ادعاهای ظریف در فایل صوتی وارونه و غلط بود(خبر ویژه)
یک کارشناس مسائل روسیه، ادعاهای ظریف در فایل صوتی را خلاف واقع خواند.
شعیب بهمنی در گفتوگو با روزنامه فرهیختگان اظهار داشت: بخشی از سخنان ظریف که مربوط به سفر سردار سلیمانی به مسکو است، بهطور کامل با آنچه در واقعیت اتفاق افتاده، تفاوت دارد. این سخنان به شکل کامل یک تحریف تاریخ است که با اهداف عامدانه صورت گرفته است. برخلاف ادعای ظریف، سفر سردار سلیمانی به روسیه در برهه بسیار حساسی انجام شد. اگر به آن دوره زمانی رجوع کنیم متوجه میشویم که تمامی تحلیلگران و تمامی رسانهها در سطح جهان از قریبالوقوع بودن سقوط دمشق و پیروزی گروههای معارض در داخل سوریه سخن میگفتند و حتی برخی رسانهها روزشماری برای سقوط قریبالوقوع دمشق ایجاد کرده بودند.بنابراین ادعای ظریف مبنیبر آنکه در آن برهه ایران و دولت سوریه دست برتر را در تحولات میدانی داشتهاند، مسالهای کاملا کذب است. در آن شرایط، سفر سردار سلیمانی یک ابتکار عمل ایرانی بود. روسها اگرچه بازیگر مهمی در سوریه به حساب میآمدند اما از سال ۲۰۱۱ که این کشور درگیر بحران شد، حضور مستقیم و نظامی در سوریه نداشتند. نقطهعطف این مسئله سفر سردار سلیمانی به مسکو و رایزنیهای خصوصی او با شخص پوتین و مقامات نظامی عالیرتبه روسیه بود، کما اینکه اگر این سفر انجام نمیشد و قدرت اقناعکنندگی سردار سلیمانی نبود، روسها سیاست سنتی خود را که از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ در سوریه اجرا کرده بودند، ادامه میدادند و هیچ میل و رغبتی برای اینکه به شکل مستقیم در تحولات سوریه ایفای نقش کنند، عملا نداشتند.
شاید هر فرد دیگری به غیر از سردار سلیمانی عازم آن سفر میشد، نمیتوانست چنین دستاوردی داشته باشد. قدرت بالای دیپلماتیک و قدرت بالای اقناعکنندگی او بود که توانست بر شخص پوتین و مقامات بلندپایه نظامی روسیه چنان تاثیری بگذارد که کشوری در اندازه روسیه را مجاب کند در سوریه به شکل مستقیم وارد نبرد شده و برای چنین جنگی هزینه کند. بر این اساس میتوان گفت اظهارات ظریف درباره شرایط سوریه در سال ۲۰۱۵ و نیز درباره چگونگی ورود روسیه به عرصه تحولات سوریه هر دو کذب محض است.
ادعای غیرواقعی دیگر ظریف این است که ایران به پیادهنظام نیروی هوایی روسیه در سوریه تبدیل شد. ایران پیش از روسها در تحولات سوریه حضور داشت و کمکهای مستشاری خودش را به دولت و ارتش سوریه ارائه میداد. این روسیه بود که به نوعی به نیروی هوایی ایران و نیروهای مقاومت مبدل شد و این دستاورد قدرت بزرگ سردار سلیمانی در مذاکرات بود.
اگر روسها به این جمعبندی رسیده بودند که باید در سوریه حضور نظامی پیدا کنند، بیتردید این کار را بدون مشورت با ایران انجام میدادند. ضمن اینکه اگر روسها واقعا قصد داشتند چنین اقدامی انجام دهند چرا تا سال۲۰۱۵ دست نگه داشتند؟ چرا در بازه زمانی ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ اقدامی نکردند.
در همان برهه زمانی منابع اطلاعاتی غربی که از این سفر پرده برداشتند و به نوعی خواستند تا این سفر را افشا کرده و طرفین را تحتفشار قرار دهند. اگر به تحلیلها و درز اطلاعاتی که در بازه زمانی سفر سردار به مسکو صورت گرفت، رجوع کنیم متوجه میشویم همه آنها سفر را با این رویکرد تحلیل کردهاند که سردار سلیمانی برای اقناع روسها راهی مسکو شده است و کسی برخلاف این روایت همانند روایت ظریف را روایت نکرده است به جز خود ظریف.
وی درباره مذاکرات برجام هم گفت: روسها در مذاکرات نیز نقش میانجی را داشتند. آنها در برخی مسائل به شکل کامل از مواضع ایران حمایت کردند. بهعنوان مثال در بحث گنجانده شدن محدودیتهای موشکی ایران در قطعنامه شورای امنیت، روسها بهشدت با مطرح شدن مسائل موشکی در قطعنامه شورای امنیت مخالفت میکردند و اگر رضایت تیم مذاکرهکننده ایرانی نبود، میشد حتی آن بند را حذف کرد ولی متاسفانه بهدلیل رضایت تیم ایرانی این اتفاق افتاد. روسها به دلایل مختلف مخالف عدم شکلگیری توافق نبودند. از جمله تمایل به توسعه روابط بهویژه در حوزه اقتصادی با ایران داشتند و این در حالی بود که تحریمهای سازمان ملل مانع این همکاری بود.