کد خبر: ۳۰۶۱۸۰
تاریخ انتشار : ۰۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۹:۳۱
نگاهی به مستند «دیدی: سقوط هیولا»(هالیوود زیر ذره‌بین)

غول‌هایی که سقوط می‌کنند

 

فاطمه قاسم‌آبادی
تقریبا از هشت سال پیش و با افشاگری در مورد رسوایی اخلاقی غول‌های صنعت سرگرمی‌هالیوود، مانند «هاروی واینستین» (تهیه‌کننده افسانه ای‌هالیوود) و «راجر ایلز» (مدیرعامل اجرائی فاکس نیوز) و...، جنبش «من هم» شروع شد.
طبق صحبت‌های «جودی کانتور» و 
«مگان توهی»، دو روزنامه‌نگار نیویورک تایمز که از این رسوایی‌ها پرده بر داشتند، در آن زمان ابتدا قرار بود این دو نفر سمت دونالد ترامپ بروند و این افشاگری‌ها با او شروع شود ولی در سال 2017 با انتخاب ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، گزینه بعدی رسوایی به سمت‌هاروی واینستین تغییر می‌کند و اخبار جنایت‌های او که سال‌ها پنهان مانده بود و کسی هم جرئت بیانش را نداشت، براحتی همه جا پر شد و بعدش دانه دانه سلبریتی‌های مختلف در مورد آزار و اذیت‌های او صحبت کردند....
این فرمِ برنامه‌ریزی شده و هدفمند افشاگری‌ها، که گویی با قرار قبلی به سمت اخبار روزانه روانه شدند، گمانه‌زنی‌های زیادی در مورد چرایی این اتفاقات برای مردم به وجود آورد، مخصوصا که مجرمین سال‌ها بدون هیچ نگرانی مشغول جنایات‌شان بودند، بعد یک مرتبه سیاست‌ها به سمت خالی کردن زیر پای عده‌ای محدود از همین مجرمین میرود.... 
مستند «دیدی: سقوط هیولا» ساخته 
«رمونه جونز» محصول سال 2025 آمریکا است. این مستند زندگی و سقوط یکی از غول‌های صنعت موسیقی در آمریکا را به خاطر رسوایی‌های جنسی و کارهای خلاف قانون، بررسی می‌کند.
داستان دیدی 
مستند دیدی سقوط هیولا، در مورد زندگی 
«شان دیدی کمبز» رپر مشهور آمریکایی است که زمانی نه چندان دور، در صنعت موسیقی آمریکا، هنرمند معتبری بود.
این رپر در سال 2024 و با شکایت دوست دختر ده ساله سابقش، به خاطر رفتار خشونت‌آمیز، تجاوز و استفاده از مواد مخدر، وارد چالش‌های زیادی شد و از آن به بعد، سیل شکایت‌ها از این غول صنعت سرگرمی، به دادگاه ارائه شد.
واقعیت این بود که دیدی از سال 2000 و با گرفتن مهمانی‌های اشرافی که در آن 90 درصد افراد مشهور و هنرمندان شرکت می‌کردند، در رسانه‌ها مورد توجه قرار گرفت. پیش از این دیدی که زمانی با اسم مستعار «پافی» شناخته می‌شد، تنها یک رپر و خواننده معروف بود ولی با شروع این مهمانی‌های کزایی، قدرت و ثروت دیدی، به شکل چشمگیری رو به افزایش گذاشت.
پیش از شروع سیر صعودی دیدی، او در ابتدای راه شهرت، مشکلات زیادی را در کنار زدن رقبای رپرش تجربه کرد و به خاطر همین هم همیشه مسلح بود. 
حتی در دوره‌ای که نامزد خواننده معروف 
«جنیفر لوپز» بود، رفتار خشونت‌آمیز و شلیک با اسلحه برایش دردسر ساز شده بود اما بعد از کشته شدن دو رپر معروف و رقیب دیدی، او علاوه‌بر پیشرفت در کار، سبک و ظاهر زندگی‌اش را هم تغییر داد و با گرفتن مهمانی‌های آنچنانی و فراهم کردن مواد مخدر و زنان و مردان و حتی بچه‌های کم سن و سال برای لذت سلبریتی‌ها، مشهور‌تر شد.
