کج و کوله! (گفت و شنود)
گفت: آقای فاضل میبدی در اعتراض به استفاده پلیس از دوربینها برای تذکر درباره کشف حجاب گفته است؛ این کار نفاقپروری است(!)
گفتم: به حق چیزهای نشنیده! کجای تذکر برای حفظ حجاب نفاقپروری است؟!
گفت: میگوید برای اینکه فلان خانم با تذکر حجابش را رعایت میکند ولی یک خیابان آن طرفتر دوباره روسری را برمیدارد و این ترویج نفاق و دورویي است!
گفتم: اخلاص همیشه ضروری و لازمه انجام تکالیف شرعی است ولی ایشان که لباس مقدس روحانیت هم به تن دارد این نکته بدیهی را
نمیداند که شرط انجام احکام دینی و رعایت قانون اخلاص نیست؟! مثلاً شرابخواری و آدمکشی ممنوع است حالا از نظر ایشان اگر کسی در ملأ عام شراب بخورد یا در حال قتل یک انسان بیگناه باشد،
نباید مانع او شد!! چون به اخلاص! او لطمه میخورد؟!
گفت: تازه این آقا در دانشگاه هم تدریس میکند و معلوم نیست شورای عالی انقلاب فرهنگی چرا بدون آزمون میزان سواد اینگونه افراد به آنها اجازه تدریس میدهد؟!
گفتم: قاضی از متهم پرسید؛ سواد داری؟ گفت؛ سواد نوشتن دارم ولی سواد خواندن ندارم! یک ورق کاغذ به او داد و گفت؛ بنویس! طرف چند تا خط کج و کوله روی کاغذ کشید و تحویل داد! قاضی با تعجب گفت؛ این خط خطیها چیست؟! و ورقه را به دست او داد و گفت؛ خودت بخوان ببینم چه نوشتهای؟! متهم گفت؛ عرض کردم که
سواد خواندن ندارم!