مرد برتر است یا زن؟(شبهه ها و پاسخ ها)
شبهه: آيا حديث يا روايتي در مورد برتري مردان از زنان داريم؟ و يا اينکه زنان ضعیفتر و... هستند؟
پاسخ:
معارف و احکام اسلام به مؤمنان، نگاه جنسیتی ندارد بلکه اساساً به انسانیت آنها توجه دارد. زن و مرد مسلمان در کنار ویژگیها و خصوصیاتی که در خلقت دارند، هر دو، مکلف هستند و میتوانند پلههای ترقی و کمال را طی کنند.
یکسانی مقام زن و مرد:
یکسانی مقام مرد و زن تا به آن حد است که در قرآن کریم، همانطور که مردان الهی مانند رسول خدا (صلیالله علیه و آله) (1) و حضرت ابراهیم(ع) (2) بهعنوان اسوه و الگو معرفیشدهاند، زنانی مانند همسر فرعون و حضرت مریم نیز بهعنوان الگوی همه مردم، اعم از زن و مرد، معرفی شدهاند:
«و خدا برای مؤمنان همسر فرعون را مثل زده است، هنگامیکه گفت: پروردگارا! برای من نزد خودت خانهای در بهشت بنا کن و مرا از فرعون و کردارش رهاییبخش و مرا از مردم ستمکار نجات ده؛ و [نیز] مریم دختر عمران [را مثل زده است] که دامان خود را پاک نگه داشت و درنتیجه از روح خود در او دمیدیم و کلمات پروردگارش و کتابهای او را تصدیق کرد و از اطاعتکنندگان [فرمانهای خدا] بود.»(3)
این آیه بروشنی بیان میکند که این دو زن بهعنوان الگویی برای تمام افراد باایمان (زنان و مردان)، معرفیشدهاند و زن بودن آنها تأثیر در بلندی جایگاه و کسب مقامات بزرگ نداشته است. بر اساس قواعدی مانند «إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم» (4)، ملاک برتری انسانها میزان تقوای آنهاست و نه جنسیت.
آنچه در معارف دینی در مورد جایگاه و وظایف زن و مرد بیانشده، مربوط به تواناییها و ویژگیهای خلقتی آنهاست و برای اثبات برتری و یا ضعف یک جنس نسبت به جنس دیگر نیست. برای نمونه به این آیه توجه کنید:
«الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ؛ مردان، کارگزاران و تدبیر کنندگان [زندگی] زنانند، به خاطر آنکه خدا مردان را [از جهت توان جسمی، تحمل مشکلات و قدرت روحی و فکری] برزنان برتری داده و به خاطر آنکه [مردان] از اموالشان هزینه زندگی زنان را [بهعنوان حقّی واجب] میپردازند.»(5)
شاید در نگاه اول، از این آیه برداشت شود که مردان بر زنان برتری داده شدهاند؛ اما دقت در محتوای آیه نشان میدهد که ویژگی عمومی مردان در موضوعاتی مانند قدرت جسمی و تابآوری و... باعث شده وظیفهای سنگین بر دوش آنان قرار داده شود و در واقع این آیه بهنوعی برتری زنان را بیان میکند و مردان را مکلف به خدمت و تأمین نیازهای آنان میکند!
ویژگیهای ذاتی زن:
زنان نیز مانند مردان، ویژگیها و تواناییهایی دارند که اگر در محل صحیح خود به کار گرفته شود، قوت و شرافت برای زنان است اما اگر بدون در نظر گرفتن این شرایط، توقعات خارج از توان، از زنان وجود داشته باشد، آنها را ضعیف خواهیم یافت! امیر مؤمنان(ع) در وصیت خود به فرزندشان، محمد بن حنفیه، میفرمایند: فَإِنَّ اَلْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ؛ زن شاخه ريحانى (گل) حسّاس است و تنظيمكنندۀ امور مربوط به اقتصاد و خدمتگزاری نيست!(6) اگر همین ویژگی احساساتی بودن زنان که حضرت به آن اشارهکردهاند را مورد توجه قرار دهیم، روشن میشود که خلقت زن و مرد بر اساس حکمت الهی بوده و ویژگیهای آنها در کنار یکدیگر به ادامه حیات آنها خواهد انجامید. متأسفانه بر اساس آنچه در جامعه امروز شاهد آن هستیم، اگر زنان در کارهای مردانه مانند جنگاوری، قضاوت و... بهکارگیری شوند، عدم توانایی آنها در پیشبرد کار و یا فشار و مشقت زیاد بر آن زنان، نتیجه و برداشتی جز ضعف را در پی نخواهد داشت! اما اگر این احساسات و روحیه لطیف زنانه، در جایگاه همسری و شخصیت مادرانه پدیدار شود، نهتنها ضعفی محسوب نمیشود، بلکه نقطه قوتی است که مردان هرگز از پس آن بر نخواهند آمد. بنابراین آنچه در اسلام، عامل برتری دانسته شده، دینداری و تقواست که همه مؤمنان اعم از مرد و زن، از زمینه عادلانهای در این مسیر برخوردار هستند. در طول تاریخ نیز زنانی بودهاند که با ترقی و رشد در عرصههای مختلف زندگی دنیایی و معنوی، بهعنوان الگوی دیگران ازجمله مردان دیگر مطرح شدهاند. پس اگر یک زن خانهدار در یک روستای دورافتاده، باتقوا و پرهیزکار باشد و در جایگاه همسری و مادری خویش به تکلیفش عمل کند، میتواند از یک رئیسجمهور مرد در پایتخت، نزد مردم و خداوند ارزشمندتر باشد. آنچه گاهی سبب میشود برخی از ویژگیهای زنانه بهعنوان نقطهضعف آنان قلمداد شود، خارج شدن بانوان از جایگاه خلقتی و حقیقیشان است. قطعاً این مسئله در مورد مردان نیز وجود دارد که اگر در کارهای زنانه به کار گرفته شوند، ضعیف و ناتوان خواهند بود؛ بنابراین هر ویژگی زنانه و یا مردانه اگر در جایگاه خود به کار بسته شود، نقطه قوت است و در غیر این صورت باعث اظهار ضعف خواهد شد.
پینوشتها:
1. احزاب، آیه 21.
2. ممتحنه، آیه 4.
3. تحریم، آیه 11 و 12.
4. حجرات، آیه 13.
5. نساء، آیه 34.
6. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علیاکبر، قم: دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413 ق، ج ۴، ص ۳۸۴.
* مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی