اخبار ویژه
بعد از 7 ماه تعلل باز هم خبری از سامانه جامع تجارت نشد
آقای روحانی در توجیه بسیاری از ناکارآمدیهای اقتصادی و مدیریتی دولتش به انواع بهانهجوییهای سیاسی متوسل میشود اما به یکی از اصلیترین ضرورتهای مدیریت کارآمد اقتصادی یعنی مسئولیت راهاندازی سامانه جامع تجارت عمل نکرده است.
این سامانه قبلاً به شکل نمایشی در سال 95 راهاندازی شد، بیآنکه بتواند در حوزههایی مثل تخصیص ارز دولتی، واردات و صادرات، قاچاق، فرار مالیاتی و... نقش ایفا کند. روحانی اوایل سال گذشته نیز وعده داد که سامانه جامع تجارت تا مهر عملیاتی میشود. سپس وعده داده شد که 99/9/9، سامانه جامع تجارت نهایی شود. روحانی 22 مهر 1399 گفته بود «سامانه جامع تجارت در تاریخ 99/9/9 برای مبارزه با فساد رونمایی میشود تا از روزی که کسی ثبت سفارش میکند، تا زمانی که جنسش در مغازه به فروش میرسد، بتوانیم همه را در این سامانه دنبال کنیم؛ از گمرک و انبارداری تا این که جنس کجا رفته و مقابله با احتکار. راهاندازی سامانه بسیاری از مشکلات ناشی از عدم شفافیت، انحصار و ناهماهنگی در صادرات و واردات را مرتفع و مانع قاچاق خواهد شد».
اما وقتی 9 آذر 99 رسید، خبری از وعده مذکور نشد. فردای آن روز آقای روحانی ضمن افتتاح نمادین سامانه گفت: حدود 70 درصد این سامانه ارز افتتاح شد و امیدواریم در 11 بهمن امسال شاهد تکمیل این سامانه باشیم.» این سخنان توأم با ملاطفت در حالی بود که آقای روحانی 22 مهر ماه گفته بود «برای کسانی که در کامل شدن سامانه تلاش کردهاند، تقدیرنامه ارسال خواهد شد و از آنها که از برنامه عقب هستند، سؤال ]نه مؤاخذه[ میشود که چرا عقبند. راهاندازی این سامانه، بسیاری از مشکلات ناشی از عدم شفافیت، انحصارگرایی و ناهماهنگی در صادرات و واردات را مرتفع و مانع قاچاق میشود».
با وجود این سخنان، سامانه مذکور نه در 99/9/9 و نه در 99/11/11 راهاندازی نشد. تا این که آقای روحانی پریروز (22 تیر 1400) در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت گفت: «اتصال کلیه سامانهها به سامانه جامع تجارت تا پایان تیر ماه نهایی شود».
او مجدداً در این جلسه ضمن توضیح واضحات و ارائه حرفهای تکراری گفته است: «راهاندازی سامانه جامع تجارت کشور، ساختار لازم برای شفافیت و جلوگیری از معطلی کالا و ریشهکنی فساد و سوء استفاده رانتجویانه را فراهم کرده است و ضروری است اتصال کلیه سامانهها بویژه سامانه گمرک به سامانه جامع تا پایان تیر ماه نهایی شود.»
رئیسجمهوری با اشاره به گزارشهای تأمین کالاهای اساسی و افزایش ظرفیت ناوگان حمل و نقل در جهت تسریع در انتقال کالا، گفت: «همکاری همه دستگاهها در جهت تسریع در ترخیص کالاهای موجود در گمرکات کشور ضروری است.»
روزنامه دولتی ایران در این باره در گزارشی نوشت: این چندین بار است که رئیسجمهور به توجه همه بخشهای اقتصاد به سامانه جامع تجارت تأکید میکند.
