kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۱۱۶۴
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۶

آثار ظلم و ظلم‌پذیری(2) (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی، جامعه‌ای که در آن ظلم و ظلم‌پذیری رواج داشته باشد، چه آثار و پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سؤال به مباحثی همچون: 1- تأثیر مستقیم بر سرنوشت انسان‌ها 
2- فروپاشی و هلاکت جوامع بشری 3- تسلط اشرار بر جامعه 4- فقدان امنیت و آرامش در جامعه پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی می‌گیریم.
5- از بین رفتن ارزش‌های انسانی
گذشته از تعالیم و ارزش‌های دینی و سنت‌های ایدئولوژیک به عنوان مرزهای اندیشه و عمل در جامعه بشری تمامی قراردادهای اجتماعی که ناشی از فرهنگ، آداب، ملیت، تاریخ و به اصطلاح عرف جوامع است، در نتیجه ظلم و پذیرش ظالم مورد تعرض و نابودی قرار می‌گیرد و تمامی ارزش‌های دینی و انسانی در جامعه از بین می‌رود!
امام علی(ع) در خطبه 98 نهج‌البلاغه می‌فرماید: «سوگند به خدا! بنی‌امیه چنان به ستمگری ادامه دهند که حرامی باقی نماند، جز آنکه حلال شمارند،‌و پیمانی نمی‌ماند جز آنکه همه را بشکند و نقض کند و هیچ خیمه و خانه‌ای وجود ندارد جز آنکه ستمکاری آنان در آنجا راه یابد و ظلم و فسادشان مردم را از خانه‌ها کوچ دهد.»
قرآن کریم هم کسانی را که از تمسخر دیگران و عیب‌جویی آنان و گناهان توبه نکنند، ظالمین خوانده است: فاولئک هم الظالمون.»(حجرات- 11)
6- رواج بی‌عدالتی
معنای لغوی عدل و ظلم که در تضاد با یکدیگرند، کارکردهای عکس یکدیگر نیز در جامعه دارند. همان طور که عدل سبب حیات جامعه بشری می‌شود، ظلم نیز سبب مرگ آن را رقم می‌زند. خداوند در قرآن کریم امر به عدل و احسان کرده و از فحشا و منکر و ظلم نهی می‌کند.(نحل-90) امام علی(ع) هم می‌فرماید: العدل حیاهًْ والجور ممات» حیات جامعه به عدل و ممات آن به ظلم و جور است (مستدرک الوسایل، ج 11، ص 318) فرهنگ عمومی جامعه گاهی در قبال اهداف عدالت‌خواهانه، عامل بازدارنده است. این زمانی روی می‌دهد که اخلاق عمومی متحول شده و ضد ارزش‌ها جایگزین ارزش‌ها شوند. در چنین شرایطی اصول عدل و داد و قوانین مساوات در جامعه جایگاه خود را از دست می‌‌دهد و هر گروه به تناسب قدرت و امکاناتی که در دست دارند به فزونی‌طلبی پرداخته و خواسته‌های فردی برخواسته‌های جمعی تقدم می‌یابد. از این رو در اثر ظلم بی‌عدالتی رواج می‌یابد و حق و حقوق افراد در جامعه ضایع می‌شود. چرا که ظلم‌پذیری روح حاکم بر جامعه می‌شود و ظلم و تبعیض و نابرابری، ‌هواداران بیشتری پیدا می‌کند. به طوری که دیگر کسی به آن اعتراض نمی‌کند و نابرابری‌های اقتصادی در جامعه نمایان می‌شود و حق و حقوق افراد در جامعه رعایت نمی‌شود. از این رو منشأ بسیاری از تباهی‌های اجتماعی از جمله فقر، ذلت و خواری و استثمار ضعفا توسط اغنیا صورت می‌گیرد، و در نتیجه ظلم رونق می‌گیرد و عدالت می‌میرد.
7- اختلاف و تعرفه
از دیگر آثار و کارکردهایی که قرآن برای ظلم در حوزه عمل برمی‌شمارد، ایجاد و افزایش اختلاف و تفرقه در جامعه است.
خداوند در قرآن می‌فرماید: تنها کسانی که کتاب الهی را دریافت کرده بودند و نشانه‌های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری در آن اختلاف کردند.»(بقره- 213) سیاق آیه بر این موضوع دلالت دارد که ظلم در جامعه انسانی موجب می‌شود تا اختلافات در میان امت‌ها پدیدار شود و همبستگی و همگرایی به واگرایی تبدیل شده و جامعه دچار فروپاشی و سستی گردد. و نیز در آیات دیگر ظالم بودن جوامع را سبب پدیدار شدن اختلاف بین آنها معرفی می‌کند.«پس گروه‌هایی از میان پیروانش اختلاف کردند... ولی این ستمگران امروز در گمراهی آشکارند.» (مریم- 37 و 38) لذا سیاق آیات مورد بحث انسان‌ها را از تفرقه و چند دستگی هشدار می‌دهد، به این معنا که افزایش و پذیرش ظلم و ستم در جامعه موجبات دودستگی و تفرقه در جامعه را فراهم می‌آورد و در نتیجه آن، ظالمان بر قدرت و مدیریت جامعه تسلط می‌یابند، و این‌گونه است که حتی ولایت‌پذیری ظالمان از سوی افراد جامعه فراهم و زمینه و بستر آن ایجاد می‌شود.
8- نارضایتی و عدم لذت از زندگی
ظلم و ستم نه تنها صاحب خود را نمی‌تواند راضی کند، بلکه باعث نارضایتی و افسوس دو قشر متضاد دیگر را که در این مورد اشتراک دارند، خواهد شد. یکی دینداران و دیگری دنیاپرستان. دینداران به دلیل التزام و تعهدشان به ارزش‌های دینی، ضربه‌هایی که نظام سیاسی در اثر ظلم و ستم از درون به مرزهای اعتقادی و ایدئولوژیک آنان وارد می‌کند سخت آزرده‌خاطر و نگران می‌شوند. و از طرفی دنیاپرستان به خاطر فقدان امنیت فردی و اجتماعی به جهت حاکمیت ظلم و جور به همه خواسته‌های دنیوی و مادی‌شان در جامعه نمی‌رسند و از شرایط موجود احساس لذت و آرامش نمی‌کنند. بنابراین ظلم و انظلام، ناامنی و آشفتگی در جامعه را در پی خواهد داشت، و عدم امنیت و ظلم، آرامش روحی و جسمی را در جامعه تهدید کرده و موجب نارضایتی همه اقشار مختلف جامعه چه دیندار و چه دنیاپرست می‌گردد.