علل تحریم مسکرات
سامیار سلطانزاده
در نوشتار حاضر نویسنده به بررسی علل حرمت خمر و شرابخواری در قرآن پرداخته و به برخی آثار فردی و اجتماعی این ناهنجاری اشاره کرده است.
* * *
مسکرات و مخدرات
مواد خانمانبرانداز
آمارها بیانگر این است که بسیاری از اختلافات خانوادگی و بحرانهای اجتماعی در جوامع بشری برخاسته از پدیده نابهنجار شرابخواری است. مردان مستی که در گوشهای گرد میآیند و زندگی خود را تباه میسازند و اموال خود و خانواده را بیهوده از میان میبرند و یا حتی اگر در جامعه از سوی قوای انتظامی مهار و کنترل دقیق شوند و اجازه هرگونه تحرک نابهنجار از آنان سلب شود، همسران خویش را کتک میزنند و فرزندان خود را به حال خود رها کرده و هیچگونه مدیریتی بر زندگی خود و خانواده ندارند.
انسانهایی که به این ماده مخدر به هر عنوانی پناه میبرند همانند کسانی هستند که از باران به زیر ناودان میگریزند؛ آنان برای رهایی از فشارهای زندگی و رهایی از مشکلات سنگین آن و دور شدن لحظات و یا ساعاتی چند از فکر و اندیشه، به این ماده مخدر و یا همانند آن روی میآورند و خود را به عالم خیالات و دور از عالم عقل و واقعیتها میبرند تا از رنج افسردگی و شدت فشارهای روحی و روانی بکاهند؛ اما در عمل خود را گرفتارتر کرده و پس از بازگشت به عالم واقعیت با انبوه مشکلات جدیدتر و حادتری مواجه میشوند. اینگونه است که ناودان مسکرات را پناهگاهی برای رهایی از باران مشکلات و فشارهای واقعیتهای زندگی میشمارند.
البته هستند کسانی که به هرگونه مواد مخدر بهعنوان تفنن و تفریح روی میآورند و در جوانی از روی جهالت اقدام به آن میکنند و پس از مدتی سرخورده شده و در دام افیونها گرفتار میگردند و هرگونه راه بازگشت را برخود بسته میبینند. نوجوانان و جوانان در جهان امروز به سبب افزایش دسترسی آسان به اینگونه مواد، در معرض خطر جدیتری قرار دارند و لزوم مراقبت از سوی والدین و اولیای امور و مربیان را تشدید کرده وافزایش میدهد.
قرآن از هرگونه مادهای که موجبات کاهش فعالیتهای عقل و یا بازدارنده فعالیتهای آن شود بهعنوان مادهای خبیث یاد کرده و استفاده و استعمال آن را جایز ندانسته و حرام شمرده است؛ از این رو، استعمال هرگونه مسکری را حرام دانسته و بهعنوان جرم و گناه عواقب و کیفر شدیدی را برای آن وضع کرده است.
پلیدی و خباثت خمر
از نظر قرآن خمر و شراب پدیدهای پلید و خبیث و ناپاک است. تأکید خداوند در آیه ۹۰ سوره مائده بر پلید بودن خمر از آن روست که خمر نوشیدنی است که عقل را زائل میکند؛ این در حالی است که انسانیت انسان به عقل است و آدمی به سبب عقل است که دارای بار وظایف و مسئولیتهای فردی و اجتماعی در برابر خود، خدا، دیگران و حتی هستی شده است و بهعنوان خلیفه الهی مأموریت یافته است که خود و دیگران را به کمال شایستهشان هدایت و رهنمون سازد.
در ادبیات عربی از شراب بهعنوان خمر یاد شده است. خمر در لغت به معنای پوشاندن چیزی است(مفردات راغب اصفهانی، ص ۲۹۸) و فقیهان و دانشمندان علم حقوق اسلامی هر نوشیدنی مستکنندهای که عقل آدمی را زائل کند بهعنوان خمر معرفی و حکم حرمت را به تبع آیات و روایات معتبر بر آن بار نمودهاند و بهعنوان جرم اجتماعی، کیفر خاصی نیز بر آن معین کردهاند.(زبدهًْالبیان، محقق اردبیلی، ص ۷۸۹ و نیز جواهرالکلام، نجفی، ج ۳۶، ص ۳۷۳)
آیه ۴۳ سوره نساء حالتی که انسان با استفاده از شراب و هرگونه نوشیدنی همانند آن به آن مبتلا میشود را بهعنوان حالت سکر مستی تعبیر میکند. حالت مستی آن است که انسان حیران و سرگردان و واهله میشود و هیچگونه کنترلی بر جوارح و رفتارهای خویش ندارد و در هنگام رفتن تلوتلوخوران به هر سمتی متمایل میشود.
