اخبار ویژه
همنوایی چندباره گروهکها و مجمع روحانیون علیه شورای نگهبان
گروهکهای نهضت آزادی و ملی مذهبی ادعا کردند در انتخابات شرکت نمیکنند و عملاً انتخابات را مثل گروهکهای سلطنتطلب و سازمان منافقین تحریم میکنند.
در بیانیه گروهک نهضت آزادی که از سوی سایت گروهک ملی مذهبی منتشر شده، آمده است: برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در شرایطی نگرانکننده پیش میرود که نه تنها چشماندازی را برای مشارکت گسترده نمیتوان متصور بود، بلکه با رد صلاحیت گسترده و بیسابقه عموم داوطلبان طیفهای گوناگون اصلاحطلبان و حتی محافظهکاران، کمترین امکان گردش دموکراتیک قدرت و اندک روزنهها به حداقل مشارکت مورد انتظار بسته شد.
این سیاست حذفی زمینه که حضور آگاهیبخش داوطلبانی چون سید مصطفی تاجزاده را غیرممکن ساخته بود، در مرحله اعلام صلاحیتها، ابعادی گستردهتر پیدا کرد، بهطوری که حتی معاون اول دولت مستقر و شخصیتهای محوری در عالیترین ارکان نظام را نیز از صحنه بیرون راند.
نهضت آزادی ایران در راستای سنت سیاسی خویش با تحریم نهاد انتخابات و کنار نهادن سازوکارهای دموکراتیک موافق نیست و کماکان با تمام قوا در جهت رشد شاخصهای انتخابات آزاد، سالم و عادلانه و برای دستیابی به دموکراسی و آزادی تلاش خواهد کرد. اما با کمال تأسف، دردمندانه و با ابراز نگرانی شدید اعلام میدارد که در شرایط کنونی و وضعیتی که تمامیتخواهان و دموکراسیستیزان برکشور و ملت ایران تحمیل کردهاند، محروم از معرفی نامزدی بوده و در این شرایط، امکان مشارکت در چنین انتخاباتی را نخواهد داشت. در همین حال مجمع روحانیون نیز در نشست اخیر خود، با هجمه عناصر ضدانقلاب علیه عمل شورای نگهبان به مسئولیت قانونی خود همراهی کرد. به گزارش جماران، این جلسه که با حضور خاتمی برگزار شد، اعلام گردید که تصمیم شورای محترم نگهبان ضربه هولناکی به اعتبار نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور زده. و حیرتانگیزتر این است که چنین تصمیم دور از تدبیری در آستانه ارتحال حضرت امام خمینی(ره)، بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران گرفته شده است. مجمع روحانیون مبارز مخالفت شدید خود را با این تصمیم و هر اقدامی که بر اعتبار نظام جمهوری اسلامی لطمه وارد میکند اعلام میدارد. همچنین مجمع بر تصمیم نهاد اجماعساز اصلاحطلبان مبنی بر عدم معرفی نامزد از طرف این جبهه، صحه مىگذارد و آن را اقدامى سنجیده و در جهت پرهیز از افتادن در دامى که مهندسان انتخاباتى تدارک دیدهاند مىداند. این فضاسازیها در حالی است که طبق اخبار موثق، اصلاحطلبان عزم جدی برای فعالیت انتخاباتی و حمایت از نامزد دارند اما چون ورود به این فاز، موجب میشد باب مباحث اجتماعی درباره کارنامه ائتلاف حاکم بر دولت باز شود و اصلاحطلبان را در جایگاه متهم (پاسخگویی) بنشاند، بنابراین تصمیم بر این شده که اولویت را بر مظلومنمایی و ناتوانی از معرفی نامزد بگذارند و سپس در روزهای پایانی بدون پاسخگویی، اقدام به حمایت از یکی از دو نامزد کنند و این شگرد را هم در زرورق ترساندن مردم از رقبای «خطرناک» بپیچند.
گفته میشود ستاد انتخاباتی برخی نامزدهای احراز صلاحیت نشده اصلاحطلبان نیز بدون علنی کردن، هم اکنون در خدمت دو نامزد حاضر در رقابتها قرار گرفته است.
با این حال درباره ادعای تحریم انتخابات از سوی گروهکهایی مثل نهضت آزادی باید همان مثل معروف را بهکار برد که میگوید «خوشا باغی که شغال از او قهر کند».
هماهنگ شدن مواضع نهضت آزادی و مجمع روحانیون، در حالی است که حضرت امام بارها تأکید کردند سازمان منافقین فرزندان معنوی نهضت آزادی هستند و اگر نهضتیها در دولت و مسند باقی میماندند، سیلیای میزدند که ایران و اسلام تا قرنها سر بلند نکند. اکنون موضع هماهنگ «مجمع روحانیون» و «نهضت آزادی»، فاز تازهای از خیانت و انتقام نسبت به خط و مکتب امام خمینی(ره) است.
واشنگتن پست: فشار برای اخراج آمریکا از عراق جدی است
واشنگتن پست گزارش داد: تهدید متحدان ایران علیه حضور آمریکا در عراق، جدیتر شده است.
