مفهوم و کاربرد واژههای چهارگانه در قرآن (1)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
چهار واژه قرآنی که در ظاهر مترادف به نظر میرسند شامل: 1- نفس 2- قلب 3- روح 4- عقل چه مفهوم و کاربردهایی در قرآن کریم دارند و چگونه میتوان آنها را از یکدیگر تمییز داد؟
پاسخ:
جایگاه هر یک از این واژههای چهارگانه در قرآن
در قرآنکریم به ترتیب چهار واژه به ظاهر مترادف اما در حقیقت با کارکردهای متفاوت شامل: 1- نفس 2- قلب 3- روح 4- عقل ذکر شدهاند که همه آنها مربوط به نفس انسان میشوند، که هر یک از این چهار واژه در حقیقت نمایانگر بعد مشخصی از ابعاد وجودی انسان است. با چنین نگرشی باید گفت که سخن قرآن درباره نفس سخنی است زیر بنایی که مقام نخستین را احراز میکند، زیرا کلمه نفس در قرآن بیشتر از سایر واژهها به کار رفته است، و غالبا این کلمه بر انسان به عنوان یک موجود زنده دلالت دارد، و به همین اعتبار در راس بقیه واژهها قرار دارد. اما واژه «قلب» از این منظر مقام دوم را احراز میکند و به مفهوم عنصری پذیرا و عاطفی به کار رفته است. اما واژه «روح» در قرآن غالبا بر حقیقت مجردی دلالت دارد که اصل و ریشه الهی داشته به گونهای خاص به انسان پیوند یافته است. و بالاخره واژه «عقل» عیناً در قرآن کریم به کار نرفته، ولی مشتقات آن مانند: «نعقل» و «یعقلون»و.... در بعضی آیات ذکر شده است که مفهوم آن عبارت از ادراک و فهم و تفکر است. در اینجا به تشریح مختصر هریک از این کلیدواژههای چهارگانه میپردازیم.
الف) نفس
این واژه در قرآن کریم با قالبهای مختلف به کار رفته است و غالبا مفهوم آن عبارت است از موجود زندهای که دارای اصلی ثابت و همواره در حال تکاثر و تولید نسل و واجد نیروی کسب و انتخاب و اشتها و غضب است و سرانجام باید نگران پاداش و یا کیفر اعمال خوب و بد خود باشد.
کلمه نفس در قرآن کریم، مفاهیم و وجوه دیگری نیز دارد که در زیر به برخی از اهم آنها اشاره میکنیم:
1- نفس به معنای درون انسان
قرآن کریم در سوره رعد آیه 11 میفرماید: «انالله لایغیر ما بقوم حتی بغیروا ما بانفسهم» همانا خداوند آنچه را که در گروه یا قومی وجود دارد(سرنوشت قوم را) دگرگون نمیکند، مگر آنکه آنها درون خود را دگرگون سازند.(اخلاق و تفکر)
2- نفس به معنای اصل و بنمایه انسان
خداوند در سوره اعراف آیه 189 میفرماید: «هوالذی خلقکم من نفس واحده» اوست که شما را از یک اصل و ریشه آفرید.
3- نفس به معنای انسان و شخص
خداوند در سوره بقره آیه 286 میفرماید: «لا یکلف الله نفسا الا وسعها» هیچکس جز به اندازه توانائیش تکلیف نمیشود (به اندازه توانش مسئول و پاسخگو میباشد)
بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت که کلمه نفس واژه عام و فراگیری است که بر تمام ابعاد وجودی انسان دلالت دارد و مفهوم آن محدود به ذات مدرک و متفکر نیست. نفس در لغت به معنای جان، روح، روان و نشاندهنده زنده بودن است، و در علوم اسلامی و قرآن به عنوان جهتدهنده حرکت و اندیشه انسان شناخته میشود و بسیاری از کردارها و رفتارهای انسان به پیروی از نفس او شکل میگیرد که در قرآن به سه شکل مطرح شده است:
1- نفس اماره (بسیار به بدی امرکننده): این نفس در آیه 53 سوره یوسف آمده است: «انالنفس لاماره بالسوء» همانا نفس انسان او را بسیار به بدی امر میکند.
2- نفس لوامه (سرزنشگر): این نفس در آیه 2 سوره قیامت آمده است: ولا اقسم بالنفس اللوامه» نمیخواهم قسم بخورم به نفس سرزنشگر، که انسان را به خاطر اعمال زشتی که مرتکب میشود سرزنش میکند. از این نفس به وجدان هم تعبیر شده است.
3- نفس مطمئنه (آرام و خرسند): این نفس در آیه 27 سوره فجر آمده است: «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» این جان به آرامش رسیده، پیش صاحب اختیارات برگرد، در حالی که هم تو از او راضی هستی و هم او از تو راضی است. در برخی از نوشتههای اسلامی گونههای دیگری از نفس را نیز ذکر میکنند، مانند نفس راضیه یا نفس مرضیه که آن هم الهام گرفته از همین آیه شریفه میباشد.
(ادامه دارد)