جامعه ایرانی به عنوان بنیانگذار یک سنت جاهلی به جهانیان معرفی میگردد.
4- هواپرستی: از نظر قرآن یکی دیگر از اهداف و انگیزههای مهم در بدعتهای ناروا و بد اجتماعی و مانند آنها، هواپرستی و خواهشهای نفسانی است. از اینرو چنین سنتها و بدعتها فاقد هر گونه ارزش واقعی و اجتماعی است؛ زیرا خواهشهای نفسانی در تضاد کامل با عقلانیت و اصول ارزشی و هنجاری است.(انعام، آیه ۱۵۰) با نگاهی به بسیاری از بدعتهای بد و ناروا میتوان دریافت که اینها فاقد هر گونه حقانیت و ارزشهای عقلانی و بلکه عقلایی است و عرف خردمندان آن را نمیپذیرد.
5- جهل: از نظر قرآن جهل به معنای بیخردی و به معنای ناآگاهی عامل مهم در ایجاد بدعتهای ناروا است. برخی از این بدعتها در جامعه از سوی تودههای جاهل به هر دو معنای کلمه ایجاد میشود؛ زیرا تودههای مردم یا گرفتار بیخردی و عدم تعقل هستند یا نسبت به امری علم و آگاهی ندارند و آن را عمل کرده و به عنوان یک بدعت در جامعه گسترش میدهند.(مائده ، آیه ۱۰۳؛ انعام، آیات ۱۱۹ و ۱۴۴)
۶- کفر: از نظر قرآن کفر افراد موجب میشود تا به هر کاری دست بزنند و هیچ قید و بندی را مراعات نکنند؛ زیرا اینان اهل فجور هستند (قیامت، آیات ۱ تا ۵) بنابراین، کافران، بدعتآوران در کارهای زشت هستند. از این رو امروز قوانین موضوعه در کشورهای کفر به سبب کفر ایشان در حال گسترش است و اموری چون لواط و هم جنس بازی را قانونی میکنند که خود بدعتی در امور اجتماعی و بسیار زشت و خلاف عقل و نقل است. (مائده، آیه ۱۰۳)
7- شیطان: بیگمان دشمنترین دشمن انسان پس از هواهای نفسانی و خواهشهای آن، شیطنت شیطان است. بسیاری از بدعتهای زشت در اثر وسوسههای شیطان ایجاد میشود.(بقره، آیات ۱۶۸ و ۱۶۹؛ انعام، آیه ۱۴۲)
با توجه به این آثار زشت بدعتهای بد خداوند بدعت را حرام و گناه دانسته است (بقره، آیه ۷۹؛ مائده، آیات ۲ و ۸۷؛ انعام، آیه ۱۳۸)
ضرورت مبارزه با بدعتهای ناروا
از نظر قرآن بدعتگذاری کارهای زشت، خود کاری زشت و ناروا است و باید ترک شود. اما اگر افرادی با انگیزهها و اهداف گوناگون و تحت تاثیر عوامل پیش گفته و مانند آنها بدعتهای ناروا را در جامعه ایجاد کردند، بر رهبران آن است تا جلوگیری کنند و اجازه ندهند تا به شکل فرهنگ عمومی در آید و رواج پیدا کند. بنابراین لازم است تا هم با بدعتگذاران بدعتهای ناروا مقابله و مبارزه شود و هم با خود بدعتهای ناپسند.
خدا یکی از ماموریتهای پیامبر(ص) را مبارزه با بدعتگذاران و بدعتهای ناروا دانسته و براى مبارزه با بدعتها و تحريمهاى ناشى از اوهام بشرى به ایشان ماموریت میدهد تا اقداماتی را انجام دهد.(اعراف، آیه ۳۲)
از آنجا که عواملی چون بیخردی و ناآگاهی، نقش تاثیرگذاری در بدعتآفرینی و بدعتگذاری دارد، پيامبر(صلى الله عليه وآله) ماموریت مییابد تا به مقابله منطقى و استدلالى با این بدعتها و بدعتگذاران بپردازد. بنابراین، نباید نقش تعلیم و تربیت را در امر بدعت زدایی از جامعه نادیده گرفت.(انعام، آیات ۱۴۳ تا ۱۵۰)
با نگاهی به آموزههای قرآن این معنا به عنوان یک ضرورت در گام نخست بر عهده رهبران و مسئولان و کارگزاران جامعه و در مرحله دوم برعهده همگان در قالب امر به معروف و نهی از منکر است.
