شب قـدر ره صد ساله را یکشبه رفتن
«ره صد ساله را یک شبه رفتن» برای مؤمنانی است که در شب قدر با استغفار و توبه و نیایش به پیشگاه خدا، نه تنها مورد عفو خدا قرار میگیرند، بلکه گناهانشان پوشانده میشود و صفحه جدیدی برای آنان گشوده شده و حتی زشتیها و سیئات به حسنات تبدیل شده و پروندهای پر از اعمال صالح و نیک برایشان نوشته میشود؛ زیرا کسی که در تمام عمرش تنها یک شب از شبهای قدر را به معنای واقعی درک کند، تقدیر ابدی خویش را چنان رقم میزند که اگر درام الکتاب به عنوان «شقی» (بدبخت) ثبت شده باشد، خدا به فضل خود، عنوان «سعید» (خوشبخت) را برایش ثبت کرده و شقی بودن را محو میکند. از نظر آموزههای قرآن، درک شب قدر آنچنان مهم و ارزشمند است که اگر کسی حقیقت آن را بشناسد و آن را ادراک کند، آن شب به تنهائی برای عمر هشتاد سالهاش بس است؛ زیرا از نظر ارزشی نه تنها همسنگ هشتاد تا صد سال عمر آدمی است، بلکه برتر از آن است؛ آن یک شب قدر به عنوان شب تقدیر و سرنوشت ابدی او، کاری میکند که سعادت ابدی برایش رقم بخورد و از شقاوت ابدی برهد و از دوزخ زیرین به بهشت برین درآید.
نویسنده در این مطلب درباره ارزش و ضرورت احیای شب قدر و اهمیت دعا و استغفار درآن برای تغییر سرنوشت سخن گفته است.
***
ارزشهای شب قدر
ماه مبارک رمضان از جهات بسیاری از ارزش و جایگاه ویژهای برخوردار است؛ زیرا نه تنها ماه روزه است، بلکه ماه نزول قرآن و شب قدر است.(بقره، آیات 183 تا 185)
با نگاهی به آموزههای اسلامی میتوان دریافت که روزه داری دارای شرایطی است که شخص را در شرایط تقوای اخص قرار میدهد؛ زیرا اگر فرض براین باشد که عمل به واجبات و ترک محرمات موجب کسب تقوای عام است، یا عمل به واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات موجب کسب تقوای خاص است؛ عمل به واجبات و مستحبات از یکسو و ترک محرمات و مکروهات در کنار ترک حتی مباحاتی چون خوردن و نوشیدن و زناشویی، موجب کسب تقوای اخص است. بنابراین، روزه به سبب ایجاد چنین شرایطی برای روزه دار، او را به مقام تقوای اخص میرساند که برتر از آن، تقوایی نیست؛ زیرا تقوای اخص عالیترین و برترین نوع تقوایی است که در آموزههای وحیانی بیان شده است.
بنابراین، ماه مبارک رمضان شرایطی را برای مؤمن روزه دار ایجاد میکند که به ازدیاد ایمان بینجامد و به تقوای اخص نزدیک شده و به آن دست یابد.
همچنین روزه داری در ماه مبارک رمضان، موجب میشود تا انسان به حقیقت قرآن و مکنونات آن نزدیک شود که قابل «مس» برای هر کسی نیست؛ زیرا قرآن کریم دارای ظواهر و بطونی است که بطون آن برای کسانی قابل دسترسی است که از علم الهی در سطح عالی بهرهمند شوند. از نظر قرآن کسانی تحت تعلیمات الهی قرار میگیرند که از تقوای الهی بهره برده باشند. (بقره، آیه 282) وقتی کسی تحت تعلیم الهی قرار گیرد، برخلاف علم حصولی که با الفاظ و مفاهیم کار دارد، به علم حضوری و شهودی و رویت میرسد که با حقایق ارتباط دارد. اینگونه است که با توجه به مراتب تقوای الهی به علم الیقین یا عین الیقین (تکاثر، آیات 5 و7) یا حق الیقین(واقعه، آیه 95) میرسد.
