تقلای غرب برای منصرف کردن ایران از نقشآفرینی مؤثرتر در جنگ غزه (خبر ویژه)
آمریکا و غرب نقش مؤثر ایران در تحولات مقاومت فلسطین را میشناسند اما با انکار این نقش سعی میکنند ایران را از نقشآفرینی مستقیم منصرف کنند.
وبسایت دویچه وله با انتشار این تحلیل نوشت: از ابتدای حمله تلافی جویانه اسرائیل به غزه، احتمال نگرانی از گسترش جنگ به جبهههای دیگر مطرح بوده است. جمهوری اسلامی از ابتدا ضمن حمایت همهجانبه از عملیات «طوفان الاقصی» این پیام را داد که تمایل به مداخله در جنگ ندارد. اما در عین حال برای عدم مداخله شرط عدم حمله زمینی ارتش اسرائیل به غزه را طرح کرد. دولت آمریکا و اتحادیه اروپا نیز پیامی را با واسطه منتقل کردند که قصد درگیری با ایران ندارند.
دولت اسرائیل ضمن تهدید، تلویحا با راهکار امنیتی غرب در محدود کردن حوزه درگیری همراهی کرد. اعلام چندباره نبود نشانه و مدرک برای مشارکت جمهوری اسلامی در حمله نظامی حماس از سوی غرب نیز بیش از آنکه بازتابدهنده واقعیت باشد، تدبیری سیاسی برای اقناع ایران به اجتناب از درگیری مستقیم و یا گسترش جنگ نیابتی با اسرائیل بود.
جمهوری اسلامی در هفته گذشته حضور فعالی در مذاکرات دیپلماتیک داشت. سفر امیرعبداللهیان به کشورهای عربی و مذاکره مستقیم با رهبران حزبالله لبنان و حماس نشانگر تلاش بیوقفه حکومت ایران برای خنثیسازی فشارها به غزه و حماس است. از همان ابتدا امیرعبداللهیان نسبت به تداوم حملات نظامی سنگین اسرائیل به غزه هشدار داد و رسما گفت، جمهوری اسلامی نمیتواند بیتفاوت باشد. همزمان نیز حزبالله لبنان درگیری محدود با اسرائیل و فعال کردن درگیری در مرزهای شمالی اسرائیل را آغاز کرد. در آخرین موضعگیری، امیرعبداللهیان با طرح مواضعی متضاد تهدید کرد که «زمان برای راهحلهای سیاسی در غزه رو به پایان است» و «جبهه مقاومت» نمیتواند سکوت کند. پیشتر نیز «نورنیوز»، رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی ایران، هشدار داد که «اگر اسرائیلاشتباه کند و در تله حمله زمینی به غزه بیفتد، باید منتظر شگفتی دوم پس از طوفان الاقصی باشد».
برخی از مقامات حشدالشعبی در عراق نیز از همان روزهای اول جنگ غزه تهدید کردند که اگر درگیریها ادامه پیدا کند، آنها مداخله میکنند. جمهوری اسلامی برنامهریزی برای مداخله را انجام داده و گام به گام جلو میآید. اگر اسرائیل حمله زمینی قریبالوقوع به نوار غزه را شروع کند و حماس تحت فشار بیشتری قرار بگیرد، جمهوری اسلامی و شبکههای نیروهای تحت امرش در تنگنا قرار میگیرند تا واکنشی انجام دهند.
آسیبپذیری اسرائیل در صورت گسترش جبهههای جنگ، مشوق و نقطه امید ایران و نیروهای همسو در باز کردن حوزههای درگیری و ناامن کردن شمال اسرائیل است. در عین حال واکنش آمریکا و بریتانیا محدودیت آنها است که البته اثر بازدارنده کامل ندارد... شرایط پیچیده و متغیرهای کنترلناپذیر اجازه نمیدهد تا دوطرف درگیر برنامههایشان را در چارچوب اراده خود پیش ببرند.
افزایش ناامنی در اسرائیل و شمار کشتهشدگان و مختل شدن زندگی روزمره در اسرائیل نقطه امید و اتکای جمهوری اسلامی و شبکه نیروهای همسو با آن است. جمهوری اسلامی همچنین بر روی حمایت افکار عمومی کشورهای اسلامی نیز حساب کرده است. رصد کردن تحولات و اتفاقات نشان میدهد که دست «جبهه مقاومت» روی ماشه است و این نیروها منتظرند تا ایران دستور نهایی را به آنها بدهد؛ اگر چه از ابتدا حزبالله لبنان درگیری محدود را شروع کرده و آن را ادامه داده است.
شرایط به گونهای است که هر دو طرف ضمن عدم تمایل به گشودن جبهه جدید، ناگزیر از واکنش برای ممانعت از شکست هستند. ابعاد عملیات
«طوفان الاقصی» آنقدر گسترده بود که پتانسیل شکلگیری درگیری و تنش جدید در منطقه را ایجاد کرده است.
اسرائیل مجبور به واکنش سنگین برای بازگرداندن موازنه قوا به قبل
از ۷ اکتبر و بازسازی اقتدار امنیتی است. از سوی دیگر حماس و متحدانش نیز برای جلوگیری از عقب رفتن و تثبیت دستاوردهای موردنظر، از منظر خود، راهی جز درگیری تمامقد ندارند. شکاف موجود در جامعه جهانی و سمتگیری روسیه و چین به سمت فلسطینیها و مواجهه با رویکرد حمایتی غرب از اسرائیل نیز به نوبه خود بر پیچیدگی شرایط افزوده و کار اسرائیل را برای رسیدن به اهداف مورد نظرش دشوار کرده است.