اخــلاق والا در سبک زندگی اسلامی
محسن نظری
فلسفه زندگی اسلامی، زندگی دنیا برای آخرت است و آخرت با اعمال خوب و نیک دنیوی آباد میشود و شخص در آخرت پاداش و کیفر اعمال نیک و بد خویش را میبیند. در چنین فلسفهای بایدها و نبایدهای سبک زندگی بسیار متفاوت از فلسفهای است که میگوید دنیا خود اصالت دارد و مرگ پایان راه است و یا آنکه در آخرت هر کسی همان جایگاهی را دارد که در دنیا داشته و یا اصولا دوزخی نیست و خداوند رحمان و رحیم فقط بهشت را آفریده است. به هر حال، تفاوت ماهوی دو فلسفه زندگی، تفاوتهای ماهوی در سبک زندگی اسلامی با غیر اسلامی را موجب میشود.
نویسنده در این مطلب در صدد است به برخی بایدها و نبایدها درسبک زندگی اسلامی اشاره کند و اعمال صالحی معرفی کند که دنیا و آخرت آدمی را آباد میکند و حسنات دنیا وآخرت را برای شخص جلب مینماید.
اهم و مهم کردن امور در سبک زندگی
خردمند میداند که امور زندگی انسان بسیار گوناگون و متعدد و متنوع است و باید در جایگاه ارزشگذاری، اهم و مهم کرده و
با اهمیتترینها را انتخاب وسرمایه وجودی عمر و زندگی اش را صرف آنها کند. انسان در حال داد و ستد با زمـان است و بهتر آن است که در برابر بهترینهایی که میفروشد یعنی عمر، بهترینها از اعمال صالح و نیک را برای خود بخرد تا مغبون نشود. امام عـلى(ع) فرمود: إِنَّ اللَّیلَ وَالنـَّهارَ یَعْمـَلانِ فیـکَ فَاعْمَلْ فیهِما وَ یَأخُذانِ مِنْکَ فَخُذْ مِنْهُما؛ شب و روز در تو عمل مىکنند، تو هم در شب و روز عمل کن؛ و از تو مىگیرند، پس تو هم از آنها بگیر.(غرر الحکم، ج ۲، ص ۶۶۷)
خداوند در آیات قرآن بیان میکند انسان مدت کوتاهی را در دنیا به سر میبرد و با انتخاب آزادانه خود میان کفر و ایمان یا شکر و کفران(انسان، آیه ۳) ابدیت خویش را رقم میزند و خود را سعادتمند ابدی در بهشت رضوان و شقاوتمند و بدبخت ابدی در دوزخ کفران قرار میدهد. چنانکه میفرماید: بگو: «این حقّ است از سوی پروردگارتان! هر کس میخواهد ایمان بیاورد (و این حقیقت را پذیرا شود)، و هر کس میخواهد کافر گردد!» ما برای ستمگران آتشی آماده کردیم که سراپردهاش آنان را از هر سو احاطه کرده است! و اگر تقاضای آب کنند، آبی برای آنان میآورند که همچون فلز گداخته صورتها را بریان میکند! چه بد نوشیدنی، و چه بد محل اجتماعی است! (کهف، آیه ۲۹)
پس تنها کسانی در راه راست عبودیت گام بر میدارند و با اسلام و ایمان خویش پیش میروند که نیت خیر را با عمل صالح آمیخته باشند(فاطر، آیه ۱۰) و دیگران را به حکم امر به معروف و نهی از منکر توصیه به حق و صبر بر عمل صالح کنند.(سوره عصر)
اما میدانیم که اعمال صالح بسیار است و انسان نمیتواند همه آنها را انجام دهد یا اصولا از عهده برخی به سبب عدم استطاعت بدنی و یا مالی چون عمل صالح حج بر نمیآید. اینجاست که باید میان اعمال صالح،
پراهمیتترینها را انتخاب کند و بدان اشتغال ورزد و گرنه میبیند که عمر از دست رفته و از برخی از مهمترین اعمال صالح غافل شده و خود را به اموری مستحب و یا مباح کم اهمیت مشغول کرده است. از این رو مهمترین اصل در یک زندگی اسلامی و سبک درست زیست، شناخت اهم و مهم و ترجیح اهم بر مهم است؛ چنانکه امام عـلى(ع)فرموده است: مَنِ اشْتَـغَلَ بِغَیْرِالْمُهِمِّ ضَیَّعَ الأَهـَمَّ؛ هر کس به کار غیر مهم بپردازد، کار مهمتر را تباه کرده است! (غرر الحکم، ج ۲، ص ۳۳۰)
کردارهای نیکو
در سبک زندگی دینی
اگر بخواهیم همه کردارها و اعمال صالح مورد نیاز در سبک زندگی دینی را احصا کنیم شاید در یک مقاله کوتاه شدنی نباشد، از این رو به برخی از آنها که در آیات و احادیث روی آنها تاکید شده به عنوان مشتی از خروار اشاره میکنیم.