این عدم کنترل اعضا و جوارح و حتی سخن گفتن موجب میشود تا سخنان یاوه و بیمعنا و بیهودهای را بر زبان آورد و یا در رفتارهای خویش تعادل خود را از دست بدهد و به هر سوی متمایل شده و بیفتد.
بنابراین از ماده مخدر و مسکری چون خمر بهعنوان پلید یاد شده است؛ زیرا نه تنها برای آدمیمفید نیست بلکه موجبات خروج آدمی را از حالت تعادل فراهم میآورد و به سوی رفتارها و گفتارهای نابهنجار سوق میدهد.
فلسفه تحریم خمر
خداوند در آیه ۹۰ سوره مائده پلیدی خمر را علت تحریم آن دانسته و از مردمان خواسته است که از شرابخوری پرهیز کنند.
از آنجایی که امر پلید، هر چیزی است که انسان با استفاده از آن دچار خروج از حالت انسانی و سلامت جانی و روانی و جسمی شود، خمر نیز بهعنوان امری پلید معرفی شده است؛ زیرا هم عنصر اساسی و اصلی و مقوم انسانیت یعنی عقل را میپوشاند و به آن ضرر و زیان میرساند و هم موجب میشود تا رفتارها و کردارها و گفتارهای شخص از حالت طبیعی بیرون رفته و هم در نهایت پس از هوشیاری احساس درد و رنج فزونتری کند و نوعی افسردگی روحی و روانی در وی پدید آید که در نهایت او را به سوی مرگ و هلاکت سوق میدهد.
قرآن در همین آیه، شرابخواری را عملی شیطانی برمیشمارد و توضیح میدهد که شرابخواری عملی است که شیطان برای کنترل و مدیریت انسان تشویق و ترغیب کرده است و هدف وی از آن این است که به سوگند خویش دست یابد که خواستار گمراهی و نابودی بشر شده بود؛ زیرا ابلیس خود خواستار دستیابی به مقام خلافت ربوبی الهی بوده است و چون انسان به حکم کمال عقلی، صاحب آن شده بود ابلیس کینه وی را در دل گرفته است و با هر وسیلهای میکوشد تا او را گمراه سازد.
پس شرابخواری موجب آن است که شیطان به هدف تخدیر عقلی آدمی دست یابد و خلافت انسان را از وی سلب کند. بنابراین همراهی با دشمن سوگند خورده کینهتوز برخلاف عقل است و انسان باید از به کار بردن و استعمال هرگونه ابزاری که دشمن را برای دستیابی به هدف و منظور خویش موفق میکند دوری نماید و به مقابله با آن برخیزد.
شگفت اینکه خداوند در آیه ۹۰ سوره مائده نفس خمر را عمل شیطان میداند نه اینکه شرابخواری را عمل شیطانی بشمارد؛ به این معنا که از نظر خداوند خود ماده خمر به سبب اینکه زائلکننده عقل است نمیتواند عملی در راستای کمال باشد و بیش از آنکه سازنده و مفید باشد، زیانبار است. بنابراین میتوان گفت که خمر، ساخته شیطان است و شیطان برای دستیابی به هدف خویش آن را ایجاد کرده است. از آنجا که هر عمل شیطانی، عملی دور از کمالات است، خداوند خمر را پلید شمرده است.
شیخ طبرسی در کتاب مجمعالبیان انتساب خمر به عمل شیطان را به جهت مفاسدی میداند که در آن وجود دارد و شیطان به آن فرمان میدهد.(مجمعالبیان، ج ۳ و ۴، ص ۲۷۰)
خداوند در آیه ۲۱۹ سوره بقره بیان میکند که در خمر اثم بزرگی است. اثم معانی چندی دارد که یکی از آن با توجه به قرینه پرسش از منافع، زیان و ضرر است. در حقیقت خداوند بیان میکند که اگر کسی در پی منافع اقلی شراب است باید بداند که زیان آن بسیار بزرگتر و بیشتر از سود اقلی آن است که میتواند نسبت به آن زیان بزرگتر، هیچ شمرده شود.
