دوقطبیسازی با مسئله حجاب راهبرد دشمن برای تجزیه ایران
مهدی جبرائیلی تبریزی
دوقطبی شدن جامعه (Polarization) یا شکاف سیاسی (Political Divide) خطرناکترین پدیده اجتماعی است که هم از منظر آموزههای دینی و هم از نگره جامعهشناختی عامل ایجاد بحران سیاسی- اجتماعی و امنیتی میشود. زیرا در فضای دوقطبی امکان مفاهمه و صورتبندی هرگونه راهکار مسالمتآمیز و گفتوگومحور غیرممکن است. و بستر اجتماعی برای بروز رفتارهای خشونتآمیز کاملا مهیا میباشد.
در اسلام دوقطبیهای نامطلوب و مبتنی بر نژاد، جغرافیا، تفاوت ظاهری و... نفی و تقبیح شده است.(حجرات/ ۱۳). اما مرزبندی و دوقطبیسازی بین حق و باطل همچنین مقابله و مبارزه با مستکبر و ظالم در ادبیات دینی تاکید شده است.
مستکبر در ادبیات قرآنی، به فردی اطلاق میشود که خود را برتر از دیگران میداند و حق بیشتری برای خود قائل است و به دنبال ضایع کردن حقوق دیگران است. ظالم نیز کسی است که آنچه را که حق خود نیست و متعلق به دیگری است، به طرق غیرمشروع، تصاحب میکند.
ریشهها و عوامل دوقطبی شدن جامعه ایرانی متغیرهایی مانند جدال سنت و مدرنیته، شکاف نسلها، ضعف نظام آموزشی، شبکههای اجتماعی و جهانی شدن فرهنگ هستند. دال کانونی همه این مولفهها را باید در شناخت و ذهنیت جستوجو کرد.
تغییر ادراکی نسبت به سنت و هویت ملی توسط دشمنان با جدیّت مهندسی میشود. آنان برای کانالیزه کردن و مدیریت ادراکات عمومی و نخبگی در کشور تلاش میکنند. ابزار رسانه و فضای مجازی با استفاده از ضعف سواد رسانهای در کشور، مهمترین سلاح دشمن در جنگ شناختی(Cognitive Warfare) نابرابر است.
در جنگ رسانهای، چیدمان و هدفگذاری دشمن رودررو قرار دادن مردم با مردم و مردم با حاکمیت است. این غایت با ترویج و ترغیب گفتمان ضددینی و قبحزدایی از برخی رفتارهای خلاف شرع و قانون، درصدد ایجاد تعارض علنی اجتماعی است.
در مسئله حجاب، دشمن با ایجاد تردید در مشروعیت آن به دنبال تقدسزدایی از حجاب و شخصیسازی آن است و در مرتبه بعدی و تقلیل آن به امری حکومتی و سیاسی و القای مخالفت قشر بزرگی از مردم با حجاب، درصدد دوقطبیسازی بین مردم حاکمیت است.
همچنین با ایجاد شبکههای سازماندهیشده دختران، برای ظاهر شدن با پوششهای ساختارشکنانه و ناهنجار با پرداخت حقوق روزانه برای گشت زدن این افراد در سطح اجتماع و مراکز عمومی، و درگیری با آمران به معروف و ناهیان از منکر، به فعالسازی گسلهای معرفتی و ایجاد گسست اجتماعی و مردمی دست میزند.
حال در شرایط جنگ ترکیبی و در برابر راهبرد دوقطبیسازی در مسئله حجاب، جهاد تبیین مهمترین راهبرد و الگوی دفاعی است. چنانکه رهبر انقلاب فرمودند: «خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند نمیدانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند میکنند چه کسانی هستند، قطعاً نمیکنند». زیرا تبیین یکی از راههای دانستن و آگاه شدن است. یعنی در ساحت شناختی و معرفتی باید به ابزار تبیین مجهز شد.
توضیح اینکه تحرکات اجتماعی در ایران معمولا معلول محرکهای خارجی هستند. عوامل تحریک کننده با ایجاد فضای احساسی که در خلا عقلانیت رخ میدهد، بستر اجتماعی لازم برای دوقطبی شدن جامعه و ایجاد شکاف اجتماعی را فراهم میکنند. تبیین ، نقش مهمی در عقلانیت دارد.
پس در مقابله با این جبهه استکبار، اول نقشه دشمن و میدان و صحنه را خوب بشناسیم و سپس متناسب با شرایط، فعالیتهای لازم را طراحی کنیم.
یکی دیگر از راههای مقابله با خطرات ناشی از جامعه دوقطبی این است که فرهنگ مماشات و تحمل آرا و نظرات یکدیگر در جامعه تقویت شود. در گزارهها و آموزههای اخلاقی دین اسلام هم بر مدارا تاکید بسیاری شده است.
درباره موضوع حجاب به طور خاص، قشر معتقد به حجاب کامل، نسبت به کسانی که چنین عقیدهای ندارند، دلسوزانه رفتار کنند. در طرف مقابل، با احترام به قانون، نباید پوششی داشته باشند که موجب شوک فرهنگی و تحریک احساسات منفی در جامعه ایمانی شود. البته برخورد قهری با هنجارشکنان حق حکومت و ضابطان قانونی است.
یکی از دلایلی که نشان میدهد، حکومت و شریعت دوقطبیسازی را برنمیتابد، امر به معروف و نهی از منکر زبانی است. با توجه به شرایط متعدد این اصل و دلسوزانه و محترمانه بودن آن و پرهیز از هرگونه برخورد قهرآمیز افراد جامعه، زمینه دوقطبی شدن جامعه در امر حجاب، منتفی میشود.
باید توجه داشت که راهبرد دشمن برای تجزیه ایران در جنگ ترکیبی، البته با ضریبدهی به جنگ شناختی، دوقطبیسازی در مسئله حجاب است. از این رو توجه به مصالح ملی و منافع عمومی، با راهبردهای گفتوگو، پاسخگویی مسئولان و تبیین رسانهای میتواند نقشههای دشمن را خنثی کند.