1- خوشخویی: در روایات بسیاری گفته شده که جز خوشخویی کسی وارد بهشت نمیشود و اصولا بدخویی و بدخلقی را نکوهیده و اهل آن را دوزخی دانستهاند. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: اَکْثَرُ ما تَلْجُ بِهِ اُمَّتیَ الْجَنَّهَ تُقْوی اللهِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ؛ بیشترین امتیازی که امت من به سبب داشتن آن به بهشت میرود، تقوای الهی و خوش خلقی است.(بحارالانوار،
ج ۷۱، ص ۳۷۲ – ۳۷۵) در روایات بیان شده که خوشخویی موجب افزایش عمر و روزی و اعتبار و منزلت اجتماعی و از میان بردن گناهان و خطایا در دنیا و افزایش درجات و منازل اخروی و کاهش مجازات و آسانگیری در حساب و کتاب و مانند آنها میشود.(همان)
2- گزینـش دوسـت خوب: انسان باید بهترین همنشین و دوست را داشته باشد؛ زیرا دوستان و همنشینان هستند که خلق و خو و سیرت آدمی را تحت تاثیر قرار میدهند و موجب خوشبختی یا بدبختی میشوند. خداوند بیان میکند که بسیاری از دوزخیان از دوست و همنشین بد نالان هستند.(نساء، آیه ۳۸؛ فرقان، آیه ۲۸؛ زخرف، آیات ۳۶ و ۳۸ ) امام عـلى(ع) فرمود: أَلصّاحِبُ کَالرُّقْعَهِ فِى الثَّوبِ فَاتَّخِذْهُ مُشاکِلاً؛ همنشین و دوسـت، همانند وصله در لباس است، پس آن را همشکل برگزین. (غرر الحکم، ج ۱، ص ۳۷۹)
در سبک زندگی اسلامی باید در رفتار اجتماعی از کسانی بهره برد که انسانهای خردمند و خوشخو و نیک گفتار و نیک کردار و نیک پندار هستند تا از همنشینی و دوستی با آنان سود برده و بر عقل و نیک رفتاری و نیک پنداری و گفتاری خود بیفزاییم. امام عـلى(ع) در تاثیر انتخاب همنشین خوب و نیک فرموده است: صُحْبـَهُ الأَخـیارِ تَـکْسِبُ الْخـَیْرَ، کَالرّیحِ اِذا مَرَّتْ بِالطَّیِبِ حَمَلَتْ طیبا؛ همنشینى با نیکان، نیکى مى آورد، مثل بـاد که وقتى به بـوى خـوش وخوشبو گذر
مىکند، با خود بوى خوش مى آورد. (غرر الحکم، ج ۲، ص ۲۰۱)
به قول شاعر: همنشین تو از تو به باید/
تا تو را عقل و دین بیفزاید
3- قناعت: در رفتار اقتصادی انسان باید اصل را بر قناعت بگذارد و به داشتههای خود بسنده کند و حرص و آز نداشته باشد و نسبت به داشته دیگران حسادت نورزد و نخواهد به هر طریقی شده به چیزهایی بیشتر دست یابد. اصولا کسانی که قناعت را کنار میگذارند، خود را به رنج بیهوده میافکنند و عمر عزیز و گرانمایه خود را تباه میسازند؛ زیرا آن را به چیزهایی میفروشند که ارزشی ندارد و اعتباری و کم اهمیت بوده و موجب کمال اخروی او در خیر و سعادت نمیشود. بسیاری از مردم برده حرص و طمع خود میشوند و همین موجب میشود تا از آزادگی و حریت به سمت هواهای نفسانی رفته و برده آن شوند، در حالی که باید آزاد از هواهای نفسانی و بنده خداوند باشند. امیرمومنان عـلى(ع)فرموده است: