چه کسی از رفع تحریمها ناراحت میشود؟
تحریم یک پدیده صرفاً سیاسی نیست و جنبه اصلی آن اقتصادی و اجتماعی است. کشورهای مبدع و مجری تحریم اساساًً ضعف ساختار اقتصادی طرف مقابل را بررسی کرده و مورد هدف قرار میدهند. هدف تحریم ایجاد فشار اقتصادی بر عموم جامعه است تا با ایجاد فشار اجتماعی، دولت هدف تسلیم خواستههای دولت تحریمکننده شود. اگر طرف تحریم شونده در موضوع تحریمی دارای قدرت و مقاومت ساختاری باشد و یا اینکه بتواند با تنظیم و اصلاحات ساختاری خود، تحریم را بیاثر کرده و در مقابل آن ضربه ناپذیر شود، آنگاه راهبرد تحریم برای مجری تحریم بیمعنی میشود و فقط هزینه ساختاری را برای مجری تحریم ایجاد میکند.
راهحل عملی رفع تحریم
در سال 1389 زمانی که قانون تحریم همهجانبه در کنگره آمریکا به تصویب رسید، آمریکا تلاش داشت تا صادرات بنزین و فرآوردههای نفتی به ایران را تحریم کند. ایران با وجود اینکه چهارمین تولیدکننده نفت آن زمان بود، اما 40 درصد بنزین و 11 درصد گازوئیل خود را وارد میکرد. خوشبختانه ایران توانست با اجرای طرح ضربتی افزایش تولید بنزین نیاز داخل را برطرف کند؛ با وجود کاستیها و نواقص متعدد در شروع این طرح، با گذر زمان توسعههای بسیار عظیمی در کمیت و کیفیت تولید سوخت انجام شد و ایران حتی به صادرکننده بنزین بدل شد.
اما اگر تحریم با سوءمدیریت و ضعف ساختاری طرف تحریم شونده همراه شود، بسیار مؤثر خواهد بود. چنانکه ویلیام برنز رئیس کنونی سازمان سیا و معاون سیاسی و قائممقام وزارت خارجه در زمان بوش و اوباما در کتاب خاطرات خود مینویسد: «سه روز پس از شروع کار کلینتون بهعنوان وزیر امور خارجه (در دوره اول اوباما، یادداشتی با عنوان «استراتژی جدیدی در قبال ایران» برای او نوشتم... تأکید کردم که باید به آسیبپذیریهای ایران تمرکز کرد. اقتصاد ایران با سوءمدیریت، افزایش نرخ بیکاری و تورم مواجه است. همچنین در اثر کاهش شدید قیمت نفت و وابستگی ایران به درآمدهای نفتی، این کشور بسیار آسیبپذیر شده است.»
تحریم بهانه مطبوع دولت روحانی
برای توجیه سوءمدیریت خود
رئیسجمهور حسن روحانی نیز در سال 92 در جریان تبلیغات انتخاباتی خود به شدت بر ناکارآمدی دولت قبل از خود تأکید داشت و با شعار دولت تدبیر و امید به بیان کرد: «نمیتوان همه ضعفها و ناکارآمدیها را پای تحریم نوشت». با این وجود دولت روحانی پس از ریاست جمهوری تمام تمرکز و توجه دولت خود و جامعه را به سمت راهبرد گفتوگوی سیاست خارجی و برجام معطوف کرد. برجام در همان ابتدا نشان داد که نمیتواند مشکلات اقتصادی را حل کند، چنانکه چند ماه پس از اجرای برجام، ولیالله سیف، رئیس سابق بانک مرکزی گفت: برجام، تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای تهران دربر نداشته است؛ محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز ۸ ماه پس از اجرای برجام، بیان کرد بهخاطر مجازاتهای آمریکا، هیچیک از بانکهای بزرگ اروپایی کار با ایران را شروع نکرده است.
با این حال تفکر حاکم بر دولت، امید خود به برجام را حفظ کرد و اقدامی در راستای اصلاح و مقاومسازی ساختار اقتصادی انجام نداد. حتی اقدامات ناصحیح اقتصادی دولت موجب ضعیفتر شدن شرایط اقتصادی مردم شده است. در دوران دولت کنونی با سوءمدیریت اقتصادی بسیاری از واحدهای صنعتی بزرگ به تعطیلی کشانده شدند، چنانکه بنا به گفتههای «حجتالاسلام احمدحسین فلاحی» سخنگوی کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس، در دولت روحانی حدود 16 هزار واحد صنعتی تعطیل شده و کارگران این صنایع بیکار شدهاند. دولت همچنین در طی این 8 سال با اتخاذ مواضع نسنجیده مانند آنچه که در بورس اتفاق افتاد، باعث تشدید نارضایتیهای عمومی شد تا زنجیره اثرگذاری تحریم از سوی آمریکا موفقتر ارزیابی شود.
تحریم و سوءمدیریت اقتصادی یک چرخه باطل را تکمیل میکنند؛ به این صورت که تحریم بر روی ضعفهای مدیریتی و ساختاری اقتصاد کشور سوار میشود که نارضایتیهای اجتماعی را افزایش دهد و از طرف دیگر سوءمدیریت و ناکارآمدی در اقتصاد، تیغ تحریم را تیز میکند. بنابراین کسانی که مدیریت کشور را در دست دارند و کشور در اثر سوءمدیریت آنها در رنج است، مهمترین عامل باقیماندن تحریمها هستند؛ و به همین دلیل است که این افراد و جریانها نمیخواهند تحریمها برطرف شود چرا که در صورت رفع واقعی تحریم، آنها توجیهی برای ناکارآمدی و سوءمدیریت خود نخواهند داشت.
فراموشخانه وین
پس از نمایان شدن سوءمدیریت و عدم وجود تدبیر اقتصادی لازم در دولت تدبیر و امید، رئیسجمهور که زمانی خود عامل اصلی مشکلات اقتصادی را ناکارآمدی و سومدیریت در دولت قبل میدانست، برای فرار از انتقادات، تحریمها را دلیل تمام ناکارآمدی دولت خود معرفی نمود. هشت سال از عمر دولت روحانی میگذرد و شرایط معیشتی مردم نسبت به سال 1392 به مراتب بدتر شده است؛ تا آنجا که مردم باید شکرگزار دولت روحانی بابت جلوگیری از قحطی باشند! دولت روحانی اما همچنان در آخرین روزهای خود در وین به دنبال این است با بازگشت به توافقی حتی به مراتب ضعیفتر از برجام، کارنامه موهومی از موفقیت از خود برجای بگذارد تا شاید مردم سیاستهای غلط دولت در بازار مسکن و بازار بورس، رشد بیسابقه نرخ بیکاری و تعطیلی کارخانهها را فراموش کنند.