نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
وزیری که میکروفون خبرنگار را پرت میکند تحلیلگر رسالت رسانه شد!
سرویس سیاسی-
«عباس آخوندی» یکی از آن وزرایی است که مردم او را به خوبی میشناسند. وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم که پیش از رای اعتماد در مورد مسکن مهر گفته بود که دولت خود را موظف میداند به سرعت آن را تکمیل کند و سپس بعد از رای اعتماد آن را «مزخرف» خوانده بود. او از طرحی با نام «مسکن اجتماعی» نام برد که در طول چهارسال گذشته حتی دیواری نیز بر مبنای آن ساخته نشد. همینها باعث شد تا مطالبات کسانی که مسکن مهر آنها نیمهکاره مانده بود بالا برود لذا رسانه ملی به عنوان زبان گویای مردم اولا پیگیر این موضوع بوده و در ثانی از طرح «مسکن اجتماعی» جویا شده بود.
چرا رسانه ملی پیگیر مطالبات مردم است؟!
همین که رسانه ملی مطالبات مردم را پیگیری کرده باعث شده تا عباس آخوندی در یادداشتی که اعتماد آن را منتشر کرده بنویسد: «مهمترين اهداف رسانه ملي توجه به وحدت ملي، مباني مليت و حفظ استقلال كشور، انتشار اخبار صحيح و ترويجِ انديشه توسعه است. قاعدتا هويتبخشي، ژرفا بخشيدن به احساسهاي عاطفي، محبت و صداقت بين مردم و نهايتا ايجاد سرمايه اجتماعي و بسطِ حسِ اميد به آينده از ماموريتهاي بنيادين رسانه ملي است. ولي چه توان كرد كه شوربختانه، صدا و سيما مدتهاست از اهداف خود به كلي دور شده و مرجعيت ملي خود را از دست داده است!»
آخوندی در ادامه نوشته است: «اين كاستي كمي نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن گذشت. حفظ وحدت و يكپارچگي ملي، توسعه ايران و اقدام در مواقع بحراني نيازمند وجود رسانه ملي است.»
به راستی حفظ وحدت و یکپارچگی ملی بسیار مهم است اما آیا فقط زمانی که جناب آخوندی در قدرت هستند و وزارت را در اختیار دارند؟ در انتخابات سال 88 عباس آخوندی در ستاد میرحسین موسوی بود و حتی در آن دیدار معروف که مسئولین ستادها به دیدار رهبری رفتند حضور داشت. آیا آن زمان هم حفظ وحدت ملی برای ایشان مهم بود؟!
چندی قبل وقتی خبرنگار صدا و سیما از عباس آخوندی در مورد مرجوعی بودن هواپیما پرسید وی میکروفون او را گرفت و پرت کرد! این هم از عجایب روزگار است، وزیری که ظرفیت یک سوال انتقادی را ندارد در روزنامههای مدعی آزادی بیان به تشریح و تحلیل رسالت رسانه میپردازد!
اعتراف به یک واقعیت تلخ
روزنامه زنجیرهای شرق گفتوگوی صفایی فراهانی را پوشش داده و به نقل از وی نوشت: «من انتخابات ۹۶ را از ناحيه مردم فقط انتخاب يک دولت نميدانم؛ بلکه يک رفراندوم ميدانم. رفراندومي که چندين موضوع را پاسخ داده است. جامعهاي که در آن ٤٠ درصد زير خط فقر زندگي ميکنند و در انتخاباتش وعده پرداخت سه، چهار برابري يارانه مطرح ميشود و اکثريت مردم پاسخ منفي ميدهند، يعني مردم هم به پوپوليسم نه گفتند هم به يارانهاي که بههيچوجه در زندگي شخصي آنها تغييري ايجاد نميکند».
صفایی فراهانی به این سوال نپرداخته و پاسخ نداده است که دولت یازدهم در این چهارسال برای تغییر این وضعیت چه اقداماتی انجام داده است تا دیگر شاهد جمعیت 40 درصدی فقیر مردم نباشیم؟ زنجیرهایها به این موضوع اشاره نمیکنند که در ایام تبلیغات، چگونه با شامورتی بازی مردم را از جنگی دروغین به وحشت انداختند تا مطالبات اقتصادی خود را کنار بگذارند.
وی در بخش دیگری از گفتوگوی خود درباره انتخاب شهردار آینده تهران نیز اظهار داشته است: «من اميدوارم از بين افرادي که وارد شوراي شهر شدند، شهردار انتخاب نشود چون مردم اينها را به عنوان شهردار انتخاب نکردهاند بلکه شوراي شهر انتخاب کردند. اين بياحترامي به رأي مردم است وگرنه بايد از روز اول ميگفتند به ۲۱ نفر شهردار رأي دهيد؛ ولي حالا که اين کار را نکردند، نبايد از بين اينها انتخاب کنند.»
