آموزش عالی فقط به مهندسی و دکتری ختم نمیشود!
کودکی دو یا سه ساله است و هنوز بسیاری از کلمات را هم نمیتواند درست ادا کند، اما به محض به حرف افتادن از او درباره شغل آیندهاش میپرسند و خودشان به او یاد میدهند که بگو: «دکتر» یا «مهندس».
گویا شنیدن همین دو کلمه به عنوان شغل آینده فرزندشان پاسخ تمام رویاهایی است که خودشان میخواستند به آن برسند و نرسیدند و حالا همان رویاها را برای فرزندشان تصور میکنند؛ فرزندی که هنوز حتی به سنی نرسیده که بتوان او را استعدادیابی کرد؛ شاید استعدادش در مهارت دیگری باشد؛ مهارتی باب میل و علاقهاش و حتی پردرآمدتر. آنقدر این دو کلمه: «دکتر» یا «مهندس» را در ذهن فرزند میخوانند تا همین دو شغل به رویای او هم در نوجوانی و جوانی تبدیل میشود، شاید هم به این رویا دست یابد اما آیا کشور این همه دکتر و مهندس نیاز دارد؟ اصلا آیا این دو شغل با استعداد و علاقه این فرد هم همخوانی دارد؟
علاقه و استعدادش این بود که یک متخصص فنی باشد اما حالا او به رویایی رسیده است که نه استعدادش را دارد نه علاقهاش؛ و کشوری که اتفاقا به آن متخصص فنی بیشتر نیاز دارد.
وقتی با کارشناسان آموزشی صحبت میکنیم علت این مسئله را در چند نکته میدانند، بهجز فرهنگ خانوادهها و مُد شدن برخی رشتهها که سبب رشد کاریکاتوری آموزش عالی کشور میشود؛ عدم اجرای صحیح آمایش آموزش عالی نیز یکی از بزرگترین دلایل این مسئله است.
کارشناسان میگویند باید دانشجویان از دانشگاهها با مهارت خارج شوند تا بتوانند آنچه در کلاسهای درس اساتید آموختهاند در بازار و صنعت نیز پیاده کنند؛ در این صورت هم نیاز کشور برطرف میشود و هم دانشجویان بیکار نمیمانند و به درآمدزایی هم میرسند، آنگاه این همه به سمت دکتر و مهندس شدن نمیروند و در رشته مورد علاقه خودشان ادامه تحصیل میدهند چرا که میدانند در رشته مورد علاقه و متناسب با استعدادشان هم میتوانند موفق باشند و بدرخشند و حتی درآمدزایی کنند.
فروردین ماه امسال مقام معظم رهبری نیز بر این امر تأکید فرمودند و از مسئولان وزارت علوم خواستند تا آمایش آموزش عالی را سرلوحه کار خود قرار دهند.
دقیقا از همان روز سخنرانی رهبر معظم انقلاب، آمایش آموزش عالی در دستور کار حوزههای مرتبط با آموزش عالی قرار گرفت و حالا پس از دو ماه در زمینه آمایش آموزش عالی و مهارت محوری اقداماتی در دانشگاهها صورت گرفته است تا رؤیای دکتر و مهندس شدن جوانان به پوسیده شدن زنجیر ارتباطی صنعت و دانشگاه منجر نشود و مهارتمحوری جای تئوری و رویاپردازی را بگیرد و خروجی دانشگاهها چیزی باشد که کشور به آن نیاز دارد.
معاون نظارت و راهبری ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی اعتقاد دارد که قرار نیست تمام دانشجویان دکتر و مهندس شوند، مرجعیت علمی مهم است اما در کنار آن رشتههای مهارت محور هم بسیار مهم است، ما باید به هر ۲ ضلع توجه کنیم یعنی آموزش عالی ما هم باید مشکل اشتغال و نیازهای کشور را حل کند و هم بحث مرجعیت علمی را مدنظر قرار دهد، اگر آموزش عالی ما این ۲ بال را در کنار هم نداشته باشد با یک بال نمیتواند به وضع مطلوب دست یابد.
از او درباره راهکار حل این مشکل سؤال میکنیم، از ماده ۷ و ۸ سند آمایش آموزش عالی صحبت میکند و میگوید: این دو ماده مربوط به نیازهای شغلی و حوزه آموزشهای مهارتی دانشجویان در دانشگاههای مهارت محور است که متاسفانه آموزش عالی ما در تمام زیرنظامها با این حوزه بسیار فاصله دارد، عموما در جهان قشر عظیمی از دانشآموزان و دانشجویان در حوزه مهارتی آموزش میبینند اما در کشور ما حوزه آموزش در حوزه مهارتی حرف زیادی برای گفتن ندارند. به طور مثال در کشور آلمان بیش از ۷۰ درصد و در کشور اتریش بیش از ۷۵ درصد دانشآموزان در حوزه فنی و مهارتی درس میخوانند و کمتر از ۳۰ درصد در حوزه تئوری تحصیل میکنند، بیشتر کشورهای اروپایی به همین صورت است اما در نظام آموزشی ما دقیقا برعکس این موضوع حاکم است یعنی در کشور ما ۳۰ درصد مهارتی تحصیل میکنند و نزدیک به ۷۰ درصد تئوری درس میخوانند که این موضوع باید از طریق آمایش آموزش عالی حل شود.
