بوق بزن!(گفت و شنود)
گفت: تازه چه خبر!
گفتم: مگه نمیبینی آمریکا به چه روزی افتاده؟ آشوبهای خیابانی، زد و خورد طرفداران بایدن و ترامپ، حمله به کنگره و ویران کردن آن، ۵۰ میلیون گرسنه، حکومت نظامی در چند شهر بزرگ، فحاشی مقامات رسمی به یکدیگر و...
گفت: خودشان که از اوضاع کنونی با عناوینی نظیر «سیاهترین روز تاریخ آمریکا، پایان عمر آمریکا، شورشهای بیسابقه، آغاز فروپاشی آمریکا و...» یاد میکنند.
گفتم: تا چند ماه پیش، چه پُزی میدادند و چه قمپزی در میکردند که باید همه کشورها را تحت کنترل خود داشته باشیم و...؟!
گفت: ولی حالا بالاترین مقامات رسمی آمریکا علناً میگویند که دیگر هیچکس در دنیا برای آمریکا تَره هم خُرد نمیکند و به هارت و هورت آن اهمیتی نمیدهد.
گفتم: یارو وارد کابین خلبان شد و گفت؛ برو قطب شمال! خلبان بیمحلی کرد و گفت؛ نمیروم. یارو گفت؛ پس برو قطب جنوب، گفت؛ نمیروم و... گفت؛ پس لااقل یه بوق بزن!