جنبش دانشجویی و جهاد تبیین
مجتبی عرب
۱. در زمانهای هستیم که باید بدانیم از جهت موقف تمدنی، نیاز به سرمایه «تفکر واندیشه» در پشتیبانی از حرکتهای اصلاحی انقلابی، چه در جریان حلقههای میانی چه دیگر بروزات زمانه دولت سازی اسلامی افزون است... در این موقف تمدنی انتظار یک علم دینی پیشران که از مسیر درختواره علم از مبادی و مبانی به توسعه و کاربرد روانه شود یک سوی تلاش مجاهدانه برای نصرت انقلاب اسلامی است که البته دیربازده و مسیری سخت پیشِرو دارد. مسیر مددرسان دیگر به نگرش مکتبی در خلق حرکت و پشتوانه فکری چیست؟ «جریاناندیشه دینی برآمده از حکمت درون تجربهها و حرکتهای عملی مؤمنانه» یعنی خود حرکتهای مؤمنانه ۴۰ سال اخیر و مستندسازی و کشاندن آن به لایههای فکر و استخراج قواعد آن یک سرمایه بزرگ برایاندیشه مکتبی و تفکر دینی خواهد شد و یکی از شاهراههای رسیدن به علم دینی، مانند گنج جنگ که حکمتی عمیق برای مدیریت دینی، در متن خود دارد با اینکه مسبوق به دانش مدیریت اسلامی نبوده...
پس امروز اگر «مسئله روایت» تجربههای مؤمنانه را در نظر بگیریم، خصوصا روایتگری که پا را از مستندسازی خاطرهها و جزئیات به روایت ایدهها واندیشهها کشانده یکی از محوریترین مسائل را هدف قرار دادیم.
۲. وقتی جهاد بزرگ دوران ما جهاد تبیین است پس مجاهدت در مسئله روایت وزن بسیار زیادی خواهد یافت و روایت چون از سنخ تصویرسازی و پردازش و دقت به جزئیات و کشف لطایف و بیان مؤثر و به نقطه عواطف مؤثر بر ارادهها رساندن است پس نقش جنسیت زنانه در پیشبری این جهاد بزرگ دوران ما طبیعتاً بسیار وسیع و جدی و ایبسا به مراتب کلیدیتر از مردان است.
۳. جنبش دانشجویی امروز، برای زنده شدن، برای اثرگذار شدن و برای انجام تکالیف الهی خود بیش از همه نیازمند «مسئله دار»ی و «کنشگری» برای حل آن مسائل است... نیاز اصلی امروز جنبش دانشجویی «دوره گردی» از این دوره آموزشی به آن دوره معرفتی به آن یکی اردوی جهادی و به آن یکی اردوی تشکیلاتی نیست... هرچند دانشجویان امروز به شدت نیازمند به عمیق شدن در لایه مبانی فکری انقلابی و مکتبی هستند اما دوای اصلی درد آنها یک خیزش عمیق کنشگرانه و توأم با مسئله داری است.
۴. این کنشگری مسئله محور باید چند ویژگی را با خود همراه داشته باشد تا از آفتهای گذشته به دور بماند که دو نکته سهم این یادداشت است: آفت «سیاست زدایی و دوری از فهم سیاست» و آفت «سیاست زدگی» ندیدن لایه کلان مسائل کشور که ریشه جدی در نگاه های فکری، لایه سیاست، عناصر قدرت، مدل حکمرانی متاثر از لایههای فکری کشور دارد و در عمل تقلیل مسئله محوری به لایه غلط به اصطلاح «کارشناسی و تخصص» و همینطور از آن سو افتادن بیش از حد در لایه سیاست به معنای سطحی و
قدرتزده و شعاری آن آفت جدی برخی مسئلهمحوریهاست.