باید مهندسی فرهنگی جامعه بهگونهای باشد تا مردم در سطح فرهنگی بالایی قرارگیرند و به خود و یا دیگران اجازه ندهند تا بدعتهای بدی را ایجاد و ترویج کنند. البته مبارزه فرهنگی باید در کنار تهدید بدعتگذاران و مجازات قانونی آنان همراه باشد؛ چرا که تا ضمانت اجرایی برای برخی از اعمال نباشد هرگز در جامعه نهادینه نمیشود. از همین رو در کنار فعالیتهای فرهنگی مثلا علیه بدپوششی و بدحجابی لازم است تا در قالب قوانین کیفری و جزایی احکام شدیدی نسبت به آن وضع و به مورد اجرا گذاشته شود.
مبارزه و مقابله با بدعت آفرینان و بدعتهای ناروای اجتماعی یک وظیفه و تکلیف بر همگان بویژه بر مسئولان و رهبران اجتماعی است و باید با توجه به اهداف و انگیزهها و نیز عوامل پیش گفته علیه این امر مبارزه کرد.
خدا در قرآن بدعت آفرینان امور ناروا را تهدید به عذاب کرده (نحل، آیات ۱۱۶ و ۱۱۷) و مالی که از این راه به دست آمده را حرام دانسته است تا کسی به انگیزههای مادی و مانند آن به بدعتگذاری زشت اقدام نکند. (بقره، آیه ۷۹)
مصادیقی از بدعتهای ناروا
در جامعه اسلامی امروز بدعتهای ناروا و ناپسندی به وجود آمده که گاه اسباب مشقت و مانع از رشد افراد جامعه و پیشرفت مردم است. از جمله این بدعتهای ناپسند اجتماعی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- مسابقه در مهریههای سنگین: در حالی که در اسلام اصل مهریه به عنوان فریضه، ضرورت و واجب فقهی دانسته و در قرآن بر آن تاکید شده است (نساء، آیه 4؛ بقره، آیه 237)، اما مهریه باید سبک و در سطح توان شوهر باشد. پیغمبر اكرم(ص) مىفرماید: بهترین زنان امت من كسانى هستند كه زیبا و كم مهر باشند.(وافى، كتاب نكاح، ص 15) امام صادق(ع) فرمود: بدى زن در این است كه مهرش سنگین باشد. (همان) استطاعت از سویی و نیز شانیت در مهریه از سوی دیگر، از مهمترین قواعد و آداب آن است. امروزه این رسم ناپسند و بدعت ناروا رواج یافته و اکثراً میکوشند مهریهشان از خویشان و بستگان و همسایگان بیشتر باشد درحالی که اینگونه مهریههای سنگین مانع جدی بر سر راه ازدواج شده است. از آنجا که پرداخت مهریه به عنوان یک دین لازم و ضروری است و در صورت استطاعت و عند المطالبه از سوی همسر باید پرداخت شود، بسیاری به سبب شکایت یا اختلافاتی در این باره به زندان افتاده و یا گرفتار مشکلاتی در ادامه روند طبیعی زندگی شدهاند.
2- مسابقه در جهیزیه: از دیگر بدعتهای ناروا جهیزیهای است که از سوی زن و خانواده او تهیه و تامین میشود. با آنکه در اسلام تهیه جهیزیه بر عهده شوهر است، چنانکه امیرمومنان علی(ع) این گونه عمل کرد(مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص 351)، در فرهنگ ایرانی بر خلاف فرهنگ اسلامی، مسئولیت این کار به غلط بر عهده خانواده عروس گذاشته شده است. این فرهنگ که در اقوام دیگر همچون هندیها نیز وجود دارد، مایه بسیاری از دردسرها شده و مانع جدی بر سر راه ازدواج. البته در اسلام اگر جهیزیه بر عهده شوهر نهاده شده به اندازه استطاعت است. و نباید از او بیش از توان مالی توقع داشت که موجب مشکلاتی خواهد شد.
