kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۱۲۶۰
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۲:۰۸

اخبار ویژه

 
 
راز شکاف و به هم ریختگی در جبهه اصلاحات
اختلاف نظرها در جبهه اصلاحات بر سر دو موضوع، یکی حضور یا تحریم انتخابات و دوم فعالیت به عنوان اصلاح‌طلب زیر چتر نظام و انقلاب یا همراهی به جریان برانداز وابسته غرب شدت گرفته است.
بهزاد نبوی رئیس جبهه اصلاحات، تحت برخی فشارها از ریاست جبهه اصلاحات کناره‌گیری کرد چرا که گفته بود: «قطعا نمی‌‌توانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه می‌‌دهند، همسو شویم. بحث محافظه‌کاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما می‌‌خواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمی‌‌خواهیم دینامیت زیر ساختمان بگذاریم».
اکنون بحث انتخابات، اختلافات را جدی تر کرده است. در این زمینه پایگاه اینترنتی نامه‌نیوز نوشت: برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب ثبت‌نام اولیه انتخاباتی خود را انجام دادند. با این وصف جبهه اصلاحات در انتخابات چه تصمیمی می‌گیرد؟ حسین رسولی، عضو جبهه اصلاحات، در این باره گفت: «بر اساس موضع جبهه اصلاحات، اصلاح‌طلبان ورود سازمانی و تشکیلاتی به انتخابات  نخواهند داشت و آن افرادی که ثبت‌نام اولیه خود را انجام دادند، در قالب اراده فردی خود عمل 
کرده‌اند».
رسولی افزود: «من مانند آقای نبوی باور دارم که جبهه اصلاحات نباید به سمت تحریم انتخابات حرکت کند و حرکت هم خواهیم کرد. در شرایطی که برخی گروه‌ها سعی در پیاده‌کردن نیروهای انقلاب از قطار انقلاب دارد، مرز مشخص ما به عنوان اصلاح‌طلبان درون نظام با جریان برانداز که دنبال سرنگونی نظام هستند، صندوق رأی است. اکنون وضعیتی را ایجاد کرده‌اند که اصلاح‌طلبان ریشه‌داری مانند آقای بهزاد نبوی و دیگر دوستان ریشه‌دار امکان هیچ نقش‌آفرینی در انتخابات را ندارند. ما به انتخابات و صندوق رأی باور داریم اما باید شرایط برای حضور اصلاح‌طلبان هم فراهم شود».
این اظهارات در حالی است که اصلاح‌طلبان هم در انتخابات قبلی مجلس سه فهرست ارائه کردند و هم در انتخابات ریاست جمهوری، نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان به ریاست نبوی، با رای 16 حزب اکثریت، از نامزدی آقای همتی حمایت کرد.
در همین حال حمیدرضا جلایی‌پور در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد و درباره ارزیابی‌اش از روند انتخاب رئیس جبهه اصلاحات (جایگزینی نبوی با آذر منصوری) اظهار داشت: ما در ایران یک مشکلی داریم که در تاریخ معاصر چندین بار تجربه شده است، آن هم این است که شخصیت‌های سیاسی واقع‌گرا و اخلاقی ما را افرادی که از موضع «آوانگاردی» حرکت می‌کنند به سخره می‌گیرند. شما در جریان نهضت ملی شدن نفت ببینید چپ‌های پیشرو چقدر خلیل ملکی را اذیت کردند (ملکی در آن زمان جزو نوادر روزگار بود). وقتی این اذیت‌ها (ادامه‌دار) شود شخصیت‌های پخته‌ای که عزت نفس دارند، کنار می‌کشند. این بار هم در کنار تداوم انحصارطلبی خالص‌گرایان، از این نوع اذیت‌ها در جبهه اصلاحات هم وجود داشت و متاسفانه این جبهه نتوانست از ریاست آقای بهزاد نبوی استفاده درستی داشته باشد. به نظر من ایشان هم جزو شخصیت‌های پخته، اخلاقی و مجرب دوره ما است.
از سوی دیگر جلال میرزایی، عضو فراکسیون امید (اصلاح طلبان) در مجلس دهم که در انتخابات ثبت‌نام کرده، به روزنامه شرق اذعان کرد که به خاطر نامزد شدن، از سوی برخی اصلاح‌طلبان متهم به «قدرت‌طلبی، مماشات و برچسب‌های بدتر» شده است.
