قیامت و احوالات آن
علی جواهردهی
یکی از مهمترین موضوعات قرآنی، قیامت و مسائل آن است؛ زیرا باور به قیامت، فلسفه زندگی دنیوی را معنا میبخشد و سبک زندگی انسان در دنیا را دگرگون میسازد، به طوری که فلسفه و سبک زندگی منکران قیامت با معتقدان آن بسیار متفاوت است. ایمان به قیامت آثار مهمی در زندگی مؤمنان در دنیا دارد؛ زیرا آنان فلسفه زندگی دنیوی و سبک آن را بر اساس تامین اهداف و فلسفه اخروی در قیامت و آخرت ساماندهی میکنند. آموزههای قرآنی بر آن است تا وضعیت انسان در روز جزا در کنار اوصاف قیامت و تاثیرات آن در زندگی مؤمنان و منکران را تبیین کند.
***
انسان در قیامت
قیامت در اصل به معنای برپایی دفعی و قیام است؛ اما در اصطلاح قرآنی به معنای زمان و روز قیام مردم در پیشگاه خدا است.(مفردات، راغب اصفهانی،
ص 69، ذیل واژه «قوم»)
در آیات قرآن غیر از واژه قیامت از واژگان دیگر برای بیان این حقیقت استفاده شده که از جمله آنها «الساعه»، «یوم»، «حشر» است و برای مسائل و اموری که در آن زمان اتفاق میافتد، اصطلاحات و واژگانی چون معاد، یوم الحساب، بهشت و دوزخ و مانند آنها به کار رفته است.
برپایی قیامت به فرمان تکوینی الهی است؛ یعنی همان گونه که خلقت زمین و آسمان دنیوی به
امر تکوینی است، همچنین قیامت و خلقت آخرت نیز یک امر تکوینی است.(انعام، آیه 73؛ نحل، آیه 77؛ غافر، آیه 78)
باید توجه داشت که هیچ امری برای خدا سخت و آسان نیست، بلکه همه چیز با «اراده» الهی تحقق مییابد؛ یعنی هر چه را اراده کرد تحقق مییابد؛ بنابراین، اگر از آسانی قیامت در برابر خلقت دنیا سخن گفته شده (نحل، آیه 77)، بر اساس فرهنگ انسانی است؛ زیرا از نظر انسان خلقت ابتدائی سختتر از خلقت ثانوی و دوباره سازی چیزی است.
از نظر قرآن، قیامت امری حتمی و برگشت ناپذیر است و بیتردید اتفاق میافتد(آل عمران، آیه 9؛ روم، آیه 43؛ شوری، آیه 47)؛ زیرا فلسفه خلقت دنیا و آفرینش الهی بر اساس مشیت حکیمانه چنین رقم خورده است و در وقوع قیامت شک و تردیدی راه ندارد.(واقعه، آیات 1 و 2)
قرآن درباره وضعیت انسان در قیامت مطالبی بیان کرده است که مهمترین آنها عبارتند از:
1. قیام در برابر خدا: مهمترین ویژگی قیامت آن است که همه انسانها در آن روز در برابر پروردگار جهانیان «قیام» میکنند و در پیشگاهش حاضر میشوند.(مطففین، آیات 6 و 6)
2. گرد آمدن انسانها: قیامت «یوم الجمع»(تغابن، آیه 9) است که همه انسانها از اولین تا آخرین در آنجا جمع میشوند. از این رو به آن «جامع الناس»
(آل عمران، آیه 9)، «مجموع له الناس»(هود، آیه 103) و همچنین عبارتهایی چون «لیجمعنکم»
(نساء، آیه 87)، «یجمعکم»(جاثیه، آیه 26)، «اجمعین»(دخان، آیه 40)، «جمعناکم»
(مرسلات، آیه 38) و مانند آنها گفته شده است. پس جمع شدن اولین و آخرین انسانها در قیامت امری قطعی و یقینی و وعده حتمی الهی است.