أَلْعَبْدُ حُرٌّ ما قَنَعَ، أَلْحُرُّ عَبْدٌ ماطَمَعَ؛ بنده اگر قناعت کند، «آزاد» است، آزاد، اگر طمع داشته باشد «برده» است! (غررالحکم، ج ۱، ص ۱۱۳) کسی که برده شهوت است هرگز آزاد نیست و برده نمیتواند آزادی عمل داشته باشد. پس شهوترانان و شهوتپرستان،مدعیان دروغین آزادگی و آزادی هستند؛ زیرا آنان بردگان خویش هستند و به دروغ ادعای آزادی میکنند. امام عـلى(ع) فرموده است: مَغْلُوبُ الشـَّهْوَهِ أَذَلُّ مِن مـَمْلوکِ الرِّقِّ؛ مغـلوب شـهوت، ذلیلتر از برده زرخـرید است. (غرر الحکم، ج ۶، ص ۱۳۸) همچنین باید دانست که بسیاری از مشکلات از جمله فقر و تنگدستی انسان بهخاطر نادیده گرفتن اصول قناعت و گرایش به اسراف و تبذیر است؛ چنانکه امام عـلى(ع)فرموده است: سَـبَبُ الْفَـقْرِ الإِسْـرافُ؛ اسراف، عامل تنگدستى است. (غرر الحکم، ج ۴، ص ۱۲۲)
4- کمگویى و گزیدهگویى: بسیاری از گناهان انسان گناهان زبانی است. غیبت و تهمت و افترا و دروغ و فحش و مانند آنها که از گناهان کبیره است ریشه در گناهان زبانی دارد. بسیاری از اختلافاتی که در جامعه پدید میآید نیز با گناه زبان ارتباط مییابد. از این رو حفظ زبان و سکوت به عنوان عاملی برای مدیریت و مهار نفس از ارتکاب بسیاری از گناهان، در دستور کار اسلام بوده و سبک زندگی اسلامی بر اهمیت کمگویی و گزیدهگویی تاکید دارد. امام عـلى(ع) فرموده است: مَنْ عَلِمَ أَنَّهُ مُؤاخَذٌ بِقَولِهِ فَلْیُقَصِّرْ فِى المَقالِ؛ هر کس بداند که نسبت به سخن گفتنش هم مورد باز خواست قرار خواهد گرفت، پس سخن را کوتاه کند. (غرر الحکم، ج ۵، ص ۲۳۲) برای اینکه در گفتار مراعات اصل اهم و مهم را داشته باشیم بهتر آن است که اولاندیشه، وانگهى گفتاری بر زبان برانیم. امام عـلى(ع) فرمود: قَـدِّرْ ثُـمَّ اقْـطَعْ وَ فَـکِّرْ ثُـمَّ انْـطِقْ؛اندازه گـیر، سپس بِبُـر. بیندیش، آنگاه بـگو. (غررالحکم، ج ۴، ص ۵۰۶)
انسان خردمند نه تنها کم گو و گزیدهگو است، بلکه همه دانستههای خویش را به دیگران منتقل نمیکند و هر چند جز راست نمیگوید ولی هر راستی را نیز نمیگوید. پس اهل دروغ نیست ولی همه حقایق را نیز لو نمیدهد و آشکار نمیکند. هر چه را نیز شنیده تکرار نمیکند؛ چنانکه امام عـلى(ع)فرموده است: لا تَرُدَّ عَلَى النّاسِ کُلَّما حَدَّثُوکَ فَکَفى بِذلِکَ حُمْقا؛ هر چه را مردم به تو گفتند، به مردم مگو و بر مگردان، که همین در نادانى و حماقت، کافى است! (غررالحکم، ج ۶، ص ۲۸۱) همچنین گاه سکوت مطلق بهتر از سخن گفتن است. امام عـلى(ع)فرمود: رُبَّ کَلامٍ جَـوابُهُ السُّـکُوتُ؛ چه بسا سخنى که پاسخ آن، «سکوت» است! (غرر الحکم، ج ۴، ص ۶۵)
