kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۵۶۹۵
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۱

نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

 
 
صاحب نظریه نابودی اقشار مستضعف ژست منتقد گرفت و نگران مردم شد!
سرویس سیاسی- 
روزنامه اعتماد روز گذشته نامه‌ای از عباس آخوندی وزیر اشرافی و ناکارآمد وزارت
راه و شهر‌سازی دولت روحانی منتشر کرد که وی خطاب به سران جبهه مدعی اصلاحات خواستار اصالت مواضع، صداقت با مردم و مسئولیت‌پذیری از سوی همه نیروهای سیاسی برای خارج شدن از بحران کنونی شده است. وی در بخشی از این نامه مدعی شده است: «عدم حل‌وفصل منازعات و تعارضات بين‌المللي در يك دوره طولاني كه موجب افزايش هزينه‌هاي مبادله فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي ايرانيان و مشخصا مانعي بر سرِ راه تجارت ايران شده و مستقيما بر توليد ناخالص داخلي، درآمد سرانه و رفاه مردم اثر گذاشته و ملتي را فقير كرده است، قابل چشم‌پوشي نيست. مردم مي‌بينند كه در روزگار جهاني شدن و ارتباطات آسان و روان ميان مردمان جهان، نيرويي آنان را از دنيا جدا مي‌كند و مانع بهره‌مندي آنان از تحولات جهاني مي‌شود.»
گفتنی است نگارنده این نامه همان کسی است که در طول پنج سال وزارت خود بر وزارت راه و شهر‌سازی‌، هیچ اهتمامی به تولید انبوه مسکن نداشت و به آن افتخار هم می‌کرد! نهایت هنر امثال این وزیر، «مزخرف» نامیدن مسکن مهری بود که دو میلیون خانوار را صاحب خانه کرد.
نتیجه مدیریت عباس آخوندی، انباشت شش میلیون تقاضای مسکن و کامروا شدن دلالان و محتکران بود. این که نزدیکان و دوستان آقای وزیر (فعال در بخش مسکن) چه سودی از این انباشت تقاضا بردند، بماند. کاهش شدید تولید، موجب شد قیمت مسکن بیش از 700 درصد افزایش یابد و در ثبت رکورد تورم 60 درصدی در اقتصاد کشور، متغیری تعیین‌کننده باشد؛ تا جایی که اکبر ترکان مشاور اقتصادی روحانی پس از استعفای او از پست وزارت گفته بود نظریه‌های آخوندی به نابودی اقشار ضعیف منجر می‌شد! 
حالا چنین فردی که به خاطر ترک فعلهای متعدد بلکه خیانتهای بزرگی که به کشور و مردم کرده و با نظرات و تصمیمات خود لطمات جبران ناپذیری به بازار مسکن و امید مردم به خانه‌دار شدن وارد کرده‌، پشت میله‌های زندان باشد، با ژست منتقد نگران فقیر‌تر شدن مردم بر اثر سیاست‌های حاکمیت شده! و دوباره برای ما نسخه می‌پیچد. 
مدعیان اصلاحات و دفاع از قاتلان حافظان امنیت! 
روزنامه هم‌میهن دیروز آلودگی و آکندگی مدعیان اصلاحات از دروغ و نفاق و تناقض را بار دیگر به نمایش گذاشت.
آن‌گاه که در مطلبی همصدا با رسانه‌های تروریستی معاند در واکنش به اعدام اشرار داعش‌مسلک، بر طبل توقف اعدام می‌کوبد اما همزمان در گزارشی در واکنش به قتل یک زن به دست همسر سابق خود، از قول یک وکیل، این قاتل را مفسد فی الارض اعلام می‌کند و می‌گوید: «واقعیت این است که دست رئیس‌قوه در موارد این‌چنینی باز است و می‌تواند از باب افساد فی‌الارض وارد شود و فردی که این کار را کرده را مفسد فی‌الارض بداند. در ظرفیت‌های قانونی فعلی ما تنها می‌توانیم از طریق همین افساد فی‌الارض به ماجرا بپردازیم.» آنجا که اوباش تروریست با وحشی‌گری تمام، پلیس را هدف قرار می‌دهند یا دو بسیجی مدافع امنیتِ جان و مال و کسب و کار مردم را با فرو کردن چاقو به سر و گردن‌شان سلاخی می‌کنند، نباید اعدام شوند اما در موارد دیگر، قاتلان مفسد فی‌الارض هستند! مدعیان اصلاحات همین‌اند؛ مفسدان آلوده به پلیدی، دروغ، نفاق، خیانت و وطن فروشی.
مدیر دولت روحانی: چرا به دنبال فروپاشی آمریکا هستیم؟!
ابراهیم رحیم‌پور، معاون سابق آسیا و اقیانوسیه وزارت خارجه به روزنامه زنجیره‌ای هم میهن گفته است: «به آقای ظریف عرض کردم که ما از فروپاشی شوروی که بغل گوش خودمان است و این همه مسلمان داشت، چه سودی بردیم که دنبال فروپاشی آمریکا هستیم؟ چه گیرمان می‌آید؟»
گفتنی است پادوهای آمریکا که در دولت روحانی به پست‌های مختلف در دولت از جمله وزارت امور خارجه خزیده بودند، بدون اشاره به کارنامه ننگین جنایت‌ها‌، خباثت‌ها و دشمنی‌های آمریکا علیه ملت ایران و تلاش برای فروپاشی ایران‌، نه تنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی که سالها قبل‌تر از آن و از زمان کودتا علیه دولت مصدق، می‌گوید چرا دنبال فروپاشی آمریکا هستیم؟ 