3. احتجاج: همان گونه که انسانها در دنیا علیه یکدیگر احتجاج کرده و حجت میآورند، همچنین در قیامت افراد علیه هم احتجاج میکنند. همین امر موجب شده تا برخی از علمای یهودی نگران احتجاجات مؤمنان علیه آنان بر اساس اسناد توراتی باشند.
(بقره، آیات 72 تا 76)
4. استهزاء: همان گونه که انسانها در دنیا یکدیگر را تمسخر میکنند، در قیامت مؤمنان کافران را استهزاء میکنند تا اینگونه ذلتی را بر کافران و منکران تحمیل کنند.(جاثیه، آیه 33؛ مطففین، آیات 29 و 34 و 36)
5. پراکندگی: هنگامی که حادثه درهم کوبنده قیامت تحقق مییابد، انسانها همانند پروانهها در همهجا پراکنده میشوند.(قارعه، آیات 1 و 4)
6. شگفتی: شدت تحولات در قیامت و
زمین لرزههای شدید برای تحقق قیامت چنان است که انسان به شگفتی در میآید و میپرسد که چه اتفاقی در حال رخ دادن است.(زلزال، آیات 1 تا 3)
7. راززدایی: در قیامت رازهای نهان انسان آشکار میشود و همه چیزی در برابر خدا «بارز» میگردد تا جایی که دیگر رازی نهان نمیماند.
(غافر، آیه 16؛ طارق، آیه 9)
8. تذکر: تمام کارها و تلاشهای انسان در قیامت به یاد انسان میآید و متذکر آنها میشود، هر چند که آن را در دایره غفلت و فراموشی افکنده باشد.
(نازعات، آیه 35؛ فجر، آیه 23)
9. مجادله: هر انسانی در آن روز تنها به فکر خودش است و با مجادله میکوشد تا از خودش دفاع کند و از دوزخ و عذابها و غضب الهی برهد.(نحل، آیه 111) از نظر قرآن، جدال با خدا و دفاع از خائنان در قیامت امکانپذیر نیست(نساء، آیات 107 و 109)؛ اما قیامت صحنه جدال و دفاع پیروان حق و باطل از مواضع خود در پیشگاه خدا است(زمر، آیات 30 و 31) و انسانها در قیامت برای جدال و دفاع از خویشتن اهتمام بسیاری دارند.(نحل، آیه 111)
10.فقدان رابطه و ضابطه اقتصادی: رابطههای دوستی و خویشاوندی در قیامت جایی ندارد، چنانکه دیگر جایی برای ضوابط اقتصادی و معاملات و خرید و فروش نیست تا کسی بخواهد با این امور خود را از چنگال عدالت برهاند.(بقره، آیه 254؛ ابراهیم، آیه 31)
11. مجازات: قیامت، روز مجازات است و هر کسی بار خودش را به دوش میکشد و کسی بارکش بار او نیست؛ پس همان گونه که رابطههای خویشاوندی و دوستی از میان میرود، هر کسی باید جزای کار خویش با ببیند. بنابراین، هیچ کسی جای دیگر مؤاخذه نمیشود و هر کسی پاسخگوی اعمال خودش است.(بقره، آیات 38 و 123؛ لقمان، آیه 33)
12. جداسازی: روز قیامت را روز جداسازی مینامند(دخان، آیه 40)؛ زیرا در آن روز خوشبخت از بدبخت جدا میشود(هود، آیه 105)؛ چنانکه روسفیدان از روسیاهان جدا میگردند.
