اخبار ویژه
علیاف شیطنت میکند؟ پس به آمریکا باج بدهیم(!)
یک روزنامه زنجیرهای غربگرا میگوید: برای اینکه غائله رویدادهای
شمال غرب (مرز جمهوری آذربایجان) بخوابد، ایران باید با آمریکا مذاکره کند(!)
روزنامه آفتاب یزد، همان روزنامهای است که برخلاف واقعیتهای عهدشکنی اروپا، تیتر دروغین «هرچه تهران بگوید» را در کنار انتشار عکس فدریکا موگرینی مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا منتشر کرده بود. اما سپری شدن زمان نشان داد که اروپا صرفا بازیچه آمریکاست و ماموریت وقتکشی به ضرر ایران را با وعدههای بیمحتوایی مانند راهاندازی کانال مالی اسپیوی و اینستکس برعهده دارد.
این روزنامه اکنون درباره اتفاقات مرز ایران و آذربایجان، از قول علی بیگدلی مینویسد: «بسیاری از چالشهای نسبتا عمیق ما از راه دیپلماسی قابل حل است.»
وی تاکید میکند: «ادامه اختلافات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ترک یکجانبه مذاکرات برجامی زمینهساز ایجاد فشارهای همهجانبه و تشکیل جبههای هماهنگ علیه ایران است که قطعا عواقب تلخی برای ما در پی خواهد داشت».
او معتقد است: «اگرچه قدرت دفاعی و تکیه بر تکنولوژیهای بهروز نظامی بخشی از اقتدار سیاسی است اما وقتی در سایه دیپلماسی میتوان ارزانتر و کمهزینهتر و بدون درافتادن با همسایگانی که با آنها سوابق دیرینه تاریخی - فرهنگی و دینی - زبانی داریم بر مشکلات و اختلافات فائق آمد چرا باید واکنشها همه به سمت و سوی حل نظامی ماجراهایی اینچنینی در حرکت باشد؟»
علی بیگدلی در گفتوگوی خود میافزاید: «امیدواریم آن قوه عاقلهای که در «شورای عالی امنیت ملی» وجود دارد، مقدمات بازگشت ایران به میز مذاکرات و رسیدن به تفاهماتی حداقلی را فراهم سازد و نیز با برخی ابتکارات، چند اختلاف ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز رفع شود. ورود به فضای مذاکرات و آغاز گفتوگوهای برجامی، بسیاری از این دست غائلهها را پایان خواهد داد. شرایط منطقه به نفع ما نیست و ادامه طفره رفتنها برای بارگشت به میز مذاکرات برجامی عملا ایران را در موضع جنگطلبی قرار داده است. این در حالی است که اساسا ایرانیها نیازی به اتخاذ ادبیاتی که بوی تقابل با همسایگان و دیگر کشورها بدهد ندارند!»
وی همچنین گفته است: وقتی میدانیم پشت نمای چالشهای مرتبط با ایران، آمریکاست، بهتر نیست مستقیم با کاخ سفید وارد گفتوگو شویم؟
انتشار این اظهارات از سوی روزنامه اجارهای در حالی است که روزنامه مذکور و همطیفانش هنوز درباره خسارتهای حاصل از بزککردن آمریکا در مذاکرات منتهی به برجام پاسخگو نبودهاند. آن زمان هم ادعا همین بود که برای حل مشکلات اقتصادی و مسائل با دیگر کشورها باید با کدخدا بست!
و در این بستن با کدخدا به حدی افراط شد که به تصریح برخی مقامات دولتی، حتی موجبات ناملایماتی برخی طرفهای اروپایی را فراهم کرد. اما خروجی واگذاری امتیازات فراوان در برجام، دادن چک بیمحلی به نام وعده تعلیق تحریمها به ایران از سوی آمریکا و ضمنا دو برابر کردن حجم تحریمها در سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن و در 6 ساله پسابرجام بود؛ ضمن اینکه دولت مستکبر آمریکا در کنار نقض عهد، طلبکاریهای جدیدی را هم در حوزه موشکی و منطقهای پیش کشید.
تحلیلگر روزنامه زنجیرهای توضیح نداده که چرا باید برای حل مشکلات با همسایگان، باید سراغ آمریکا رفت و چرا همین مدل در برجام، جواب عکس داد و به عنوان مثال باعث تشدید تنشها با عربستان سعودی شد؟!