این روزنامه نوشت: خطر تهدیدهای ایران و متحدانش علیه حضور آمریکا در عراق افزایش یافته و حملات راکتی گذشته، تبدیل به تهاجم پهپادی شده است. جمهوری اسلامی، دامنه حملاتش توسط نیروهای نیابتی علیه پایگاههای نظامی آمریکا را بیشتر و بیشتر کرده است. حملات این میلیشیاها پیشرفتهتر شده و دیگر فقط به راکت و موشک بسنده نمیکند، بلکه از پهپادهای تهاجمی هم استفاده میکنند. این پهپادها عمدتا کوچک هستند و از دسترس نگاه رادارها میگریزند. تا پیش از این، حملات عمدتا راکتی بود اما تجهیزات نظامی شبهنظامیان در این روزها پیشرفت کرده و تبدیل به هواپیمای بدون سرنشین شده است که هم کوچک است و هم بال ثابت دارد. این هواپیماها در ارتفاع پایین پرواز میکنند به همین خاطر از رصد رادارهای سیستمهای دفاعی در امان میمانند. این موضوع، مقامات نظامی آمریکا را نگران کرده است. آنها این تاکتیک نظامی را بزرگترین نگرانی هیئت نظامی آمریکا در عراق میدانند. در ماه اوریل یک آشیانه هواپیما در فرودگاهی در شمال «اربیل» هدف حمله پهپادی قرار گرفت. پرواز این پهپاد در فاصله 10 مایلی سایت ردیابی شد، اما پهپاد بعدا به سمت مسیر پرواز هواپیماهای غیرنظامی تغییر مسیر داد و مسیرش از صفحه رادار گم شد.
یکی از مقامات ائتلاف (اشغالگران) در این باره توضیح داد: «این حمله سخت، کاخ سفید و پنتاگون را نگران کرده؛ چون متوجه شدهاند چه تاسیسات مخفی و محرمانهای در ایران وجود دارد که توانسته نوع حملات علیه اهداف آمریکایی را پیشرفتهتر کند».
آن حمله تلفاتی نداشت اما به هر حال مقامات سیاسی و نظامی را در واشنگتن در فکر فرو برده است. یک ماه بعد در آوریل هم حمله مشابهی به پایگاه بزرگ « عین الاسد» صورت گرفت و بازهم مقامات نظامی و سیاسی واشنگتن را نگران کرد که با این پیشرفت نیروهای شبهنظامی چه بکنند. یک سرباز مستقر در عین الاسد در این باره شرح میدهد: « خسارت خیلی سنگین نبود اما ائتلاف را نگران کرد. مقامات ائتلاف به فرماندهان ما گفتند که این حمله یک حرکت تصاعدی است». جمهوری اسلامی قبلا خودش مستقیما در ژانویه 2020 با موشکهای بالستیک به عین الاسد حمله کرد. این حمله در پاسخ به ترور « قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که در همان روزها کشته شده بود انجام شد.
آمریکا هم حملات شبهنظامیان را بیپاسخ نگذاشته است. اما آنها عزمشان را جزم کردهاند تا هرطور شده همه نیروهای ائتلاف را تماما از عراق اخراج کنند. بنابراین مقامات آمریکایی نگراناند. بعد از کشته شدن سلیمانی و « ابو مهدی المهندس»، خشم گروههای شبهنظامی علیه حضور آمریکا در عراق بیشتر شد و دولت بغداد، فشار را برای عقبنشینی آمریکا بیشتر کرد. بعد از تمام شدن جنگ با داعش، شمار نیروهای آمریکایی حاضر در عراق نصف شده. البته حملات راکتی هم در کم شدن تعداد سربازان آمریکایی بیتاثیر نبوده است. در حال حاضر حدود 3 هزار سرباز ائتلاف در عراق حضور دارد که 2500 نفرشان آمریکاییاند.
همه مقامات آمریکایی دست پاچه میشوند. ژنرال « فرانک مک کنزی» فرمانده ارشد نیروهای آمریکایی در خاورمیانه ماه گذشته در سخنانی گفت: « ما داریم تلاشمان را میکنیم تا بتوانیم بهترین پدافند را در برابر پهپادها داشته باشیم.»
چرا برکناری رئيس بانک مرکزی برای مردم باورپذیر نیست؟
اقدام رئیسجمهور در برکناری آقای همتی از بانک مرکزی همچنان با ابهامات زیادی مواجه است و سوالات متعددی در این خصوص مطرح است.
