اعتراض معدنچیان به شرایط سخت کار و معیشت خود در سفر رئيس جمهور به آزاد شهر
کارگران معدن آزادشهر به روحانی که برای سرکشی به این معدن پس از حادثه انفجار رفته بود، درباره مشکلات کاری و معیشتی خود اعتراض کردند.
در پنجمین روز از حادثه انفجار و ریزش در معدن زغال سنگ آزادشهر، آقای روحانی رئیس جمهور برای سرکشی و دیدار با بازماندگان و کارگران صبح دیروز به آزادشهر رفت. در حالی که تا کنون بیش از 20 پیکر از معدنچیان جان باخته در این حادثه پیدا شده و هنوز از سرنوشت 13 تا 15 معدنچی اطلاعی در دست نیست، آقای روحانی با حضور در محل حادثه در میان کارگران سخنرانی کرد. معدنچیان که از وضعیت پیگیری مطالبتشان توسط دولت گلهمند بودند با شعارهای انتقادی اعتراض خود را به رئیس جمهور نشان دادند. اعتراضات به حدی بود که روحانی مجبور به ترک معدن شد و متاسفانه صحنههای تلخی رقم خورد.
پیش از این و در مراسم روز جهانی کارگر نیز کارگران تهرانی اعتراض شدید خود به دولت را با سر دادن شعارهایی از قبیل «عزا عزاست امروز روز عزاست امروز زندگی کارگر رو به فناست امروز» نشان دادند و البته مجری مراسم آنها را متهم کرد که پول اندکی گرفتهاند تا اعتراض کنند!
در ادامه برخی از مشکلات کارگران معدن یورت که از زبان یکی از کارگران به نمایندگی دیگران در حضور روحانی مطرح میشد را مشاهده میکنید:
* ما ۲۲ سال در این معدن کار میکنیم اصلا هیچ کدامتان نمیدانید که کار در معدن یعنی چی؟
* حالا یادتان افتاده اینجا آمدید؟ ۴۰ نفرمان را از دست دادیم.۱۷۰ بچه بیپدر شده. ۴۰ تا زن بیوه شده. چرا کار در معدن ایمنی ندارد و کسی پیگیر نیست.
* چند سال پیش ما آمدیم دادگاه آزادشهر شکایت کردیم. همین همکاران شما ما را با باتوم زدند و فرار کردیم.
* پارسال آمدیم فرمانداری اعتراض کنیم که ۱۴ ماه حقوق نگرفته بودیم. با زنهایمان آمدیم، خانمهایمان را آوردیم که حقمان را بگیریم یعنی تو رئیسجمهور متوجه نشدی؟!
* من بیست میلیون تومان از این شرکت طلب دارم ۱۰ هزار تومان پول در خانهام نیست که بچهام را به دکتر ببرم...
* آقای رئیسجمهور کارگر این معدن یک میلیون تومان حقوق میگیرد. وجداناً شما با یک میلیون تومان میتوانید زندگی کنید؟ شما بگویید چطوری زندگی میکنید؟
* ما فرماندار نداریم. بخشدار نداریم. استاندار نداریم. شما ساختمان پلاسکو ۱۴ نفر مردند چه تشییع جنازهای انجام دادید؟ چرا برای مردگان ما تشییع جنازهشان اینطوری شد؟
* من دلم درد دارد. بگذارید حرفم را بزنم. من دلم داغ دارد. همهشان مردهاند. ۴۰ نفر اینجا مردهاند. ما یکماه دیگر هم نمیتوانیم اینها را بیرون بیاوریم...
* آقای رئیسجمهور از شما خواهش دارم. تا الان کجا بودید؟ شما اصلا میدانید کار معدن یعنی چه؟ معدنکار یعنی چی؟
* آقا بیمههای ما را نمیریزند. ما یکسال کار میکنیم شش ماه بیمه ما را میریزند. بیمه ما را کتابخانه رد میکنند. بیمه ما را آرایشگری رد میکنند. سختی کار و زیانآوری کار به ما نمیدهند. آقای رئیس جمهور چه کار کنیم ما.
* بگذارید من درد دلم را بگویم. رئیسجمهور دیگر اینجا نمیآید. تا ۵۰ نفر نمیرند رئیسجمهور دیگر اینجا نمیآید. به قرآن نمیآید...
واکنش عجیب
مشاوران رئیسجمهور!
در پی اعتراض گسترده کارگران معدن یورت به روحانی، مشاوران و اطرافیان روحانی به توجیهات عجیب و غریب متوسل شدند.
آقای روحانی دیروز با چند روز تأخیر، به استان گلستان رفت، جایی که دهها کارگر در آوار معدن یورت دفن شدند. کارگران و اهالی منطقه در پی حضور روحانی، به وی اعتراض کردند که چرا در این سال به داد کارگران نرسیده و این قدر دیر - در شب انتخابات- سراغ آنها آمده است. این اعتراضها به قدری شدید بود که خودروی حامل روحانی سعی کرد جمعیت معترض را بشکافد و محافظان او را از صحنه خارج کنند که در این حیص و بیص به چند کارگر نیز آسیب رسید.
اما نکته جالب دستپاچگی مشاور و معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور است که با انتشار توئیتهایی سعی کردند اعتراض معدنکاران- یک هفته پس از اعتراض کارگران به روحانی در تهران - را مصادره به مطلوب کنند؛ چنان که حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی روحانی نوشت: «او به میان معدنکاران نرفت تا با اندوه آنان عکس بگیرد، رفت تا صدای آنان را به گوش همه ما برساند و چشمان ما را با چهره افسرده آنان آشنا کند. گزارش ملی و مستقل حادثه معدنها کف مطالبات معدنکاران است. باید معلوم شود چه کسانی معدنکاران را استثمار میکنند. معدنکاوی با کدام فناوری؟».
حمید ابوطالبی معاون سیاسی هم مدعی شد: «استاندار محترم گلستان از من خواست با سفر رئیسجمهور به معدن یورت آزادشهر به علت غم و اندوه بالای کارگران و التهاب خانوادههای آنان مخالفت کنم. دکتر روحانی با مخالفت به من گفت: من رئیسجمهور زمان درد مردم و التهاب آنان هستم، اگر فریاد آنان در برابر من، سبب آرامش ملی خواهد شد، من باید بروم. من تنها به معدن میروم تا معدنچیان برای فریاد کشیدن بر سر بالاترین مقام رسمی کشور احساس آرامش و راحتی کنند؛ این افتخار من است.»
این ژست عاری از واقعیت در حالی است که هفته گذشته مجری برنامه تبلیغاتی روحانی، در پی اوجگیری اعتراض کارگران، آنها را تهدید کرد که دهانتان را خُرد میکنیم.
کارگران به ستوه آمده شعار میدادند «عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، زندگی کارگر، رو به فناست امروز.»