کسی که به علم الهی دست یابد، به علوم و معارف قرآنی دست مییابد که قابل دست یافتن جز از طریق وحی الهی نیست. (بقره، آیه 151) پس شخص متقی در شرایطی قرار میگیرد که به نوعی از وحی الهی بهره مند میشود؛ یعنی اگر پیامبر(ص) مستقیم از وحی الهی بهرهمند بود، مؤمنان متقی از طریق غیرمستقیم از آن بهرهمند میشوند. در این صورت است که آنان به حقایق و بطون و مکنونات قرآنی دست مییابند و به عنوان اهل تطهیر از آن سود میبرند. (واقعه، آیات 77 تا 80)
پس بهرهمندی حقیقی از قرآنی که در شب قدر نازل شده و به ماه مبارک رمضان و شب قدر ارزش دوچندان بلکه بسیار مضاعفی بخشیده (دخان، آیات 2 و 3؛ بقره، آیه 185) تنها برای کسانی است که متقی باشند و در مراتب تقوای الهی به درجات بالای آن رسیده و به نوعی تطهیر و تزکیه شده باشند. بیگمان کسی که روزه ماه رمضان را میگیرد، به مراتب عالی تقوا یعنی تقوای اخص نزدیک میشود؛ زیرا بر خود مباحات را نیز حرام کرده و بر آن است تا خالص از هرگونه پلیدی و گناه و خطا و اشتباهی شود.
در شب قدر بر اساس سنتهای الهی که حاکم بر هستی است، امور از مقام «امر» به ساحت «خلق» در میآید و آنچه درام الکتاب قبل از خلقت نوشته شده، از سوی خلیفهالله که ولیالله و امام معصوم هر زمانی است، به روح و فرشتگان به عنوان کارگزاران ابلاغ شده و امضا و حکم قطعی صادر میشود که غیرقابل تجدیدنظر و بازنگری است.
در شب قدر، روح و فرشتگان کارگزار الهی به خدمت معصوم(ع) میرسند و ایشان ازام الکتاب، احکام تکوینی را برای هر کسی و هرچیزی در سال آینده بیان میکند و فرشتگان برای اجرای آن تا سال آینده وقت دارند که بر اساس «اجل» آن را تحقق بخشند و اجرائی کنند که به آن قضا میگویند. در حقیقت مقدرات، حکم قطعی مییابند و احکام قطعی شده از سوی کارگزاران الهی در طول یک سال اجرا میشود. (قدر، آیات 1 تا 5) همچنین از نظر قرآن، مقدرات الهی به شکل «فرق» (جدا شده) در اختیار ماموران قرار میگیرد؛ یعنی اگر برای شخصی مقدرات بسیاری باشد، تنها آن بخشی در شب قدر تعیین و جدا میشود که مختص آن سال است. همه این احکام محکم بوده و بر اساس مشیت حکیمانه در چارچوب حق و اعطای تمام نیازها برای هر چیزی حتی هدایت آنها است. (طه، آیه 50؛ دخان، آیه 4) این امور هر چند که از سوی خلیفه الله و معصوم(ع) به روح و فرشتگان براساس مکتوبات امالکتاب ابلاغ میشود، اما همه آن امور از نزد خدا و از ساحات نشئات گوناگون است. در حقیقت این خدا است که «رسولان» امر الهی را میفرستد تا بر اساس رحمت الهی که همه هستی را دربر گرفته، به کمالات بایسته و شایسته آنها برساند.(دخان، آیه 6؛ هود، آیه 119)
خدای شنوا و دانا درخواستهای ذاتی هر مخلوقی را میشنود و میداند و براساس حکمت و رحمت به آنان عطا میکند. در حقیقت او تنها آفریدگار نیست که مخلوقات را آفریده و رها کرده باشد و آنها چون ساعت به کار خود ادامه دهند و خدا هیچ دخل و تصرفی درآنها نداشته باشد، بلکه آفریدگار در مقام ربوبیت و پروردگاری نیز وارد میدان عمل میشود و برنامهای مشخص و معین برای هر آفریدهای دارد تا به کمال بایسته و شایستهاش برسد.(دخان، آیات 7 و8)