نگرانی حامیان حقوق‌های نجومی و مدیریت اشرافی برای مستضعفین!
روزنامه شرق در مطلبی در شماره دیروز خود نوشت: «کتانی کهنه یا به نوشته خودش کارکرده‌اش را که البته رد رفو و تعمیر روی آن به چشم می‌خورد، با برنج و روغن تعویض می‌کند. ساکن اصفهان است و در توضیحات آگهی‌اش تنها نوشته این کار را به علت نیاز مالی انجام می‌دهد.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «آن دیگری پیراهن‌‌های نخی چهارخانه‌اش را با برنج یا روغن تعویض می‌کند. صاحب آگهی در ارومیه زندگی می‌کند و پنج پیراهن دست‌دوم تابستانی‌اش را مجموعا 260 هزار تومان قیمت‌گذاری کرده و آن را با همین مقدار مواد خوراکی تعویض می‌کند.»
گفتنی است جدا از مضحک بودن چنین ادعاهایی از سوی این روزنامه، جامعه فراموش نکرده که حقوق‌های نجومی از کدام فیش‌ها درآمد و حامیان حقوق‌های نجومی کدام طیف بودند. طیف مدعی اصلاحات در فقره حقوق‌های نجومی اگرچه خیلی زود از مواضع ابتدایی‌شان عقب‌نشینی کردند (چرا که فضای کلی جامعه را به شدت علیه این پدیده زشت دیدند) اما باز هم به نوعی به توجیه تراشی برای حقوق‌های نجومی و مدیران نجومی‌بگیر مشغول بودند.
از سوی دیگر اینکه این نیروهای جهادی و انقلابی هستند که همواره دغدغه قشر مستضعف را داشته و دارند. اما قابل تامل است که طیف اصلاح‌طلب که در 8 سال دوره مدیریت دولت مورد حمایتشان‌، مدیریت اشرافی را در تمام سطوح تئوریزه کرده و به اجرا گذاشت اکنون نگران مستضعفین شده! 
وقتی اصحاب «ما نمی‌توانیم»
برای زیرسؤال بردن دولت از ضرورت توسعه می‌گویند!
روزنامه آرمان ملی در مطلبی به نقل از فعال سیاسی نوشت: «فرايند توليد جهان به سمت دانش بيشتر و سرمايه کمتر است و اين وضعيت را به خوبي مي‌توان در کشورهايي مانند آلمان و ژاپن مشاهده کرد. ايران نيز از اين فرايند جدا نيست و بايد دير يا زود در اين مسير حرکت کند. اگر قرار است مديران در دولت تغيير کنند که اين اتفاق ضروري است و بايد رخ بدهد نمايندگان مجلس نيز بايد در برخي قوانين تغيير ايجاد کنند.»
در این مطلب آمده است: «تغيير وضعيت موجود و بهبود شرايط اقتصادي مردم تنها از عهده دولت بر نمي‌آيد و همه نهادهاي تصميم‌گير بايد در اين زمينه مشارکت داشته باشند.. حضرت امام(ره) خطاب به برخي مدعيان عنوان مي‌کرد شما حتي از اداره يک نانوايي نيز عاجز و ناتوان هستيد. به نظر مي‌رسد اين وضعيت در شرايط کنوني نيز وجود دارد و برخي از توانايي کافي براي مديريت زيرمجموعه خود ناتوان هستند. طبيعي است که هنوز بسياري از ظرفيت‌هاي انساني و طبيعي اين کشور ناشناخته مانده و از کساني که از توانايي کافي براي مديريت کشور برخوردار هستند استفاده نشده است. شرايط به شکلي است که گويا توجه به توسعه در زمينه اقتصادي در دستور کار برخي مديران نيست و براي آنها اولويت‌هاي ديگري حائز اهميت است. بروکراسي پيچيده باعث شده که اقدامي که مي‌توانسته در يک هفته انجام شود در سه ماه نيز انجام نشده باشد. من معتقدم سروسامان دادن به اقتصاد کشور با اين تيم اقتصادي ممکن نيست. امروز مردم به دنبال تغيير مديران و استفاده از افرادي هستند که از تخصص و تعهد لازم در زمينه مديريت کشور برخوردار باشند. اين در حالي است که نشانه‌هايي از استفاده از افراد کارآمدتر در دولت فعلا ديده نمي‌شود.»
مدعیان اصلاحات یا همان اصحاب «ما نمی‌توانیم»که در دولت‌های روحانی از صدر تا ذیل پست‌های مدیریتی را اشغال کرده بودند و در دولت مورد حمایت آنها تورم سر به فلک نهاد و چیزی جز صف‌های طولانی و قرارگاه «مرغ» از خود به جای نگذاشت امروز برای زیر سؤال بردن دولت به مدیران اقتصادی دولت سیزدهم می‌تازند و از توسعه سخن می‌گویند و چه کسی است که نداند رهاورد توسعه مورد نظر اصلاح‌طلبان چیزی جز تورم‌های چندصددرصدی در مسکن و خودرو و ارز و سکه و اساساً کوچک‌تر شدن سفره مردم نبود. اصحاب ما نمی‌توانیم کسانی بودند که می‌گفتند ما جز آبگوشت بزباش نمی‌توانیم درست کنیم! یا ما در گندم نمی‌توانیم خودکفا باشیم. عیسی کلانتری وزیر دولت‌های اصلاحات و اعتدال گفته بود: «خودکفایی در گندم، غیرعملی و چیز مزخرفی است!» محمدرضا نعمت‌زاده، وزیر صنعت دولت روحانی گفته بود «نیازمند مدیران اقتصادی خارجی هستیم!»؛ ادعاهایی که درخصوص نفتکش ایرانی، ساخت هواپیما، تولید واکسن و... بارها و بارها از سوی اصلاح‌طلبان مطرح شد.