رمضان در آیینه شعر انقلاب اسلامی
رضا اسماعیلی
اشاره:
از دیرباز تا کنون، ماه مبارک رمضان به عنوان یک مناسبت شاخص دینی در ذهن و زبان شاعران حضوری پر رنگ و قابل تامل داشته است. در سالهای بعد از انقلاب نیز اشعار فراوانی با موضوع رمضان توسط شاعران سروده شده است که اگر بخواهیم مجموعه این رمضانیهها را گردآوری و چاپ کنیم، چندین مجلد خواهد شد.
در این نوشتار، به صورت اجمالی مروری خواهیم داشت بر رمضان سرودههای شاعران انقلاب اسلامی.
با پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1357 و استقرار نظام مقدس جمهوري اسلامي، به يكباره همه بنيان هاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي جامعه دچار تحول و تطور گرديد. تكانههايي كه از وقوع انقلاب اسلامي در همه اركان جامعه ايجاد شده بود، رفتهرفته به پيكره ادبيات نيز سرايت كرد و ادبيات معاصر در يك دگرديسي ناگزير، به هويت جديدي دست يافت. هویتی منبعث از جهانبینی توحیدی و مبتنی بر آموزههای دینی و قرآنی.
از همینرو، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مناسبتهایی همچون رمضان بیش از گذشته مورد توجه شاعران قرار گرفت. البته در مقاطع تاریخی دیگری نیز این اتفاق افتاده است. مثلا در دوران صفویه با توجه به رسمی شدن مذهب تشیع فضای مناسبی برای شاعران مسلمان فراهم شد تا در مدح خاندان رسالت شعر بگویند. در این دوران شعر دینی بسیار اوج گرفت. در زمان حاکمیت آل بویه نیز زمینه خوبی برای رشد شعر دینی و آیینی فراهم شد. در این دوره شاعران شیعی و مسلمان با امنیت خاطر درباره خاندان رسالت شعر میگفتند.
همچنان که اشاره شد، از دوران انقلاب اسلامی نیز باید به عنوان دوران رشد و شکوفایی و باروری و بالندگی شعر آیینی نام برد. در این دوره به علت حاکم شدن ارزشهای دینی، نسل جدیدی از شاعران آیینی تربیت شدند و فضای مناسبی فراهم شد تا شاعران باورمند با امنیت خاطر در مدح و منقبت معصومین (علیهمالسلام) شعر بگویند.
موضوع رمضانیهها
رمضان سرودهها را از نظر موضوعی میتوان به پنج دسته تقسیم کرد:
1 - در استقبال از ماه مبارک رمضان
2 - قدریهها (تأمل در فلسفه لیالی قدر)
3 - شهادت سرودهها (به مناسبت تقارن لیالی قدر با ایام شهادت امام علی)
4 - وداع با ماه مبارک رمضان
5 - فطریهها (در استقبال از عید سعید فطر)
اشعار فراوانی با موضوع استقبال از ماه مبارک رمضان سروده شده است. در این اشعار شاعر ضمن تبریک و اظهار خرسندی از حلول ماه رمضان، خودش را برای ورود به این ماه الهی آماده میکند:
ای نگاه تو پگاه چشم خوش اقبالها
کاش دیدارت میسر بود در این سالها
ندبهات آرامش نابی به دلها هدیه داد
دورمان کرد از هجوم پوچ قیل و قالها
هر سحر بعد از نماز صبح حافظ خواندهایم
