ضرورت توجه به محتوای برنامههای کودکان و نوجوانان
ترویج خشونت فرهنگ غربی با کارتونهای غیر اسلامی
هدیه آقاپور
کودکان در سنین پایینتر قادر به تمییز دادن بین دنیای واقعی و غیرواقعی نیستند و همانطور که شخصیت شان براساس همانندسازی و الگوبرداری از شخصیتهای موجود است،لذا انیمیشنها نیز میتواند روی آنها تاثیر بگذارد.
بنابراین نباید انتظار داشت کودک بادیدن انیمیشنهای غربی مانند بن تن، مرد عنکبوتی و بت من که خشونت در آنها دیده میشود به الگوی رفتاری درستی دست پیدا کند و در آستانه رشد و تربیت خود زندگی اسلامی را در مغزش معماری کند.
در واقع این موضوع ثابت شده است که هر چقدر میزان مواجهه با خشونت در رسانهها بیشتر باشد، روی نگرش و رفتار کودکان تاثیرگذارتر است و باعث خشونت و رفتار خشونتآمیز در آنها میشود.
«خونه مادر بزرگه هزارتا قصه داره، خونه مادربزرگه شادی و خنده داره» اما دیگر نه خبری از خونه مادربزرگه است و نه از مجید و قصههایش که کودکانمان را هر روز سر ساعتی معین به خود جذب کند و خیالمان راحت باشد که فرزندمان هرچه از مادربزرگ و قصه هایش میآموزد تهدیدی برای شخصیت و رفتار او نیست!
امروز انیمیشنهایی چون بن تن(برای پسران) و فروزن(برای دختران) جای برنامه کودکهای سالم را گرفتهاند که سراسر ترویج خشونت و روابط نادرست و ناسازگار با فرهنگ اسلامی و دینی ماست.
در گذشته طی ساعتهای معین کودک به تماشای کارتونهایی مینشست که ادب واحترام، نیکی و درستکاری، محوریت خانواده، دعا کردن به عنوان قویترین نیرو در جریان داستان مضمون اصلی را تشکیل میداد، حتی کارتونهای خارجی هم چنین محتوایی بر آن سوار بود و در کنار آن نیز سریالهایی چون قصههای مجید و تولیداتی از این دست آنقدر مجموعهای جذاب و کامل را در اختیار خانوادهها قرار میداد که در عین سادگی و محدودیت کنترل لازم از لحاظ تربیتی روی کودکان صورت میگرفت.
اما امروز میبینیم خانوادهها دغدغه تربیتی نسبت به برنامههای کودک را دارند که نشان میدهد با وجود پیشرفت انیمیشنها در سراسر جهان بازخورد خوبی برای کودکان به لحاظ رفتاری و روانشناختی نداشته است.
برنامه کودک ابزار تربیتی برای کودکان
فاطمه قاسمزاده روانشناس کودک در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان پیرامون این موضوع که برنامه کودک و کارتونها میتواند یک ابزار تربیتی باشد میگوید: «برنامههای کودک و کارتونها فقط جنبه اخلاق و ادب ندارند بلکه میتواند منجر به خلاقیت کودکان نیز بشود و اگر میبینید برنامههای کودک جالب نیست به این خاطر است که بزرگسالان از دید خودشان آن برنامه را تنظیم کردهاند و به جنبههای مختلف کودکان نپرداختند.»
وی ادامی دهد: « جذاب نبودن برنامههای کودک به این دلیل است که به طرز ضعیف تلاش شده تا کودکان نصیحت شوند این درحالی است که میتوان همان نصیحت را با رنگ و لعاب بهتر و حرفهایتر با انواع بازیها و تکنیکها به نمایش گذاشت.»
این روانشناس کودک تصریح میکند: «کارتون با توجه به محتوای آن، هم میتواند ابزار تربیتی باشد و هم بر عکس آن، در نتیجه محتوا به سازنده بازمیگردد و باید توجه داشت در دنیای امروز به لحاظ کمیت کارتونها و برنامههای کودک بیشتر شدهاند و کودکان بیشتری هم به آن روی میآورند اما هیچگاه کمیت دلیل بر کیفیت نیست.»
قاسمزاده میافزاید: «متاسفانه میبینیم که برخی از کارتونهای داخلی در رقابت با انیمیشینهای جهانی آنقدر نازیبا هستند که حتی آدم بزرگها هم رغبت نمیکنند به تماشای آن بپردازند، محتوای کارتونهای داخلی خوب است اما به لحاظ تکنیک بسیار غیر جذاب بوده و همین امر باعث شده که کودکان به کارتونهای غربی که فاقد محتوای اسلامی و لازم هستند روی بیاورند.»
این روانشناس کودک تاکید میکند: «برای ساخت برنامه کودک باید به هر دو بعد محتوا و زیبایی توجه شود، آنچه در کارتونهای غربی برای محتوا در نظر گرفته میشود قاعدتا متناسب با فرهنگ ما نیست و نباید کودکان مارا تغذیه کند.»
