فلسفه غیبت امام زمان(عج)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
با توجه به اینکه انسان برای سیر الیالله نیاز به امام معصومی دارد که حی و حاضر بوده و در مواقع ضروری قابل دسترسی باشد، چرا امام زمان(عج) از نظرها پنهان است و فلسفه غیبت آن حضرت چیست؟
پاسخ:
به طور کلی فلسفه غیبت حضرت ولی عصر(عج) به طور کامل برای ما معلوم نیست و همه ابعاد آن را نمیتوان به طور شفاف بیان کرد، اما در مستندات روایی به مواردی از حکمتهای آن اشاره شده است که ذیلا اهم آنها بیان میشود و دیگر حکمتها بعد از ظهور آن حضرت آشکار خواهد شد.
1- ترس از کشته شدن
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: لابد للغلام من غیبهًْ، فقیل له: و لم یا رسولالله؟
قال: یخافالقتل. مهدی(عج) در حالی که پسربچه است غایب باشد. گفته شد: ای رسول خدا(ص) غیبت برای چه؟ حضرت فرمودند: میترسد کشته شود. (بحارالانوار، ج52، ص90)
البته در اینجا ترس فردی نیست، بلکه ترس از این است که زمین خالی از حجت الهی شود. بعضی میگویند: مگر خدا قدرت حفظ امام را ندارد؟ در پاسخ باید گفت: بله خداوند بر همه کارها احاطه داشته و قدرت انجام آنها را دارد، ولی میخواهد امور هستی بر طبق علل و اسباب و از طریق مجرای عادی و طبیعی انجام گیرد، و اگر برخلاف این باشد، دیگر دنیادار تکلیف، اختیار و امتحان نخواهد بود و به طریق اولی بهشت و جهنم عبث بوده و مفهومی نخواهد داشت.
2- مصونیت از بیعت با ستمکاران
حضرت ولی عصر(عج) پیش از رسیدن وقت ظهور و مامور شدن به قیام جهانی، ناچار نمیشود که مانند پدران بزرگوارش از راه تقیه با خلفای وقت بیعت کند.
امام حسن(ع) میفرماید: «انالله عزوجل یخفی ولادته، و یغیب شخصه، لئلایکون لاحد فی عنقه بیعهًْ اذا خرج» خدای تبارک و تعالی ولادت او(امام زمان(عج)) را از دیدهها پنهان میسازد تا هنگامی که ظهور میکند، در گردن او بیعت با کسی نباشد.(بحارالانوار، ج52، ص 297)
3- جداسازی مومنان واقعی
امام صادق(ع) پس از بیان تاخیر فراوان کیفر قوم نوح(ع) میفرماید: غیبت قائم به طول میانجامد تا حق روشن گردد و ایمان محض از تیرگی پاک شود و از شیعیان هر کس سرشت ناپاک دارد و بیم آن هست که اگر از امکانات وسیع و امن و امان گسترده در عهد قائم(عج) آگاه شود، منافقانه رفتار کند با ارتداد آنها خالص و ناخالص از یکدیگر جدا شود.(همان، ج51، ص222)
4- آماده شدن اوضاع جهان و زمینه پذیرش
یکی از حکمتهای غیبت امام زمان(عج)، زمینه پذیرش و آمادگی فکری بشر برای ظهور آن حضرت است، زیرا سیره و روش حکومتی آن حضرت، رعایت امور ظاهری و حکم به ظواهر نیست، بلکه آن حضرت بر اساس واقعیات و بدون تقیه و مسامحه، به احقاق حقوق، رد مظالم، برقراری عدالت و اجرای تمام احکام اسلامی میپردازد.(نوید امن و امان، لطفالله صافی گلپایگانی، ص 183)
در روایات آمده است که در زمان ظهور حضرت علم، فرهنگ و آموزش به قدری رشد و توسعه مییابد که به فرموده امام باقر(ع) وقتی قائم ما قیام مینماید خداوند دست رحمت او را بر سر مردم میگذارد و بدین وسیله عقول آنان جمع و افکارشان کامل میگردد.(اصول کافی، ج1، ص29)