(آل عمران، آیه 106) همچنین در قیامت، عزیزان از ذلیلان بازشناخته و جدا میشوند. (واقعه، آیات 1 تا 3) آن روز، چهرههای مسرور و خندان از چهرههای غبارگرفته و سیاه جدا میشوند و از هم متمایز میگردند. (عبس، آیات 38 تا 41) به هر حال در قیامت مؤمنان از کافران و مجرمان جدا میشوند و در صفوف جداگانهای قرار میگیرند.(روم، آیات 43 و 44؛ یس، آیه 59) و اینگونه نیست که همانند دنیا همگی در کنار هم باشند یا قابل تشخیص نباشند؛ زیرا با اشکال گوناگون از جمله صورتهای نورانی سپید یا سیاه قیرگون و اشکال حیوانی یا غیر آن از هم بازشناخته میشوند و هر کسی به آسانی از دیگری تشخیص داده میشود. در روز قیامت مؤمنان رستگار از ظالمان گرفتار دوزخ جدا میشوند و هر کسی در جایگاه خویش میرود. (انعام، آیه 135)
13. روزگریز: در قیامت هر کسی گرفتار خودش است و از دیگری ازجمله پدر و مادر و برادر و فرزند و همسرگریزان میباشد به طوری که خویشاوندی و دوستی را نمیشناسد و بدان اعتنایی ندارد.(عیس، آیات 34 تا 37)
14. فقدان مالکیت اعتباری: اگر در دنیا مالکیت اعتباری به انسان کمک میکرد، در قیامت جایی برای مالکیت اعتباری نیست، بلکه هر کسی مالک اعمال خودش است که با خود به قیامت آورده است. بنابراین، کسی به کسی دیگر نمیتواند به اختیار کمکی کند و در مقام مالکیت نفس، دیگری را در تملک خودش داشته باشد(انفطار، آیه 19) تا دیگران را «فدیه» دهد و خود را برهاند.(لقمان، آیه 33)
15. ناتوانی در ایمان: انسان در دنیا بر اساس معرفت و علم خویش به اموری ایمان میآورد، اما در قیامت هر چند که معرفت و آگاهی انسان نسبت به حقایق هستی به حد کمال میرسد، ولی جایی برای ایمانآوری نیست.
بنابراین، اگر از بیاثری ایمان در قیامت سخن به میان میآید؛ به این علت است که ایمان به غیب در دنیا اتفاق میافتد نه در قیامت که روز آشکار شدن غیب و حقایق ملکوتی است.(شعراء، آیات 88 تا 102؛ محمد، آیه 29؛ سباء، آیات 51 و 52؛ دخان، آیات 10 تا 12)
16. بشارت فرشتگان: فرشتگان در قیامت
به سوی مؤمنان با سلام میآیند و آنان را به بهشت و نعمتهایش بشارت میدهند تا در صحنه قیامت در آرامش و اطمینان باشند.(حدید، آیه 12)
17. نور مؤمنان: در قیامت همچنین نور ایمان در برابر مؤمنان در حال پرتوافشانی است و آنان را به سوی حق و حقیقت و برترین جایگاهها رهنمون میسازد.(حدید، آیه 12)
18. بصیرت کامل: اگر دنیا جایی برای بصیرت تودههای مردم نسبت به عالم غیب نیست، ولی همه انسانها در قیامت از بصیرت کامل نسبت به احوال و اعمال خویش و حقایق هستی برخوردار هستند.(قصص، آیه 75؛ سجده، آیه 12) در آن روز پردهها از دیدگان قلب برداشته میشود و انسان با تیزبینی تمام حقایق از جمله اعمال و احوال خویش را میبیند(ق، آیه 22) و هر چه که پیش از مرگ و پس از آن با سنتها و باقیات صالحات یا اعمال زشت فرستاده را در برابر خویش حاضر میبیند و بدان بصیرتی کامل دارد بیآنکه جایی برای عذر و بهانه باشد.(قیامت، آیات 13 تا 15)
19. گواهی اعضا در قیامت: اعضای بدن در قیامت شاهدان الهی هستند تا درباره کارهایی که «نفس» دستور داده و او انجام داده را شهادت دهند؛ از این رو مثلا پاهای تهمت زنندگان از جمله
شهادتدهندگان بر اعمال صاحبان خود در قیامت هستند.(نور، آیات 23 و 24) همچنین در روز قیامت زبان و دستهای تهمت زنندگان بر اعمال صاحبان خویش گواهی میدهند و آنان را رسوا میسازند.(همان)