برخی از کسانی که برای شراب خواری دنبال توجیه و بهانه هستند به تأثیر آن در کشتن کرمهای رودهای و یا تأثیرات مفید در بخشهای دیگر بدن اشاره میکنند که دربرخی از روایات برای دستیابی به این منفعت، خوردن کشمش در بامدادان سفارش شده است؛ زیرا معده در هنگام بامدادان و پیش از خوردن هر نوشیدنی و خوردنی دیگر میتواند همان تأثیر اندک شراب را پدید آورد و فایدهای که از شراب متصور است از راه سادهتر و بیضررتری حاصل شود.
میدانیم که معده اسیدهایی را ترشح میکند که از جمله آنها در کودکی موجب میشود تا شیر مادر به شکل پنیر درآید. همین واکنشهای شیمیایی در معده نسبت به انگور و کشمش و خمر در هنگام بامدادان پدید میآید و میتواند آثار مفید در از میان بردن میکروبها و کرمها و دیگر عوامل بیماریزا داشته باشد.
این در حالی است که هرگونه مصرف شراب الکلی موجب میشود تا آثار مخرب آن بر عقل و در نتیجه رفتار و گفتار و زندگی فردی و اجتماعی بجا گذارد که با توجه به منافع اقلی آن هیچ شمرده میشود.
تهیه خمر
آیه ۳۶ سوره یوسف درباره شیوه تهیه خمر به فشردن انگور برای تهیه خمراشاره میکند و اینکه شراب در عصر یوسف(ع) در دربارها متداول بوده است و حتیاشخاص خاصی برای تهیه و پذیرایی از آن وجود داشتهاند.
آیه ۶۷ سوره نحل نیز انگور را از منابع اصلی تهیه خمر میشمارد ولی از آنجا که سکر به معنای شیرینی نیز به کار رفته است میتوان گفت که مراد از آیهاشاره به استفاده معقول و معمول از انگور برای تهیه شیرینی و مواد قندی است. در ایران هنوز انگور یکی از منابع اصلی تهیه مواد قندی است که از جمله میتوان به شیره انگور و ساخت نبات از آناشاره کرد.
در آیه ۶۷ سوره نحل، انگور در کنار خرما به عنوان یکی دیگر از مواد سکری و شرابیاشاره شده است که میتواند به همان دو معنای پیش گفته باشد. از آنجا که در این آیه به نشانههای خداوند به عنوان تذکر و یادآوری اشاره میشود میتوان گفت که مراد خداوند بهرهمندی بشر از خرما و انگور برای تهیه مواد قندی و سکری است نه مواد تخدیری چون شراب؛ بنابراین بعد مثبت میوههایی چون خرما و انگور مورد نظر است نه بعد منفی آنکه شراب سازی و خمر پروری است که آن را عمل شیطان میشمارد. در حقیقت از نظر قرآن بهرهگیری از خرما و انگور برای ساخت مواد قندی و شیرینی عمل مطلوب و انسانی و در راستای کمالات و ساخت شراب عملی شیطانی است و این گونه است که بر خمر مهر ساخت شیطان را میزند.
شرابخواری و آثار و حکم آن
خداوند در آیه ۹۰ سوره مائده شرابخواری را از گناهان کبیره میشمارد و میفرماید: اى کسانى که ایمان آوردهاید، همانا شراب و قمار و بتها- با سنگهایى که مقدس مىشمردند و بر آن قربانى مىکردند- و تیرهاى قرعه، پلید و از کار شیطان است. پس، از آن بپرهیزید، باشد که رستگار شوید.
خداوند خمر را چیزی به عنوان ساخت شیطان معرفی میکند و شرابخواری نیز در همین راستا عملی شیطانی وکرداری زشت شمرده شده است. از این رو اجتناب از خمر به عنوان یکی از راههای رستگاری مطرح میشود؛ زیرا با دوری از شراب وشرابخواری است که عقل میتواند عمل خود را به درستی انجام دهد و آدمی را به سوی کمال هدایت کند.(مائده آیه ۹۰)
در آیه ۲۱۹ سوره بقره نیز درباره برخی از منافع آن میفرماید: درباره شراب و قمار مىپرسند، بگو: در آنها گناهى است بزرگ و سودهایى براى مردم و گناه آنها از سودشان بزرگتر است.
شرابخواری پیامدهای فردی و اجتماعی زیانباری به دنبال دارد که از جمله میتوان به مستی و بیخبری و فقدان شعوراشاره کرد که در آیه ۴۳ سوره نساء و نیز ۶۷ سوره نحل آمده است. البته چنانکه گفته شد آیه اخیر میتواند به مسئله دیگریاشاره داشته باشد که ارتباطی با مستی ندارد.
به هر حال هر چیزی که موجب شود انسان از حالت تعادل بیرون رود و مست شود حرام و استفاده از آنجایز نیست و چنانکه از روایات به دست میآید عامل مست شدن در عصر پیامبر(ع) خمر بوده است و برخی با همان حالت مستی به نماز میایستادند و رفتاری غیر متعادل و کلماتی زشت و نامفهوم در نماز میخواندند که از این عمل در آیه ۴۳ سوره نساء بازداشته است.
با این همه میتوان دریافت که خمر عاملی از عوامل مستی و عدم هوشیاری و پوشاندن عقل بشر است و میبایست از آن پرهیز کرد.
آیه ۹۱ سوره مائده خمر را مانع از یاد خدا میداند و به سبب همین مسئله آن را امری زشت و عملی شیطانی قلمداد میکند؛ زیرا موجب میشود تا انسان به سوی خداوند تقرب نجوید و به کمالات شایسته دست نیابد و در مسیر شیطان و ابلیس گام بردارد. لذا در همین آیه از آن به عنوان مانع و بازدارنده از نماز نام میبرد و یادآور میشود که آدمی در حالت مستی شراب نمیتواند ذکر الهی داشته باشد و به نماز که عامل معراجی و تقرب الی الله است تمسک جوید.
خداوند شراب را منشا کندی و بازماندن بشر از ثواب و کارهای خیر و نیک میشمارد؛ زیرا مشوق انسان به کارهای نیک عقل بشری است که شرابخواری مانع از استفاده آن میشود و غیر از عقل چیزی نیست که فرمان به کارهای نیک و پسندیده دهد. از این رو کسانی که مست میشوند عقل خویش را میپوشانند و دیگر عقلی نیست تا فرمان به کارهای خیر دهد. از این روست که در آیه ۲۱۹ سوره بقره آن را عاملی برای بازماندن بشر از کارهای خیر میشمارد؛ زیرا چنانکه در مفردات راغب اصفهانی ذیل واژه اثم آمده است، اثم به کارهایی گفته میشود که انسان را در انجام دادن کارهای خیر و نیک سست کند و بازدارد.
در حوزه عمل اجتماعی نیز چنانکه خداوند در آیه ۹۱ سوره مائده بیان میکند شرابخواری عاملی برای ایجاد عداوت و دشمنیهای میان بشر است؛ زیرا با مستی عقل و پوشیده شدن آن به شراب مستی، آدمی توان مدیریت عقلی رفتار و گفتار خویش را نداشته و اعمالی را مرتکب میشود که جز کینه و عداوت و دشمنی به دنبال نخواهد داشت. این گونه است که رفتارهای زشت ناشی از شرابخواری عاملی برای درگیریها و خشونتها و دشمنیها شمرده شده است.
بر این اساس خداوند در آیات ۲۱۹ سوره بقره و نیز ۹۰ سوره مائده و ۳۳ سوره اعراف ضمناشاره به برخی از خواص ناچیز خمر، آن را به علت پیامدها و زیانهای بسیار در روح وروان فرد و رفتارهای فردی و اجتماعی حرام دانسته و کیفرهای دنیوی و اخروی معین کرده است تا انسانها از ارتکاب آن خودداری کنند. این گونه است که ورود به مساجد برای شرابخوار حرام و جرم دانسته شده (نساء آیه ۴۳) و نماز خواندن در آن حالت را باطل شمرده (همان ) و به عنوان اثم و گناه مجازات برای آن تعیین شده است.(تفسیر عیاشی ج ۲ ص ۱۷ و المیزان ج ۴ ص ۳۵۹ و جواهر الکلام ج ۳۶ ص ۳۷۳)