نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دیروز: اختیارات روحانی فقط 15 درصد است/امروز: مشکلات مردم به خاطر ناتوانی رئیسی است!
سرویس سیاسی –
روزنامهای که این روزها تنها نام جمهوری اسلامی را یدک میکشد، روز گذشته در سرمقالهای توهینآمیز خطاب به رئیسجمهور نوشت: «اگر قرار است مسائل داخلي و معيشت مردم را به مذاکرات گره نزنيد که قطعاً فينفسه راهبردي منطقي و مطلوب است، لازمه اين کار اينست که قدرت مديريت مناسبي براي حل مشکلات داخلي و باز کردن گرههاي کور مرتبط با معيشت مردم را داشته باشيد. آنچه از واقعيتهاي موجود در عرصه زندگي روزمره مشاهده ميشود، متأسفانه اينست که شما از مديريت مناسب براي حل مشکلات معيشتي مردم برخوردار نيستيد و تصورتان اينست که با اقدامات مقطعي از قبيل توزيع کمکهاي موقت که در حکم صدقه دادن است ميتوانيد اقتصاد کشور را سروسامان بدهيد. اگر در عرصه مذاکرات به هر دليل حاضر نيستيد از نقطهنظرات صاحبان تجربه استفاده کنيد، لااقل در عرصه اقتصاد و مديريت از صاحبنظران اين رشته و کساني که تجربيات موفقي دارند استفاده کنيد و مردم را از شرايط بسيار تلخ معيشتي نجات دهيد. شما با حقوقهاي بالا و مزاياي بالاتر، نميتوانيد فشارهاي اقتصادي تحميل شده بر زندگي مردم را درک کنيد. مردم ايران انقلاب کردهاند تا فاصله وحشتناک ميان درشکهچي و ناصرالدينشاه را از بين ببرند. اين فاصله طبقاتي براي مردم قابل تحمل نيست.»
این روزنامه در حالی به شکل ناگهانی نگران فشارهای اقتصادی بر زندگی مردم شده که طی 8 سال گذشته همسو با مدعیان اصلاحات و اعتدال سرگرم توجیه سیاستهای اشتباه دولت روحانی بود. این درحالی است که بنا به اذعان برخی حامیان منصف دولت قبل بخش قابل توجهی از مشکلات امروز کهگریبان مردم را گرفته از تبعات کارنامه فضاحتبار دولت قبل در کاهش ارزش پول ملی، افزایش سرسامآور قیمت مسکن و اجارهبهای مسکن، افزایش افسارگسیخته قیمت خودرو، سکه، لوازمخانگی، اقلام خوراکی و... بوده است که به دولت سیزدهم ارث رسیده.
نکته قابل تامل اینکه این روزنامه در حالی در یادداشت توهینآمیز خود سعی داشته مشکلات امروز کشور را به شخص رئیسجمهور نسبت دهد که در اسفند ماه سال 96 و در دولت دوم روحانی، زمانی که انتقادها به بیکفایتی و سوء مدیریت او شدت گرفته بود ضمن طرح این ادعا که رئیسجمهور تنها 15 درصد اختیارات دارد، در توجیه بیکفایتهای دولت مطبوع خود خطاب به روحانی نوشته بود:« از مجموع قوای سهگانه، شما یک قوه را در اختیار دارید که خانه پر آن میشود یک سوم قدرت البته با خوشبینی کامل. ولی همین یک سوم هم در اختیار شما نیست.زیرا اولاً اقتصاد کشور بگونهای طراحی شده که تقریباً ۹۰ درصد آن در اختیار چند نهاد غیردولتی است... حتی کارگزاران دولت در دستگاههای مختلف به میزان بیش از ۷۰ درصد با دولت هماهنگ نیستند... در بسیاری از وزارتخانهها و دستگاههای دولتی دیگر هم هنوز عناصر و مهرههای دولتهای نهم و دهم پستهای کلیدی را برعهدهدارند و با شما و سیاستهایتان هماهنگ نیستند... با توجه به این واقعیت که فقط بخشی از واقعیتهاست، شما آقای رئیسجمهور [روحانی] حداکثر ۱۵ تا ۲۰ درصد از قدرت را در اختیار دارید و روشن است که با این میزان از قدرت نمیتوانید کشور را اداره کنید و پاسخگوی تمام مشکلات و معضلات باشید آنهم در شرایطی که بخش قابل توجهی از بودجه دولت شما در اختیار دستگاهها و کسانی قرار میگیرد که مدیریت شما را نقض میکنند.»
تشکیک در آمارهای رسمی با هدف ضربه به امید مردم
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارش اقتصادی خود با عنوان « تخليه حباب تورم، از ادعا تا واقعيت» نوشت: « اگر بانك مركزي مدعي است كه تورم از شهريورماه سال گذشته تا اسفندماه و حتي فروردين امسال بيش از 20 درصد كاهش پيدا كرده ابتدا بايد جزييات شاخصها و سبد مورد استفاده در محاسبات خود را منتشر كند تا هم كارشناسان و هم اصحاب رسانه با نگاه بهتري اين ادعاها را باور كنند.»
مدعیان اصلاحات در حالی برای تشکیک در آمارهای رسمی کاهش تورم تقلا میکنند، که چندی پیش هم با تحریف و تحلیل مغلوط از گزارش مرکز آمار سعی در فریب افکار عمومی و متهم کردن دولت سیزدهم به دستکاری در آمار داشت.
این درحالی است که گرانی شدید کالاها و خدمات در سه سال اخیر که عمدتا ناشی از بیانضباطیهای مالی دولت قبلی بود، دولت جدید را به فکر خاموش کردن موتورهای تورمیانداخته که یکی از این موتورها استقراض از بانک مرکزی بوده و وزیر اقتصاد از عدم انجام این کار در ماههای اخیر به عنوان یکی از تدابیر کلیدی دولت برای مهارتورم خبر داده بود.