وی درباره نوع حضور امثال روحانی و لاریجانی و جهانگیری در انتخابات گفت: واقعیت امر آن است که حسن روحانی یا علی لاریجانی و چهره‌هایی از این دست سالیان متمادی در پست‌ها و مناصب مختلف حضور داشته‌اند و اکنون برای جوانان و فعالان سیاسی اصلاح‌طلب، میانه‌رو و معتدل دیگر حضور این افراد جذابیت چندانی ندارد تا جایی که از حضور آنها در عرصه انتخابات استقبال نمی‌کنند. زمانی که حمایت سیاسی لازم از حضور این افراد شکل نگیرد و جامعه و رسانه‌ها هم اقبالی برای حضور آنها نداشته باشند، طبیعتا دیگر رغبتی برای حضور وجود ندارد و این افراد هم ترجیح می‌دهند به جای حضور مستقیم از نیروهای همسو با خود حمایت کنند. اما این به آن معنا نیست که افرادی مانند روحانی، لاریجانی، جهانگیری و... فعالیت سیاسی یا سیاست‌ورزی را به کل کنار گذاشته باشند، بلکه به باور من اکنون رفتار و کنش سیاست‌ورزانه این افراد از یک حالت به حالت دیگر تغییر پیدا کرده است.
میرزایی افزود: اطلاع دارم که کسانی مانند آقای لاریجانی، جهانگیری، دکتر عارف و سایر احزاب به افراد نزدیک خود پیشنهاد کرده‌اند که در مرحله پیش‌ثبت‌نام حضور پیدا کنند تا در صورت تأیید بتوانند برنامه انتخاباتی خود را داشته باشند. 
وی گفت: باید از این فضا استفاده کرد. با ناله‌کردن، نق‌زدن، تکرار ارزیابی بدبینانه، دامن‌زدن به برخی نگاه‌های براندازانه و القای بن‌بست سیاسی‌ کاری از پیش نمی‌رود. ما راهی جز سیاست‌ورزی مدنی در چارچوب قانون جمهوری اسلامی ایران نداریم. یا این راه وجود دارد یا باید به سمت مسیرهای نامطلوب برویم. ما که برانداز نیستیم. اکنون افراد و احزابی که موضوع مشارکت‌نکردن یا تحریم را در دستور کار دارند، بعد از این چه خواهند کرد؟
وی گفت: ‌ در مجلس قبل هیچ‌گاه صدای‌ اعضای فراکسیون اصلاح‌طلبان شنیده نشد چون اصلاح‌طلبان برنامه‌ای برای انتخابات نداشتند. ببینید، نباید فراموش کنیم که بخشی از اتفاقات سال ۹۸ به تنگ‌نظری‌های اصولگرایی ربط داشت؛ اما همه چیز فقط به آنها مربوط بود یا ما هم مقصر بودیم؟! به هر حال اصلاح‌طلبان در سال ۹۸ واقعا نتوانستند به یک ائتلاف واحد دست پیدا کنند. شما بهتر از من به وضعیت جبهه اصلاحات در آن مقطع و سال‌های قبل و بعدش واقف هستید. دیدید برای آقای عارف، موسوی ‌لاری، بهزاد نبوی و... چه مشکلاتی ایجاد شد که از جبهه اصلاحات کنار رفتند. همه احزاب یک ارزیابی متفاوت و حتی متضاد از همدیگر داشتند. برخی به دنبال ثبت‌نام بودند و برخی انتخابات را تحریم کردند. اکنون هم واقعا جبهه اصلاحات و اصلاح‌طلبان دچار یک بی‌برنامگی مشهود و عیان هستند. نمی‌توان همه چیز را گردن فضای بسته و محدود انداخت.
این نماینده سابق مجلس گفت: اصلاح‌طلبان به چنان انفعال، اختلاف درونی و بن‌بستی رسیده‌اند که کسانی مانند محمد مهاجری، حائری، مهدی نصیری و... برای آنها تعیین‌ تکلیف می‌کنند. این نشان می‌دهد که سیاست‌ورزی در اصلاح‌طلبان بد معنا شده است. همین‌ها می‌گویند اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس امسال مشارکت کنند میخ تابوتی بر جریان اصلاح‌طلبان خواهند کوبید. چرا باید اصولگرایانی که تا همین چند سال پیش در بدنه قدرت بودند و اکنون به‌ظاهر آن ارتباط سابق را ندارند، این نسخه‌های رادیکال‌تر از اصلاح‌طلبان را برای خود اصلاح‌طلبان بپیچند و جریان اصلاحات را به اپوزیسیون غیرمدنی تبدیل کنند؟ وی در پاسخ این سوال که «به عنوان یک چهره سیاسی نزدیک به دکتر عارف، ایشان برنامه‌ای برای انتخابات دارند؟» گفت: اجازه دهید فعلا به این مسئله جواب ندهم تا بعد از روشن‌شدن نتایج پیش‌ثبت‌نام‌ها.
