کــاملترین جلـــوه خلــوص
انسان باید خالص باشد و با اخلاص در هر کاری وارد و خارج شود؛ یعنی همواره خلوص در دل او باشد و هرگز بیخلوص نباشد؛ از آغاز تا انجام، چه آغاز و انجام کاری یا آغاز و انجام زندگی در دنیا.
البته برخی از انسانها با تلاشی که دارند، به عنوان مُخلِصون- به کسر لام- شناخته میشوند؛ اما برخی دیگر، به سبب عنایتی که خدا به آنان دارد، مُخلَصین- به فتح لام- میشوند، یعنی کسی که خدا او را خالص ساخته است.
از نظر قرآن، مُخلَصین را خدا برای خودش خالص گردانیده تا جایی که هیچ چیز جز خدا در دل آنان نیست و هیچ محبتی به دنیا و مافیها ندارند.
این افراد خالص شده از سوی خدا بهرهمند از یک جایزه و عنایت ویژه الهی نیز میشوند که همان «ذکری الدار » است؛ خدا دراین باره می فرماید: إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِکْرَى الدَّارِ؛ وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیَارِ؛ ما آنان را با موهبت ویژهاى که یادآورى آن سراى(آخرت) بود خالص گردانیدیم و آنان در پیشگاه ما یقینا از برگزیدگان و نیکان هستند. (ص، آیات 46 و 47)
از این آیه به دست میآید که مخلصان به امری چون «ذِکْرَى الدَّارِ» اخلاص داده شدند؛ یعنی همواره در اندیشه آخرت هستند و اصلا توجهی به دنیا به عنوان هدف غایی خویش ندارند؛ چرا که «دار الدنیا» را مسافرخانه دانسته و به جای دل بستن به آن، به سوی سرای واقعی و حقیقی خویش در آخرت توجه دارند. از نظر آنان گرایش اندک به دنیا خود خطیئه است که خدا باید از آن بگذرد و آنان را بیامرزد؛ چرا که هر گونه دلمشغولی به دنیا به معنای از دست رفتن «ذِکْرَى الدَّارِ» است که آنان دوست ندارند به چنین خطیئه و گناهی دچار شوند؛ چنانکه حضرت ابراهیم به عنوان یکی از مصادیق آیات سوره ص میفرماید: وَالَّذِی أَطْمَعُ أَن یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ؛ و همان خدایی که چشم امید دارم که روز جزا گناهم را بیامرزد.(شعراء، آیه 82) زیرا گفتهاند: حسنات الأبرار سیّئات المقرّبین.(بحارالانوار، ج 25، ص 205) پس با آنکه مُخلَصین هیچ گناه و خطایی ندارند، ولی اشتغال به مباحات برایشان همانند اشتغال به مکروهات است و از آن نیز توبه میکنند و استغفار میجویند.