شکار استعداد در مهمانی‌ها
در مستند «دیدی: سقوط هیولا»، مخاطبین می‌بینند که مهمانی‌های دیدی علاوه‌بر محیطی برای سوءاستفاده از مردان و زنان و به ویژه نوجوانان 
جاه طلب و کم سن و سال، مکانی بود برای استعدادیابی و شکار سلبریتی‌های آینده.
در این مستند مخاطبین می‌بینند که سلبریتی‌های معروفی مانند «جاستین بیبر»، «آشر ریموند» و... با شرکت در مهمانی‌های دیدی به شهرت رسیدند.
آشر بعدها در مصاحبه‌ای با رولینگ استون، عنوان کرد که در 15 سالگی وقتی پایش به خانه دیدی باز شد، با دیدن محیطی پر از روابط نامشروع و غیر عادی جنسی، زندگی‌اش زیر و رو شد و هرگز اجازه نمی‌دهد فرزندانش چنین زندگی را تجربه کنند!
در واقع دیدی در مهمانی‌هایش سلبریتی‌های معروف و سلبریتی‌های آینده را جمع می‌کرد و در مواردی با آن‌ها برای آینده کاری مشترک، قرارداد می‌بست و با ارائه همه مدل خدمات خلاف قانون و فیلمبرداری از مهمان‌ها، سکوت‌شان را هم می‌خرید. 
با توجه به شگرد کلاسیک دیدی در جمع کردن سلبریتی‌ها کنار هم، می‌شود گفت دیدی در واقع نسخه سیاه پوستِ « جفری اپستین» بود که با مهمانی‌های آنچنانی‌اش و تلاش برای فراهم کردن شرایط مطلوب برای انواع لذت جویی افراد مشهور، به ثروت و قدرت زیادی رسید.
سکوت سلبریتی‌ها 
در مستند «دیدی: سقوط هیولا»، می‌بینیم که تقریبا تمام ستاره‌های بزرگ موسیقی و سلبریتی‌های مشهور از جمله کانیه وست و کارداشیان‌ها، جی زی، بیانسه، جنیفر لوپز، ماریا کری و.... پای ثابت شرکت در مهمانی‌های دیدی بوده‌اند و حتی بعد از پخش شایعه‌ای تهوع آور در این مهمانی‌ها که کنایه‌ای به روابط کثیف در بین آن‌ها بود هم، این مهمانی‌ها ادامه پیدا می‌کند!
جالب است که از سلبریتی‌های سینما و افراد مشهور دنیا هم تعداد زیادی در مهمانی‌های دیدی بودند ولی به محض شنیدن خبر دستگیری دیدی به جرم‌هایی که دوست دختر سابقش به او وارد کرد، تمام آن سلبریتی‌ها که تا قبل از این با اشتیاق در کنار دیدی عکس می‌انداختند و در مهمانی‌هایش شرکت می‌کردند، خودشان را کنار کشیدند و حتی یک پست در حمایت از او نزدند!
وضعیت به قدری جالب بود که گویی این سقوط از قبل توسط افراد قدرتمند طراحی شده، وگرنه چرا باید دوست دختر ده ساله دیدی چهار سال بعد از قطع رابطه با او تازه یادش بیوفتد که باید از دیدی شکایت کند و شبکه CNN هم فیلم کتک خوردن این زن را در سال 2016 پخش کند!
آنچه قطعی و مسلم است جریانی است که زمانی که قرار باشد طبق سیاست‌ها، کسی را از جایگاهش بیرون بیاندازد، وارد می‌شود و در ظاهر با حمایت از افراد آسیب دیده، فرد مورد نظر را به زیر میکشد.
حالا این وضعیت به خاطر عادی سازی فحشای بیش از پیش در جامعه آمریکا است یا سعی دارد برای افراد طالب رسیدن به جایگاه بالای اجتماعی و شهرت، لزوم تن دادن به انواع سوءاستفاده‌ها را عادی سازی کند، دلیل اصلی را هیچ کس دقیقا نمی‌داند. 