 
گاوگیجه گردانندگان بهائی BBC از محرم پرشور امسال در ایران
رسانه فارسی زبان دولت انگلیس اذعان کرد امسال با وجود تورم و افزایش قیمت‌ها و در حالی که کمک اندک شهرداری به هیئت افزایش نیافته بود، عزاداری‌های محرم چشمگیرتر از قبل بود.
بی‌بی‌سی در حالی‌که می‌خواست گرانی و تورم را هم به رخ بکشد، اذعان کرد مردم و هیئت‌ها هرطور که شده مراسم عزاداری را برپا داشته‌اند. بی‌بی‌سی در مطلب متناقض خود البته این ادعاها را هم مطرح کرد که افزایش عزاداری‌ها، مهندسی حکومت بوده است(!) این تحلیل پریشان هم اعتراف به عمق نفوذ جمهوری اسلامی است و حال آن‌که هیچ حکومتی قادر نیست مراسمی دو ماهه را با مشارکت ده‌ها میلیونی مردم راه اندازی یا مدیریت کند.
وبسایت بی‌بی‌سی در تحلیلی مغشوش از مبدا لندن نوشت: در محرم امسال در ایران، از یک‌طرف سایه تورم بر سر آن بیشتر از سال‌های گذشته بود و از طرف دیگر، فضای دو دستگی میان مردم برای برگزاری یا عدم برگزاری مراسم آن، بیشتر از هر سالی در جامعه ایران وجود داشت.
محرم امسال هم برگزار شد و حالا حکومت در پی برگزاری مقدمات راهپیمایی اربعین است که چند سالی است برگزار می‌شود و رسانه‌های حکومتی هم مانور خوبی از طریق آن برای گسترش فرهنگ شیعه و طرفداری از حکومت می‌دهند. امسال هم مانند سال گذشته، مبلغ شش میلیون تومان به هیئت‌های مذهبی از طرف شهرداری کمک شد. مبلغی که با وجود تورم و افزایش قیمت‌ها، از سال گذشته تا امسال افزایش پیدا نکرده و معلوم است کفگیر به ته دیگ خورده است.
در شرایطی که جامعه ایران با تورم افسار گسیخته‌ روبه‌رو است، در بازار وسایل محرم، زنجیرهای ۱ میلیون و ۲۵۰ هزار تومانی و ۱ میلیون و سیصد هزار تومانی و علامت‌های ۱۸۰ میلیون تومانی به بالا به چشم می ‌خورد. اکثر هیئت‌ها هر سال مجبور به تعویض پوست طبل هستند و حالا در گرانی‌های امسال مجبور بودند برای تعویض آن تا دو میلیون تومان هزینه کنند. اگر طبل بزرگ باشد و نیاز به چرخ برای حمل و نقل داشته باشد، همان چرخ یک میلیون تومان برای صاحبان هیئت آب می‌خورد.
در موضوع شور و توجه به محرم هم بیشتر کسانی که با بی‌بی‌سی فارسی صحبت کردند(!)، به این موضوع اشاره کردند که احساس می‌کنند حکومت به طور عمد و ویژه‌ای تلاش کرد تا مراسم محرم امسال شلوغ‌تر و پرسروصداتر از سال‌های گذشته باشد.
شبکه دولتی انگلیس که توسط عناصر بهائی اداره می شود، می افزاید: یکی از ساکنین شهر لواسان می‌گوید که خیابان‌های نزدیک خانه او که هیچ سالی در آن‌جا مراسم برگزار نمی‌شد، امسال با پارچه سیاه و چراغانی و پرچم، تبدیل به محل عزاداری شد. شهروند دیگری هم از شهر یزد می‌گوید که امسال محرم به نظر می‌رسید که قوی‌تر از هر سال دیگری برگزار شد.