بنابراین در قیامت به امر الهی اعضای بدن شامل دستان و پاها و پوست و گوشت همگی علیه صاحبان خود شهادت میدهند در حالی که ممکن است که به زبان کافران و مجرمان اجازه سخن گفتن داده نشود.(یس، آیات 64 و 65؛ نمل، آیات 83 و 85) پس اگر زبان سخن میگوید به اذن الهی است.(هود، آیه 105؛ نباء، آیه 38)
20. داغ بر بینی: یکی از اموری که در قیامت اتفاق میافتد، داغ نهادن بر بینی صاحبان رذایل و خصال ناپسند به عنوان کیفر و نشانه ذلت، پس از تبدیل دماغ به خرطوم است. (قلم، آیات 10 تا
16)
21. فقدان داد و ستد: در دنیا هر کسی چیزی بخواهد، با رابطه یا ضابطه خرید و فروش به دست میآورد، اما در قیامت نه دوستی و خویشاوندی کاربردی دارد و نه داد و ستدی آنجا هست تا سوداگری کند و خیری را بخرد و شرّی را بفروشد. (بقره، آیه 254؛ ابراهیم، آیه
31)
22. فقدان تزکیه: تزکیه و رشد انسانی در دنیا اتفاق میافتد و کسی که به صحنه قیامت در آمد، دیگر جایی برای تزکیه او نیست. بنابراین، دنیاطلبان و گناهکاران در آخرت نمیتوانند در شرایط تزکیه قرار گیرند و رشد معنوی داشته باشند.(آل عمران، آیات 75 تا 77؛ بقره، آیه 174)
23. بیپناهی: هیچ انسانی در قیامت پناهی ندارد مگر پناه امن الهی. بنابراین، کسی که کافر و گناهکار است، بیپناه خواهد بود و هیچ فراری از حکم و حکومت او نیست؛ چنانکه هیچ پناهگاهی جز او نیست.
(شوری، آیه 47؛ قیامت، آیات 5 تا 11)
24. تسلیم: در قیامت همگی تسلیم خدا هستند؛ البته مؤمنان چون در دنیا تسلیم خدا بودند، بر آنان باکی نیست؛ اما کافران و مشرکان و ظالمان که در دنیا اهل تسلیم و اسلام نبودند در آنجا تسلیم خدا میشوند و آن را اظهار میدارند، که البته سودی به حالشان ندارد؛ زیرا این تسلیم شدن در برابر جبار قهار است که به انتقام تجلی کرده است.(نحل، آیات 86 و 87؛ صافات 22 تا 26)
25. تشنگی قیامت: مؤمنان در آخرت سیراب هستند، اما مجرمان در تشنگی به سر میبرند و با همین تشنگی به سوی دوزخ رانده میشوند
(مریم، آیه 86)؛ زیرا یکی از معانی «ورد» عطش و تشنگی است.(لسان العرب، ج 15، ص 268)
26. فقدان نظر الهی: خدا در قیامت به دنیاطلبان اهل کتاب نگاه رحمت نمیاندازد و با آنان سخن نمیگوید که این بدترین عذاب برای آنان است؛ زیرا آنان کتمان دین کرده و دین خدا را برای
منافع دنیوی اندک فروختند و با دین سوداگری کردند.(آل عمران، آیات 75 تا 77؛ بقره، آیه 174)
27. بهت زدگی: انسانهای مشرک و منکر قیامت، پس از زنده شدن در قیامت بهت زده هستند و خدا با یک «فریاد» آنان را سوی محشر میراند تا پاسخگوی اعمال خویش باشند.(صافات، آیات 15 تا 20)
28. دلنگرانی از نامه اعمال: اگر مؤمنان در قیامت در امنیت ایمانی خویش به سر میبرند، مجرمان دل نگران هستند به ویژه که نامه اعمالشان هر کوچک و بزرگی را ثبت کرده و چیزی فرو نگذاشته است و هر چه کرده را در برابر خویش حاضر مییابند.(کهف، آیه 49)
29. بیاثری توبه و عذرخواهی: انسان تا در دنیا است از هر گناه بزرگ و کوچک و حتی شرک نیز میتواند توبه کند و توبهاش قبل از احتضار پذیرفته میشود، اما پس از حالت احتضار و نیز در قیامت هیچ توبهای پذیرفته نمیشود و تاثیری ندارد، چنانکه ایمان و عذر خواهی در قیامت اثری ندارد.
