خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ) - 47
بانوی ایرانی با پوشش چادر تحسین استقبال کنندگان را در مسکو برانگیخت
استقبال در مسکو
در فرصت اندک باقیمانده برخی امور و کارهای ناتمام شخصی را به انجام رساندم و وضعیت حساب مالی خود را با دیگران روشن کردم و وصیتنامهای را هم که داشتم اصلاح و تجدید
کردم.
روز موعود پس از خداحافظی با خانواده به سوی فرودگاه حرکت کردم، وقتی آنجا رسیدم، دیدم به غیر از آقای جوادیآملی، آقای لاریجانی نیز با تعدادی از کارگزاران سفارت جمهوری اسلامی ایران در مسکو نیز هستند. بعد مشخص شد که آقای لاریجانی نیز در ترکیب هیئت ما به سرپرستی آقای جوادیآملی قرار دارند. کارگزاران سفارت هم برای تسهیل امور کنسولی و انجام مراحل اداری با هواپیمای ما به مسکو آمدند.
در طول پرواز هر یک هیجانات و افکار مختص به خود را داشتیم و بیشتر به این میاندیشیدیم که پس از رسیدن به مسکو و نیز هنگام ابلاغ نامه چه باید بکنیم. ناهار را در هواپیما خوردیم. زمانی که هواپیما در فرودگاه مسکو بر زمین نشست، من پشت سر آقای جوادیآملی و آقای لاریجانی پا بر روی پلکان هواپیما گذاشتم. گروه و هیئتی مرکب از وزیر امور خارجه و مشاور مخصوص گورباچف و امامجماعت مسجد بزرگ مسکو و نیز تعدادی از دیپلماتهای ایرانی به استقبال آمده بودند. وقتی ما از پلهها پایین میآمدیم، متوجه شدم که تمامی آنها سرشان را بالا گرفته و به من نگاه میکنند. وقتی که پایین پلهها رسیدیم، امامجماعت مسجد بزرگ مسکو با لباس رسمی (کت و شلوار و کراوات) پیش آمد و ضمن خوشامدگویی، گفت: در عرف دیپلماتیک مرسوم و معمول است که دسته گل را به رئیس هیئت و گروه اعزامی و میهمان تقدیم کنیم، ولی اجازه بدهید که ما این دسته گل را به این خانم که حضورش با این پوشش برای ما تازگی دارد، بدهیم. سپس پیش آمد کمی سرش را برای احترام خم کرد و بدون این که دست برای مصافحه دراز کند دسته گل را به من داد و با بقیه نیز مصافحه کرد و خوشامد گفت. من فهمیدم که دوستان دیپلمات ما در شوروی هماهنگیهایی از قبل انجام داده بودند که مردانشان با من دست ندهند.
پس از انجام تشریفات و مراسم استقبال به پاویون رفتیم و بدون بازرسی و کنترل از فرودگاه خارج شدیم. البته حدس من این است که آنها کار کنترل را با دستگاههای الکترونیکی و به صورت نامحسوس انجام دادند.
حضور مشاور مخصوص گورباچف در میان استقبالکنندگان پس از توضیح یکی از دیپلماتها برای ما معنا و مفهوم بسیار خوبی داشت؛ گویا مشاور مخصوص تنها به استقبال پادشاهان و رؤسایکشورها میرفته است. اما آن روز به خاطر قدر و منزلت امام به استقبال سفرای ایشان به فرودگاه آمده بود.
حضور یک زن آن هم در این شکل و شمایل برای آنها مایه تعجب بود و حتی روزنامههای آنجا به این موضوع پرداختند. جالب این که در یکی از جراید صهیونیستها نوشته شده بود که ]امام[ خمینی یک نفر زن نظامی را که فرمانده سپاه یکی از استانهاست به همراه هیئت اعزام کرده است. در حالی که من در آن زمان فرمانده سپاه نبودم.