نجات فوتبال در گروی اصلاحات مدیریتی(نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
طبق برنامه از پیش تعیین شده، قرار است شنبه هفته آینده (11 اسفند ماه)
انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار شود و فرد منتخب به مدت چهار سال سکان هدایت این رشته پرطرفدار و جذاب- و البته پرحاشیه و دست بهگریبان با انواع معضلات فنی و اجرائی و فرهنگی و در یک کلام مدیریتی- را برعهده بگیرد. با توجه به آنچه که به ویژه طی سالهای گذشته و عمدتا دو دهه اخیر بر سر فوتبال ایران آمده و موجب افت و پسروی آن شده انتظار میرفت- و میرود- که مسئولان ارشد و برنامهریزان کلان ورزش کشور برای حل مشکلات و رفع معضلات عدیده و درمان دردهای مزمن و شناخته شده، درباره آینده مدیریت فوتبال و تحول در روشهای خنثی و رفتار منفعل و رفتارهای مشکلآفرین چارهای بیندیشند و طرحی نو دراندازند.
بسیاری از دلسوزان و کارشناسان و اهالی استخوان خرد کرده ورزش و فوتبال در ماهها و هفتههای اخیر نظرات خود را صریحا ابراز داشته و درباره خطر تداوم این شیوههای ناکارآمد و روال مردود مدیریتی که سالهاست بر فوتبال ما حاکم شده، هشدار داده و بعضا راهحلهایی هم ارائه کردهاند.
سابقه و کارنامه فوتبال ایران به روشنی گواهی میدهد که سقف پرواز آن- خاصه در قاره بزرگ- خیلی فراتر و بالاتر از اینی هست که حالا شاهد هستیم. روشن است که ملاک این سخن، ردهبندیای نیست که براساس نتایج تیم ملی هر از گاهی اعلام میشود. آن آمار و ردهبندی هر چند در جای خود مفید و موجب امیدواری و ارتقای اعتماد به نفس میشود اما در حد و ارزش خودش باید مورد توجه قرار بگیرد و هرگز نباید موجب خودفریبی شود. این یک واقعیت غیر قابل انکار است که فوتبال ایران از وضعیتی قابل قبول- آن هم در ابعاد مختلف فنی و اخلاقی و اجرائی و...- برخوردار نیست و انتقادات زیاد و به حقی از جانب اهالی ورزش و دوستداران فوتبال متوجه آن است.
بدون تعارف فوتبال جزو رشتههای بیمار ورزش ماست و همین بیماری مانع مهم و دلیل بزرگی است که جان و رمق این رشته پرطرفدار را گرفته و پر پرواز آن را بسته است. خوشبختانه ریشه این بیماری و علل به وجود آمدن این دردها و زخمها در جسم و پیکر فوتبال هم چیزی ناشناخته و هنوز کشف ناشده نیست. همه میدانند فوتبال- و تقریبا اکثر رشتههای ورزشی ما که از بیماری در رنج و عذاب هستند- از کجا و به چه دلایل و از ناحیه چه باندها و کسانی آسیب میبینند و ضربه میخورند.
ما در این نوشته مختصر قصد نداریم به یکایک این دلایل و عوامل بپردازیم- این کاری است که به کرات به آن پرداخته و درصورت لزوم بازهم خواهیم پرداخت- ولی میخواهیم با توجه به نزدیک شدن به زمان انتخابات فدراسیون فوتبال و با عنایت به آنچه بالاتر آمد، بار دیگر تاکید کنیم که اگر قرار است بیماری فوتبال شفا یابد و بر زخمهای آن مرهم نهیم، اگر مسئولان ارشد ورزش به راستی به دنبال سمزدایی و ستیز با فساد و مفسدان در ورزش و فوتبال هستند و میخواهند این وعده خود را عملی کنند و محیط فوتبال را سالم کرده و آن را از کجراههای که در پیش گرفته نجات دهند، باید حرکت سازنده و اصلاحی خود را از «راس هرم» آغاز کنند و حتما درباره مدیریت و مهمتر از اسم و رسم افراد به تغییر و تحول در شیوهها و رفتارهای مدیریتی آن دست بزنند. تا این اتفاق نیفتد، نه تنها دردی از دردهای فوتبال کاسته نمیشود بلکه برآن نیز افزوده خواهد شد تا آنجا که آخرین رمق و نفس آن گرفته میشود.
این یک واقعیت هرچند تلخ است که فوتبال آلوده به فساد و جریانات منفعتجو و دلالان طماع و افسارگسیخته و عناصر پیشانی سفید است که بدون اینکه اسم و رسمی در ورزش این کشور داشته باشند، به فوتبال و اجزا و ارکان آن انگلوار آویزان شدهاند و برای آن خط و ربط تعیین کرده و هزینههای هنگفت و سنگین به بیتالمال و مردم- و البته به نفع خود- تحمیل میکنند. این جریانات مخرب که تقریبا همه آنها را میشناسند، خیلی از مدیریتها- چه در سطح فدراسیون و چه در سطح تیمها و باشگاهها و... - را به مدیریت فوتبال تحمیل و آنها را به غلام حلقه به گوش و مجری اوامر و خواستههای زیادهخواهانه خود تبدیل کردهاند و با آلوده کردن و گرفتن نقاط ضعف از آنها، برای فوتبال ما در خیلی از سطوح و ردهها تعیین تکلیف میکنند.
این داستانی است مفصل و پر از آب چشم که واقعا باعث تاسف و حسرت بسیاری شده که فوتبال ایران، تواناییهای بالقوه و ظرفیتهای قابل توجه آن را خوب میشناسند. در این باره فکر میکنیم همین اشاره روشن میکند که چرا ما روی مدیریت فوتبال و نحوه رفتار و شیوههای اجرا و عملکرد آن حساس هستیم. همین چند ماه پیش تعدادی از افراد فعال در سطوح مختلف- از معاونتهای فدراسیون فوتبال گرفته تا بعضی از عناصر رسانهای- به جرم تشکیل «شبکه فساد» در فوتبال بازداشت شدند و... این تازهترین نمونه است برای اثبات ناسالم بودن فضای فوتبال و همدستی اجزا و عناصر مختلفی که به دنبال تامین منافع نامشروع خود هستند.
در پایان بار دیگر تاکید میکنیم که فوتبال مستعد ما به علت آلوده شدن به جریانات فاسد و همچنین وادادگی و انفعال مدیریتی آن- که سخت قافیه را به جریانات مخرب و بدنام دلالی باخته- سخت بیمار و رنجور است و برای نجات آن از چنگ آفاتی مانند «انگلیسم»، «دلالیسم»، «شارلاتانیسم» و... باید درباره مدیریت و اصلاح روشهای مردود مدیریتی حتما کاری اساسی صورت گیرد.
نقطه شروع این کار به نظر ما و خیلی دیگر از دلسوزان باید انتخابات هفته آینده باشد.