kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۸۵۷۱
تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۱:۴۵
به بهانه جنایت جدید آل‌سعود و گردن زدن 81 نفر در عربستان

ریشه‌های صهیونی هیولایی به نام آل‌سعود 

 
 
 
دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان
تازه‌ترین جنایت آل‌سعود در عربستان و گردن زدن 81 نفر (رکورد دهشتناک اعدام در یک روز) که گروهی از شیعیان نیز در میان آنها بوده و رسما اعلام شد این گروه به دلیل عقایدشان اعدام شده‌اند، بار دیگر خشم و نفرت جهانی را متوجه خاندانی کرد که حدود یک قرن است به نیابت از استعمارگران انگلیس و بعد از آن در اجرای فرامین امپریالیسم آمریکا، به خباثت و جنایت در منطقه غرب آسیا ادامه می‌دهد. 
از همان روزی که حرم مقدس امامان بزرگوار شیعه را در بقیع ویران کرد (که چند سال پیش اخلافشان یعنی داعش نیز همان جنایات را در مورد دیگر بقاع متبرکه انجام دادند) تا امروز که همچون دوران خلفای اموی و عباسی، شیعیان را به جرم شیعه بودن به شهادت می‌رساند. 
بی‌مناسبت نیست برای ریشه‌یابی این جنایات، براساس شواهد و منابع معتبر تاریخی به ریشه‌های واقعی خاندان آل‌سعود بپردازیم که بعضی از آنها حتی تا همین امروز از اغلب منابع مکتوب تاریخی و رسانه‌ای دنیا سانسور شده است:
براساس اسناد و مدارک موجود و برخلاف شایعات رایج مبنی بر ریشه‌های خاندان آل‌سعود در یکی از قبیله‌های ساکن «نجد» عربستان اما بنا به اعتراف شجره‌نویسان سعودی، اصل و نسب این خاندان به یک فرد یهودی به نام «ابراهیم موشه» می‌رسد. در قرن نهم هجری مطابق با قرن پانزدهم میلادی، شخصی به نام مانع احسایی (جدّ اول خاندان آل‌سعود) از قبیله یهودی «عنیزه»، زمینی را در «نجد» عربستان به دست آورد و بعد از او، نوه پسری‌اش به نام «موسی» با جنگ و کشتار و غارت، املاک بسیاری برآن افزود.1
«ابراهیم موسی» یا «ابراهیم موشه» پسر «موسی» نقش مهمی در شکل‌گیری آل‌سعود داشت و نوه‌اش به نام «مقرن سعود»، راس این خاندان به شمار می‌آید. در واقع «مردخای ابراهیم موشه» و فرزندانش با تغییر نام و انتخاب اسامی عربی، خود را در میان مسلمانان جا زدند. از جمله اینکه با پرداخت مبلغ سی‌وپنج هزار جنیه مصری به «محمد امین تمیمی»، مدیر کتابخانه‌های کشور سعودی در سال 1322، آل‌سعود و آل‌عبدالوهاب را به نبی‌اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) منسوب کردند! 2
همزمان با جنگ جهانی اول که در اصل برای تغییر نقشه غرب آسیا و اجرای طرح به اصطلاح خاورمیانه جدید جهت زمینه‌سازی برپایی رژیم اسرائیل به راه افتاده بود، عناصر بومی و محلی کانون‌های صهیونیستی، تجزیه عثمانی و تقسیم غرب آسیا به رژیم‌های دست‌نشانده کوچک‌تر را با حمایت مستقیم ارتش بریتانیا آغاز کردند. 
در این مسیر در فاصله زمانی 4- 5 سال، کمال آتاتورک در ‌ترکیه روی کار آمد، رضاخان در ایران به حاکمیت رسید، ملک فیصل و ملک عبدالله در عراق و اردن، امان‌الله‌خان در افغانستان و خانواده آل‌سعود در عربستان حکومت را در دست گرفتند. 
دکتر اسماعیل شفیعی سروستانی، محقق و استاد دانشگاه، درباره تقویت وهابیون آل‌سعود در این تقسیم‌بندی جدید می‌گوید:
«... هدف اصلی از قدرت بخشیدن به این جریان چیزی نبود جز تضعیف جریان فکری و فرهنگی استکبار ستیز و ضد یهود و ضد صهیونیسم در میان شیعیان...»3
حاکمیت آل‌سعود و وهابی‌ها در سرزمین وحی که زمینه‌هایش از 2 قرن پیش توسط هامفری و محمد بن عبدالوهاب چیده شده بود، در بحبوحه جنگ جهانی اول توسط «توماس ادوارد لارنس» (جاسوس نظامی ارتش انگلیس) عملی گردید. لارنس براساس نقشه‌ای طراحی شده در کانون‌های صهیونیستی، همراهی «فیصل» (از سرکردگان آل‌سعود) را به خود جذب کرده و او را وادار به همکاری با ژنرال «ادموند آلنبی» (فرمانده نیروهای انگلیسی در خاورمیانه) در هدایت شورش عرب‌ها علیه ‌ترک‌های عثمانی با وعده برپایی امپراتوری عرب نمود. 