5- آراسـتگى و عفت نفس: در سبک زندگی اسلامی آراستگی امر مهم و اساسی است؛ زیرا اگر باطن انسان با نور اسلام و ایمان روشن و زیبا میشود(انعام، آیه ۱۲۲؛ شوری، آیه ۵۲) ظاهرش نیز میبایست به زیباییها آراسته باشد. امام عـلى(ع) میفرماید: أَلتَّجَمُّلُ مِنْ أَخْـلاقِ المُؤمِنینَ؛ 5- آراستگى از اخـلاق مؤمـنان است. (همان) البته برخیها زیبایی ظاهری خدادادی دارند. این افراد باید بیشتر از دیگران مواظب باشند تا نعمت به نقمت برای آنان تبدیل نشود. انسان هر چه زیباتر است در خطر بیشتر است، چه مرد باشد و چه زن. بنابراین باید عفت ورزد و از این نعمت به خوبی محافظت کند. چنانکه امام عـلى(ع)فرموده است: زَکاهُ الجـَمالِ العِفـافُ؛ زکات جمال و زیبایى، عفاف و پاکدامنى است. (غرر الحکم، ج ۴، ص ۱۰۵)
6- بصیرت و بینش: یکی از مهمترین چیزهایی که در سبک زندگی مهم و اساسی است، دستیابی به بینش و بصیرت است؛ زیرا انسان میتواند کوری را تحمل کند ولی بیبصیرتی و بیبینشی به معنای فقدان سبک زندگی اسلامی است. از نظر اسلام فاصله «بینش» و «بینایى» بسیار است. هر کسی که بینا شد به این معنا نیست که از بینش و بصیرت برخوردار است، بسیاری از انسانها به سبب بیبینشی و بیبصیرتی در زندگی شکست میخورند و انتخابهای نادرست میان حق و باطل و خوب و بد دارند. البته عاقل کسی است که بتواند میان بد و بدتر انتخاب درستی داشته باشد، وگرنه هر کسی به سادگی میتواند خوب را از بد تشخیص دهد. این بدان معناست که در هنگام فتنهها و شبهات انتخاب درست نشانهای از بصیرت و بینش و عقلانیت شخص است. همچنین برای ترجیح اهم بر مهم نه تنها باید بینا بود، بلکه باید از بصیرت و بینش صحیح نیز برخوردار بود. از همین رو، میتوان کوری و نابینایی را تحمل کرد، ولی بیبصیرتی را نمیتوان تاب آورد.از این رو افراد باید در زندگی خویش دنبال بصیرتیابی باشند تا بتوانند در فتنهها راه را پیدا کنند و همچنین بتوانند مصادیق با اهمیت را بشناسند و آن را بر مصادیق کم اهمیت ترجیح دهند. امام عـلى(ع) فرمود: فَقْـدُ الْبَـصَرِ أَهْوَنُ مِنْ فِقْـدانِ الْبَـصیرَهِ؛ نابینایى، آسانتر و قابل تحملتر از نداشتن بینش و بصیرت است. (غررالحکم، ج ۴، ص ۴۱۳) باید توجه داشت که بینش و بصیرت درست و راستین به انسان عیـنک واقـعبینى میدهد و او میتواند پیش از هر کاری با بصیرت در آن وارد شود و از اشتباهات خویش بکاهد. امام عـلى(ع) فرموده است: مَنْ أَبْصـَرَ زَلَّتـَهُ صَغُرَتُ عِنْدَهُ زَلَّهُ غـَیْرِهِ؛ هر کس لغزش خود را ببیند، لغزش دیگران در نظر او کوچک جلوه خواهد کرد. (غرر الحکم، ج ۵، ص ۳۶۲)
7- ترک تکبر در مقام: هر کسی در هر مقامی که است نباید اهل تکبر باشد. ترک تکبر در همه حال خوب است و در حالت قدرت و حضور در مناصب و مقامات خیلی خوبتر است. البته اگر کسی تکبر کند گمان نبرد خداوند نسبت به مکر نمیورزد و او را به حال خودش رها میکند، بلکه او را روزی به سبب تکبرش خوار و ذلیل خواهد کرد. امام عـلى(ع) فرمود: تَکَـبُّرُکَ فىِ الوِلآیه ذُلٌّ فىِ الْعـَزْلِ؛ تکبر تو در دوران ریاست، موجب خوارى در دوران برکنارى است. (غرر الحکم، ج ۱، ص ۲۴۸)