شکایتِ با احتیاط
در مستند «دیدی: سقوط هیولا»، مخاطبین می‌بینند که کَسی ونتورا، دوست دختر ده ساله دیدی، در ابتدای راه خوانندگی تا ده آلبوم برای ضبط با شرکت دیدی قرارداد بسته بود. او یکی از دلایل دیر اقدام کردن برای شکایت را علاوه‌بر مصرف مواد، همین تعهدات کاری عنوان کرد....
از طرف دیگر، در رسوایی‌هاروی واینستین هم به همین صورت، تمام زنانی که از او در سال 2017 شکایت داشتند از جمله آنجلینا جولی، گوئینت پالترو‌، جنیفر لارنس و... همگی برنده جایزه اسکار بودند و 
به گفته خود واینستین، اول به این زنان تجاوز می‌کرده و بعد با قدرتی که همیشه در هیئت داوران اسکار داشته، به بردن جوایز و موفقیت‌های هنری آن‌ها کمک می‌کرده است!
در نمونه نزدیک‌تر می‌توان از «بلیک لایولی» نام برد که چند ماه بعد از اکران فیلمِ «با ما به پایان می‌رسد»، از «جاستین بالدونی»، کارگردان و همبازی‌اش در فیلم‌، به اتهام تعرض و آزار جنسی شکایت کرده است.
حال این سؤال پیش می‌آید که چرا این زنان، این‌قدر دیر اقدام به شکایت می‌کنند و چرا در زمان آزار دیدن، منفعل هستند؟
پاسخ مشخص است، اگر هنرمندی بخواهد در بازی بماند، باید اصول را رعایت کند و به قراردادی که برای کار هنری امضا کرده وفادار باشد و اگر هم اعتراضی دارد، بدون آسیب به قرارداد و تهیه‌کننده‌ها باید جلو برود... 
در غیر این صورت، هنرمند مورد نظر اگر به پروژه آسیب بزند و حاشیه بی‌مورد ایجاد کند، مانند زباله از این صنعت کنار گذاشته می‌شود، طوری که انگار هرگز وجود نداشته است....
قوانین بازی در چنین دنیایی، به دست صاحبان قدرت و ثروت تعیین می‌شود. این یعنی خود هنرمندان، کم اهمیت‌ترین بخش بازی هستند مگر اینکه توانسته باشند، به جایگاه تهیه‌کننده‌های ثروتمند صعود کنند.
شاید بد نباشد در این میان، به نمونه‌ای از سال‌های دور در‌هالیوود اشاره کنیم. 
«تب‌هانتر» زمانی یکی از بازیگران جذاب‌هالیوود بود که طبق رسم آن زمان با کمپانی بزرگ «یونیورسال» قراردادی بلندمدت امضا کرده بود مبنی بر اینکه تا مدت زمان مشخص، در هر فیلمی که کمپانی‌اش بخواهد، بازی می‌کند. اما بعد از چند فیلم، تب‌هانتر احساس می‌کند دیگر دوست ندارد در نقش‌های عاشقانه آبکی بازی کند و سعی کرد قراردادش با کمپانی‌اش را به‌هم بزند.
صاحبان کمپانی قبول می‌کنند و با گرفتن ضرر بسیار زیاد، قرارداد او را فسخ می‌کنند ولی بعدش بلافاصله از رسوایی همجنس گرا بودن او پرده 
بر می‌دارند و به همین دلیل هم هیچ کمپانی دیگری با‌هانتر قرارداد نمی‌بندد و بعد از مدتی هم تب‌هانتر چنان از سینما کنار گذاشته می‌شود که گویی هرگز بازیگری به این نام وجود نداشته و اخبارش تیتر روزنامه‌های زمانش نبوده است!
تب‌هانتر در زمان خودش تبدیل شد به الگویی که با گذشتن از خط قرمزها و بر هم زدن قرارداد، در واقع مرگ هنری خودش را رقم زد و برای بقیه کسانی که فکر اظهار نظر در مقابل کمپانی‌ها در ذهن‌شان بود، الگوی بسیار واضحی شد.
در نهایت در مورد رسوایی دیدی کامبز، آنچه که مسلم است این است که او در این راه به هیچ وجه تنها نبوده، اما شاید مانند دیگر نمونه‌ها او را به عنوان الگویی برای بقیه، پایین کشیده‌اند تا بقیه گله گرگ‌ها، حساب کار دست‌شان بیاید.