به بهانه جوایز هفتاد و چهارمین جشنواره فیلم برلین
تمام شد آقایان! دکان دیگری باز کنید!
سعید متین
علیرغم همه تبلیغات سنگین رسانههای زنجیرهای داخلی و خارجی برای اثری به نام «کیک محبوب من» و اینکه خود را از مدتها قبل برای یک پروپاگاندای عظیم آماده ساخته بودند، اما فیلم یاد شده تقریباً هیچ جایزهای از هیئت داوران جشنواره دشت نکرد.
سکوت مرگبار رسانههای زنجیرهای ذکر شده، حکایت از شوک شدیدی داشت که همه رشتههایشان را به یکباره پنبه کرد.
آنچه طی این یکی دو روز به عنوان جایزه فیپرشی یا همان منتقدان بینالمللی توی بوق کردند نیز یک جایزه حاشیهای بیش نبود که در واقع به 4 فیلم تعلق گرفت و یکی از آن 4 فیلم،«کیک محبوب من» بود!
البته این موضوع چندان دور از انتظار به نظر نمیرسید و همچنانکه در نقد اثر یاد شده هم نوشتم، «کیک محبوب من»، آنچه کم داشت و یا اصلاً نداشت همان «سینما» بود.
و به جای آن حجم عظیمی از شعر و شعار و چند پیرزن بیحجاب و مشروبخوری و روابط آنچنانی را جانشین اصل «سینما» و «بیان سینمایی» نموده بود که دیگر به قول معروف «آش آنقدر شور شد که خان هم فهمید».
و خان برلین نیز همچون برخی جشنوارههای دیگر مثل ونیز حاضر نشد اعتبار جشنوارهاش را پای یک اثر غیر سینمایی و شعاری با ترکیبی از ابتذال فیلمفارسی له و لورده کند!!
این موضوع را هنگام جشنواره ونیز و تبلیغات فراوان بر سر یکی دو اثر منتسب به سینمای به اصطلاح زیرزمینی یا اورژانسی ایران هم نوشتم که دیگر سینمای اورژانسی کار نمیکند. دوره دکانهای ممنوعالخروجی نیز به سر آمده (امثال جعفر پناهی و رسول اف و... دیگر ته این دکان را درآوردند!). دوران بیانیه و شعار و کمپینهای به اصطلاح سیاسی حتی در سیاسیترین جشنواره هم گذشته است. دیگر کسی صندلی خالی و اشک و آه هم هزینه نمیکند!
تمام شد آقایان! وقتش است که اگر میتوانید دکان دیگری باز کنید وگرنه باید از ماشین اورژانس پیاده شوید!!
یادتان باشد اگر حتی به نظر خودتان مثلاً همه خط قرمزهای یک جامعه را هم زیرپا گذارده باشید، در یک جشنواره سینمایی اهمیتی ندارد، موضوعی که در یک فستیوال سینمایی مهم است، «سینما»ست حضرات! «سینما».
جماعت! لطفا ابتدا «سینما» را یاد بگیرید، بعد که آن را آموختید، هرچه خواستید خطوط قرمز و آبی و سیاه و سفید و زرد و سبز و هر رنگ دیگری را زیر پا بگذارید!!