8- نیکی به والدین: در آیات و روایات بر نیکی به والدین و احسان و اکرام آنان تاکید بسیار شده است.(بقره، آیه ۸۳؛ نساء، ۳۶) سبک زندگی اسلامی بر نیکی به والدین استوار است. البته آثار این نیکی در ابعاد مختلف زندگی دنیوی و اخروی بشر خودش را نشان میدهد که در روایات به آنها اشاره شده است. از جمله آثار احسان به والدین تقویت رابطه مثبت میان شخص با فرزندان خودش خواهد بود؛ زیرا فرزند وقتی عواطف و احساسات والدین خود را نسبت به والدین و اجداد بزرگ خود میبیند از آن درس میآموزد و خیر این نیکی و احسان به خودشان باز میگردد؛ چنانکه امام عـلى علیهالسلام فرموده است: بِـرُّوا آباءَکُمْ یَبِـرُّکُمْ أَبْنـاؤُکُمْ؛ به پدران خود خوبى کنید، تا پسرانتان هم به شما خوبى کنند.
(غرر الحکم، ج ۳، ص ۲۶۷)
9- تـکریم خویشـاوندان: اولویت دادن خویشاوندان به عنوان یک آموزه انسانی و اخلاقی در سبک زندگی اسلامی بسیار مورد تاکید قرار گرفته است که البته این تقدیم نباید بیرون از دایره عدالت و ظلم به دیگری باشد.مقدم داشتن خویشاوندان و تکریم آنان امری است که در آیات و روایات بیان شده است. امام عـلى(ع) نیز فرموده است: أَکْرِمْ عَشـیرَتَکَ فَاِنـَّهُمْ جـَناحُکَ؛ خویشاوندان خود را گرامى بدار، چرا که آنان بال و پرِ تو هستند. (غررالحکم، ج ۲، ص ۲۲۹)
10- نیکی به همسایگان و صله رحم: از دیگر اموری که باید در سبک زندگی آن را بر کارهای دیگر مقدم کرد، نیکی به همسایگان و صله رحم با خویشاوندان است. امام عـلى(ع) میفرماید: زَکاهُ الیـَسارِ بِـرُّالْجِـیرانِ وَصِلَهُ الأَرْحـامِ؛ زکات توانگرى و تمکن، نیکى به همسایگان و پیوند با خویشاوندان اسـت. (غررالحکم، ج ۴، ص ۱۷۸)
11- بردباری و حلم: صبر بهویژه مراتب عالی آن یعنی بردباری و حلم، در زندگی بیشترین کاربرد را دارد؛ زیرا در روابط اجتماعی همواره پستی و بلندیها و فراز و نشیبهایی است که گاه غضب و خشم آدمی را موجب میشود، مدیریت و مهار خشم بسیار مهم است و موجب میشود تا روابط در حال تعادل و اعتدال قرارگیرد و سبک زندگی اسلامی چنانکه در آیات و روایات بیان شده تحقق یابد. امام عـلى(ع) درباره نقش حلم در زندگی میفرماید: أَلْحِـلْمُ یُطْـفِئُ نارَ الغـَضَبِ وَالحِدَّهُ تُؤَجِّـجُ إِحْـراقَهُ؛ بردبارى و حلم، آتش خشم را فرو مىنشاند و حدّت و تندى، سوزندگى آن را بر افروختهتر مى سازد. (غرر الحکم، ج ۲، ص ۱۲۳)