الگو برداری کودکان از انیمیشنها
افزایش مهارتهای شناختی در کودکان مانند مهارت دیداری فضایی یکی از ابعاد تاثیرگذار مثبت انیمیشنهاست اما تاثیر انیمیشنها میتواند منفی نیز باشد. البته تاثیرات مثبت و منفی انیمیشنها روی کودکان بیشتر از نوجوانان است چون در این دوره از زندگی کودک در حال آموزش اصول و شیوه زندگی کردن است و قسمت عمده شخصیت او در حال شکلگیری، به همین دلیل همانندسازی و الگوبرداری در این سنین باعث میشود که انیمیشنها تاثیر بیشتری روی کودکان داشته باشد.
کودکان در سنین پایینتر قادر به تمییز دادن بین دنیای واقعی و غیرواقعی نیستند و همانطور که شخصیتشان براساس همانندسازی و الگوبرداری از شخصیتهای موجود در انیمیشنها نیز میتواند روی آنها تاثیر بگذارد، بنابراین انیمیشنها میتوانند باعث فرهنگسازی شوند و روی نگرشها و ارزشهای افرادی که نسل آینده را میسازند، تاثیر بگذارند و در شکلگیری شخصیت کودکان نقش عمدهای را ایفا کنند.
کارشناسان معتقدند هر چقدر سن کودک کمتر و میزان تماشای انیمیشنهای او بیشتر باشد، تاثیرات انیمیشنها نیز شدیدتر خواهد بود.
والدین باید توجه کنند که نقش تربیتی برعهده آنهاست نه رسانه ها. یعنی این والدین هستند که باید بر چگونگی استفاده از رسانهها روی فرزندانشان نظارت کنند چون سازندگان انیمیشنها غالبا روی جنبههای تجاری محصولات خود توجه میکرده و کمتر به جنبههای تربیتی انیمیشنها تمرکز میکنند.
مسئله اینجاست که بیشتر انیمیشنها جزو تولیدات ایرانی نیست و اگر بر فرض مثال یک انیمیشن غیرایرانی بخواهد روی فرهنگی خاص تاکید کند، این فرهنگ ایرانی نیست و سازندگان روی ترویج فرهنگ و آداب و رسوم کشور خود تاکید میکنند و این موضوع طبیعی است.
محمد رضا کریمی صارمی مدیرکل امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و رئیس جشنواره پویانمایی در این باره به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «در دو دهه گذشته با اینکه امکانات کم بود اما بچهها به صورت پیگیر پای برنامههای کودک مینشستند اما امروز میبینیم که تنوع در این زمینه بسیار زیاد شده و فضاهای نوینی ایجاد شده است، همین امر باعث شده تا کودکان وقت آزاد خود را نه تنها پای برنامه کودک صرف کنند بلکه در شبکههای اجتماعی نمایش خانگی و غیره باشند.»
وی ادامه میدهد: «باید توجه داشت که کارتونهای خارجی و غربی بر اساس فرهنگ خودشان ساخته میشود و با توجه به تعدد و تنوع، محتوای آن به شدت با فرهنگ خانواده و ایدئولوژی دینی ما مغایرت دارد و خب میبینیم که غرب سرمایهگذاری عظیمی هم روی آن کرده است.»
مدیرکل امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تصریح میکند: «انیمیشن دولتی ما خارج از ایدئولوژی دینی نیست و سازمانهای مختلف در این زمینه دغدغههای لازم را دارند اما خب تنوع تکنیکالی ندارد ولی به لحاظ محتوا در چارچوب اهداف نظام است درحالی که کارتونهای غربی با هدف نیازهای فرهنگی ما ساخته نمیشود و تاثیرات آن از بد گذشته و ویرانکننده است.»
کریمی صارمی خاطرنشان میکند: «متاسفانه کارتونهای مخرب بسیاری میبینیم حتی دوبله شده! در دست کودکان قرار میگیرد و خب نظارت خاصی آنطور که باید روی آن نیست در نتیجه میطلبد تا خانوادهها با آگاهی بیشتر در این زمینه عمل کنند.»
لزوم نظارت خانوادهها بر برنامههای کودک
فواید و مضرات سرگرمیها باید در نظر گرفته شود و شاهد هستیم که برخی از والدین برای حفظ سعادت خانواده تصمیم گرفتهاند تا دیدن فلان برنامه را لغو کنند و یا برای دیدن برنامهها ساعت تعیین میکنند، گروهی نیز به کودکان خود یاد میدهند به سبک و سنگین کردن محتویات برنامهها بپردازند.
هر چقدر یک کودک یا حتی یک بزرگسال برنامههای تلویزیونی را بهتر تجزیه و تحلیل کند بهتر میتواند از عواقب منفی رسانهها دور باشد.
