ضرورت آمریکاستیزی هوشمند و پویا
قاسم رحمانی
انقلاب اسلامی در برابر تحریف وقایع و حقایق قرار گرفته است و فضای مجازی به اصلیترین وسیله برای این مسئله تبدیل شده است. حرفها و سخنان بیسند و شایعات، موتور محرکه این بخش از فضای مجازی در هر موضوعی و از جمله درباره تحریف انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است.
رویکرد انفعالی در برابر جریان تحریف، دشمن و عواملش را جریتر میکند که آخرین نمونه آن رفتار خصمانه آمریکا در ماجرای برجام و توجیهات خندهدار شیفتگان و بدهکاران داخلی آمریکاست که همه ملت ایران آن را با پوست و استخوان خود حس کردند و نتایجش همچنان در خالی شدن سفرههای محرومان و متوسطین نمایان میشود.
در گزارش امروز و فردای کیهان به راهکارهای بدیهی و ساده مقابله با تحریف انقلاب اسلامی که در گذشته منافع و برکات زیادی برای کشور و مردم داشته و در دولت قبلی، ضعیف شد، میپردازیم.
اول؛ احیای آمریکاستیزی و دوم برشمردن همیشگی خدمات ملموس انقلاب اسلامی و مقایسه وضع حاضر با دوران ستمشاهی.
ضرورت آمریکاستیزی
مهرداد نظری؛ کارشناس مسائل راهبردی میگوید:«تقویت آمریکاستیزی جامعه در شکل مطلق و هوشمند آن به دلیل ذات تروریست، سلطهگر و در اصطلاح عرف؛ «نامرد» حکومت آمریکا، ضروری است و تا فروپاشی آن باید ادامه یابد.»
او میافزاید: « همچنین برشمردن خدمات ملموس انقلاب و مقایسه وضع حاضر با دوران پهلوی که نباید در بند مناسبتها و ایام خاص مانند 13 آبان و دهه فجر بماند بلکه باید هر روز رسانهای و تبلیغ شود، راهکار مقابله با تحریفهاست.
البته هر دو راهکار، باید با تنوع بخشی به پیام و شکل ارائه آن باشد تا مخاطب دلزده نشود.
دلیل هر روز بودن به کار گیری این دو راهکار، روزانه و بلکه ساعتی و دقیقهای بودن دشمنیهای آمریکا و طرفدارانش است.»
بررسی میدانی نشان میدهد، دُز آمریکاستیزی پس از تجربه تلخ برجام و تحریم واکسن و مواد غذایی در مردم افزایش یافته است.
ایمان میرزایی؛ کارشناس راهبردی میگوید: «اکنون که ملت تجربه برجام را با تحمل سختیها و خسارات بسیار پشت سر گذاشته و آثار شوم آن را در لحظه لحظه زندگی خود همچنان حس میکنند و آماده شروع مرحله تازهای از آمریکاستیزی هستند، وقت آن است که بدون ملاحظه روشنفکرنماها، اشراف و اقلیتهای وامدار آمریکا، نبرد تازه و البته هوشمندی را علیه آمریکا که روند فروپاشیاش سرعت گرفته، آغاز کنند و فرصتها را از دست ندهند.»
او میافزاید:«با توجه به اینکه آمریکا، تلفیقی از روشهای نرم و سخت و تلهگذاری را در برابر ایران در پیش گرفته، هوشمند بودن آمریکاستیزی و تنوع بخشیدن به آن از ضروریات است. ضمن اینکه باید از بازگشت آن دسته از طرفداران برجام که حقیقت شیطانی آمریکا را درک کرده و اغلب هم جوان هستند، استقبال کرد و آنها را از دست غرضورزان و مرضداران، نجات داد.»
منافع آمریکاستیزی
یکی از تحریفات، القای وجود مشکلات سیاسی و اقتصادی به دلیل مبارزه با آمریکاست.
محمود کاظمی؛ کارشناس مسائل راهبردی تاکید میکند:« آمریکاستیزی، همیشه وحدتآفرین و انسجامدهنده به ملت ایران بوده است.
اسلامگرا و ملیگرا از آمریکا ضربات سختی خوردهاند و کینه این حکومت شیطانی را در دل و سر دارند.
بنابراین، اگر میخواهیم اختلافات داخلی کمتر شود، دُز آمریکاستیزی باید افزایش یابد و اگر پدرخواندههای غربگرا خواستند قضیه را بهم بزنند با آنان برخورد شود.»
حجت نادی؛ کارشناس اقتصادی میگوید: «هر گاه ادبیات و اقدامات ضدآمریکایی در کشور شدت گرفته، قیمت نفت و گاز و مواد معدنی در جهان، سیر صعودی گرفته و درآمدهای کشور افزایش یافته است.
خریداران نفت و گاز و معدن ما افزایش یافتهاند و حتی راههای دور زدن تحریمها هم بیشتر شده است.
