kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۸۱۸۴
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۴۰۰ - ۲۰:۳۷
در فراق رحیم رحیمی‌پور

از نسل آرمانگرایان

 

مهدی امیدی
رحیم رحیمی‌پور، یکی از پیشگامان سینمای انقلاب و دفاع مقدس بود که متأسفانه هفته گذشته در اثر ابتلا به کرونا به دیار باقی شتافت. این فیلمساز نیز به‌رغم خدمات گسترده‌اش به فرهنگ و هنر ایران اما تحت تأثیر سیاست‌های دولتی غربگراها در سینما، به انزوا گرائید.
رحیم رحیمی‌پور، سال 1336 در اصفهان متولد شد. فارغ‌التحصیل مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی بود و فعالیت هنری را با کارگردانی فیلم‌های کوتاه آغاز کرد. او در دهه 60 و دقیقاً زمانی‌ که پاسداران و سربازان انقلاب توسط گروهک‌های ‌تروریستی به شهادت می‌رسیدند دوربین به دست گرفت و یک فیلم درباره حزب کوموله و یک فیلم درباره حزب دموکرات کردستان تولید نمود. پس از تولید این آثار ماندگار بود که که مرحوم «رحیم رحیمی‌پور» به‌عنوان نخستین کارگردان عرصه سینمای دفاع مقدس به سراغ تولید فیلم سینمایی «الماس بنفش» و «انفجار در اتاق عمل» رفت؛ اما به یک‌باره توسط جریان حاکم بر مدیریت فرهنگی کشور و بالاخص طیف معماران بهشتی_انوار محدود شد.
دغدغه‌مند و آرمانگرا
ابراهیم حاتمی‌کیا، کارگردان سینما در واکنش به درگذشت همکارش نوشت: برادرمان رحیم رحیمی‌پور، از پیشکسوتان سینمای انقلاب و دفاع مقدس که سال‌ها خود را سایه‌نشین کرده بود؛ از میان ما رفت.
او تا واپسین روزهای زندگی همچنان دغدغه عدالت‌خواهان آرمانگرا را داشت و این را از دلنوشته‌های گاه و بی‌گاهش که به من ارسال می‌کرد، می‌دیدم.
او می‌توانست با تجربه و سابقه سینمایی‌اش مثل بعضی همسنگران عرصه دفاع، خرق عادت کرده و به سراغ سینمای بی‌دغدغه برود، ولی مقاومت کرده و حرمت حریمش را حفظ کرد.
شاید سلیقه سینمایی رحیمی‌پور با من حقیر فاصله داشته باشد، ولی نمی‌توانم چشم بر آثاری همچون فیلم سینمایی «دوله تو» و «الماس بنفش» و نویسندگی «شب دهم» ببندم.
خدایش او را قرین رحمت کرده و با شهدا محشورش کند و خانواده محترمش را صبر عطا فرماید.»
در حقش جفا شد
محمد دیندار، نویسنده و مستندساز نیز درباره مرحوم رحیم رحیمی‌پور نوشت: نمی‌دانم چرا درگذشت زنده‌یاد رحیم رحیمی‌پور، این همه آزارم داد و نفسم را بند آورد؟ شاید به این دلیل بود که در این چند دهه مظلوم واقع و در حقش جفا شده بود. تاریخ سینمای دفاع مقدس و بچه‌های این دوران، هرگز نتوانسته و نمی‌توانند نام زنده‌یاد رحیم رحیمی‌پور را از ذهن دل و خاطرشان پاک کنند، زیرا از تلاشگران و فیلمسازان بی‌ادعا و مخلصی بود که با کمترین امکانات توانست سهم مهمی ‌در پایه‌گذاری سینمای جنگ در ایران داشته باشد.چگونه می‌شود نام رحیمی‌پور و دیگرانی مانند او را فراموش کرد که در بدترین و سخت‌ترین دوران سرزمین ایران با ساخت فیلم داستانی و مستند یاد شهیدان و رزمندگان این مملکت شیرخیز را زنده نگه داشتند.