از طرف دیگر، منطق روشن دیپلماسی در دنیا این است که در برابر تهدیدسازی و تهدیدتراشی دشمن نمیتوان پاسخ متقابل و قاطع بر تهدید، در پی دیپلماسی رفت و دنبال واسطه و دلال گشت. براساس این نسخه احمقانه مثلا وقتی صدام به ایران حمله کرد، یا داعش پشت مرزهای ایران اردو زد، کشورمان بهجای قدرتنمایی و تادیب تهدیدسازان، باید از آمریکا التماس میکرد تا امنیت و حقوقش تضمین شود! این همان نسخه مضحکی است که عرفات در فلسطین در پیش گرفت و به از دست رفتن تمامیت ارضی فلسطین ختم شد.
و بالاخره اینکه تاکنون کمتر سابقه داشته یک نشریه ایرانی با این صراحت و وقاحت، باجخواهی آمریکا و غرب را ترجمه و توجیه کند.
اندیشکده ایتالیایی: اروپا در برجام بیکفایتی خود را ثابت کرد
یک اندیشکده ایتالیایی تصریح کرد اقدام متقابل ایران در تعلیق تعهدات برجامی، بهخاطر ناتوانی اروپا در عمل به تعهدات خود بود.
مؤسسه مطالعات سیاسی و بینالملل ایتالیا در گزارشی خاطرنشان کرده است: نمیتوان اروپا را بازیگری که بهدرستی بر رویدادها در برجام اثرگذاشت، محسوب کرد. این ناتوانی اتحادیه اروپا برای اجرای یک ابتکار عمل مستقل در راستای منافع خود، با خروج آمریکا از برجام کاملاً نمایان شد. وقتی از استقلال در استراتژی صحبت باشد، اتحادیه اروپا جایگاه چندان معتبری ندارد.
در حقیقت، واشنگتن هیچ تمایلی به در نظر گرفتن نگرانیهای متحدان خود درباره عواقب احتمالی ناشی از تصمیم به خروج از توافق نشان نداد، چه برسد توجه به منافع اروپا. از دیدگاه اروپاییها واقعیت خطرناکتر این بود که برخلاف گذشته، عامل محرک تصمیم ایالات متحده برای از سرگیری سیاست معمول آن، عدم پایبندی ایران به توافق نبود و بیشتر به هوس ناشی از اعتقاد متکبرانه مبنی بر توانایی مذاکره دوباره برای «معامله بهتر» شباهت داشت تا یک انتخاب محاسبه شده منطقی. ایالات متحده، پس از خروج از توافق سیاست رادیکال «اعمال فشار حداکثری» شامل تشدید تحریمها و مجبورکردن دولت ایران به مذاکره از موضع ضعف را آغاز و در این راستا، اساساً هرگونه تعامل تجاری بین ایران و اتحادیه اروپا را مسدود کرد و بر سوئیفت فشار آورد تا دسترسی ایران به سیستم پیامرسانی مالی را قطع کند. اعمال مجدد تحریمهای ثانویه آمریکا که به موجب برجام به حالت تعلیق درآمده بودند، امتناع از تجدید و تمدید معافیتهای معاملات نفتی، تحریم صنعت فلزات ایران و همچنین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مقامات کلیدی ایران در نهایت خسارت قابل توجهی به اقتصاد ایران وارد کرد، اما نتوانست این کشور را به میز مذاکره برگرداند و در تغییر رفتارهای منطقهای ایران که یکی دیگر از اهداف اصلی استراتژی اعمال فشار حداکثری بود،نیز شکست خوردند.
اتحادیه اروپا با هدف محافظت از شرکتهای اروپایی در برابر تحریمهای آمریکا به اجرای مجدد قانون انسداد پرداخت. قانون انسداد از نظر تئوری بهگونهای تدوین شده که از شرکتهای اتحادیه اروپا در برابر جریمههای احتمالی ناشی از تعامل با نهادهای ایرانی تحت تحریمهای آمریکا محافظت میکند؛ اما از عمل این اقدام بینتیجه بوده چون عواقب احتمالی مانند جلوگیری از دسترسی به بازار ایالات متحده و جریمههای سنگین برای شعبههای آمریکایی شرکتها آنقدری بود که شرکتهای اتحادیه اروپا را از تعامل با همتایان ایرانی منصرف کند.
سایر پیشنهادهای اروپا نظیر تمدید تسهیلات اعطای وام به شکل محدود به ایران، بسته کمک 18 میلیون یورویی و اعلام کانال اسپیوی و اینستکس آنقدر نمادین و بیارزش بود که عملاً بیاهمیت و بیفایده محسوب میشوند.