استاد قاسم تبریزی درباره چگونگی عملی‌ شدن طرح انگلیس برای حاکمیت آل‌سعود در شبه جزیره عربستان می‌گوید:
«... انگلیسی‌ها به دلیل نفوذ و سلطه بیش از حدشان در کشورهای عربی به‌خصوص در منطقه نجد و حجاز، توانستند شریف حسین را برکنار کرده و خاندان ابن سعود را مسلط گردانند...»4
اسناد منتشره وزارت امور خارجه انگلیس در سال 2000 دلالت بر آن دارد که «لارنس»، عامل شبکه جاسوسی صهیونیسم بین‌الملل بوده است. در این اسناد آمده که «رونالد استورس» یهودی، لارنس را با شبکه جاسوسی» نیلی» به ریاست «آرونسون» مرتبط کرد که در تاریخ معاصر از معروف‌ترین شبکه‌های صهیونیستی به شمار آمده است. 5
در سال 2006 نشریه «ایندیپندنت» نیز خبری به چاپ رساند که سر مارتين گيلبرت (مورخ يهودي انگليسي‌تبار كه شخصا كارشناسي معروف درخصوص مسائل اسرائيل و هولوكاست تلقي مي‌شود و ضمنا كتاب شرح حال وينستون چرچيل، نخست‌وزير اسبق انگليس از جمله آثار مهم وي به شمار آمده) در كتابی براساس اسناد و مدارک معتبر اثبات نموده، «توماس ادوارد لارنس» اعتقاد داشته كه اعراب تنها در صورت ايجاد يك سرزمين اسراييلي مي‌توانند براي خود موقعيتي دست و پا كنند. گيلبرت در گفت‌وگو با روزنامه «اورشليم پست» گفت:
«... يك نكته‌ جالب توجه از منظر اسراييلي‌ها فردي به نام لارنس بوده ...كسي كه از اعراب حمايت و براي ايجاد سرزمين مستقل عربي در دهه 1920 تلاش بسيار كرد. او فردي بود كه در عكس‌ها و تصاوير، همواره ردايي مخصوص عرب‌ها به تن داشت. حال يك مسئله جالب كه شما در كتاب من خواهيد ديد اين است كه لارنس عربستان اساساً صهيونيستي جدي بوده است...»6
گيلبرت افزود: 
«...بررسي برخي يادداشت‌هاي لارنس كه در مركز اسناد و اوراق ملي انگليس موجود است نشان مي‌دهد او از خواست صهيونيست‌ها حمايت مي‌كرده است به‌طور مثال لارنس كه در سال 1920 براي وينستون چرچيل كار مي‌كرده، به وضوح اعلام داشت كه بايد اراضي فلسطيني از كرانه‌هاي درياي مديترانه تا رود اردن تحت عنوان سرزمين ملي يهوديان به رسميت شناخته شود...»7
اما نامه زیر که در پایان جنگ جهانی اول از سوی عبدالعزیز آل‌سعود به «سر پرسی کاکس»، نماینده امپراتوری بریتانیا نوشته شد، سند گویایی مبنی بر وابستگی آل‌سعود به صهیونیسم جهانی است. او در این نامه نوشت:
«آقای من! سر پرسی کاکس، نماینده بریتانیای کبیر (عزتش مستدام باد)
ورود سپاه بزرگ انگلیسی شما به عراق، پیروزی آشکار برای مسلمانان و عزت و جاه برای ماست(!) بزرگی خدمات ما را برای بریتانیای بزرگ و دوستی و صمیمیت ما را برای همیشه بپذیرید.
خادم شما، امیر نجد و عشایر آن 
عبدالعزیز آل‌سعود»8
و همین «عبدالعزیز آل‌سعود» در نامه‌ای دیگر به سرپرسی کاکس، قبول می‌کند که سرزمین فلسطین به یهودیان صهیونیست سپرده شود:
«... من سلطان عبدالعزیز بن عبدالرحمن الفیصل آل‌سعود، اقرار و اعتراف می‌کنم برای سر پرسی کاکس، نماینده بریتانیای کبیر از طرف من مانعی نیست که فلسطین را به مسکینان یهود یا غیریهود که بریتانیا بخواهد، ببخشم. از زیر پرچم بریتانیا بیرون نخواهم رفت تا روز قیامت...»9
به این ‌ترتیب حکومتی توسط «لارنس» در شبه‌جزیره عربستان برپا گردید به‌عنوان یکی از متحدین استراتژیک امپراتوری جهانی صهیونیسم، در سال‌های بعد نقش مهمی را برای تجاوزات امپریالیسم آمریکا در منطقه غرب آسیا ایفا کرد. یادمان نمی‌رود که همین عربستان سعودی طی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، علاوه بر سرازیر کردن منابع هنگفت مالی به سوی کاخ صدام، پایگاه پرواز هواپیماهای «ای وکس» آمریکا برای رصد تحرکات رزمندگان اسلام بود. یادمان نمی‌رود که مزدوران همین خاندان آل‌سعود در حج سال 1366، حجاج ایرانی را به گلوله بستند و حدود 300 تن از آنان را به شهادت رساندند. 