تا بیاید نامتای فریاد رس! در فالها
بعد هر افطارمان هم آرزویی جز تو نیست
این که پایانی شوی بر جنگها، جنجالها
ماه رحمت میرسد، ای کاش ای باران عشق
روی ماهت جلوهگر باشد در استهلالها
(نغمه مستشار نظامی)
گروه دیگری از «رمضان سرودهها» به لیالی قدر مربوط میشود که عنوان«قدریه» را بر پیشانی خود دارند. در این شعرها شاعر به برکات شب قدر میپردازد. محمد خلیل جمالی (مذنب) در شعری شبهای پر فیض قدر را همان «شَراباً طَهُوراً» میداند و به روایت این سرمستی معنوی میپردازد:
شب قدر است امشب مست مستمای خدا با تو
شدم تا مست دانستم كه هستمای خدا با تو
در این خلوت تو من یا من تو، انصاف از تو میخواهم
تو با من مست یا من مست هستم ای خدا با تو
مخواه از من كه هرگز راه عقل و عافیت پویم
كه من دیوانه از روز الستم ای خدا با تو
دویدم سالها اما به دور افتادم از كویات
چو افتادم ز پا در خود نشستم ای خدا با تو
سر از خاک زمین تا برگرفتم عشق ورزیدم
ولی آزاد از هر بند و بستم ای خدا با تو
تو هرجا جلوه كردی من تو را دیدم پرستیدم
به هر صورت جمالی میپرستم ای خدا با تو
با توجه به تقارن ایام شهادت امام علی(ع) با لیالی پر برکت قدر، شهادت سرودههای رمضانی نیز بخش قابل توجهی از رمضانیهها را به خود اختصاص دادهاند و ذهن و زبان بسیاری از شاعران به این موضوع معطوف شده است. بیان فضایل و کرامات مولا علی(ع) – بخصوص عدالتخواهی، سادهزیستی، مردم داری و یتیمنوازی – و نام بردن از این امام همام به عنوان «شهید محراب و عدالت» مرکز ثقل این سرودههای علوی ست.
شاعر دقیقه یاب معاصر محمد کاظم کاظمی که شعرهایش محصول اندیشهورزی و تلفیق هنرمندانه فرم و محتواست، در غزل زیر ضمن به تصویر کشیدن دقیقه ضربت خوردن مولا علی (ع) در مسجد کوفه، از راز شهادت آن امام همام به زیبایی رمزگشایی کرده است:
و قسم خوردهترین تیغ، فرود آمد و رفت
ناگهان هرچه نفس بود، کبود آمد و رفت
در خطر پوشی دیوار ندیدیم چه شد
برق نفرین شدهای بود، فرودآمد و رفت
کودکی، بادیهای شیر، خطابی خاموش:
پدرم را مگذارید که زود آمد و رفت
از خم کوچه پدیدار شد انبان بر دوش
تا که معلوم شد آن مرد که بود آمد و رفت
از کجا بود؟ چسان بود؟ ندانستیماش
این قدر هست که بخشنده چو رود آمد و رفت
علیرضا بدیع از شاعران جوان و خوش آتیه انقلاب، با بیانی صمیمی و به دور از تکلف، رمضان را فرصتی برای بندگی و سازندگی معنوی انسان روزهدار میداند و میگوید:
رنگ دنیا را گرفتم، از خودم شرمندهام
شیشه عطرم ولی از بوی بد آکندهام
کم نخواهد کرد اشکم چیزی از بار گناه
من که خود آگاهم از سنگینی پروندهام
دشمنی حاجت روا شد، ای بخُشکد اشک من
دوستی رنجیده شد، ای وا بماند خندهام
بازگشتم تا ببندی بالهایم را به شوق
بارالها! باز کن در را به رویم ... بندهام!
