کد خبر: ۳۱۱۳۴۶
تاریخ انتشار : ۰۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۳

تاج یا دلال‌ها رئیس واقعی فدراسیون فوتبال کیست؟(نکته  ورزشی)

 

سید سعید مدنی
درباره ظرفیت بالا و استعداد فراوان و ذی‌قیمت در اکثر رشته‌های ورزشی، کمتر اهل فن و کارشناسی شک دارد و هرکسی با ورزش ایران سروکار و از آن شناخت داشته باشد، بر این امر که این ورزش از حیث مادی و انسانی از توان بالا و استعداد غیر قابل انکاری برای پیشرفت برخوردار است، صحه می‌گذارد و بر آن گواهی می‌دهد اما چنان‌که بارها از سوی همین کارشناسان و اهالی فن گفته شده، اگر سرعت پیشرفت ورزش مطلوب و مطابق انتظار نیست، دلیل آن را باید در مسائل ساختاری و تشکیلاتی دید که عنان و اختیار ورزش را در دست گرفته و خیلی وقت‌ها و در بسیاری جاها ترمز پیشرفت ورزش را می‌کشد و یا آن را از نفس انداخته و موجب توقف و درجا زدن می‌شود. 
انتقاد اصلی و مهمی که از سوی کارشناسان و دلسوزان بر مدیریت ورزش در اکثر دوره‌ها و مقاطع وارد آمده و می‌آید این است که آنها برای اصلاح ساختار و برطرف کردن موانع درونی و رسوب کرده اقدامی نمی‌کنند و در برابر عاملان و مسببان و خلاصه جریاناتی که برای حفظ جایگاه و منافع خود خواهان حفظ ساختار فعلی و نظام تشکیلاتی ناکارآمد هستند، برخورد قاطع و برنامه‌ریزی مؤثری ندارند و به این وضع رضایت داده و در برابر مسببان آن واداده و منفعل عمل می‌کنند.
بارها نوشته‌ایم و در این باره به سهم خود و از روی وظیفه هشدار داده‌ایم که با تکیه و نگاه به واقعیات غیر قابل کتمان، در ورزش جریانات و عناصر و باندهایی رسوخ کرده‌اند که جایگاه و منافع خود را در حفظ وضع موجود و جلوگیری از هر گونه تحول ساختاری و به زبان ساده‌تر و روان‌تر، سامان نیافتن تشکیلاتی ورزش می‌دانند.
 اگر تعارف را کنار بگذاریم باید بگوییم متاسفانه این باندها و جریانات اداره کنندگان اصلی ورزش هستند و طی سال‌ها- خاصه در دو دهه اخیر- بر قدرت و نفوذ و تاثیرگذاری خود افزوده‌اند. این باندهای نفوذی و منفعت‌جو و اختاپوسی با استفاده از ابزاری که در اختیار دارند، اجازه نمی‌دهند مدیریت‌هایی که برای ایجاد تحول در ورزش گام به این عرصه می‌گذارند، کاری از پیش ببرند و تحول و تغییر معناداری ایجاد کنند. سروسامان گرفتن ورزش و نظم و نسق یافتن سازکار آن را چنان با مانع تراشی و غوغاسالاری و... فرسوده‌کننده می‌سازند که دلسوزان یا ناکام و شکست خورده میدان خدمت و کار کردن را ترک کنند و یا دست از ایده‌ها و برنامه‌های خود بردارند و مطیع خواسته‌ها و تمنیات آن باندها و جریانات شوند! 
همه می‌دانیم که سپردن کار دست کاردان و شایسته‌ها اگر چه به نفع ورزش و مطلوب ورزش‌دوستان است اما به ضرر باندهای منفعت‌جو و انگل‌مآب تمام می‌شود. به همین دلیل آنها با چنگ و دندان مقابل مدیران تحول‌خواه و برنامه‌های اصلاحی و ساختاری مقاومت می‌کنند و... این وضعیت تشکیلاتی و حتی اجرائی ورزش ماست و تنها کسانی که خود را به خواب زده‌اند، می‌توانند این واقعیت را کتمان کنند. 