ایران در نهایت در پاسخ به ناکارآمدی اقدامات اتحادیه اروپا در اجرای صحیح برجام به سیاست «صبر راهبردی» خود پایان داد و سیاست «مقاومت حداکثری» را آغاز کرد. اعمال فشار آمریکا سبب شد ایران به طور تدریجی از تعهدات برجامی عقبنشینی کند و استراتژی افزایش سهم در بازی را به آن در پیش بگیرد.
عضویت در پیمان شانگهای پیروزی دیپلماتیک برای ایران بود
پژوهشگر مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه میگوید: ایران نشان داده میتواند بدون غرب، کارهای خود را پیش ببرد.
سایت فرانسوی «لوکوریکس» در تحلیلی، ابعاد عضویت ایران در پیمان شانگهای را بررسی کرده و نوشت: ایران با پیوستن به اتحاد روسیه و چین در سازمان همکاری شانگهای، توجه خود را از غرب به شرق معطوف کرده است. ایران پس از بیش از 13 سال تلاش برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای به آن پیوست. در حالی که این کشور تلاش میکند از انزوا خارج شود، ابراهیم رئیسی، رئيسجمهور جدید ایران، نخستین پیروزی دیپلماتیک خود را جشن میگیرد.
ابراهیم رئيسی در بازگشت از تاجیکستان از این «موفقیت راهبردی و دیپلماتیک» ابراز خرسندی کرد. همزمان این خبر در مطبوعات ایران نیز با استقبال مواجه شد.
یک کارشناس مسائل ایران در بنیاد ژان ژورس، توضیح میدهد: «ایران با دو مشکل مواجه است: مسئله هستهای و تحریمهای اقتصادی، جنگ اقتصادی آمریکا با چین در نهایت این کشور را وادار کرد تا عضویت ایران را بپذیرد».
به گفته ولادیمیر ساژین، شرقشناس روسی، سقوط کابل به دست طالبان نیز تصمیم اعضای این سازمان را که اکثر آنها با افغانستان هممرز هستند، سریعتر میکند.
وی به روزنامه روسی «وزگلیاد» گفت: «از لحاظ تاریخی، ایران از نفوذ قوی در افغانستان برخوردار بوده است و سازمان همکاری شانگهای میداند که بدون آن، گره افغانستان پیچیدهتر خواهد شد». دلیل آن هرچه باشد این پیروزی دولت جدید ایران است.
ابراهیم رئيسی، رویکرد سلف خود (روحانی) را که به کشورهای غربی متمایل بود، کنار گذاشته است. تهران اکنون اعلام کرده که «توجه خود را به شرق» معطوف کرده است. برنارد هورکاد، محقق برجسته مرکز ملی پژوهشهای عملی فرانسه، میگوید: «ایران میتواند بدون غرب کار خود را انجام دهد و به پیش رود. این کشور روابط خود را با چین که مارس گذشته قرارداد همکاری راهبردی و تجاری 25 ساله امضا کرده بود، عمیقتر کرده و پذیرفتن عضویت ایران در شانگهای میتواند این روابط را عمیقتر هم بکند».
به گزارش دیپلماسی ایرانی، در ادامه تحلیل، رسانه فرانسوی آمده است: عضویت تهران در سازمان همکاری شانگهای به ایران این امکان را نیز میدهد که به غرب بیش از پیش فشار بیاورد، آن هم در زمانی که احتمال آغاز مذاکرات هستهای در زمان نزدیک بسیار وجود دارد.
اخیرا ابراهیم رئيسی گفت: «جهان وارد دوره جدیدی شده است. هژمونی و یکجانبهگرایی شکست خورده و به سود توزیع مجدد قدرت در کشورهای مستقل در حال تغییر است». بیشک ایران خود را کشوری میبیند که از این توزیع مجدد قدرت میتواند سود ببرد و سهمی از آن داشته باشد. برای همین تلاش خواهد کرد تا آنجا که توان دارد بیشترین سهم را از این توزیع قدرت از آن خود کند.
حمایت از 300 هزار کارگر ایرانی با ممنوعیت واردات لوازم خانگی
ممنوعیت واردات لوازم خانگی، حمایت از اشتغال بیش از 300 هزار کارگر ایرانی است.