در حالی که روحانی آذر 99 گفته بود؛ 70 درصد کار سامانه انجام شده، روزنامه ایران حدود 8 ماه بعد مینویسد: گفته میشود تاکنون بیش از 70 درصد بخشهای اقتصاد به این سامانه متصل شدهاند اما با اتصال کامل تمام بخشهای اقتصادی و تجاری تا پایان تیرماه، پیشبینی میشود که دیگر شاهد مشکلاتی مانند نابسامانی بازار کالاهایی مانند مرغ نخواهیم بود. برای مثال در مورد کالای مرغ عنوان میشود که برای جلوگیری از خروج بدون شناسنامه ثبتنام همه واحدهای صنفی عرضه کننده مرغ، تخممرغ و ماهیفروشان در سامانه جامع تجارت و نیز ثبت اطلاعات صدور فاکتورهای فروش مرغ توسط کشتارگاهها در این سامانه، ضروری است.
مذاکرات به بنبست رسیده آمریکا، خواستههای منطقی ایران را نمیپذیرد
«آمریکا در حرف و عمل نشان داده که تعهدات برجامی خود را بهطور کامل انجام نخواهد داد».
این تحلیل را نادر انتظار از چهرههای غربگرا و استاد دانشگاه آلابامای جنوبی به ایلنا گفته است. وی در پاسخ به این سؤال که «دور ششم مذاکرات وین برای احیای برجام به پایان رسیده و زمانی برای دور هفتم در نظر گرفته نشده و واشنگتن هم میگوید تصمیم سخت باید در تهران گرفته شود. ارزیابی شما از این تصمیمات سخت و افق پیشروی برجام چیست؟» گفت: همانگونه که ایران قبل از شروع این دوره از مذاکرات در وین گفته بود، آمریکا اگر مایل است که برجام را دوباره زنده کند باید تعهدات خود را که در سال ۲۰۱۵ امضاء کرده بود، اجرا کند ولی آمریکا چه در حرف و چه در عمل نشان داده که تعهدات برجامی خود را بطور کامل انجام نخواهد داد و فقط مایل به تعلیق برخی از تحریمهای برجامی است.
وی افزود: این به آن معنا است که آنچه دولت بایدن به آن «تصمیم سخت» میگوید، این است که ایران قبول کند برجام جدیدی امضاء کند که شامل محدودیتهای عمدهای در قدرت دفاعی و بازدارندگی و همچنین تغییرات در سیاستهای منطقهای ایران خواهد بود.
انتصار درخصوص اینکه آیا دور هفتم میتواند دور پایانی باشد و به توافق نزدیک هستیم، گفت: در زمان شش دوره مذاکرات اخیر اخبار ضد و نقیضی در مورد اینکه طرفین به توافقات مهمی نزدیک شدهاند در رسانهها منتشر شده بودند ولی اینگونه اخبار بسیار خوشبینانه بوده و نشاندهنده شکاف بین موضع ایران و طرفین غربی برجام نبودند. بنابراین نشانی وجود ندارد که دور هفتم مذاکرات به توافق نهایی منجر شود.
انتصار همچنین در پاسخ به این سؤال که سران چین، فرانسه و آلمان اخیرا در نشستی مشترک خواهان تسریع در روند مذاکرات شدهاند؛ این تعلل و کندی مذاکرات، ناشی از چیست، گفت: یکی از دلایل مهم تعلل و کندی مذاکرات ناشی از این است که ایران میخواهد که آمریکا تعهد بدهد که دوباره زیر اجرای مفاد قرارداد نزند و با روی کار آمدن رئیسجمهور جدیدی در آمریکا همان کاری را نکند که ترامپ با برجام کرده و آن را پاره کرد. این یک خواسته کاملا منطقی و قانونی است، ولی با توجه به ساخت پیچیده توازن قدرت در آمریکا، نه بایدن و نه هیچ رئیسجمهوری آینده نمیتواند چنین تضمینی را بدهد.
وی تصریح کرد: ساختار پیچیده قدرت در آمریکا مانع تعهد به توافق در دوره تمام رؤسای جمهور آمریکا میشود. این اظهارات درست در روزی عنوان شده که آقای روحانی ضمن تحریف واقعیتها برای چندین بار مدعی شد امکان توافق و برداشتن تحریمها فراهم بود اما مجلس (و...) فرصت احیای برجام را از دولت گرفتند.
برای گفتن این حرفها هشت سال دیر است
اظهارات ظریف مبنی بر «رنجاندن دوستان ایران به خاطر سراب آمدن شرکتهای غربی»، دیرهنگام و به مفهوم رضایت به خسارتهای کشور در این زمینه است.
