ایام پایان سال و ضرورت رسیدگی به کارنامه اعمال-بخش دوم
حسن خلق و نگاه متعهدانه به اطرافیان کلید خوشبختی
روزهای پایانی سال فرصتی است که به کارنامه اعمال یکساله خود سری بزنیم و در مورد ترک کارهای منفی که در ما ریشه دوانده، برنامهریزی داشته باشیم. بهراستی چند بار تلاش کردهاید عادت بدی را ترک کنید اما با ناکامی از این کار منصرف شدهاید؟ مشکل این نیست که آدم ضعیفی هستید یا اینکه آن عادت بد، کاملاً در شما ریشه دوانده است؛ بهاحتمال زیاد، مشکل از اینجا ناشی میشود که خیلی زود از تلاش کردن دست میکشید. شما باید خلقیات و اعمال منفی را گامبهگام از درون خود بزدایید. این مهم تلاشی مستمر را میطلبد و البته پس از رسیدن به نتیجه مطلوب میتوانید امیدوار باشید که تزکیه نفس و گرایش به روشنایی و نیکیها در تمامی ابعاد زندگی دنیوی و اخرویتان تأثیر بسزایی خواهد داشت. محققان دریافتهاند ۶۶ روز طول میکشد تا عادتها در ما شکل بگیرند. به همین منوال اگر اعتیاد بدنی در کار نباشد، متقابلاً ۶۶ روز برای سست کردن یک عادت بد، زمان لازم داریم.
تزکیه در اصل از ماده «زکو» و به معنای تطهیر نفس و مال، صلاح، تقوا، زمین پاک، مدح و ستایش و تنزیه خویش است. در اصطلاح اخلاق، عبارت است از تطهیر و پاکسازی نفس از اخلاق ناپسند و آلودگیهای اخلاقی بهمنظور گام برداشتن در جهت فضائل اخلاقی که در نهایت موجب کمال و سعادت واقعی در دنیا و آخرت میشود. در اهمیت تزکیه نفس، همین بس که قرآن پس از یازده مرتبه قسم در سوره شمس، تزکیه نفس را تنها عامل رستگاری و وصول به سعادت فردی معرفی میکند و فساد اخلاقی را منشأ بدبختی و مایه زیان میشناسد. نقش و کارکرد تزکیه را نمیتوان در حوزه فردی خلاصه کرد، بلکه آثار اجتماعی تزکیه که به اشکال مختلف و متنوع بروز و ظهور میکند نشان میدهد که تزکیه دارای چه اهمیت و ارزشی در حوزه مسائل اجتماعی جوامع بشری دارد.
چطور در محل کار
حسن اخلاق پیدا کنیم؟
اخلاق را گاهی به چند قسم تقسیم میکنند: اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، اخلاق خانواده، اخلاق معلم، اخلاق دانشجو و.... تقسیمات اخلاق، به اعتبار ارتباطات و موقعیتهای مختلفی است که انسان دارد، انجام میشود. انسان در رابطهها و موقعیتهای گوناگونی قرار دارد؛ در خانه، در موقعیت پدر، مادر، همسر یا فرزند است و با اعضای دیگر خانواده رابطه دارد؛ در کوچه و محله، همسایه است و با همسایگان دیگر رابطه دارد؛ در جامعه، در موقعیتِ شغلی خویش، یا معلم و مربی است یا متعلم و متربی؛ گاه طبیب است، گاه فرمانده، مدیر یا رئیس. شخص در هریک از این موقعیتها، بهتناسب با افراد رابطه دارد. یکی از مشکلات ما این است که اخلاق هیچگاه در حوزه کسبوکار، یا بهطورکلی، در حوزه اجتماعی و سیاسی ما مطرح نبوده، بلکه همواره موضوعی شخصی بوده است. انسانها به اینکه درستی و راستی خواست آنهاست، اذعان دارند، اما در عینحال، مطالعات نشان میدهد که بیشتر مردم معمولاً کارها را به همان درستیای که از دیگران انتظار دارند، انجام نمیدهند. افرادی که در فعالیتهایشان درستی را رعایت میکنند، نسبت به مسئولیتهای اجتماعیشان متعهدند و دستاورد این تعهد برای آنها، سوددهی بیشتر است.