(روم، آیه 57؛ دخان، آیات 10 تا 12)
30. حقانیت توحید: همه حقایق هستی از جمله حقانیت توحید در قیامت بروز و ظهور تمام و کمال دارد، از همین رو هیچ کس نمیتواند در قیامت منکر توحید باشد.(مائده، آیات 116 تا 119؛ انعام، آیات 22 و 23)
31. سود و زیان: قیامت را باید زمان
عرضه اعمال و قیمت گذاری صحیح دانست که در آنجا هر کسی میداند سود برده یا زیان کرده است. از نظر قرآن، از دست دادن سرمایه وجودی خویش از مهمترین زیانها است که برای مردم روشن میشود.(زمر، آیه 15؛ شوری، آیه 45) البته انسان در بازار دنیا با اعمال صالح و غیر صالح خویش بستر آن را فراهم کرده است؛ پس برخی سود برده و برخی دیگر گرفتار خسران شدهاند.
32. خشوع: قیامت روز خشوع و فرو افتادن صداها است، به طوری که جز «همس»
(زمزمههای آهسته) به گوش نمیرسد و همه در برابرخدای حی قیوم خاشع و خاضع و سر به زیر هستند.
(طه، آیات 108 و 111؛ نمل، آیه 87)
33. فزع و هراس: از دیگر حالات انسان در قیامت، فزع و هراس از هول و ولای قیامت و صحنههای وحشتناک آن است که انسان را به غایت در خوف و وحشت فرو میبرد.(نمل، آیه 87)
34. درخواستهای بیپاسخ: روز قیامت صحنه درخواستها و پرسشهای بیپاسخ است؛ زیرا هر کسی میخواهد به گونهای برهد و با درخواست از دیگری راه نجات میخواهد و یاری میطلبد؛ اما نتیجهای برای آن نیست.(مؤمنون، آیه 101؛ قصص، آیه 66)
35. دشمنی دوستان: صحنه قیامت صحنه تلاش همه برای رهایی از عذاب است که هر کسی تنها در اندیشه رهایی خویش به هر شکل و بهانه و عذری است تا جایی که دوستیهای اشخاص بیتقوا که روزی دوستان گرمابه و گلستان بودند به دشمنی تبدیل میشود(زخرف، آیه 67) و مشرکان نسبت به معبودهای باطل خویش دشمنی خویش را آشکار میکنند
(مریم، آیات 81 دو 82) و مشرکان با یکدیگر دشمنی میورزند.(عنکبوت، آیه 25) بنابراین در آن روز، مؤمنان و کافران با یکدیگر خصومت میورزند و آن را اظهار میدارند و هر کسی از اهل حق و باطل این دشمنی را نشان میدهد.(زمر، آیه 31)
36. دهانهای بسته: در روز قیامت دهانهای کافران بسته شده و مهر میخورد و ناتوان از سخن گفتن و دفاع کردن میشوند.(یس، آیات 64 و 65)؛ اما این سطح از عذاب برای کافرانی خاص است،
وگرنه کافران سطح دیگر با خود یا دیگران مجادله میکنند.
37. دیوار میان مؤمنان و منافقان: اگر در دنیا منافقان به نهان کردن کفر خویش در میان مؤمنان به عنوان امت زندگی میکنند، اما در قیامت دیواری میان مؤمنان و منافقان کشیده میشود و آنان را از مؤمنان جدا میسازد. (حدید، آیه 13) از نظر قرآن، با این دیوار، مؤمنان در جایگاه رحمت و کافران در محیط عذاب قرار میگیرند.