در بخشی از گزارشی که اخیرا وزیر خارجه به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ارائه کرد، آمده بود: «اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و از یکسو با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم و از سوی دیگر از همه امکانات برجام برای ایجاد منافع اساسی اقتصادی برای همه کنشگران - به شمول شعبات خارجی شرکتهای آمریکایی- بهره برده بودیم، دوستانمان هم سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند».
روزنامه جوان درباره این قسمت از گزارش مینویسد: گزارهای که محمدجواد ظریف به آن پرداخته دارای دو نکته مهم است؛ یکی آنکه در ساختار اقتصادی و سیاسی کشور، تصمیمگیران به امید ورود شرکتهای غربی، شرکا و همراهان قبلی را فراموش کردند و دیگری آنکه اگر از فرصت برجام برای سرمایهگذاری استفاده میشد، تحریمها دیگر باز نمیگشت یا حداقل برای تشدید تحریمها مانعی میشد. او به شکلی در نقش کارشناس بیطرف ظاهر شده که گویا فراموش کرده شخص شخیص خودش، مسئولیت دستگاه دیپلماسی کشور را بر عهده داشته است و باید روابط را به گونهای تنظیم میکرد که دوستان روزهای تحریم، از مواضع دولت تدبیر و امید ناامید نشوند بهطوری که همکاریهای خود را با تهران کاهش دهند.
او باید زودتر از این روزها نسبت به تکرویهای برخی اعضای کابینه واکنش نشان میداد که چگونه منافع ملی را به پای دیدگاههای شاذ و عجیب خود ذبح کردند. نمونه بارز این موضوع، به اتفاقات رخ داده میان وزارت نفت و چینیها برمیگردد که وزیر نفت که از قضا از دوستان صمیمی آقای ظریف است، چگونه در مسیری حرکت کرد که حالا وزیر امور خارجه منتقد آن است! چینیها دقیقاً در اوج تحریمها چندین قرارداد بزرگ نفتی با وزارت نفت امضا کردند. توسعه میدان آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی، یادآوران و طرح توسعه پالایشگاه آبادان از جمله پروژههای بزرگی بود که در دولت گذشته امضا شد و چینیها به توسعه آنها پرداختند. وقتی زنگنه در سال ۹۲ به وزارت نفت رسید، پیش از آنکه برجامی حاصل شود، تصمیم گرفت چینیها را از پروژه توسعه آزادگان جنوبی خلع ید کند ولی از آنجا که شرکتهای نفتی این کشور در سایر پروژهها به خوبی فعالیت داشتند، موفق نشد سایر پروژهها را از آنها بگیرد.
همزمان با برجام، چینیها دو میدان آزادگان شمالی و یادآوران را طبق قرارداد به توسعه رساندند و قرار بود طبق قرارداد اولیه، فاز دوم توسعه این میادین هم به شرکتهای CNPC و ساینوپک واگذار شود. غلامرضا منوچهری، معاون وقت شرکت ملی نفت برای تعیین تکلیف فاز دوم این میادین، پس از سفر به پکن گفت فاز دوم به همین شرکتها واگذار خواهد شد، اما سه ماه بعد، همه چیز عوض شد.
وزارت نفت با این امید که شرکتهای غربی به ایران میآیند، با حمله روشن و صریح به شرکتهای چینی، کیفیت کار آنها را زیر سؤال برد و حملات سازمان یافتهای را علیه پکن انجام داد. او و مدیرانش از برگزاری مناقصه برای فاز دوم این میادین گفتند و از چینیها خواستند اگر برای سرمایهگذاری در ایران علاقهمند هستند در مناقصه شرکت کنند. برای جذابسازی هم از شرکتهای توتال، شل، بیپی و اِنی نام بردند که با ورودشان به ایران، همه چیز گلستان میشود، اما این شرکتهای غربی، یک به یک از حضور در ایران سر باز زدند تا این میادین به حال خود رها شوند. وزارت نفت سرخورده از این وضعیت، دوباره به سمت چینیها رفت ولی پکن اعلام کرد هیچ علاقهای به تداوم حضور در ایران ندارد و اصلاً حاضر نیست با دولت تدبیر و امید کار کند.