12- ترک کینه: ترک اموری چون حسادت و کینه در سبک زندگی اسلامی بسیار تاکید شده است. این امور نخست به خود شخص ضرر میرساند پیش از آنکه به دیگری آسیب برند. از این رو بر ترک آن حتی برای آسایش و آرامش خود شخص تاکید میشود. امام عـلى(ع) فرموده است: أَلْحَقـُودُ مُعَـذَّبُ النَّـفْسِ مُتَضـاعِفُ الْهَمِّ؛ انسان کینه توز،
پیوسته روحش در عذاب واندوهش رو به افزایش است. (غرر الحکم، ج ۲، ص ۹۱)
13- خـدمت به مردم: در سبک زندگی اسلامی بر خدمت به مردم اهتمام ویژهای شده است. جامعه اسلامی با تعاون در کارهای نیک و خیر است که به مودت و تالیف دست مییابد.(مائده، آیه ۲) هر کسی باید یکی از مهمترین امور زندگی خویش را خدمت به دیگران قرار دهد. امام عـلى(ع) فرموده است: إِنَّ حَوائِجَ النّاسِ إِلَیْکُمْ نِعْمَهٌ مِنَ اللّهِ عَلَیکُمْ فَاغْتَنِمُوها؛ نیازهاى مردم به شما، نعمتى از سوى خداوند برشماست، پس آنها را غنیمت شمارید و در رفع نیاز مردم بکوشید.
(غرر الحکم، ج ۲، ص ۲۳۷)
14- ترک شرارت: انسان باید از گناه در هر شکل واندازهای پرهیز کند. گناه اجتماعی چون شرارت و اذیت و آزار دیگران بدترین گناه و سبک زیستی است که کسی ممکن است اختیار کند. برخی از مردم چنان شرور و بدکردار هستند که مردم از روى تـرس به آنان احـترام میگذارند. چنین احترامی هیچ ارزش ندارد. امام عـلى(ع)فرموده است: شَرُّ النّاسِ مَنْ یَتـَّقیهِ النّاسُ مَخافَهَ شَرِّهِ؛ بدترین مردم کسى است که مردم، به خاطر ترس از شرارت و بدى او، پرهیز و احترامش کنند. (غرر الحکم، ج ۴، ص ۱۷۸)
15- تـدبیر و پیامدسنجی: از کارهایی که در سبک زندگی اسلامی باید مد نظر قرار گیرد، تدبیر در امور است. شخص باید عواقب اعمال خود را ارزیابی کند و سپس اقدام به کاری نماید. تدبیر یعنی پیامدسنجی. در هر کاری باید پیامد سنجی دقیق مبتنی بر عقلانیت و معیارها انجام گیرد. امام عـلى(ع)فرموده است: ألتـَّدْبیرُ قَبْلَ الْعـَمَلِ یُؤمِنُ النـَّدَمَ؛ تدبیر و پیامدسنجی پیش از عمل، از پشیمانى ایمن مى سازد. (غررالحکم، ج ۱، ص ۳۲۷)همچنین در جایی دیگر فرمود: مَنْ خافَ العِقـابَ إِنْصـَرَفَ عَنِ السَّیـِّئاتِ؛ هر کس از عقاب و کیفر بترسد، از گناهان دورى مى کند. (غرر الحکم، ج ۳، ص ۳۳۵)
16- حـقشـناسى: انسان باید در زندگی اش حق شناس و قدر شناس باشد. این عمل یکی از مهمترین اعمال نیک در سبک زندگی اسلامی است. امام عـلى(ع) فرمود: أَکْرِمْ ضـَیْفَکَ وَإِنْ کانَ حـَقیرًا وَقُمْ مِنْ مَجْلِسِکَ لأَبیکَ و مُعَلِّمِکَ وَ إِنْ کُنْتَ أَمیرا؛ مهمان خود را اکرام کن، هر چند «حقیر» باشد و در مقابل پدر و معلم خود به ادب برخیز، هر چند «امیر»باشى! (غررالحکم، ج ۲، ص ۱۹۱)
آنچه بیان شد بخشی از کردارها و اعمال صالحی است که انسان باید به آنها توجه کند و سبک زندگی اسلامی خویش را بر مدار چنین اعمال و رفتارهایی شکل دهد.