وی تأکید میکند که باید این مسئله فرهنگسازی شود تا جوانان و خانوادههای آنان بدانند قرار نیست تمام دانشجویان عزیز ما دکتر یا دانشمند شوند، در کشورهای دیگر جهان هم به این صورت نیست، بسیاری از کشورهای جهان به مهارت محوری بیشتر اهمیت میدهند، به طور کلی یکی از اهداف مهم آموزش عالی ما تربیت نیروی انسانی ماهر برای رفع نیازهای جامعه است که ما از این مسئله بسیار دور شدیم.
موضوع را از وزیر علوم پیگیری میکنیم. وی میگوید: براساس برنامه ششم توسعه باید ۳۰ درصد آموزش عالی مهارت محور باشد که متاسفانه ما به کمتر از ۲۰ درصد رسیدهایم که برای جبران این عقب افتادگی تلاش میکنیم تا با استفاده از ظرفیتهای برنامه هفتم منافع تمام دستگاهها مرتبط با پذیرش دانشجویان کارورز شود تا آنها مکلف به پذیرش دانشجویان کارورز و مهارت محور شوند، البته برای این کار یک عزم فرابخشی در این حوزه لازم است، یعنی تمام آموزشهای مهارتی در اختیار وزارت علوم نیست و در حال تلاش برای حل این مسئله هستیم.
رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی به عنوان یکی از دانشگاههای مهارت محور کشور درباره اجرای طرح آمایش آموزش عالی در دانشگاه علمی کاربردی، میگوید: به عنوان اولین چالش، احیاء مراکز آموزش علمیکاربردی در شرف تعطیلی با اجرای طرح آمایش آموزش عالی علمیکاربردی مورد توجه قرار گرفت که ضمن حذف کدرشته محلهای فاقد تقاضا و نیاز بازار، رشد ۲۵ تا ۳۰ درصدی پذیرش دانشجو را به ارمغان آورد. با اجرای این طرح در مهر ۱۴۰۱ تعداد ۸۸۰۰ کد رشته محل در دفترچه پذیرش قرار گرفت که در بهمن ۱۴۰۱ باتوجه به پایش صورت گرفته این تعداد به عدد ۶۲۰۰ کدرشته محل کاهش یافت و رشتههای فاقد متقاضی در بازار کار حذف شد.
وی از برنامههای این دانشگاه برای سال تحصیلی آینده خبر میدهد و میگوید: برای مهرماه ۱۴۰۲ نیز تعداد کد رشته محلهای اعلامی به عدد ۵۸۵۷ کدرشته محل رسیده است که تعداد ۸۵۷ کد رشته محل جدید مورد نیاز بازار کار نیز در این پذیرش ایجاد شده است، همچنین در اجرای طرح آمایش آموزش عالی علمیکاربردی به ۱۲۵ برنامه درسی جدید نیاز داشتیم که در طی یکسال گذشته این تعداد برنامه درسی تدوین شد و بازنگری الباقی برنامههای درسی نیز در دستور کار قرار دارد.
معاون آموزشی دانشگاه تهران نیز میگوید: وزارت علوم مصوب کرده در دوره کارشناسی حداقل ۱۵ واحد درسی به آموزش حرفهای اختصاص پیدا کند و هر دانشگاهی در این زمینه برنامهریزیهایی انجام میدهد.
مدیرکل دفتر گسترش آموزش عالی وزارت علوم هم میگوید: در بحث مهارت محوری یکی از کارهای اصلی که انجام میدهیم بازنگری رشتهها است که در برخی رشتهها، برنامههای درسی، کارورزی و کارآموزی تغییراتی به صورت حذف و اضافه داریم که این موضوع باعث میشود تواناییهای مهارتی فارغالتحصیلان بعد از فراغت از تحصیل به حدی باشد که بتوانند به راحتی وارد بازار کار شوند.
به نقل از فارس، به عقیده کارشناسان برنامههای درسی باید طوری طراحی شود تا دانشجویان در زمان تحصیل بتوانند در صنایع حضور یابند و با محیط کار از نزدیک آشنا شوند و علم و دانشی را که فراگرفتهاند را در صنایع به کار گیرند.