سایت الف در اینباره نوشت: آیا اعضای هیئت دولت از قبیل معاون اول رئیسجمهور و وزیر رفاه و رئیس کل بانک مرکزی (جهانگیری، شریعتمداری و همتی) موظف بودند قبل از ثبتنام برای کاندیداتوری، رئیسجمهور را از تصمیم خود آگاه نموده و اصطلاحاً از ایشان اجازه بگیرند؟ اگر ملزم به کسب اجازه بودند و به آقای روحانی اطلاع ندادند پس چرا ایشان فقط با یک نفر برخورد کرد و اگر ملزم به اجازه نبودند پس چرا همتی را برکنار کردند؟
اگر آقای روحانی تصمیم به عدم حضور تمامی هیئت دولت در انتخابات داشتند، چرا آن را در هیئت وزیران مطرح نکرده بودند؟ و اگر مطرح کردند، چرا حتی معاون اول ایشان هم از اجرای دستور استنکاف کردند؟
چرا پس از ثبتنام سه نفر از اعضای هیئت دولت در وزارت کشور، به آنان اطلاع داده نشد که انصراف خود را اعلام نمایند؟ حتی اگر هیچ منعی هم از سوی رئیسجمهور قبل از آغاز ثبتنامها وجود نداشته است و فرضاً ایشان هم از ثبتنام آنان اطلاعی نداشتند، میتوانستند بلافاصله پس از ثبتنام از آنان بخواهند که انصراف دهند. فاصله آخرین روز ثبتنامها تا اعلام نظر شورای نگهبان حدود ده روز بود. آقای روحانی پس از اعلام نظر شورای نگهبان، اقدام به برکناری آقای همتی کردند. چرا در فاصله این ده روز این سه نفر را برکنار نکردند و پس از احراز صلاحیت، اقدام نمودند؟ اگر آقای جهانگیری هم احراز صلاحیت میشد، ایشان هم برکنار میشد؟
اگر مشکل آقای روحانی این بوده که فعالیتهای انتخاباتی آقای همتی، به وظایف ایشان در بانک مرکزی آسیب وارد کند، فاصله اعلام نظر شورای نگهبان تا روز رأیگیری بیست روز است. آیا آقای همتی نمیتوانست در این بیست روز قائممقام خود را به جای خود بگذارد و به فعالیت بپردازد؟ و اساساً شخص آقای روحانی چهار سال پیش، چگونه وظایف خطیر ریاست جمهوری را رها کردند و به فعالیت انتخاباتی پرداختند؟ اگر مشکل آقای روحانی و رئیس کل بانک مرکزی به گذشته برمیگردد و اصطلاحاً اختلافات بین این دو عمیق است، چرا آقای روحانی ایشان را چند ماه پیش برکنار نکرد و درست در زمانی که احراز صلاحیت شد، نامبرده را خلع نمود؟ ضمن این که به پایان عمر این دولت فقط 2 ماه باقی است. آیا تحمل آقای همتی برای دو ماه آینده سخت بود؟ پاسخ به این سوالات بسیار مشکل است و اذهان مردم و اهل سیاست را به سادگی اقناع نمیکند. بیجهت نیست که برخی صاحبنظران با دیدن تردید و شک به این برکناری مینگرند و آن را نوعی بازی بدون توپ در میدان سیاست میدانند.
آفتاب یزد: با جنگ زرگری نمیتوانیم رای بیاوریم
یک روزنامه اصلاحطلب تاکید کرد: جنگ زرگری در دولت، برای نامزد ائتلاف اصلاحات و اعتدال رای نمیآورد.
مدیرمسئول روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله این روزنامه با عنوان «جنگ زرگری برای همتی رای نمیآورد» نوشت: هرچند بانک مرکزی باید مستقل عمل کند، ولی در کشور ما همانطور که اختیار تعیین رئیس کل بانک مرکزی برعهده رئیسجمهور است این نهاد مالی هم مجری سیاست پولی و مالی تعیین شده از سوی دولت است. از مدتها قبل بسیاری از دولتمردان متوجه این موضوع شدهاند که جدایی از دولت و مسیر دیگری را طی کردن هم عاقبت بخیری دارد و هم محبوبیت میآورد، چرا که دولت بیبرنامه و بدون تدبیر حسن روحانی تا توانست هم امید را از مردم گرفت و هم محبوبیت را از خود. بسیاری از سیاسیون و اقتصاددانان بر این موضوع اذعان دارند اگر اسحاق جهانگیری در زمانی که از محدودیت اختیاراتش میگفت از دولت جدا شده بود حالا میتوانست یکی از کاندیداهای مطرح، بالقوه و محبوب مردم باشد؛ حال اینکه آیا اختیارات داشت یا محدود شده بود بحث دیگری است، ولی به هر حال به این جهت میتوان بسنده کرد که اگر اختیارات نبوده اصلاً معاون اوّل شکل نمیگرفت! به نظر میرسد حال در یک جنگ زرگری دولت برای محبوب نمودن عبدالناصر همتی او را از رئیس کل بانک مرکزی برکنار میکند. اما پرسش اینجاست مگر همتی نبود که با اجرای سیاستهای دولت دلار را نزدیک به ۳۰ هزار تومان رسانید، فاصلهگیری علی لاریجانی از دولت که همسوترین رئیس مجلس با دولت بود غیر از این است که میخواست ناکارآمدی دولت به پای او نوشته نشود و محبوبیت کسب کند.
حال که در آستانه برگزاری انتخابات هستیم همتی نیز نمیتواند به سهم خود و ناکارآمدی دولت و دود کردن سرمایههای مردم در بورس، بانک و بازار شریک نباشد. این جنگ زرگری دولتیها برای محبوب کردن همتی کارآیی ندارد. پس بهتر است همتی نیز پاسخگوی عملکرد گذشته خود باشد.