از همین وهابیون آل‌سعود، فرقه‌های انحرافی و گروه‌های ‌تروریستی تکفیری مثل القاعده و داعش با پول و حمایت مالی‌شان به‌وجود آمد تا علاوه بر تهدید چهره پاک اسلام، همراه با کانون‌های صهیونیستی، مکتب پویا و ظلم‌ستیز و عدالت‌خواه شیعه را مورد تهاجم شدید قرار داده و همچنین بهانه‌های لازم را برای اعمال سیاست‌های جدید میلیتاریستی امپراتوری جهانی صهیونیسم در جهان پدید آورد. 
استاد قاسم تبریزی درباره جنایات وهابیون آل‌سعود می‌گوید: «... جنایاتی که وهابیون در عراق کردند، حمله به حرم مطهر امام حسین علیه‌السلام و قتل‌عام شیعیان، از بین‌بردن آثار اسلامی در مدینه و مکه و منطقه حجاز، از بین‌ بردن علما و بزرگان شیعه در مدینه و برخی دیگر مناطق و ادامه این وهابیون هم که بعد از افول قدرت انگلیس‌ها به دست آمریکایی‌ها افتاد که از درون آنها، طالبان و القاعده و... بیرون آمد و باید فرزندان همین جریان دانست که برای انهدام اسلام و از بین‌ بردن جامعه اسلامی کمر همت بسته‌اند...»10
توحشی که امروز آل‌سعود از خود نشان می‌دهد، در تاریخ سیاه آنها حتی پیش از آنکه به حکومت برسند، قابل ردیابی است. از کشتار وحشیانه مردم کربلا گرفته که گفته می‌شود 150 هزار تن از شیعیان این شهر را به طرز فجیعی به قتل رساندند به نحوی که در کوچه‌های آن، جوی خون به راه افتاده بود تا سر بریدن دسته‌جمعی مردم طائف (علی‌رغم امان دادن به آنها) در دهه 1850 میلادی که همان اعمال جنایتکارانه امروز را تداعی می‌نماید. با این اسناد و شواهد معتبر تاریخی که مستقیما از منابع غربی به دست آمده، بیش از پیش روشن می‌شود که سرنخ وهابیون آل‌سعود را باید در مراکز و کانون‌هایی جست‌وجو کرد که دیگر امروز (برخلاف گذشته) چندان هم پنهان نیستند و علنا لندن و واشینگتن و تل‌آویو را به ریاض پیوند می‌زنند. جنایاتی که امروز آل‌سعود در یمن و بحرین به‌طور مستقیم انجام می‌دهند، در واقع توسط همان کانون‌هایی هدایت می‌شود که سرنخ شان در لندن و واشینگتن قرار دارد و رژیم صهیونیستی در منطقه بر آنها نظارت می‌کند. 
_______________________________
1- براندازی صهیونیستی در امپراتوری عثمانی- محسن فرسایی- نشر هلال- چاپ اول- 1388- صفحات 203 تا 207 و کتاب «نظری بر تاریخ وهابیت- زهرا مسجدجامعی- انتشارات صریر دانش- 1380- صفحه 46 و کتاب مسلک ضد اسلام- عباسعلی محمودی- نشر مطهر- 1372- صفحه 107   2- همان   3- مجموعه مستند «راز آرماگدون: پروژه‌ اشباح»- قسمت 22- شبکه خبر- فروردین 1390   4- همان   5- ریجی اون دیل- ریشه‌های جنگ اعراب و اسرائیل- ‌ترجمه ا. آذری- امیرکبیر- 1376- صفحه 57   6- گفت‌و‌گو با سر مارتین گیلبرت- جروزالم پست- اکتبر 2006   7- همان   8- Nmhschool.Org/thormton/Wahhabi- movement9- 
محمد علی سعید- بریطانیا و ابن‌سعود- العلاقات السیاسیه و تأثیرها علی المشکله الفلسطینیه- دارالجزیره- للنشر الطبعه الاولی- 1403 هجری- 1982 میلادی- صفحه 301 و کتاب براندازی صهیونیستی در امپراتوری عثمانی- پیشین   10- مجموعه مستند «راز آرماگدون: پروژه ‌اشباح»- پیشین