محمد افروز یک کارشناس ارشد مدیریت سازمانی توضیح میدهد: «ضعف در سیستم اخلاقیات، به کاهش ارتباطات و افزایش خسارات در سازمان میانجامد و بر اثر آن، مدیریت بیشتر بر روی کنترل گذشتهنگر تکیه خواهد کرد؛ زیرا افراد اطلاعات را به مدیریت، نمیرسانند و در این صورت، انرژی سازمان منفی میشود. به عبارت دیگر، توان سازمان بهجای آنکه صرف هدف شود، صرف شایعه، غیبت، کمکاری و... خواهد شد. لبه دیگر این شمشیر، فرصت است. تقویت سیستم اخلاقیات، اعتماد و انگیزش را افزایش و معضلات اخلاقی را مهار میکند و تهدید به فرصت تبدیل میشود. اخلاق حرفهای، تأثیری چشمگیر بر فعالیتها و نتایج سازمان دارد. اخلاق حرفهای، بهرهوری را افزایش میدهد، ارتباطات را بهبود میبخشد و درجه ریسک را کاهش میدهد؛ زیرا در صورت حاکمیت اخلاق حرفهای بر سازمان، اطلاعات بهآسانی منتقل میشود و مدیر پیش از ایجاد حادثه، از آن مطلع میگردد.»
از وی سؤال میکنم: اما چطور اخلاق حرفهای در سازمانها نهادینه کنیم؟ وی پاسخ میدهد: «واژه نهادینهسازی، یکی از اصطلاحات علم جامعهشناسی است. نهادینه کردن یک امر اجتماعی، یعنی پایهای و ریشهای کردن آن در متن و عمق جامعه. بحث اخلاق حرفهای و چگونگی نهادینه کردن آن در سازمانها، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و مدیران و تصمیمگیران باید بکوشند تا راهکارهای مختلفی را برای نهادینه کردن اخلاق حرفهای در سازمانها ارائه دهند. از جمله این راهکارها در آموزههای دینی عبارتاند از: بهکارگیری نیروی انسانی مقید به رعایت اخلاقیات و قانون در سازمانها، آموزش عملی اخلاق توسط افراد مقید و پایبند به رعایت اخلاقیات و قانون و تدوین منشور اخلاقی برای کارکنان سازمانها.»
تأثیر اخلاق در تحکیم خانواده
با رجوع به تعریفهای اخلاق، مشخّص میشود که رابطه اخلاق و خانواده، رابطهای کاملاً مستقیم و الزامی است؛ زیرا انسان جز در محیط امن و سازنده خانواده، هرگز قادر به کسب آگاهی، کمال و رفع نواقص از نفس و رفتار خود نمیباشد، بنابراین، انسان که جویای کمال وگریزان از ضعف و نقص است، طالب حضور در خانواده و تحکیم روابط اعضای آن خواهد بود. بهطورکلی، استواری و محکم بودن خانوادهها، حاصل پایبندیهای اخلاقی اعضای آن و پرهیز از کجخلقی است.
حُسن معاشرت در خانواده، در دو محدوده مرزهای حقوقی و دستورالعملهای اخلاقی تعیین میشود و «تعبیر حُسن معاشرت که بهعنوان یک وظیفه برای شوهر و یک حق برای زن مطرح میشود و عامل تحکیم زندگی خانوادگی است، اگر بهخوبی باز شود، نشاندهنده تمام آن اموری است که مرد در برابر زن باید انجام دهد.
(بهشتی، 1361: 153) حسّاسیت محیط خانواده، اهداف بلندمدّت و مقدّس آن اقتضا میکند که همسران بیشترین دقّت را در رعایت حُسن معاشرت با یکدیگر داشته باشند و از خانه فضایی سرشار از اُنس و ملاطفت بسازند.