3- اسراف و تبذیر در مهمانیها: از دیگر بدعتهای ناروا ریخت و پاشها در مهمانی است. هر چند که از آداب مهمانی آن است که بیش از حالت عادی روزمره غذا و میوه و شیرینی تهیه شود؛ چنانکه حضرت ابراهیم(ع) گوساله فربه و چاقی را برای چند مهمان خویش ذبح و کباب میکند (ذاریات، آیه 26؛ هود، آیه 69)، اما نباید موجب ریخت و پاش و تبذیر شود. (اسراء، آیه 27) اسراف به معنای زیادهروی از حالت طبیعی در میزبانی است، امروزه در مهمانیها بویژه مهمانی ضیوف الرحمان و حاجیان و نیز افطارهای ماه مبارک رمضان اسرافی که انجام میشود به شکل تبذیر و ریخت و پاش است که خود آسیبزا است.
4- مسابقه در پردهنویسی برای اموات: از بدعتهای ناپسند و ناروا در جامعه ایرانی اسلامی امروز مسابقه در پردهنویسی برای اموات است. اصولا اطلاعرسانی درباره مرگ افراد یک ضرورت است تا دیگران در تشییع و مراسمهای دیگر حاضر شوند و ثوابی از قرائت قرآن و فاتحه به روح میت برسد؛ اما پرده نویسی نه تنها هیچ سودی ندارد بلکه از مصادیق تبذیر و ریخت و پاش است. برخی از کسانی که پرده نویسی میکنند برای خودنمایی و رفتارهای چشم پرکنی است که دیگران را مسحور خود کنند. به هر حال، پرده نویسی یک رویه و بدعت ناروا و ناپسند و بیفایدهای است که باید برای مقابله با آن فرهنگسازی شود و از این همه تبذیر و ریخت و پاش بیهوده جلوگیری شود. باید به جای این پرده نویسی قرائت قرآنی شود و یا پول آن صرف حمایت اقتصادی از خانواده عزادار گردد.
5- پذیرایی از تشییع کنندگان: از دیگر بدعتهای ناروا آن است که خانواده میت در هنگام کفن و دفن و دیگر مراسم میت مشغول پذیرایی از افرادی میشوند که برای تشییع آمدهاند. هزینههای گزافی که بر خانواده میت تحمیل میشود خود عزایی دیگر بر عزای از دست دادن عزیزی است. در فرهنگ اسلامی است که خانواده میت باید از سوی خویشان و همسایگان پذیرایی شوند تا مصیبت آنان کاهش یابد. در صدر اسلام این گونه عمل میشد؛ البته برشخص میت مستحب است بخشی از مال خویش را برای این امر کنار بگذارد؛ اما این بدان معنا نیست که وظیفه خویشان و همسایگان از پذیرایی حذف شود؛ بلکه هر یک باید به وظیفه خود عمل کند. پذیرایی از خانواده میت از سوی دیگران میتواند در کاهش اندوه و یا ایجاد فرصت برای عزاداری مفید و سازنده باشد؛ در روایت است اگر کسانی برای برگرداندن آرامش روحی عزادار، تصمیم به حضور بیشتر در کنار آنان دارند، نباید به خانواده مصیبت دیده اجازه بدهند که برای پذیرایی از آنها در سالن و منزل دچار تکلف و دردسر شوند.بلکه باید سعی کنند خانواده عزادار حتی دغدغۀ خورد و خوراک خود را نیز نداشته باشند! پیامبر خدا(ص) به حضرت زهرا(س) و اسماء امر کردند برای شکستن سنتهای جاهلی و فرهنگسازی، به همراه بانوان دیگر غذا بپزند و به منزل خانواده عزادار ببرند، تا آنها حتی دغدغه غذا پختن نداشته باشند.( وسائلالشیعه، ج3، ص237، حدیث3505) امام صادق(ع) میفرماید: «غذا خوردن نزد مصیبت دیدگان از رفتارهای زمان جاهلیت است و سنت اسلامی این است که غذای عزادار از سوی دیگران فراهم شود، همان گونه که پیامبر(ص) در مورد جعفر بن ابی طالب، چنین رفتاری را در پیش گرفت.» (وسائلالشیعه، ج3، ص237، حدیث3503)