بعد از 6 سال مذاکره فرسایشی هنوز نمیدانید آمریکا چه میخواهد؟!(خبر ویژه)
این روزنامه به قلم یکی از همکاران دفتر رئيسجمهور سابق نوشت: «مسئولان ديپلماسي كشور، گويي در فراغت كامل قليان چاق كردهاند و با پك زدن به آن و فرستادن حلقههاي دود به آسمان، منتظر چرخ گردوناند تا گوشهاي از آسمان سوراخ شود و از غيب، تحفهاي برسد و... . آقاي اميرعبداللهيان كه گهگاه خوشخيالانه سخن ميگويد، از زماني براي مذاكره حرف ميزند كه براي فهم آن بايد به علوم غريبه تسلط داشته باشيم. اخيرا يك مقام روسي هم كه از وعدههاي سر خرمن او به تنگ آمده است، با لحني طعنهوار از اينكه وعده «آينده نزديك» را ترجمه نميكند، خواستار روشن شدن تكليف شده است. همين رفتاري كه اين روزها و هفتهها شاهدش هستيم، در دوره دولت دهم نيز وجود داشت. درحالي كه مرتبا باران قطعنامه بر سر ايران ميباريد، ديپلماسي خفته و بيرمق وزارت خارجه، فقط قليان چاق ميكرد. متاسفانه دستگاه ديپلماسي كشور گمان ميكند كه الان آمريكاييها از فراق برجام لهله ميزنند و هر روز كه ما آنها را سر كار ميگذاريم، ميلياردها دلار زيان ميبينند. ازسوي ديگر، آقاي رييسجمهور ميگويد، ما مذاكرهاي را ميخواهيم كه به نتيجه منجر شود. گويي مثلا همه دنيا از روي بيكاري و براي تنوع با همديگر مذاكره ميكنند و دنبال نتيجه نيستند! خب، اگر با طرفهاي غربي روبهروي هم ننشينيم و حرف نزنيم، ميفهميم آنها از ما چه ميخواهند؟ و ما چه خواستهاي داريم؟ يا عملا كاري كردهايم كه هر دو طرف از مواضع يكديگر دچار توهم باشند...
گرهاي كه به كار معيشت و صنعت خورده قطعا از رهگذر تحريمها است حتي اگر ما بخواهيم اقتصاد را به برجام گره نزنيم، بايد مذاكره كنيم تا دست حريف را بخوانيم. قطعا ما دوست نداريم برجام به معيشت مردم گره بخورد اما طرف مقابل چه؟ آنها با گسترش تحريمها فشار را نه به دولت كه بر مردم و سفرهشان وارد ميكنند. اتفاقا آنها سوراخ دعا را پيدا كردهاند و اگر ما هوشمند نباشيم، در زمين آنها بازي ميكنيم.»
انتشار این تحلیل پر از غلط در حالی است که اولا دولت جدید و وزارت خارجه آن، دیپلماسی بسیار فعالی از سازمان شانگهای گرفته تا همسایگان و کشورهای منطقه (از سوریه و لبنان و عراق و ترکمنستان و تاجیکستان تا مذاکرات با عربستان) و آمریکای لاتین و برخی کشورهای اروپایی در پیش گرفته است.
ثانیا دولت بایدن تا سه ماه پس از آغاز به کار، آماده حضور در مذاکرات - معالواسطه- وین نبود. پس از آن هم 6 دور مذاکره جدید در دولت آقای روحانی انجام گرفت که هیچ نتیجهای جز طلبکارتر شدن آمریکا نداشت. برخلاف فضاسازی آقای روحانی که مدعی بود مذاکرات به حد توافق رسیده و آماده امضاست، گزارشهای متنوع حاکی از آن است که آمریکا در این دوره نه لغو تحریمهای اصلی و مهم را پذیرفت، نه به راستیآزمایی تن داد و نه قبول کرد درباره عدم تکرار عهدشکنی و خروج از توافق تضمین بدهد. جالب اینکه به گفته تریتا پارسی (از بنیانگذاران لابی نایاک و لابیست مورد وثوق برخی مدیران قبلی وزارت خارجه)، طرف مذاکرهکننده ایرانی حاضر شده بود مطالبه تضمینزا به دوره دولت بایدن (و نه دولت بعدی) محدود کند اما طرف آمریکایی در همین حد نیز حاضر نشده بود تضمین بدهد که در سه سال باقی مانده دولت بایدن، دوباره زیر توافق نمیزند!
با همه این واقعیتها که خروجی 6 سال مذاکره فرسایشی دولت سابق با آمریکا و غرب است، آیا مضحک نیست که نویسنده روزنامه اجارهای، طلبکار «نتیجه» باشد یا بگوید «مذاکره کنیم تا بفهمیم آنها از ما چه میخواهند»؟! یعنی بعد از این همه تنباکو سوختن و پک به قلیان مذاکره زدن، هنوز هم به قول معروف نفهمیدهاند لیلی، مرد بود یا زن؟
ثالثاً برخلاف فضاسازی جریان غربگرا که هماهنگ با تبلیغات آمریکایی ادعا میکند دولت ایران تکلیفش با مذاکرات و برجام معلوم نیست، موضع جمهوری اسلامی ایران کاملاً صریح و روشن است و این طرف آمریکایی است که با رفتار خویش نشان میدهد دست از خدعهگری برنداشته و ارادهای برای احیای واقعی توافق ندارد. موضع جمهوری اسلامی ایران چنان که رهبر انقلاب تصریح کردهاند این است که آمریکا با زیرپا گذاشتن تعهداتش از توافق خارج شده و بنابراین، هم اوست که باید با لغو مؤثر تحریمها (و نه نمایشی به سیاق سالهای 94 تا 97) اهتمام کند تا صداقت زیر سؤال رفتهاش، در مدت زمانی معنادار راستیآزمایی شود و ضمناً تضمین معتبر ارائه دهد که آن رفتار خباثتآلود را مرتکب نخواهد شد.
رابعاً درباره لهله زدن آمریکا، برخلاف انکار روزنامه اعتماد، رسانهها و اندیشکدههای آمریکایی دهها برابر نیاز راهبردی آمریکا به احیای محدودیتهای برجامی ایران تصریح کردهاند و معتقدند آمریکا هیچ حربهای بهتر از برجام برای مهار پیشرفتهای هستهای ایران نداشته است.