توصیه روانشناسان کودک این است که کودک نباید بیشتر از 1 تا 2 ساعت در روز و حتی 3 تا 4 ساعت در هفته پای تماشای تلویزیون بنشیند. علاوه بر مدت زمان تماشای تلویزیون، والدین باید بر محتوای انیمیشنها نیز نظارت دقیقی داشته باشند.
الهه رضایی مجری برنامه کودک و نوجوان در دهه شصت در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «در شبکههای متعددی امروز برنامه کودک پخش میشود و همگان متفقالقول معتقدند که باید برای کودکان کار بهتری صورت گیرد، از سوی دیگر کارتونهای بیرون هم خارج از نظارت رو به رشد است.»
وی ادامه میدهد: «دنیای امروز دنیای رسانه است و آن چیزی که میتواند کمککننده باشد تنها خانوادهها هستند که باید ببینند چه چیزی را برای فرزندانشان تهیه میکنند، اینکه پدر و مادرها بدانند چقدر باید برای فرزندان وقت گذاشته و چگونه با آنها رفتار کنند تا در نهایت کودک بتواند خوبها را انتخاب کند بسیار مهم است، در نتیجه این پدر و مادرها هستند که باید نظارت دقیق بر دنیای پیرامون فرزندانشان داشته باشند.»
این مجری پیشکسوت برنامه کودک و نوجوان میافزاید: «اگر پدر و مادری بخواهد فرزندش خوب تربیت شود استفاده بیرویه از تلویزیون و شبکههای مجازی را باید کنترل کند که در غیر این صورت نتیجه آن میشود بچههایی که روابط اجتماعی خوب نداشته و حرفهای خوبی بلد نیستند بزنند اما همه چیز هم گردن رسانه نیست.»
رضایی اضافه میکند: «تربیت بچهها در گذشته راحتتر بود چراکه نظارت خانوادهها هم راحت بود، امروز شبکههای مجازی ماهواره، نمایش خانگی و... باعث سختتر شدن نظارت خانوادهها شده است.»
وی تاکید میکند: «در شبکههای مختلف برنامه کودک ساخته میشود و آنچنان بازخوردی هم ندارد و تنها اتلاف هزینه است. بهتر خواهد بود تا همه اینها تجمیع شده و برنامههای سازمان یافته و بهتر ساخته شود. از سوی دیگر والدین با وجود تعدد برنامهها و ابزارها باید انتخاب صحیح برای فرزندانشان داشته باشند که کودک در چه فضایی و چند ساعت به تماشای برنامه مناسب سنش بپردازد.»
خشونت در انیمیشنهای غربی
بدون تردید والدین میتوانند بیشترین کمک را در این زمینه به فرزندان خود بکنند، متاسفانه انیمیشنهایی مانند بن تن، مرد عنکبوتی و بتمن از جمله انیمیشنهایی است که خشونت در آنها دیده میشود.
در واقع این موضوع ثابت شده است که هر چقدر میزان مواجهه با خشونت در رسانهها بیشتر باشد، روی نگرش و رفتار کودکان تاثیر زیادی دارد و باعث خشونت و رفتار خشونت آمیز در آنها میشود.
به عقیده کارشناسان کودکان بر خلاف بزرگترها فقط برای تفریح و سرگرمی پای تلویزیون نمینشینند بلکه قصد دارند متوجه شوند که در اطرافشان چه میگذرد و چگونه تصمیم بگیرند با جامعه اطرافشان روبرو شوند.
کودکان به چشمانشان اعتماد بسیار زیادی دارند به همین دلیل است که آنها اعمالی را که شخصیت کارتونی مورد علاقه شان انجام میدهد را عالی و متناسب میدانند و همان رفتار را برای خودشان مناسب تشخیص میدهند و در زندگیشان مورد استفاده قرار میدهند.
در نهایت میطلبد والدین دقت کنند کارتونی که فرزندشان به تماشا مینشیند چه محتوایی دارد و چه تاثیری در زندگی حال و آیندهاش خواهد داشت و لازم است اطلاع رسانی شود که موضوعات و محتوای کارتونها با اسلام ما همخوانی ندارد و ذهن کودکان را تخریب میکند ونیاز است تا در مقابل به آنها خوراکدهی اسلامی شود.
ناتوی فرهنگی در تلاش بوده است که بدنه یک جامعه را پیاده نظام افکار خود کند و اقدامات زیادی در این زمینه انجام داده است که یکی از آنها ایجاد شبکههای گسترده ماهوارهای است؛ غربیان از طریق برنامهها و فیلمهایی که در ماهواره به نمایش در میآید تلاش بسیار زیادی میکنند تا سبک زندگی فرزندان ما را دچار تغییرات مخربی کنند.
مطالعات روانشناسی و جامعهشناسی نشان داده راهی که ماهواره و رسانههای غربی پیشروی انسانها میگذارند به سعادت نمیرسد و صرفا در جهت لذتجوییهای زودگذر و پر کردن اوقات فراغت به صورت زیان بار کاربرد دارد.