یکی از بانیان هیئتی در تهران درباره میزان مبلغ درنظر گرفته برای هیئت‌ها از سوی حکومت می‌گوید که پرداخت مبلغ شش میلیون تومان به هیئت‌ها براساس سال قبل و بدون در نظر گرفتن تورم افسارگسیخته در مقابل هزینه‌های سنگینی که هیئات متقبل می‌شوند رقم قابل توجهی نیست و هیچ است. 
شهروندی از محله کامرانیه تهران در رابطه با اوضاع و احوال محرم در محله‌اش می‌گوید که اکثر خانه‌های اطراف خانه او دولتی و خانواده شهید و مذهبی هستند و برای همین یک هفته مانده به محرم همه جا پرچم سیاه و علم و کتل بود.
هاله از گرگان می‌گوید که یک سری از هیئت‌ها به‌ خاطر این‌که از عقایدشان برگشته‌اند و یا از پس هزینه‌های نذری برنمی‌آیند دیگر شام نمی‌دهند(!)
در حالی که دیگر رسانه‌های ضد انقلاب همواره ادعا می‌کنند مردم به خاطر شام و نذری به هیئت‌ها می روند، بی‌بی‌سی نوشت: «با این‌هزینه‌ها نمی‌شد اصلا شام ‌داد.» این را یکی از مسئولان هیئتی در شهر کرج می‌گوید. او می‌گوید که فقط حدود ۲۰ میلیون تومان برای نصب داربست تکیه پول داده‌ایم. در توضیح دیگر مخارجی که داشته‌اند، می‌گوید که هر شب ۵ میلیون تومان هزینه اجاره سیستم صوتی هیئت است.او توضیح می‌دهد که هزینه خرید برنج و گوشت و دیگر لوازم پخت و پز به قدری زیاد شده که نتوانستیم مثل سال‌های گذشته هر شب نذری بدهیم.
یکی از اعضای هیئتی در کرج در رابطه با هزینه‌ها و کمک‌های هر ساله اعضای هیئت یا خارج از هیئت برای برگزاری مراسم می‌گوید که امسال یکی از بانیان اصلی هیئت از مشارکت انصراف داد و در نتیجه ما هم خودمان پول گذاشتیم و جمع کردیم و هیچ کمکی از هیچ‌جا نیامد.
... هیئتی که دارند حسینیه‌ای در دل یکی از محله‌های جنوب شهر تهران است. هر شب برنامه دارند. سخنرانی و مداحی و سینه زنی. همه هم در داخل حسینیه تا مزاحم اهل محل نشوند. یکی از اعضای این هیئت می‌گوید: «تا سه چهار سال پیش، هر شب شام می‌دادیم. حتی دلمان نبود با برنج غیر ایرانی شام بدهیم اما دیدیم چاره‌ای نداریم و انجامش می‌دادیم، حالا اما امسال خبری از شام نبود. او تعریف می‌کند که « تصمیم گرفتیم هر طور می‌شود غذا را تهیه کنیم. اما خبری از برنج و خورشت نبود. پنیر و خیار و گوجه یا سیب‌زمینی و تخم مرغ آب‌پز و نان بین عزاداران پخش کردیم. در این گرانی، هر طور که می‌شود تلاش می‌کنیم چراغ هیئت را روشن نگه داریم.»
تلاش بی‌بی‌سی برای القای این‌که از عمق جامعه ایران گزارش می‌دهد و به محرم حساس است، حکایت اظهارات کارتر رئیس جمهور آمریکاست که گفته بود مواضع ایران با اسلام سازگار نیست، و با تحقیر از سوی امام خمینی (ره) مواجه شد که فرمود « اسلام‌‌شناسی تقریبا رو به تورم است. خوب، صدام هم اسلام‌شناس شده است! آقای (انور) سادات هم جزو اسلام‌‌شناس‌‌هاست که تشخیص می‌دهد که فلان  امر موافق اسلام است، موافق اسلام نیست! اخیرا آقای کارتر هم جزو اسلام‌‌شناس‌هاست! در یک جلسه‌ای که مسافرت کرده ، گفته است این کارهایی که در ایران، فلان می‌کند این موافق اسلام نیست! فردا (مناخیم) بگین [نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی] هم اسلام‌شناس می‌شود و یا شده! هی می‌گویند: موافق اسلام نیست».