در چنین شرایطی که دولت با اقداماتی از این دست و دهها اقدام مثبت دیگر در زمینههای مختلف به دنبال جبران فجایع مدیریتی دولت برآمده از جریان مدعی اصلاحطلبی است، این جریان به عنوان بانیان اصلی نابسامانیهای اقتصادی، به هول و ولا افتاده و برای تبدیل امیدهای ایجاد شده در بین مردم به یاس و ناامیدی به تقلا افتادهاند.
دشمنی و مقابله؛ استراتژی همیشگی و ثابت آمریکا در برابر ایران
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت: این دولتهای مختلف آمریکا بودند که پس از آن، مسیر تقابل را به عنوان یک استراتژی ثابت در مقابل ایران در پیش گرفتند.
در ادامه این مطلب آمده است: «در حالی که ایران طی چهار دهه گذشته، سیاست «مقاومت» و «خودیاری» را در مقابل سیاستهای تهاجمی آمریکا در پیش گرفته است و تا کنون هیچ شهروند آمریکایی را ترور و یا به قتل نرسانده است، آمریکاییها ادعاهای ثابت نشدهای را درخصوص دست داشتن ایران در عملیاتهای مختلف علیه شهروندان آمریکا بیان نمودهاند، این در حالی است که اقدامات خصمانه دولتهای مختلف آمریکا در حوزه نظامی، تحریم، فشارهای سیاسی و غیره علیه ایران، کاملا مشخص و قابل یادآوری است. شاید ترور سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران در فرودگاه بغداد به عنوان یک مقام رسمی نظامی، یکی از مهمترین اقدامات خصمانه و خلاف قوانین بینالمللی بود که واکنش نظامی ایران علیه پایگاه عین الاسد این کشور در عراق را در پی داشت.»
ابتکار نوشت: «نگاهی گذرا به سیاستهای ایالات متحده نسبت به ایران (از دهه هشتاد میلادی)، بیانگر آن است که سیاست تهاجمی دولتهای مختلف آن، همچنان بخش جداییناپذیری از استراتژی آنها در مقابل ایران بوده است.با این وجود، ایران با اتخاذ سیاستی مستقل و متوازن در عرصه روابط بینالملل و علی رغم فشارهای حداکثری آمریکا، فاصله استراتژیک خود را با رقبای این کشور (چین و روسیه) را حفظ نموده و از دادن هرگونه امتیاز و مزیت استراتژیک به آنها خودداری نموده است، مسئلهای که به نظر میرسد مقامات آمریکایی، تاکنون به آن توجه کافی نشان نداده و همچنان با سیاستهای خصمانه خود، ایران را به سمت شرق سوق میدهند.»
در این مطلب آمده است: «انتخابات ریاستجمهوری 1376 ایران و ایده گفتوگوی تمدنهای رئیسجمهوری وقت، با قرار گرفتن ایران در محور شرارت جرج بوش مواجه گردید و یا بیانیه مشترک ایران و تروئیکای اروپایی در سعدآباد (1382) جهت رفع اختلافات فیمابین، با بیاعتنایی رئیسجمهور وقت آمریکا بیاثر گردید. در ادامه، تلاشهای دولتهای پیشین ایران و آمریکا در ۱۴۹۴ به توافق برجام منتهی و امید به بهبود روابط را بیشتر نمود، ولی لجاجت و زیاده خواهی دونالد ترامپ و جناح تندرو آمریکایی، خروج از این توافق بینالمللی را رقم زد تا همچنان مناسبات دو کشور در مسیر تنش بماند.»
گرچه مدعیان اصلاحات به درستی اعتراف میکنندکه آمریکا همواره دشمن درجه یک ایران بوده است اما بازهم نمیخواهند از مقابله و دشمنی آمریکاییها عبرت بگیرند و سیاست مقاومت را در پیش بگیرند. چه آنکه در پایان همین مطلب هم آمده است: « آنچه که هم اکنون مذاکرات وین به آن نیاز دارد، واقع بینی و انعطاف پذیری لازم از سوی هر دو کشور و به خصوص آمریکا خواهد بود که مسبب شرایط حاکم بر توافق هستهای و مسائل پیرامون آن است»!
جماعتی که همدلی مجلس و دولت را برنمیتابند
روزنامه شرق از جمله روزنامههای مدعیان اصلاحات از زمانی که هنوز مجلس یازدهم تشکیل نشده بود در رویکردی بسیار زننده و زشت به هجمه و حمله علیه این مجلس پرداخت و هنوز هم این خط تخریبی را ادامه میدهد.
در مطلب اخیر این روزنامه تکاپو برای بر هم زدن همدلی مجلس و دولت برای حل مشکلات مردم به وضوح دیده میشود. این روزنامه نوشت: «زمانی که کابینه دولت همسو با حمایت حداکثری اهالی بهارستان روی کار آمده است، مگر میشود آنها را وادار به پاسخگویی یا استیضاح کرد؟ یا حتی وقتی دو نماینده با حمایت کامل هیئترئیسه برای پست وزارت به سایر نمایندگان پیشنهاد داده میشود، مگر میتوان آنها را به این سادگی از کرسی وزارت جدا کرد؟ از این رو، برخی نمایندگان موافق استیضاح تأکید دارند که چنین امری به دلیل همسویی سیاسی مجلس و دولت امکانپذیر نیست و حتی به فرض اینکه هیئترئیسه استیضاحها را اعلام وصول کند؛ استیضاحها در صحن رأی نمیآورد.»