الهه صابری یک مشاور خانواده توضیح میدهد: «یکی از عواملی که سبب تفاهم و همکاری اعضای خانواده میگردد، وجود روحیه مشورت در خانواده است که در عین ایجاد خانوادهای مستحکم و صمیمی، بهترین محافظ در برابر مشکلات و موانع زندگی نیز هست. مولی علی(ع) میفرمایند: «هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست» (نهجالبلاغه/ ح ۵۴). در طول تاریخ زندگانی بشر نیز بهترین و مستحکمترین کانونهای خانوادگی آنهایی بودهاند که در آن، زن و شوهر و فرزندان با همفکری و همکاری حرکت کردهاند. نمونه بارز و برترین الگوی آن در زندگی امام علی(ع) و حضرت زهرا (س) به چشم میخورد.» این مشاور خانواده در ادامه میافزاید: «انسان تشنه دوستی و محبّت است. انگیزه بسیاری از تلاشها و زحمات طاقتفرسای زندگی، محبّت است و وجود آن در خانواده، انسان را به فعّالیّت و کسب معاش وامیدارد. حفظ حرمت و شخصیّت دیگران، در گروی احترامی است که در برخوردها از انسان ظاهر میگردد. رعایت این مسئله، بهویژه از سوی کسانی که با هم اُنس و الفتی دارند، باعث استحکام دوستی و گرمی روابط خواهد شد که بارزترین مصداق آن خانواده است. در واقع، اخلاق نیک بهمثابه روغنی است که از سایش و فرسودگی قطعات انسانی در اثر برخورد و اصطکاک مداوم جلوگیری میکند. امام صادق(ع) بر کوشش در مهرورزی نسبت به برادران دینی تأکید کرده است و چه نیکوست که این امر از خانواده آغاز گردد: «شایسته است مسلمانان در یاری بر مهر ورزیدن به هم کوشا باشند که خدای عزوجل فرموده است: ﴿رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ﴾
(کلینی، 1365: 396). مهر و محبّت اعضای خانواده به هم سبب جلب رضایت و رحمت خدا میشود که بدیهی است چنین خانوادهای پایدار و سعادتمند است. امام سجاد(ع) در مورد ضرورت مهرورزی به همسران چنین فرمودند: «حق همسرت آن است که بدانی خداوند عزوجل او را مایه سکون و همنشینی تو قرار داده است و باید بدانی که او نعمت خداوند بر توست. پس او را گرامی بدار و با او با رفق و مدارا برخورد نما و هرچند حق تو بر او بیشتر است، امّا حق او بر تو این است که با او مهربانی کنی.» (حرّانی، 1363: 2۶2).»
راهکارهایی برای خوشاخلاقی با دیگران
خوشاخلاقی با دیگران نهتنها باعث میشود که آنها به شما بیشتر احترام بگذارند، بلکه روزتان زیباتر میشود، اما همیشه خوشاخلاق بودن کار سادهای نیست، بهخصوص زمانی که روحیه خوبی نداریم یا هنگام مواجهه با فردی که باعث آزارمان میشود. برای اینکه اکثر مواقع خوشاخلاق باشیم لازم است راهکارهای این بخش از نمناک را انجام دهیم. با غریبهها نیز بهاندازه خانوادهتان مؤدبانه برخورد کنید. مثلاً در اتوبوس بهتنهایی دو صندلی را اشغال نکنید، با صدای بلند با موبایلتان حرف نزنید؛ به دیگران یک صندلی خالی تعارف کنید. با دیگران گفتوگوی کوتاه و مثبت داشته باشید.
درباره موضوعات موردعلاقه فرد مقابلتان حرف بزنید و اگر با او تازه آشنا شدهاید و بهخوبی او را نمیشناسید و از علایقش بیخبرید درباره مسائل پیرامونتان صحبت کنید. همه افراد از کسانی که شوخطبع هستند و شوخی میکنند، خوششان میآید. برخی افراد بهاشتباه میپندارند گفتوگوهای کوتاه، بیهوده و فقط وقت تلف کردن هستند، اما این مکالمات کوتاه میتواند پایه ارتباطات عمیق آینده باشد. لبخند بزنید و خندهرو باشید. لبخند زدن سادهترین کار برای خوشاخلاق به نظر رسیدن است. لبخند زدن سبب میشود فرد متقابل شما نیز به شما لبخند بزند. لبخند زدن در بدترین شرایط روحی، سبب میشود احساس خوشحالی بیشتری کنید.