پس هیچ چیزی در هستی نیست که بیرون از برنامه مقدر و حکیمانه الهی باشد و همه همچنان تحت ربوبیت و پروردگاری خدا قرار دارند و همان طوری که خدا به عنوان پروردگار، هدایت فطری درونی با همه امکانات مورد نیاز برای رسیدن به کمالات در آفریدهها قرار داده است (طه، آیه 50)، همچنین براساس همان ربوبیت و پروردگاری برنامههایی مشخص از جمله هدایت وحیانی تشریعی را برای انسان و جن قرار داده تا در مسیر آن، عبودیت کرده و به تقوای الهی و کمالات خویش برسند. (روم، آیه 30؛ بقره، آیات 1 تا 5 و 38) بنابراین، هیچ چیزی در دنیا بر اساس بازیچه نیست، بلکه مطابق حکمت و مشیت حکیمانه و مقدرات الهی است که از قبل نوشته و بارگذاری شده است. پس مرگ و زندگی نه تنها درباره انسان بلکه برای هر مخلوقی بر اساس همان مشیت حکیمانه و مقدراتی است خدای علیم حکیم قرار داده است. (دخان، آیات 7 تا 10)
هر چند که شب قدر برای مقدرات یکساله است، اما وقتی شخصی در مقام مؤمن متقی به درک شب قدر نائل شود و به حقیقت آن برسد، در یک شب میتواند کاری کند که مقدرات اصلی او نیز تغییر کند تا جایی که اگر سرنوشت و تقدیر حتمی و قطعی او شقاوت و بدبختی است، به سعادت و خوشبختی تبدیل شود؛ زیرا همه امور در دست خدایی است که سمیع علیم است (دخان، آیات 3 تا 6)؛ زیرا خدای سمیع و علیم درشب قدر به بنده خویش نگاه رحمت داشته و دعایش را مستجاب میکند تا جایی که اگر درام الکتاب سرنوشت شقاوتآمیز در طول یک سال یا برای ابد برایش باشد، آن را محو کرده و برایش سرنوشتی دیگر رقم میزند که سعادتآمیز باشد؛ زیرا خدا میفرماید: خدا هر چیزی را بخواهد محو و اثبات میکند و نزدشامالکتاب است.(زعد، آیه 39)
ادراک شب قدر برای روزهداران حقیقی
از نظر قرآن، درک شب قدر بسیار مهم و اساسی است؛ زیرا ارزش آن برابر بلکه برتر از هزار ماه است که نزدیک به هشتاد و چهارسال میشود. ازهمین رو، گفته میشود «ره صدساله را یک شبه رفت». پس اگر کسی یک شب قدر را درک کند، گویی ره صد ساله عمری را یک شبه پیموده است و کسی که صد سال باید تلاش کند تا به چیزی برسد ادراککننده شب قدر آن را یک شبه پیموده و بدان رسیده است.
البته هر کسی از مؤمنان روزهدار متقی در سطح خویش میتوانند از این شب قدر بهره گیرند. آن شب را باید به معنای حقیقی کلمه احیاء گرفت و دل را به نور حیاتبخش و شفاء بخش قرآن احیاء کرد و درمان نمود و به شفای حقیقی و درمان واقعی رسید.
اهمیت دعا و استغفار در شب قدر
مؤمن باید خود را به عطر استغفار معطر و خوشبو کند تا فرشتگان به نزدش در آیند و با او جلوس داشته باشند؛ همان طوری که بوی به ظاهر نامطبوع دهان روزهدار عطری خویش برای اهل ملکوت است.