بنابراین، آمریکاستیزی از نظر اقتصادی کاملا به نفع و مذاکره کاملا به ضرر ما بوده و قیمت نفت و گاز و معدن و درآمدهای ما را کاهش داده است.»
کیوان مرادی؛ دیگر کارشناس اقتصاد کلان تصریح میکند:« وقتی نفت و گاز گران میشود، کشورها به دنبال تامین سوخت هستند و ریسک خرید از ایران را میپذیرند؛ مانند دهه 80 که به دلیل افزایش سرسام آور قیمت نفتِ ناشی از افزایش آمریکاستیزی در آسیا و خاورمیانه، فروش نفت و گاز و درآمد ما بیشتر از دوران اصلاحات و سازندگی شد.
در شرایط پساکرونا هم جهان به نفت و گاز ایران نیاز دارد و باید با آمریکاستیزی، قیمت سوخت را
بالاتر برد.»
او میافزاید:«با افزایش قیمت نفت در دهه 80 شرکتهای خارجی آماده سرمایهگذاری در ایران بودند تا هزینههای خود را جبران کنند اما فتنه 88 و انحصارطلبیهای اقتصادی شرکای اهل فتنه، مانع از آن شد اما آن را گردن تحریم انداختند.
وقتی آمریکاستیزی، چنین منافعی دارد باید آن را تقویت کرد و البته در توزیع منافع، حقوق همه را پاس داشت تا منافعش را بچشند و عدهای به این دلیل، طرفدار مذاکره و سازش با آمریکا نشوند.»
مردم آمادهتر از قبل
مردم هنوز آمریکاستیزند و نتیجه برجام، عزم مردم بر مبارزه هوشمندانه و نرم و همهجانبه علیه آمریکا و طرفداران خارجی و داخلیاش را در آنان تقویت کرده است.
این را در گفتوگو با اقشار مختلف مردم میتوان فهمید که یک نمونه آن مغازهداری است که خود را حسن رضایی معرفی میکند و میگوید:« در همین کشتی حسن یزدانی با حریف آمریکایی، غیظ مردم از آمریکا معلوم شد.
مردم لطف کردند و به طرفداران مذاکره میدان دادند تا ادعای خود را عملی کنند اما از آنجا که آمریکا جز زورگویی چیز دیگری نمیخواهد، برجام شکست خورد. مسئولان فعلی به فکر چاره از غیر آمریکا باشند و قدرت خرید مردم را بالا ببرند.»
حامد رضاپور که یک معلم است، میگوید:« تجربه برجام، اهل تردید را هم به یقین رساند که نه تنها نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد بلکه باید، مقابله همهجانبه با آمریکا با عنایت به شرایط جدید، تقویت شود. ما با جهان ارتباط داشته وداریم اما به غیر از آمریکا و اسرائیل و دو پادوی آنها یعنی انگلیس و فرانسه که دومی خودش دشمنی را با ایران آغاز کرد و بر آن پای فشرد و منافع مردمش را قربانی آمریکا کرد و دستمزدش را هم با از دست دادن قرارداد 90 میلیارد دلاری با استرالیا گرفت!»
داریوش شیرازی که خود را تحصیلکرده رشته عمران معرفی میکند، میگوید:« اگر قبلا میشد خوشبین بود که اصرار برخی بر مذاکره، برای منافع کشور است اما پس از حمایت بایدنِ دموکرات از ترور حاج قاسم سلیمانی و بیعملی او در برجام پس از رسیدن به منصب ریاست جمهوری، دیگر جایی برای خوش بینی باقی نمانده و همه جهان فهمیدند که آمریکا قابل اعتماد نیست و فقط دنبال سلطه آن هم بر ممالکی است که تاریخ و تمدنهای بزرگی دارند و همچون آمریکا بیاصل و نسب نیستند و در این میان، تعجب از اروپاییهایی چون فرانسه و آلمان است که در خدمت چنین موجود بیسروپایی هستند.»
ضرورت خروج از انفعال
خروج از حالت انفعالی و واکنشی و احیای فعال و کنشی بودن در برابر آمریکا، از ضرورتهای اقدامات
پر سود و برکت آمریکاستیزی است که نقش اصلی اش را رسانهها بر عهده دارند.
امید حقیقی؛ کارشناس ارتباطات میگوید:« پاسخ دادن، گاهی نشانه ضعف است. در برابر القائات دشمن، گاهی بدون توجه به سخن و نوشته و دوربین او، باید پیام مورد نظر خود را ارائه داد. انسانها و رسانههای موفق جهان، کمتر به انفعال و پاسخگویی میافتند و بیشتر، پیام خود را با شیوههای جذاب و حتی فریبکارانه غالب میکنند تا جایی که طرف مقابل عصبانی شود و فرد یا رسانه عصبانی؛ بازنده است.»
او میافزاید:«رسانههای رسمی با رعایت مرزهای جذابیت و فریبکاری، باید جنایات و بدعهدیهای آمریکا علیه جهان و به ویژه ایران را هر روز به زبان ساده بگویند، بنویسند و به تصویر بکشند تا مردم هم در فضای مجازی، بیشتر دست به کار شوند.