پس از به حاشیه فرستادن امثال رحیمی‌پور، بسیاری وارد عرصه سینمای دفاع مقدس شدند و ده‌ها فیلم با پول بیت‌المال و با ریخت‌وپاش‌های آنچنانی ساختند، اما نه تنها نتوانستند باعث رونق این نوع از سینما شوند، بلکه آن را از نفس انداختند و مخاطبان را نیز فراری دادند. زمانی که رحیمی‌پور‌ها با کمترین امکانات فیلم می‌ساختند و روی پرده می‌فرستادند، سالن‌های سینما لبریز از تماشاگر بود و آنان برای دلاوری قهرمانان وطن از روی صندلی برخاسته و به افتخارشان کف بر کف کوبیده و سوت می‌کشیدند. امروز کدام فیلم دفاع مقدسی را سراغ دارید که مخاطبان برای دیدن آنها به سالن‌های سینما بروند؟ کف و سوت پیشکش! اگر فیلمسازانی مانند زنده‌یادان ملاقلی‌پور و رحیمی‌پور و دیگران فیلم‌های دفاع مقدسی تماشاگرپسند می‌ساختند، به‌خاطر نیت پاک‌شان و شناخت سلیقه مخاطبان بود. آیا امروز فیلمی، حتی آثار کمدی روی پرده می‌رود که به اندازه فیلم‌های جنگی دهه ۶۰ مخاطبان را به سالن‌های تاریک کشانده و بر صندلی‌ها میخکوب کند؟
چرا نباید رحیم رحیمی‌پور که حق آب و گل در سینمای دفاع مقدس داشت، حدود ۳۰ سال هیچ فیلمی ‌نسازد؟ از وی درخواست کرده بودند که امتناع کرد؟ می‌شود باور کرد که به این کارگردان مخلص پیشنهاد ساخت فیلم داده باشند، اما او قبول نکرده برای بچه‌های جنگ و مخاطبان فیلم بسازد؟! با شناختی که از این زنده یاد و دیگر فیلمسازان قدیمی‌ حوزه دفاع مقدس داریم، هرگز باور نکرده و نخواهیم کرد.
این چه سینمایی است که نه موقعیت ساخت فیلم برای امثال بهرام بیضایی و ناصر تقوایی فراهم می‌شود و نه برای امثال رحیم رحیمی‌پور؟! وقتی چنین اتفاقی افتاده و می‌افتد، بی‌شک ایرادی در کار وجود دارد.
حدود ۳۰ سال کسی یادی از زنده یاد رحیم رحیمی‌پور نکرد، حالا که خود را تسلیم مرگ کرده، همه از او و هنرش می‌گویند و یکریز پیام‌های تسلیت می‌فرستند، جل‌الخالق! مسئولان محترم سینمای کشور، گناه امثال رحیمی‌پور، چه بود و چه هست و چه خواهد بود؟!
آیا از این بزرگان دعوت به فیلمسازی کردید که دست رد به سینه شما زده باشند؟ اگر به لیست فیلمسازان چند سال اخیر نگاهی کوتاه انداخته شود، فقط چند نام مدام تکرار شده‌اند که از بودجه‌های کلان برای ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی استفاده کرده‌اند! تازه برخی از آنان نیز نهایت استفاده را از این موقعیت برده و پس از محکم کردن پای خود در عرصه فیلمسازی، قدم در راه‌های دیگر نهادند، یعنی هدر رفتن سرمایه‌ای که برای رشد آنان از کیسه بیت‌المال پرداخت شده!
بهتر نبود بخش کوچکی از این بودجه‌های عظیم به امثال رحیمی‌پور‌ها اختصاص داده می‌شد تا دوباره فعال شوند؟ مطمئنا فیلمسازانی که در دهه ۶۰ با کمترین بودجه و امکانات، آن فیلم‌های پرمخاطب را ساختند، با بودجه‌ها و امکانات امروز بیشتر و بهتر می‌توانستند فیلم بسازند.
متولیان امور سینمای کشور و نهاد‌های مرتبط که مدام نشست خبری برگزار و مصاحبه می‌کنید و می‌گویید در سینمای ایران یا حوزه دفاع مقدس به هرکسی فرصت می‌دهیم تا فیلم بسازد، اکنون به این سؤال که چرا فرصت فیلمسازی به امثال بیضایی‌ها و رحیمی‌پور‌ها ندادید، چه پاسخی داده یا می‌توانید بدهید. مدیریت سینمای ایران، چه دولتی و چه بخش خصوصی و نهاد‌های متولی ساخت فیلم، بیش از سه دهه است که ایراد و مشکل و ضعف عمده دارد و هر سال بدتر نیز می‌شود. سینمایی که بزرگان آن نمی‌توانند در آن خلق آثار کنند، یعنی به شدت بیمار است و باید این بیماری را که بسیار بدتر از امثال کروناست درمان کرد و جلوی پیشرفت روزافزون آن را گرفت، اما پزشکانی حاذق می‌خواهد، نه سفارش شده.»