از نظر قرآن اگر دعا و خواستن مردم نبود، خدا هیچ اعتنایی به افراد نمیکرد (فرقان، آیه 7) و اگر خدا حتی به افراد بشر نگاهی میکند وقتی است که دعا و تضرع میکنند و دست از استکبار برمیدارند؛ زیرا کسی که دعا نمیکند و به دعوت الهی که از طریق حبیب خویش رسول رحمه للعالمین(انبیاء، آیه 107) ابلاغ کرده، پاسخ مثبت نمیدهد، مستکبری است که دست شیطان را نیز از پشت بسته است (غافر، آیه 60)؛ زیرا شیطان مستکبری است که دست از سجده بر آدم برداشت، اما این دست از عبادت از خدا برداشته است.
بنابراین، اگر کسی شب قدر را درک کرد باید به نماز و استغفار و قرآن و دعا و تضرع بپردازد تا خدا در آن شب به او عنایتی کند و اگر در تقدیرش سرنوشتی بد رقم خورده خدا آن را محو کرده و خیری را برایش ثبت کند.
خدا در قرآن، پس از بیان احکام روزه و ارزش و اهمیت آن، بر این نکته تاکید دارد که ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن به عنوان هدایت و بینات الهی نازل شده، سپس میافزاید: و هرگاه بندگانم از تو دربارهام سؤال کردند پس به راستی که من نزدیکم. دعوت دعوتکننده و دعاکننده را هرگاه مرا بخوانند جواب میدهم؛ پس باید آنان مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا شاید رشد یابند. (بقره، آیه 186)
از این آیات به دست میآید که در ماه رمضان به ویژه شب قدری که زمان نزول قرآن و تقدیرات است، بهترین شرایط برای دعا کردن برای کسانی است که به خدا در قالب ایمان و عمل صالحی چون روزه پاسخ دادهاند و به سوی خدا رفتهاند.
خدا در این زمان به آنان نزدیکتر از دیگران است و امکان اینکه به رشد برسند بیشتر از حالت دیگر است. از نظر قرآن، رشد حقیقی رهایی از سفاهت و سبک مغزی است که کافران و منافقان بدان گرفتار هستند و اسلام ندارند و دلهایشان مهر شده است و گرفتار بیشعوری واقعی هستند (بقره، آیات 130 و 7 تا 15)؛ اما کسی که به اسلام ایمان آورد و نور ایمان در دلش روشن و قلب او به آن آراسته شده و نسبت به کفر و فسوق و عصیان کراهت دارد، همان راشدون حقیقی هستند.(حجرات، آیه 7)
بنابراین از همه این آیات این معنا به دست میآید که با دعا و تضرع میتوان به تقدیری رسید که او را در مسیر رشد قرار میدهد و به هدایت شاکرین میرساند؛ زیرا آیه 186 سوره بقره در میان آیاتی است که درباره ماه رمضان و شب قدر و ارزش و جایگاه روزه و احکام آن وارد شده است؛ به ویژه که پس از این آیه نیز خدا در آیه 187 احکام دیگری از روزه را بیان میکند.
به سخن دیگر، ماه رمضان فرصتی بینظیر برای کسانی است که بخواهند تقدیر خویش را با دعا تغییر دهند و شقاوت را به سعادت تبدیل کنند. شرایط برای تبدیل تقدیرات با دعا و تضرع به ویژه در شب قدر چنان فراهم است که خدا به روزهداران میفرماید چون شما در عمل با روزهداری دعوت مرا اجابت تمام کردهاید، من نیز دعوت شما را که در قالب دعا بیان شده، اجابت میکنم.
روزهدار با روزه خویش خود را به چنان جایگاهی از قرب الهی رسانیده که خدا در نزدیکترین شرایط به او است و چون دعوت الهی را اجابت کرده و به مهمانی خدا رفته است، خدای کریم نیز به عنوان میزبان بهترین پذیرایی را از مهمان خویش به عمل میآورد و او را به حقیقتی راه میدهد که رشد حقیقی است و به مقصود در مقصد اعلی میرساند و اینگونه سعادت ابدی را برایش رقم میزند.