38. نور خواهی منافقان: ایمان و اعمال صالح چون نماز و قرآن و مانند آنها، نوری است که مؤمنان از آن بهرهمند هستند. آنان این نور را با خود به قیامت میبرند؛ اما کافران و منافقان فاقدان نور ایمان هستند و در قیامت در ظلمات قرار میگیرند. در این میان منافقان چون با مؤمنان در دنیا زیسته و جزو امت اسلامی بودند، خواهان بهرهگیری از نور مؤمنان هستند که بدان نمیرسند؛ زیرا این نور در دنیا باید کسب شود و در قیامت غیر قابل انتقال از شخصی به شخصی دیگر است. بنابراین، نورخواهی منافقان بیاثر خواهد بود.(همان)
39. اثر صداقت: یکی از مهمترین تجلیات ایمان صدق و صداقت است؛ زیرا صدق به معنای راستی و همراهی با آن حقیقت است؛ و شکی نیست که مؤمنان اهل صداقت تمام هستند؛ از همین رو مؤمنان با صدق خویش به «فوز عظیم» میرسند و خدا از ایشان و ایشان از خدا راضی و خشنود هستند و در مقام
«راضیه مرضیه» قرار میگیرند.(مائده، آیه 119)
40. پرسش و پاسخ: در برخی از مراحل قیامت پرسش و پاسخ وجود دارد؛ اما در برخی از مراحل چنین نیست؛ یا باید گفت که برای برخی این امکان داده میشود تا در سایه پاسخ به پرسشها از خویش دفاع کنند، اما برخی از افراد چنان شاکله وجودیشان فریاد از ایمان یا کفر دارد که دیگر جایی برای پرسش و پاسخ نمیماند.
از همین رو در آیات قرآن گاه از پرسش و پاسخ سخن گفته شده و گاه دیگر خدا بیان میکند که پرسشی در کار نیست؛ زیرا گناه مجرمان و آثار آن
در شاکله افراد، خود بیانگر وضعیت آنان است؛ پس جایی برای پرسش باقی نمیماند؛ زیرا همه وجود شخص، فریادگر حقیقت وجودی و کارهای خوب یا بد اوست؛ او یا روسیاه است یا رو سپید.(الرحمن، آیه 39)
41. شکایت: برخی از مردم نسبت به برخی دیگر شکایت به پیشگاه خدا میبرند، چنانکه پیروان کفر در قیامت نسبت به گمراهگری رهبران و اشراف کافرخویش شکایت میکنند.(احزاب، آیات 67 و 68) البته برخی از این شکایتها بیجا و بیمورد است، چنانکه شکایت بتپرستان از معبودان خویش بیجا است(نحل، آیه 86) اما برخی همچون شکایت پیامبر(ص) از کافران متعصب(زخرف، آیات 87 و 88) یا شکایت ایشان از مردم به ویژه کافران قوم خویش به علت متروک و مهجور ساختن قرآن از شکوههای درست است.
(فرقان، آیات 27 و 30)
42. ناتوانی در نفع و ضرر: دنیا جایی است که انسانها به یکدیگر ضرر میرسانند، اما در قیامت
هیچ کس توان ضرررسانی به دیگری را ندارد؛ چنانکه نفعی را نمیتواند به دیگری برساند.(سباء، آیه 42)
43. طیبات در قیامت: قیامت جایی است که تنها مؤمنان از طیبات و روزی پاک و پاکیزه بهرهمند میشوند و دیگران را بدان دسترسی نیست.