همه افراد از تعریف و تمجید خوششان میآید، پس ویژگیهای مثبت دیگران را به آنها بگویید و از آنها تمجید کنید تا فرد خوشاخلاقی به نظر برسید، اما از تعریف بیش از حد اجتناب کنید، زیرا تعریف زیاد چاپلوسی به نظر میرسد، پس محتاط باشید که چاپلوسی نکنید. مخصوصاً اگر فرد مقابل دوست جدیدتان یا مدیر شماست. دشنام دادن سبب میشود که شما فردی بینزاکت، خشن و بسیار بداخلاق شناخته شوید و افراد با دیدن عصبانیت و دشنام دادن شما انرژی منفیتان را دریافت کرده و از شما دور خواهند شد، پس قبل از دشنام دادن تلاش کنید با لبخندزدن با آن دشنامها بجنگید.
فاطمه حمزه یک روانشناس توصیه دارد: «فقط لازم نیست که با نزدیکترین و عزیزترین افراد اطرافتان، مهربان باشید، بلکه با افراد غریبه نیز مهربانانه برخورد کنید؛ مثلاً هنگام پاروکردن برف، برف را از مسیر خودروی همسایه پیرتان نیز پارو کنید، اجازه دهید یک نفر در صف از شما جلو بزند. با انجام این کارها و صرف زمان برای انجامشان برای افراد غریبه، فرد احساس قدردانی خواهد کرد و کار نیک گسترش مییابد. مهربان بودن و کمک به دیگران؛ کمککردن موجب ایجاد حس خوب در خودتان و خوشاخلاقی میشود. یکی از راههای خوشاخلاقی با دیگران ارائه کمکهایی به افراد مسن، کودکان و بزرگسالان است زیرا ممکن است شما نیز روزی به کمک دیگران نیاز داشته باشید. رفتار و کارهای دیگران را قضاوت نکنید. افراد را قبل از اینکه با آنها آشنا شوید قضاوت نکنید و قبل از برخورد فرض را بر این بگذارید که آنها خوب هستند و تا وقتی دلیلی برای خوب نبودن آنها ندارید از قضاوت دست بردارید. افراد را بر اساس ظاهرشان قضاوت نکنید و برای آنچه که هستند ببینید. یکی از راههای خوشاخلاقی این است که بدون قضاوت به فردی که نمیشناسید نگاه کنید.»
این روانشناس در ادامه راهکارهایی ارائه داده و میگوید: «مثبتاندیشی داشته باشید. به بخشهای خوب زندگی خود فکر کنید که بهخوبی پیش میروند نه به آن قسمتهایی که فقط شما را آزار میدهند. موفقیتهای گذشته را برای پیشبرد بیشتر امور در آینده و ایجاد انگیزه در خودتان مرور کنید. برای رهایی از اضطراب و افسردگی امور دینی و مذهبی را انجام دهید.
اغماضها و گذشتها هنگام احساس پایین افتادن، سبب میشود شما را بالا بکشند و در شما احساس خاص و ویژه ایجاد گردد. داوطلب در انجام کارهای خیر باشید. انجام کارهای داوطلبانه و فعالیت در خیریهها موجب میشود احساس بهتر شدن به ما دست دهد. شما نمیتوانید اشتباهات گذشته را پاک کنید، اما میتوانید از آن درس بگیرید و برای ساختن آینده بهتر سختکار کنید. اگر همیشه احساس تأسف میکنید، همین امروز دست از افسوس خوردن بکشید و از همین حالا به زندگیتان توجه کنید و برای افسوس خوردن حدی قائل شوید.»