البته همیشه مردم جلوتر از رسانهها بوده و هستند اما رسانههای رسمی به ویژه صدا و سیما و روزنامهها و خبرگزاریهای تصمیمساز کشور، باید از طریق برشمردن بدیهیات خصومتها، جنایات، عهدها و بدعهدیها، به شکل گیری دوره جدیدی از آمریکاستیزی هوشمند بپردازند.»
ریشه قرآنی استکبارستیزی
استکبارستیزی و در راس آن آمریکاستیزی در نوع امروزی خود ریشه قرآنی دارد.
رضا رحیمی؛ کارشناس مذهبی میگوید:«خدا فرموده أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم. تا شدت بر دشمن خدا نباشد، رحم بر غیر آن در دل انسان ایجاد نمیشود.
بر خلاف کسانی که میگویند رفع مشکلات ما در گرو رابطه با آمریکاست، منافع دنیوی و اخروی ما در گرو مبارزه با این حکومت زورگو و عهدشکن آمریکاست. دشمن اصلی ما، نفس اماره ماست که با حواس پنجگانه قابل لمس نیست.
به همین دلیل ما باید با خدا معامله کنیم. با دشمن خدا که او را میبینیم مبارزه کنیم تا خدا هم نفس ما که قابل دیدن نیست را مغلوب کند. این معامله کاملا به سود انسان است.»
او میافزاید: « اینکه برخی نمیتوانند به مردم خود لبخند بزنند، به دلیل آن است که به آمریکا اخم نمیکنند. کسی که به دشمن خدا اخم نکند، توفیق لبخند به ملت خود را پیدا نمیکند و اگر هم چهره خوشی نشان بدهد از نفاق است.»
این کارشناس مذهبی تصریح میکند: «اینکه چهره ما در مواجهه با غیر طاغوت، به صورت ناخودآگاه لبخند داشته باشد، در گرو اخم به دشمنترین دشمنان خدا یعنی حکومتهای آمریکا، انگلیس و فرانسه و حاکمان و ساکنان صهیونیست اشغالگر فلسطین است. بینهم در یک معنای گسترده همه کسانی هستند که تحت ظلم آمریکا هستند؛ از مردم آمریکا گرفته تا مردم ایران و تمام حکومتهای ضد آمریکا که در برابر ظلم او میایستند که باید به آنها لبخند زد و رابطه داشت که ایران هم رابطه دارد.»
استکبارستیزی تعطیلپذیر نیست
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها بر استکبارستیزی تاکید کردهاند و درجلسه پرسش و پاسخ با جوانان در 13 بهمن سال 77 گفتند که «فرهنگ غرب- یعنی فرهنگ اروپاییها- عیبی دارد که فرهنگهای دیگر، تا آنجایی که ما میشناسیم، آن عیب را ندارند و آن «سلطهطلبی» است.»
آیتالله خامنهای در اردیبهشت ماه 1395 مصادف با عید مبعث، ضمن اشاره به استمرار دو جریان «بعثت» و «جاهلیت» از صدر اسلام تاکنون، شاخصه اصلی جریان بعثت را «خردورزی هدایتیافته بهوسیله پیامبران الهی» و مهمترین شاخصه جریان جاهلیت را
«شهوت و غضب» دانستند و گفتند: « امروز مهمترین وظیفه امت اسلامی، مقابله با جریان جاهلیت به سرکردگی آمریکاست و جمهوری اسلامی ایران بهعنوان پیشتاز جریان بعثت در راهی که امام بزرگوار آغازگر آن بودند، بدون هراس از قدرتها به حرکت خود ادامه
خواهد داد...»
رهبر معظم انقلاب اسلامی افزودند:«...جنگها و فتنههایی که امروز در منطقه غرب آسیا در جریان است نیز نتیجه عملکرد جبهه جاهلیت و شیطان است. وضعیت کنونی دنیا نتیجه حاکمیت شبکه وسیع سرمایهداران صهیونیست است که حتی بر دولتی همانند آمریکا غلبه و نفوذ دارد و به قدرت رسیدن جریانها و احزاب منوط به پیروی و تبعیت از این جریان صهیونیستی است...»
همچنین آیتالله خامنهای بارها بر ضرورت ترویج مسئله مهم استکبارستیزی با ادبیات نافذ، لحن خوب و استدلال عمیق، ترویج استکبارستیزی از طریق ابزارهای نوین تبلیغاتی، شناخت نظام سلطه و استکبار برای حرکت با حکمت و درایت، حرکت جامعه اسلامی در جهتِ ضدّ استکباری، پایبندی و افتخار مسئولان به استکبارستیزی، ضداستکباری بودن مواضع نظام، تعطیل پذیرنبودن مبارزه با استکبار و وجود رابطه مستقیم میان استکبارستیزی و اقتصاد مقاومتی تاکید کردهاند.