اسناد بیصداقتی لابهلای اظهارات مقام آمریکایی(خبر ویژه)
رابرت مالی (نماینده ویژه آمریکا در امور ایران) به رادیو فردا گفت: ما نمیدانیم که آیا در صورت بازگشت آمریکا به برجام، نیت ایران بازگشت به تعهداتش در برجام هست یا خیر. آنچه میبینیم این است که اگر این نیت ایران است، نیت ما هم هست و میتواند خیلی زود مورد مذاکره قرار گیرد، تا هر دو به تعهداتمان بازگردیم. آمریکا تحریمهایی را که در تناقض با برجام است برمیدارد، و ایران بر مبنای برجام، قدمهای هستهای خود را بازمیگرداند.
موضوع دیگری که نمیدانیم این است که چه ایران مواضعی خواهد داشت. ما در شش دور مذاکره به پیشرفتهایی اساسی دست یافتیم اما همه فواصل پر نشدند، و اگر ایران با موضعی تندتر بازگردد، پر کردن آن فواصل سخت خواهد بود، چرا که کم کردن این فواصل حتی در دولت قبلی هم سخت بود.
وی میافزاید: ما پیشرفتی واقعی در زمانی که مذاکره ادامه داشت به دست آوردیم، و بله، وقتی مذاکره را در ژوئن متوقف کردیم فواصلی جدی هم پابرجا ماندند. ما آمادهایم که بازگردیم و آن فواصل را ببندیم.
من میخواهم یک موضوعی فراتر از این را در این جا باز کنم. دولت پیشین آمریکا، با کارزار فشار حداکثری اشتباه محاسبه کرد. امید داشت که اعمال تحریمهای سخت به دور از هرگونه راه سیاسی در پیش روی ایران، موجب تسلیم ایران و قبول شروط آمریکا خواهد شد. آن یک اشتباه محاسبه بود و پرزیدنت بایدن بر سر کار آمد و تلاش کرد این رویه را تغییر دهد.
آنچه موجب نگرانی ماست، این است که شاید امروز ایران درگیر یک اشتباه محاسبه است و فکر میکنم با پیشبرد برنامه هستهای خود، و افزایش فعالیتهای هستهای، میتواند فراتر از بازگشت به برجام، از آمریکا امتیاز بگیرد. این اتفاق هم نخواهد افتاد. مالی در ادامه اظهار داشت: هدف ما بازگشت به برجام و بعد پاره کردن آن نیست، هدف ما بازگشت به برجام،مستحکم کردن آن، پایدار کردن آن و استفاده از آن به عنوان یک مبناست. وقتی ایران از تضمین صحبت میکند، تضمینی وجود ندارد.
من در 2015 در زمان مذاکرات حضور داشتم. این توافق، نتیجه گفتوگوی بسیار طولانی بین دیپلماتهای دو طرف بود، و نتیجه هم این بود که این یک تفاهم سیاسی میان پنج عضو دائم شورای امنیت، آلمان و ایران است. و همه متوجه بودند که اگر یک طرف توافق را نقض کند، واکنش طرف مقابل یکسان خواهد بود.
اگر ایران در پی دستیابی به توافق از نوعی دیگر است، توافقی که تضمینهای واقعی دارد، چیزی شبیه یک «پیمان»، آنوقت باید درباره آن مذاکره کنیم و آن برجام نخواهد بود. اگر ایران امتیاز بیشتری بخواهد، آمریکا هم در پی امتیاز بیشتر خواهد بود، و این آن چیزی نبود که ما در وین در پی آن بودیم.
این مقام آمریکایی در ادامه گفته است: هدف ما هماکنون بازگشت به برجام است. ما در عین حال گفتیم، و وزیر خارجه بلینکن هم بارها گفته است که در یک مقطعی، ما به جایی میرسیم که پیشرفتهای برنامه هستهای ایران آنچنان خواهد بود که صرفا بازگشت به «این برجام» ممکن نخواهد بود.
درباره این اظهارات گفتنی است که اولا چون عهدشکنی و خروج آمریکا از برجام مقدم بر برخی واکنشهای ایران (با 2 سال تاخیر) بوده، طبیعتا این آمریکاست که باید خروجش را با بازگشت به تعهدات لغو تحریم جبران کند، و این در حالی است که ایران حتی از برجام هم خارج نشده و همچنان همه تعهداتش را مطمئنا اجرا کرده است. این نقطه، اولین نقطه راستیآزمایی است که اتفاقا دولت بایدن در آن رفوزه شده و ثابت کرده قصد بازگشت به توافق سال 2015 را ندارد.
ثانیا «مالی» اعتراف میکند در همان مذاکرات مربوط به دولت روحانی هم آمریکا آماده توافق واقعی (منطبق با حداقل حقوق ایران) نبوده است. او میگوید پر کردن فاصله در همان دولت هم سخت بود و حال آنکه آمریکا طرف عهدشکن ماجراست و پر کردن فاصله به این بود که آمریکا بدون شرط و شروط، تحریمها را لغو کند تا ادعای مخالفت با رویکرد دولت ترامپ باورپذیر شود، نه اینکه همان تحریمهای دوبرابر شده ابزار چانهزنی و باجخواهی قرار گیرد!
در اینجا ایران امتیاز جدیدی نمیخواهد که پای مذاکره و چانهزنی یا توافق جدید به میان بیاید. ایران حق پایمال شده خود را میخواهد. بنابراین ادعای مالی مبنی بر اینکه ایران میخواهد از آمریکا «امتیاز بگیرد»، به تسامح دیگر بیصداقتی و سندی بر عدم اراده برای بازگشت به تعهدات خود است. به عبارت دیگر، اراده دولت بایدن «برای تغییر رویه» صرفا با عمل بدون شرط قابل اثبات است و نه شرطگذاری و طفره از تعهدات.
ثالثا مقام آمریکایی رسما میگوید «تضمین وجود ندارد» و ضمنا خواستار مذاکره برای توافق جدید میشود، باید پاسخ دهد ایران چرا باید به طرفی که نه عهد میشناسد و نه حاضر است تعهد و تضمینی بدهد، اعتماد کند؟ وقتی توافقی که مورد امضا و حمایت قطعنامه 2231 شورای امنیت است، به سادگی زیر پا گذاشته میشود و مقام آمریکایی به راحتی میگوید برجام پیمان نیست، اصل مذاکره یا توافق جدید چه ارزش و اعتباری میتواند داشته باشد؟