قیصر امین پور اما در قالب یک رباعی، ضمن اشاره به فضایل و کرامات مولیالموحدین، از فاجعه شهادت قرآن ناطق امام علی(ع) به زیبایی پردهبرداری میکند:
امشب سر مهربان نخلی خم شد
در کیسه نان، به جای خرما غم شد
در خانه دور، بیوهای شیون کرد
همبازی کودک یتیمی کم شد
گروه دیگری از اشعار هم با موضوعیت وداع با ماه مبارک رمضان سروده شدهاند. در این سرودهها شاعر تاسف و اندوه خودش را از به پایان رسیدن این ماه اعلام میکند. این اشعار با الهام از دعای حضرت سجاد (ع) در«صحیفه سجادیه» سروده شده است. امام سجاد (ع) در دعای وداع با ماه مبارک رمضان میگوید:« این ماه را وداع میگوییم؛ وداع کسی که هجرانش بر ما غمانگیز است و روی گرداندنش ما را به اندوه و وحشت دچار کرده و بر عهده ما پیمان ناگسستنی و حرمت در خور توجه، و حق لازم دارد.» صائب نیز همچون امام سجاد (ع) از رفتن ماه رمضان با دریغ و حسرت یاد میکند و میگوید :
افسوس كه ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یك مرتبه از دست جهان رفت
افسوس كه سی پاره ی این ماه مبارك
از دست به یك باره چو اوراق خزان رفت
زنده یاد قیصر امین پور در قالب یک رباعی، تاسف و حسرت عمیق خود را از وداع با بهار قرآن و از دست رفتن این فرصت الهی برای خانه تکانی دل و جان چنین بیان کرده است:
با روزه و با نماز نشناختمت
با آن همه رمز و راز نشناختمت
یک ماه اگر چه میهمانت بودم
بگذشت مجال و باز نشناختمت
علیرضا قزوه نیز در وداع با ماه مبارک رمضان غزلی دارد که به نظر میرسد مضمون آن بر گرفته و ملهم از دعای امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه در وداع غم انگیز با ماه مبارک رمضان باشد:
آمدیم از سفر دور و دراز رمضان
پی نبردیم به زیبایی راز رمضان
هرچه جان بود سپردیم به آواز خدا
هر چه دل بود شكستیم به ساز رمضان
شام آخر شد و باگریه نشستیم به وداع
خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان
نوعی از شعر كه شاعران با موضوع استقبال از عید سعید فطر میسرایند، به عنوان «فطریه» معروف است. در کارنامه شعر آیینی انقلاب نیز عید فطر جایگاه قابل تاملی دارد. مطهره عباسیان در استقبال از فرا رسیدن عید سعید فطر میگوید:
عید میآید که عطرش خوش کند احوال را
آسمان آماده کرده بزم استقبال را
هر نگاهی بیشتر زل میزند بر آسمان
تا بجوید «ماه پنهان پشت استهلال» را
عیدها هنگام دید و بازدید و بوسهاند...
ماه نو میبوسد امشب گونه شوال را
سر به فرمان خدای خویش دارد جبرییل
تا بخواند بار دیگر «آیه اکمال» را
سفرههای میهمانی را خدا برچیده است
تا خودش پایان دهد مهمانی امسال را
می رسد روزی که سرخط خبرها میشود:
ماه نو در هم شکسته فتنه دجال را
و این استقبال با وداعی جانگداز با ماه رحمت
و کرامت همراه است:
خداحافظ ای ماه خوب خدا
خداحافظ ای ماه سبز دعا
خداحافظ ای راحت روح ما
خداحافظ ای کشتی نوح ما
(همایون علیدوستی)
غلامرضا سازگار از شاعران آیینی هم روزگار ما، فرا رسیدن عید فطر را چنین بشارت میدهد :
گذشت، ماه خدا و رسید، عید صیام
به هر دو باد، درود و به هر دو باد، سلام
هزار شکر که عید صیام کرد، طلوع
هزار حیف که ماه صیام گشت، تمام
وجه تمایز شعر آیینی امروز و دیروز
در پایان اشاره به این نکته خالی از فایده نیست که بگوییم یكی از ویژگیهای ادبیات كلاسیك، بیان انتزاعی است؛ به این معنا كه شاعران متقدم موضوعات دینی را به صورت نامحسوس و انتزاعی بیان میکردند ؛ اما بیان شاعران معاصر به موضوعات و مضامین عینیتر است و سعی میكنند با بیان جزییات، با خوانندگان خود ارتباط برقرار كنند.
شاعران متقدم بیان فاخر و ادبی تری دارند؛ درحالی كه شاعران امروز با استفاده از بیانی سهل و ممتنع سعی میكنند شعرشان به زبان و گویش امروزی - نیمایی - نزدیكتر باشد؛ بنابراین بیان عینی و جزیینگری یكی از ویژگیهای شعر معاصر است كه در اشعار كلاسیك كمتر دیده میشود.