تلاش برای تخریب عزاداری سید الشهدا (ع) توسط انگلیس در حالی است که دولت انگلیس سالانه ده‌ها میلیون پوند برای ترویج شیعه انگلیسی، و همزمان مبالغ مشابهی برای ترویج بهائیت و وهابیت ضد شیعه هزینه می‌کند.
 
هم‌میهن: دولت روحانی خدمت بزرگی به قاچاقچیان سوخت کرد
روزنامه هم‌میهن می‌گوید آقای زنگنه وزیر نفت دولت روحانی با حذف کارت سوخت، خدمت بزرگی به قاچاق کرد.
این روزنامه از قول جواد نوفرستی کارشناس اقتصاد نوشت: من در تابستان سال ۱۳۹۷ آمادگی داشتم با وزیر نفت دولت حسن روحانی یا یکی از معاونان او مناظره کنم و با آمار خودشان ثابت کنم که روزی حداقل حدود ۱۰ میلیون لیتر قاچاق بنزین داریم. اگر کل سوخت تولیدی صرف مصرف واقعی داخل شود فعلاً نیاز به دستکاری قیمت بنزین نداریم چون در این فشار اقتصادی و کاهش قدرت خرید، کوچکترین افزایش، یک اشتباه بزرگ محض و فاجعه‌بار خواهد بود.
ایجاد سامانه کارت سوخت در سال ۱۳۸۶ باعث کاهش فروش ۱۰ میلیون لیتری بنزین در روز شد. قبل از کارت سوخت، رقم ۷۳ میلیون لیتر بود که به سرعت به حدود ۶۴ میلیون لیتر رسید و این یعنی ۱۰ میلیون لیتر قاچاق سوخت کم شد، مردم تردد و سفر خود را کاهش ندادند بلکه خیلی شفاف مشخص شد که این مقدار بنزین قاچاق می‌شده است. دولت روحانی اشتباه کرد و کارت سوخت را حذف کرد که باعث شد فروش ۶۴ میلیون لیتر بنزین در روز، بعد از ۸ سال یعنی در سال ۱۳۹۴ که کارت سوخت وجود داشت به ۷۳ میلیون لیتر برسد.
در سال ۱۳۹۷ آقای زنگنه وزیر نفت دولت وقت، کارت سوخت را حذف کرد و این‌چنین خدمت بزرگی به قاچاق کردند، فروش روزانه بنزین ظرف سه سال از ۷۳ میلیون به ۹۳ میلیون لیتر رسید. چرا از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۴ به فروش بنزین فقط ۸ میلیون لیتر اضافه شد اما ظرف سه سال به فروش روزانه ۱۹میلیون لیتر اضافه شد؟ علت فقط قاچاق بود. وقتی کارت سوخت حذف شود در حقیقت سامانه پایش و نظارت حذف می‌شود پس سوخت به‌جای این‌که به جایگاه‌دار تحویل داده شود در بین راه تغییر مسیر داده و در جای دیگر تخلیه می‌شود.
هم میهن همچنین از قول علی سعدوندی نوشت: وقتی قیمت کالاها افزایش پیدا می‌کند اما قیمت یک کالا که در اینجا بنزین است ثابت می‌ماند، دچار کمبود شده و بازار به هم می‌ریزد و درنهایت دیر یا زود با مشکلات امنیتی مواجه خواهیم شد. متاسفانه افرادی با تحکم این رویه را پیش می‌برند که ادعای اصلاح وضعیت کشور را دارند اما نتیجه آن اوضاع وضع فعلی است.
مطلقاً قیمت بنزین در حال حاضر منطقی نیست و باید به‌صورت تدریجی آن را اصلاح می‌کردند. کل زنجیره ارزش حامل‌های انرژی باید اصلاح شود تا قیمت واقعی خود را پیدا کند. از طرف دیگر باید سیاست‌های جبرانی گذاشته شود و یارانه نقدی پرداخت شود.
از تبعات اصلاح نشدن قیمت بنزین، افزایش مصرف و آلودگی هوا خواهد بود اما در نهایت باید پذیرفت که این روند باید تغییر کند. متاسفانه همیشه در مورد بنزین با شوک‌درمانی مواجه بوده‌ایم و به‌جای این‌که قیمت را به تدریج بالا ببرند قیمت را ثابت نگه می‌دارند تا در نهایت به بن‌بست برسند.