انتظار خندهدار از آمریکا
شرق در یادداشتی به اقدام اخیر ضد ایرانی سنا پرداخت و نوشت: «وقتی داعش با تغییر شیوه عملیاتی، گروههای انتحاری خود را به داخل کشور اعزام كرده و به دو کانون مهم؛ یکی مرقد حضرت امام و دیگری مجلس حمله برده و ١٧ نفر از فرزندان این آب و خاک را به شهادت رسانده و بیش از ٥٠ نفر را زخمی کرده است، چرا سنای آمریکا به روح همبستگی با یک ملت تن نداده و عرف حقوقی را رعایت نکرده است؟ سناتورهای آمريكايي که مشغول بررسی طرح تحریم ایران بودند از حمله تروریستی به تهران خبر داشتند.»
نویسنده افزوده است: «چه باید کرد؟ دنیای عجیبی است؛ وقتی بر بزرگترین اقتصاد دنیا، موجود غیرقابلپیشبینیاي مانند ترامپ حکومت میکند، وقتی ٩٧ سناتور آمريكايي که باید الفبای سیاست را بدانند و به اوضاع کشوری که در مورد آن قانونگذاری میکنند اشراف داشته باشند، بهگونهای دیگر عمل میکنند عجیب نیست کشور مورد حمله تروریستها را حامی تروریسم معرفی کنند.»
روزنامه شرق در حالی از اقدامات ضد ایرانی سنای آمریکا اظهار تعجب میکند که در طول نزدیک به چهار دهه گذشته این یک روال عادی بوده است، آمریکا از روز نخست پیروزی انقلاب تحریمهای ضد ایرانی خود را آغاز کرده و یک روز نیز این تحریمها متوقف نشده است و از سوی دیگر در حالی که تروریستها مورد حمایت قاطع و همهجانبه آمریکا هستند سنای این کشور چرا و به چه علت بایستی در همدردی با قربانیانی که تحتالحمایههای آمریکا باعث به شهادت رسیدن آنها شدهاند تحریمها را به تعویق بیندازند و یا با ایران همدردی کنند؟! سوال اصلی البته این است که چرا شرق و سایر زنجیرهایها چنین آمریکایی را بزک میکنند و بر طبل مذاکره و همکاری با آن میکوبند!
بیدارباش مسئولان اقتصادی!
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «تهران از آنکارا عقب افتاد!» نوشت: «پس از قطع روابط چند کشور عربی با قطر، دوحه، ایران و ترکیه را به عنوان دو کشوری که از این به بعد نیازهای غذایی قطر را برطرف میکنند معرفی کرد اما گزارشها نشان میدهد بهرغم اقدامات و تلاشهایی که تجار ایرانی انجام دادهاند ترکیه سیل کالاهایش را به بازار قطر روانه کرده است».
«موید حسینی صدر» مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت در گفتوگو با آفتاب یزد تاکید کرد: «ما میبینیم با اینکه فاصله ترکیه تا قطر بیشتر از فاصله ما تا قطر است اما این کشور حضور پررنگتری در بازار قطر دارد. این نشان میدهد که ترکیه بازارهای مقصد را بهتر از ما میشناسد. در عراق هم ترکیه در حال جلو زدن از ما در عرضه محصولاتش است... این یک بیدارباش برای مسئولان اقتصادی ماست که هم بروکراسی را کم کنند و هم فرآیندهای تجاری را تسریع بخشند».
انتخابات تمام شد وعدهها فراموش!
روزنامه وقایع اتفاقیه به نقل از مدیر گروه بانکداری اسلامی نوشت که بانکها منابع لازم برای پرداخت وام 5 میلیونی با وثیقه یارانه را ندارند و اساسا بانک مرکزی بانکها را برای پرداخت وام ۵ میلیونی با وثیقه یارانه نقدی ملزم نکرده است. این در حالی است که بنا بر اعلام ولیالله سیف رئیس بانک مرکزی دستورالعمل پرداخت این وامها به بدنه بانکی ابلاغ شده است و بانکها ملزم به اجرای آن هستند.
جالب اینکه این روزنامه زنجیرهای دو روز پیش طرح کارورزی وزارت کار را فریب انتخاباتی برای کشاندن کارگران و جوانان جویای کار به پای صندوق رای عنوان کرده و نوشته بود: «فارغ از اينکه کشور در دوران انتخابات قرار داشته است و فارغ از وعدههاي انتخاباتيای که قاعدتا بخشي از آن را براي کشاندن کارگران و جوانان جوياي کار به پاي صندوقها دادهاند؛ فارغ از اين موضوع که اشتغالزايي يکي از اساسيترين ميدانهاي مبارزه بين دو رقيب اصلي در موسم انتخابات بود و هست و بدون در نظر داشتن همه ملاحظات ناشي از تب و تاب انتخابات؛ موضوع طرح کارورزي از سوي وزارت کار دولت يازدهم ادامه همان سياستهايي است که در دولتهاي نهم و دهم آغاز شد و دستورالعملهايي چون طرح «استاد- شاگردي نوين» را رقم زد که طرح پايلوت آن در دولت يازدهم اجرا شد و ادامه همان يورش سازمانيافتهاي است که طي سالها از سوي همه دولتها به قانون کار انجام شد».