به بهانه همکاری برخی چهرههای هنری با سایتهای شرطبندی در ایران
برنده و بازنده در مبادله ابتذال
فرزاد میرحمیدی
ژان بودریار در تحلیل ماتریالیسم سیاسی و سلطه آمریکا در حیطه فرهنگ و سرمایه از اصطلاح خاص «مبادله نمادین» بهره میبرد. بدین معنا که سرمایهداری مدرن با تبدیل نیاز اقتصادی به نیاز فرهنگی، هیجانی کاذب در مصرف هر چه بیشتر ابژههایی بهوجود میآورد که ارزش ذاتی آنها نه در خود آنها که در پرستیژ و شکل فرهنگی نهفته در مصرف و مبادله آنهاست. به عبارت دیگر، هیجان کاذب در از دست دادن و دوباره و چندباره به دست آوردن و در نهایت مصرف روزافزون فرهنگ به مثابه کالا که شالوده اصلی جوامع سرمایهداری است.
قمار یا گمبلینگ نمونه واضحی از این مبادله نمادین است که نه تنها ثروت و دارایی شخص را که روح و روان و شخصیت وجودی او را نیز در معرض مصرف (برد و باخت) قرار میدهد و از همین روست که در غالب کشورهای اسلامی، هر نوع قمار و شرطبندی مذموم دانسته و منع شده است. با این حال، با ظهور و بروز تکنولوژی در عرصه ارتباطات و بهخصوص به لطف اینترنت و شبکههای اجتماعی، شاهد گسترش و رواج روزافزون این پدیده مذموم در برخی کشورهای اسلامی همچون ایران و ترکیه هستیم. کشورهایی که علیرغم منع شرعی و قانونی، سایتهای شرطبندی در آنها فعالیت میکنند و عجیب آنکه از طریق سیستم بانکی همان کشور نیز فعالیت میکنند؛ یعنی در ایران تراکنش مالی به ریال دارند و انواع شرطبندی در فوتبال و دیگر مسابقات ورزشی تا کازینوی آنلاین در آنها دیده میشود.
با وجود هدایت و مدیریت در خارج از کشور، این سایتها در ایران هر روز کاربران بیشتری را به خیال واهی درآمدهای میلیونی جذب خود میکنند و در این راه از همراهی خوانندههای لسآنجلسی و شاخهای اینستاگرامی نیز مدد میجویند و با توجه به عدم نظارت و در نتیجه عدم امکان پیگیری قضایی در ایران، بستری مساعد برای فساد و انحرافات مالی برای خود فراهم میبینند؛ برای نمونه شخصی که در یکی از این سایتها مبلغ زیادی را به زعم خود برده بود، ناگهان دسترسی خود را به سایت مسدود و برداشت پولش را ناممکن میبیند.
جدا از این، امکان فیشینگ و خالی کردن حساب بانکی، سوءاستفاده دیگری است که کاربران چنین سایتهایی را تهدید میکند. اما فساد مالی بزرگتری که وجود چنین بستری در فضای تاریک و پر ابهام اینترنت جامعه را تهدید میکند؛ امکان پولشویی و پنهان کردن رد پولهای کثیف - ناشی از قاچاق و اختلاس- است که پیش از این نیز شمهای از آن را در کشور شاهد بودیم و دیدیم که تا به حال چه بر سر سینمای ایران آورده است.
اما، انحرافات مالی تنها یکی از شاخههای فسادی است که وجود چنین سایتهایی خواه ناخواه بر جامعه وارد میکند. یکی دیگر از بسترهای مستعد فساد در این حوزه، بستر ورزش، چه در سطح باشگاهی و چه در سطح ملی است. سال پیش بود که دروازهبان یکی از تیمها، به اتهام تبانی در شرطبندی برای گل خوردن به دادگاه رفت، اگر چه تبرئه شد، با این حال وجود پروندههای متعدد در کمیتههای انضباطی در ورزش کشور از سایه سنگین شرطبندی بر روی نتایج و جزئیات دیگر، گفته و شاهد آوردهاند که حتی اگر نیمی از این پروندهها درست باشد، باید فاتحه ورزش کشور و علیالخصوص فوتبال را خواند. ضمن آنکه عطف به حضور برخی چهرههای شناخته شده یا به اصطلاح سلبریتیهای سیاسی و فرهنگی در پیجهای اینستاگرامی منسوب به این سایتها، همین خطر را در دیگر حوزههای اجتماعی کشور گوشزد میکند.
با این همه، تمام این زمینههای فساد، در برابر تأثیر فرهنگی چنین سایتها و پیجهای مرتبط با آن، تقریباً هیچ است؛ القای سبک زندگی مصرفی و توهم یک شبه پولدار شدن، ترویج روحیه قمار و شرطبندی، تهییج احساسات جوانان و نوجوانان برای زندگی اشرافی و تجملگرایی، دامن زدن به گسستهای اجتماعی و اختلاف طبقاتی و در نهایت ابتذال فرهنگی و فروپاشی اخلاقی جامعه بهواسطه قمار و سرگرمی، همه و همه ابزار سلطه فرهنگی و سیاسی میشوند که جز یأُس، انفعال و از خود بیگانگی، دستاورد دیگری برای فرد و جامعه ندارد، مانند کازینوهای لاسوگاس و مانند کل جامعه سرمایهداری [آمریکا]، که به قول بودریار؛ برنده و بازنده آن در نهایت بازنده خواهند بود.