در این باره و برای اثبات این واقعیت تلخ و ناخوشایند نمونه‌های زیادی در دست است که به بسیاری از آنها در وقت خود پرداخته‌ایم. شاید آخرین و تازه‌ترین آنها استعفای آقای مجید جلالی است که صریحا و به طور قاطع ادعاهای ما را ثابت می‌کند. آقای جلالی با کلی برنامه و ایده و پیشنهاد، کمتر از دو سال قبل همکاری خود را با فدراسیون آغاز کرده بود. او هفته پیش از کلیه سمت‌های خود استعفا داده و لب کلام ایشان هم این بوده که «مجموعه نظام مهندسی فوتبال به گونه‌ای است که یک نفر هر چقدر هم وارد باشد، نمی‌تواند برای اصلاح وضع فوتبال اقدام مثبتی انجام دهد.» یا اینکه: «با این تشکیلات و نظام مهندسی در فوتبال خیلی مشکل است که کار مؤثری برای آن انجام دهیم.» و باز: «این همه مشکلات در فوتبال داریم ولی برای حل مشکلات وارد هر بخشی که می‌شویم نظام تشکیلاتی مانع از حل مشکل می‌شود!» و... 
حتما خوانندگان عزیز و علاقه‌مندان پیگیر اخبار ورزش از این مصاحبه اطلاع دارند، مصاحبه‌ای که وقتی آن را تحلیل محتوا می‌کنیم، این نتیجه به دست می‌آید- و ما بارها بر آن تاکید کرده‌ایم- که کسانی‌، باندها و جریاناتی هستند که به خاطر حفظ منافع نامشروع و جایگاه‌های غصبی خود «نمی‌گذارند» کار و بار ورزش، سامان یابد و روال و روند امور و برنامه‌ها و اقدامات در جهت منافع ورزش و انتظارات طرفداران آن پیش برود. بر همین اساس هم بوده و هست که هرگاه تغییر و تحولی در سطح مدیریت‌های ورزش اتفاق افتاده، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین خواسته ما از آنها این بوده که با اصلاح ساختارها و رفع موانع و دفع جریانات مزاحم و آویزان، راه را برای ایجاد تحول هموار کنند.
 هفت، هشت ماه پیش وقتی وزیر ورزش با کسب رای اعتماد از مجلسیان، کار خود را شروع کرد، همین خواسته و مطالبه را که انتظار اهالی ورزش هم هست مطرح کردیم. خود ایشان نیز حرف‌هایی در این باره زد اما براساس واقعیات و در یک قضاوت منصفانه باید بدون تعارف عرض کنیم که در عمل هیچ اقدام اصلاحی صورت نگرفته و «در» ورزش کماکان بر همان پاشنه قبلی می‌چرخد و خیلی جاها ملاک‌هایی مثل باندبازی، رفیق‌بازی، همشهری‌گرایی و... جای شایسته‌سالاری، لیاقت و کاردانی را گرفته است.
 باز بر همین مبنا بوده که وقتی دو، سه ماه پیش، رئیس فدراسیون فوتبال مجددا برای این سمت انتخاب شد نوشتیم که ایشان باید با تکیه بر تجربیات و یافته‌های خود طی سال‌های گذشته، دست به اصلاحات اساسی بزند و با قاطعیت،عناصر مزاحم و جریانات آویزان و مانع تراش را از سر راه بردارد و... اما این‌جا هم می‌بینیم اتفاق تازه و در خور توجهی نیفتاده و از رئیس فدراسیون فوتبال- طبق اظهارات آقای جلالی که بالاتر آمد- عملا در برابر جریانات اختاپوسی و پدرخوانده و دلالی که برای فوتبال تعیین تکلیف کرده و حال و روز آن را به این‌جا کشانده‌اند، کاری ساخته نیست چون رئیس و صاحب اختیار اصلی، نه ایشان بلکه همان باندهای دلالی و اختاپوسی رخنه کرده و حالا حاکم شده بر این رشته هستند!
 آیا از حرف‌های آقای جلالی چیزی غیر از آنچه ما می‌فهمیم، دستگیر خواننده می‌شود؟ «از حمایت‌های رئیس فدراسیون تشکر می‌کنم اما نظام تشکیلاتی فوتبال اجازه کار کردن نمی‌دهد و... وقتی وارد کار شدم دیدم نمی‌توانم در هیچ بخشی کاری انجام دهم... ایده‌های زیادی داشتم ولی الان می‌بینم که زیاد نمی‌توان کاری انجام داد...»
 بار دیگر تاکید و یادآوری می‌کنیم که در خیلی از جاهای ورزش و خاصه رشته‌هایی مثل فوتبال، جریانات منفعت‌جو و نا اهل و دلالی گستاخ و ریسمان پاره کرده، تکلیف آن رشته را در سطوح مختلف (از باشگاهی تا ملی) تعیین می‌کنند و رئیس فدراسیون و سایر مقامات رسمی عملا «هیچکاره» هستند. این واقعیتی است که نمی‌شود کتمان کرد و نجات و ساماندهی اوضاع ورزش و رشته‌ای مثل فوتبال در گروی تغییر آن است.