(اعراف، آیه 32)
44. فدیه در قیامت: در دنیا میتوان
با فدیه،کسی را از خطر یا مرگ و کشتن رهانید؛ اما در قیامت جایی برای فدیه دادن و عوض کردن نیست؛ پس کسی نمیتواند با فدیه کردن دیگری یا چیزی خود را از عذاب الهی برهاند.(بقره، آیات 48 و 123؛ آل عمران، آیه 91)
45. فراموشی: کسی که در دنیا خدا را فراموش کرده باشد، خدا در قیامت او را فراموش کرده و هیچ نظر رحمت و لطفی به او نمیاندازد.(طه، آیات 124 و 126؛ اعراف، آیات 50 و 51)
46. حسابرسی: همه اعمال ریز و درشت و خرد و کلان مردم در قیامت حسابرسی دقیق میشود و به یک معنا مو را از ماست میکشند و هر ذره معلق در هوا از خوب و بد اعمال، مورد بررسی وحسابرسی کامل قرار میگیرد.(مجادله، آیات 5 و 6؛ زلزال، آیات 1 تا 8)
47. قطع ارتباط خویشاوندی: در قیامت قوم و خویشی و «نسب» از میان میرود.(مؤمنون، آیه 101) اما همین مردم با توجه به نسبتهای دنیوی خویش دوست دارند که والدین و فرزندان و همسران و نوادگان و مانند آنها به دادشان برسد و با فدیه دادن آنان، خود را از عدالت برهانند و مشکل خویش را حل و فصل کنند؛ اما هیچ فایدهای برای آنان نخواهد داشت؛ زیرا هر کسی گرفتار کار خودش است که امکان فریادرسی به دیگری نمیدهد و اصولا خویشی و دوستی به بیگانگی و دشمنی تبدیل شده است.(عبس، آیات 33 تا 37؛ آل عمران، آیه 116؛ معارج، آیات 11 تا 14؛ شعراء، ایه 88؛ ممتحنه، آیه 3)
48. اضطراب و تشویش قلب: قلب انسان در قیامت گرفتار انواع اضطراب و تشویش است(نور، آیه 37) به طوری که برخی چنان ترسان(نازعات، آیه 8) هستند که وحشت آنان، خود بدترین عذاب است، به ویژه که هیچ دوست صمیمی وشفاعتکنندهای ندارند، (غافر، آیه 18) در حالی که برخی دیگر دارای قلبهای خالی از اضطراب و هراس هستند.(سباء، آیه 23)
49. مواقف قیامت: انسانها در قیامت باید از مواقف (ایستگاهها و پستهای ایست و بازرسی)گوناگونی بگذرند که برخی از روایات از پنجاه موقف سخن گفته است. انسانها در هر ایستگاهی باید پاسخگوی اعمال خود نسبت به حق الله و حق الناس باشند. در این مواقف آنان را نگه میدارند تا پس از پاسخگویی به موقف دیگر در آیند.(صافات، آیه 24؛ انعام، آیات 27 تا 30؛ سباء، آیه 31)
50. برتری متقین: در قیامت برترین انسانها همان متقین هستند که فوق دیگران قرار میگیرند؛ زیرا در دنیا تقوای الهی داشته و اینگونه بر
صدر نشستهاند. (بقره، آیه 212)
با توجه به آنچه گفته شد دانسته میشود که قیامت روزی آشکار و قابل مشاهده و مشهود همگان (هود، آیه 103)، عظیم
(انعام، آیه 15؛ اعراف، آیه 59)، تلخ برای کافران(قمر، آیات 43 تا 47)، سخت و مشقت بار برای آنان
(هود، آیه 26؛ حج، آیات 1 و 2)، طولانی(سجده، آیه 5)، شرارت بار(انسان، آیه 7)، ناگهانی(یوسف، آیه 107)، سریع همانند چشم بر هم نهادن (نحل، آیه 77)، هولناک
(قمر، آیه 46) است و انسان از همین امروز اگر برای فردای قیامت خویش کاری نکند، باید سختی و عذاب این مواقف و در نهایت خسران در دوزخ را به جان بخرد که گاه پایانی برای آن نیست اگر جزو مجرمان «درک اسفل» از آتش دوزخ باشد.