روزنامه ایران با اشاره به استقبال تولیدکنندگان داخلی از ممنوعیت واردات لوازم خانگی از کره جنوبی نوشت: طبق گزارشهای منتشر شده،
کره جنوبی برای آزادسازی حدود 7 میلیارد دلار داراییهای بلوکه شده ایران در این کشور، پیشنهاد صادرات لوازم خانگی به جای پول را داده است که با نامه رهبر معظم انقلاب پاسخ ایران به این پیشنهاد منفی بوده است. ضمن اینکه به اعتقاد کارشناسان، در مقابل بدعهدی کرهایها، اعلام ممنوعیت واردات از این کشور، منطقی و پاسخ روشنی به همراه دارد. در همین ارتباط، فعالان صنعت لوازم خانگی، از این فرمان ممنوعیت استقبال کردهاند و تنها نگرانی آنها، تشدید ورود لوازم خانگی خارجی از طریق قاچاق است که به گفته برخی فعالان تا 50 درصد از بازار ایران را در اختیار دارد.
در همین زمینه حسینی شاهرودی دبیرکل انجمن لوازم خانگی ایران گفت: با توجه به زمزمههایی که اخیراً در مورد واردات لوازم خانگی بهگوش میرسید صنعتگران احساس خطر کرده و برای حمایت از تولید داخل به رهبری نامه نوشتند. رهبری نیز با حمایت از تولید داخل، دستور منع واردات را به رئیس جمهوری دادند.
شاهرودی افزود: سرمایهگذاری کلانی در حوزه تولید لوازم خانگی در داخل شد و با اشتغالزایی خوبی که صورت گرفت بیش از ۳۰۰ هزار نفر مشغول به کار شدند و قطعاً با ورود مجدد شرکتهای کرهای، صنایع ایرانی زمینگیر میشد.
مرسل صدیق، رئیس انجمن سازندگان قطعات لوازم خانگی گفت: دولت باید حمایت خود را از صنعت لوازم خانگی ادامه دهد و این دغدغه واحدهای صنعتی است که با واردات اشتغال آنها را تحت تأثیر قرار دهد؛ این در حالی است که قطعات تولیدی این صنعت باکیفیت است و فقط خلأ تکنولوژیکی داریم. از دهه ۶٠ تا ٩٠ تحول بزرگی در حوزه صنعت لوازم خانگی داشتیم و اکنون نرخ بهره بالا در کنار تورم ناشی از سیاستهای کلی پولی و ارزی دولت، برای صنعت آزاردهنده است. بازار نباید به سمت خرید کالاهای خارجی برود و این اگر زمانی رخ دهد اشتغال دچار مشکل میشود.
حمیدرضا غزنوی، سخنگوی انجمن صنفی تولیدکنندگان لوازم خانگی هم گفت: تا قبل سال ٩٧ به خاطر تحریم آمریکا بازار ایران در سیطره لوازم خانگی خارجی بود. ما به اجبار تحریم و مدیریت منابع ارزی واردات را ممنوع کردیم و امروز در حوزه تولیدکنندگان لوازم خانگی داخلی افزایش اشتغال داشتیم و تولیدکنندگان به مقیاس اقتصادی رسیدند. سخنگوی انجمن تولیدکنندگان لوازم خانگی با بیان اینکه ۷۰ تا ۸۰ درصد بازار لوازم خانگی در اختیار داخلیها است، تأکید کرد با حمایتهایی که حالا از صنعت لوازم خانگی انجام شده، لازم است تولیدکنندگان برنامهریزی طولانی مدت داشته باشند، سرمایهگذاری خود را توسعه دهند و کیفیت کالاها و خدمات پس از فروش را دور از انتظار بالا ببرند.
در همین حال عباس هاشمی، دبیرکل انجمن صنایع لوازم خانگی در گفتوگو با روزنامه همشهری تصریح کرد: نامه اخیر مقام معظم رهبری روشن و شفاف است. تولیدکنندگان باید قدر این فرصت طلایی را بدانند و از آن استفاده کنند. این نامه تکلیف مشخصی را بر دوش تولیدکنندگان داخلی میگذارد. در این شرایط باید تولید کنندگان داخلی براساس برنامه زمانبندی مشخصی که ارائه میکنند، به سرمایهگذاری برای توسعه بخش تحقق و توسعه، ارتقای پیوسته کیفیت و فناوری در واحدهای تولیدی، تعدیل و کاهش هزینههای تولید و منطقیسازی قیمت کالای نهایی اقدام کنند. به نوعی باید با ارتقای پیوسته لوازم خانگی تولید داخل از طریق همکاری با شرکتهای دانشبنیان و مراکز نوآوری، تعمیق ساخت داخل و حمایت کامل از قطعهسازان زمینه ثمربخشی ابلاغیه رهبری را برای رشد تولید و رضایت مشتریان
فراهم کنند.